جبهه پایداری: رای به روحانی، «نه» به همه اصولگرایان بود
در قم یک تعدادی از متدینین که نسبت به سوء عملکرد مدیران کشور به ویژه اختلافات بین مدیران قوا حرفهای جدی داشتند؛ حرفهایی که از فتنه شروع شده بود و ادامه پیدا کرده بود و تا وقتی که تبدیل به یک کار زشت و خارج از عرف نشده بود ایرادی نداشت اما کاری که انجام شد، عمل غلطی بود و در حرم حضرت معصومه اتفاق افتاده بود که از همان اول از سوی آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری محکوم شد و روز دوم هم جبهه پایداری بیانیه داد و این عمل را محکوم کرد و از آن تبری جست.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): آیتالله مصباحیزدی و جبهه پایداری پس از پیروزی حسن روحانی از سوی همزادان اصولگرای خویش عنوان «متهم اصلی باخت اصولگرایی» را کسب کردند تا این روزها بر خلاف ایام انتخابات سکوت و محاق را تجربه کنند. پایداریها که کاندیدای اصلی شان یعنی باقریلنکرانی همان فردی که به گفته آیتالله مصباح، اصلحتر از او در زمین و زمان نبود نتوانست از شورای نگهبان مجوز حضور در انتخابات را بگیرد تا آنها از سعید جلیلی حمایت کنند. جلیلی هم که در انتخابات ریاستجمهوری یک دهم آرای کل را کسب کرد تا جبهه پایداری شکست سختی را در انتخابات تجربه کند. سران این تشکل سیاسی اما پس از دو ماه نیت کردهاند تا تشکیلات خود را بازسازی کنند. آنها روز دوشنبه دور هم جمع شدند تا عملکرد خود را آسیبشناسی کرده باشند و در این میان هم گزارش مفصلی از کارهای کرده و نکرده خود را در دستان پدر معنوی خود، آیتالله مصباحیزدی گذاشتند تا نقشه راه آینده خود را ترسیم کنند. در گفتوگو با امیر حسین قاضیزاده، سخنگوی جبهه پایداری درباره عملکرد این گروه سیاسی در انتخابات و برنامههای آتی آنها سخن گفتهایم.
اعضای جبهه پایداری بارها طی اظهاراتی متفق القول پیش از انتخابات گفتند که مردم در انتخابات ریاستجمهوری به آیتالله هاشمی و اصلاحطلبان اقبالی نخواهند داشت اما پس از آنکه گزینه مورد حمایت آیتالله هاشمیرفسنجانی و اصلاحطلبان در انتخایات پیروز شد شاهد آن بودیم که جبهه پایداری هیچ واکنشی نشان نداد و به نوعی سکوت اختیار کرد، آیا این سکوت جبهه پایداری نشاندهنده دریافت پیام مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ بوده است؟
رای مردم در این انتخابات دقیقا مشابه رای مردم در روز دوم خرداد ۷۶ بود. به این معنا که رای مردن در آن روز یک نه بزرگ به آقای هاشمی بود نه رای به آقای خاتمی. رای به آقای روحانی در این انتخابات هم نه به شرایط اقتصادی سه سال گذشته و اختلاف بین مجلس و دولت و درگیری بین مجلس اصولگرا و دولت اصولگرا بوده است.
فکر نمیکنید که رای آقای روحانی با این تفسیر شما میتواند نه به آقای جلیلی به عنوان کاندیدای نهایی جبهه پایداری بوده باشد؟
آقای جلیلی که به جز وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی که مظهر سیاستی نظام است سابقه اجراییای نداشته است. آقای جلیلی خودش به چیزی شناخته میشود؟ آقای جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملیای شناخته میشود که تصمیمگیرش شورای عالی امنیت ملی است که مسوولان نظام و قوا در آن نقش دارند. تحلیل ما این است که شرایطی که به وجود آمد منجر به پیروزی آقای روحانی شد، اگر مردم به آقای جلیلی میخواستند «نه» بگویند چرا آقای قالیباف پیروز نشد؟ اگر جبهه پایداری واقعا مساله بود چرا مردم به آقای ولایتی رای ندادند؟ مجموعه شرایطی که برای اصولگرایان پیش آمد، شرایط پراختلافی بود مانند کاری که اصلاحطلبان در شورای شهر اول تهران کردند و وضعیت اقتصادی کشور در این دو سال اخیر بغرنج شده بود، مردم به قطب مخالف جریانهای اصولگرا رای دادند.
شما گفتید که جبهه پایداری کاندیدای اصلیاش را در این انتخابات از دست داد و همین مساله منجر به این شد که از آقای جلیلی حمایت کنید. کاندیدای اصلی جبهه پایداری که آقای باقریلنکرانی بود و آیتالله مصباح درباره ایشان گفته بودند که والله در زمین و زمان کسی اصلحتر از او را نمیشناسم. این اصلحترین زمین و زمان در انتخابات انصراف داد یا رد صلاحیت شد که مجبور شدید از آقای جلیلی حمایت کنید؟
ایشان قبل از اینکه صلاحیتش معلوم شود با وجود اینکه جبهه پایداری با این کار مخالف بود انصراف داد، اولا اینکه رایگیری نهایی درباره ایشان در شورای نگهبان انجام نشده بود، گویی اینکه بعضی افراد هم در رایگیری اولیه رای نیاوردند در شورای نگهبان مثل آقای روحانی و عارف و به قولی حتی افراد دیگر و بعدا با باز رایگیری دوباره رای آوردند و به کاندیداهای نهایی اضافه شدند. هم آقای روحانی و هم آقای عارف بیشتر از ۵ رای در شورای نگهبان نیاورده بودند در حالی که نیاز به ۷ رای بود و آقای دکتر لنکرانی طبق مطالبی که به ما منتقل شده بود بیش از اینها رای داشت.
بیش از اینها یعنی چند رای؟
۵ یا ۶ رای داشت و ممکن بود که ایشان هم اگر تا لحظه آخر میایستاد میتوانست مثل آقای روحانی و عارف به جمع کاندیداها اضافه شود. اما تصمیمی که خود آقای لنکرانی گرفتند حتی با وجود اصرار برخی از طرفداران جبهه پایداری، این بود که حالا که آقای دکتر جلیلی پا در میدان انتخابات گذاشتهاند و تکلیف را از من ساقط کرده، من دیگر دلیلی برای ادامه مسیر ندارم به اضافه اینکه این اطمینان بود که حتما آقای جلیلی توسط شورای نگهبان تایید میشود همانطور که بعدا هم دیدیم بیشترین رای را در شورای نگهبان آقای دکتر جلیلی از آن خود کرد که من جایی شنیدم که ایشان رای همه اعضای شورای نگهبان را کسب کردند. ایشان استدلالی که در جمع دوستان ما داشتند قبل از اینکه انصراف دهند و دوستان ما اصرار داشتند که ایشان (باقریلنکرانی) انصراف ندهد این بود که ایشان میگفت با وجود آقای دکتر جلیلی من ضرورتی برای ادامه دادن کاندیداتوری خودم نمیبینم و در عین حال هم مطالبهیی هم در بین جریانهای حزبالله ایجاد شده بود که خیلی تاکید وجود داشت که از بین این دو نفر، یک نفر در صحنه باقی بماند و آقای باقریلنکرانی به نوعی هم قصد داشتند تا به این مطالبهیی که وجود داشت پاسخ بدهند.
آیا آقای باقریلنکرانی با آیتالله مصباح پیش از اعلام انصراف رایزنیای داشتند؟ آیتالله مصباح مخالفتی نکردند؟
بله، حضرت آیتالله مصباح هم با کنارهگیری ایشان مخالف بودند.
چرا آقای جلیلی که نزدیک به گفتمان جبهه پایداری و هر بحثی که شما و دوستانتان در این گروه سیاسی مطرح میکنید، بود حتی در قم نتوانست رای اول را کسب کند؟ فکر نمیکنید که جبهه پایداری حتی در قم محبوبیتی ندارد؟
دلیلش را توضیح دادم. تحلیل ما از انتخابات ریاستجمهوری فقط تحلیل سیاسی نیست. گویی اینکه اگر تحلیل ما فقط سیاسی بود خروجی این انتخابات باید آقای قالیباف میبود نه آقای روحانی. چرا که جایگاه آقای قالیباف قبل از انتخابات از آقای روحانی بهتر بود اما اتفاقات رخ داده بین دولت و مجلس و مشکلات اقتصادی موجود مردم را به کسی که آنها را به صد در صد شرایط متفاوتی وعده داد، متمایل کرد. البته کنار کشیدن آقای عارف به نفع آقای روحانی در پیروزی آقای روحانی خیلی موثر بود.
فکر میکنید چند درصد باخت اصولگرایان در انتخابات معلول عملکرد جبهه پایداری است؟ چرا که خیلی از دوستان اصولگرای شما به نوعی تمامی تقصیر باخت را گردن جبهه پایداری انداختهاند...
من شاهد این مصاحبهها و اظهارنظرها نبودهام و الان دارم از شما میشنوم. اشخاص میتوانند اظهارنظر کنند و ایرادی ندارد چرا که ما ورودمان به انتخابات را با محاسبات سیاسی ارزیابی نمیکنیم. جبهه پایداری یک وظیفه شرعی برای خودش تعریف کرده بود که این تکلیف شرعی این بود که تا وقتی اصلح در انتخابات هست از او حمایت کنیم. کاندیدایی هم از طرف جبهه پایداری در انتخابات نبود و انصراف داد. ما در بین هشت کاندیدای انتخابات که بر اساس تشخیص خودشان پا به عرصه انتخابات گذاشته بودند و هیچ کدامشان به دعوت ما به میدان نیامده بودند از آن کسی که احساس کردیم به گفتمان انقلاب نزدیکتر است حمایت کردیم. اگر این هشت نفر، ۶ نفر هم میشدند از یک نفر دیگر حمایت میکردیم.
یعنی اگر آقای جلیلی نبود از چه کسی حمایت میکردید؟
از آقای حداد عادل حمایت میکردیم.
و اگر آقای حداد نبودند ؟
دیگر پس از حمایت احتمالی از آقای حداد را بحث نکردیم و شاید از یکی از کاندیداهای اصولگرا حمایت میکردیم و اگر به شخص مشخصی نمیرسیدیم، میگفتیم مردم به یکی از اصولگرایان رای بدهید. تجربه این کار را در انتخابات مجلس نهم هم داشتیم. در حالی که برای مجلس ۱۷۵ حوزه انتخاباتی داشتیم تنها در ۱۰۰ حوزه برای مجلس معرفی کردیم. اعلام کردیم که به اصولگرایان رای بدهید. آقای جلیلی به دعوت جبهه پایداری وارد انتخابات نشد بلکه برعکس کاندیدای اصلی ما در جهت حمایت از گروههای اصولگرا از انتخابات انصراف داد. یعنی این اتهام، اتهام غلطی است اگر باشد.
آقای جلیلی بعد از انتخابات با جبهه پایداری دیداری داشتند؟
با شورای مرکزی جلسهیی نداشتند اما با حضرت آیتالله مصباح جلسه داشتند.
جبهه پایداری علاقهمند است که فعالیت سیاسیاش را با حضور رسمی آقای جلیلی ادامه بدهد یا خیر؟
قطعا ظرفیتهای زیادی در نظام تا به امروز بودند که این ظرفیتها به علت درگیری و مسوولیتهایی که داشتهاند یا رسما منع از فعالیتهای سیاسی بودهاند یا آنقدر مشغله داشتهاند که نمیتوانستند برای چنین کاری وقت بگذارند. خیلی از این دوستان با تغییر شرایط به قول آقای دکتر جلیلی، ظرفیتشان آزاد میشود و این فرصت را پیدا میکنند که در عرصه سیاسی حضور فعالتری داشته باشند و در این میان تنها آقای دکتر جلیلی نیستند که ما امیدواریم با جبهه پایداری همکاری داشته باشند و خیلی دیگر از دوستان هستند که در دولت آقای احمدینژاد مسوولیت داشتند یا مسوولیتهای دیگری مانند نمایندگان سابق مجلس که اینها با توجه به آزادی و انگیزهیی که پیدا میکنند حتما جبهه پایداری از ظرفیت آنها در جهت تقویت عملکرد خودش از آنها استفاده خواهد کرد.
پس باید توقع داشته باشیم که جدای از آقای جلیلی برخی از وزرای آقای احمدینژاد در ترکیب جدید جبهه پایداری حضور داشته باشند؟
همین دوستانی که در جبهه پایداری فعالیت دارند وزرای دولت نهم بودند که وقتی وزیر بودند گرفتاری داشتند و فرصت کار تشکیلاتی نداشتند و بعضی از وزرای دولت دهم هم افراد حزباللهی و متدین و با تفکر گفتمان انقلاب هستند که ما امیدواریم بتوانیم از وجود این دوستان استفاده کنیم. البته هنوز بحثی در جبهه پایداری برای اینکه از چه کسانی دعوت بکنیم یا آن فرد یا افراد که ما از آنها دعوت بکنیم این دعوت را بپذیرد، مطرح نشده است. اما تصور من این است با توجه به اینکه دولت جابهجا شده است و افراد دیگر آن محدودیتهای گذشته را ندارند قابلیت استفاده و بهکارگیری را دارند.
جبهه پایداری را افکار عمومی و گروههای سیاسی به عنوان تشکیلات سیاسی آیتالله مصباح میشناسند این جبهه در فضای سیاسی کشور چه اهدافی را برای خود در نظر گرفته و به کجا میخواهد برسد؟ شما میفرمایید که ما بهدنبال انجام تکلیف شرعی هستیم اما قطعا به دنبال کسب قدرت هم هستید…
در نظام اسلامی هیچ منافاتی میان عمل تکلیف شرعی و کسب قدرت برای برقراری نظام الهی نیست. اگر نگاه قدرت طلبانه و دنیا محورانه باشد حرف شما درست است اما معلوم است که گروه سیاسی، کارکردش مداخله در فعالیتهای سیاسی است که مظهرش انتخابات است ما این را نفی نمیکنیم. اما در سازو کار تشکیلاتی مان به دنبال اصلح هستیم و به همین خاطر است که دنبال اصلحها هستیم در غیر این صورت بهترین راه کسب قدرت، تبانی با افراد معروف و دارای مقبولیت است که آنها یک سهمی را به ما و یک جایگاهی هم به ما بدهند و پس از این اتفاق، کمکم خودمان مشهور شویم و آنها را کنار بزنیم و مانند همه این گروههای سیاسیای که الان هستند عمل کنیم به نحوی که دشمنان دیروز با هم تبانی میکنند و به وحدت میرسند مانند اتفاقی که الان در دولت در حال رخ دادن است. ما نمیخواهیم مثل اینها عمل کنیم. چه شده اینها که تا دیروز دشمن خونی هم بودند حالا دور یک میز مینشینند و سهم تقسیم میکنند و بعضی از وزارتخانهها را با هم بده بستان میکنند همین رویکرد است و ما این رویکرد را قبول نداریم. وظیفه ما انتخاب شایستهترین افراد و معرفی آنها به مردم است. بر اساس معیارها و ملاکهای مشخص از چه منظر رویکرد اعتقادی این افراد و چه از منظر رویکرد سیاسی این افراد و چه از منظر تخصصی این افراد.
این سوال را از این جهت پرسیدم که جبهه پایداری را به عنوان تشکیلات سیاسی آیتالله مصباح میشناسند و این ابهام از آن روزی که جبهه پایداری اعلام موجودیت کرد وجود دارد که آیتالله مصباح به دنبال پر رنگتر شدن نقششان در فضای سیاسی کشور است...
اگر سوالی از آیتالله مصباح و اهدافشان دارید از خودشان مطرح کنید.
ما که دسترسی به ایشان نداریم.
ایشان هم دفتر دارند و خودشان هم هستند و میتوانید سوال کنید. یکی از دوستان جبهه پایداری از ایشان پرسیده بودند که شما چرا فقط از جبهه پایداری حمایت میکنید؟شما به عنوان یک عالم دینی چرا از دیگر گروههای حزباللهی و اصولگرا حمایت نمیکنید ؟ایشان در پاسخ فرموده بودند افراد مختلفی برای مشورت به من مراجعه میکنند اما آن گروهی که مشورت من را گوش میدهد و تلاش میکند به آن عمل کند، جبهه پایداری است و به همین علت من (آیتالله مصباح) جبهه پایداری را به خودمان نزدیکتر از بقیه گروهها میدانم. من خدمت مرحوم آیتالله خوشوقت هم که رسیده بودم در ابتدای جبهه پایداری و میخواستم تکلیفم را بدانم که کمک بکنم یا نکنم، ایشان فرمودند که دوستان جبهه پایداری بیشتر به مشورت من گوش میدهند و عمل میکنند. بنابراین این تلقیای که شما و برخی افراد ذکر میکنند بسیار متفاوت است. جبهه پایداری این احساس نیاز را دارد که اگر میخواهد رویکردش، رویکرد اسلامی باشد نیاز به مجموعه فقهای انقلابی معتقد به نظام اسلامی دارد که در مسیر این مجموعه را هدایت کنند تا دچار انحراف و قدرت طلبی نشود به همین خاطر جبهه پایداری چند تا پاسدار (فقهای جبهه پایداری) به عبارتی برای خودشان قرار دادند تا با عرضه مرتب خودشان به آنها، از مسیر درست منحرف نشوند و بر همین اساس علامه مصباحیزدی فقط منحصر به جبهه پایداری نیست و ایشان با حوزههای گستردهیی مرتبط هستند مانند موسسه امام خمینی، کانون طلوع، قرارگاه عمار و ارتباطاتی که با دیگر جریانهای سیاسی کشور دارند حاکی از این موضوع است. یکی از گروههایی که از ایشان مشورت میگیرد و افتخار هم میکند به گرفتن این مشورت، جبهه پایداری است.
پایگاه اجتماعی جبهه پایداری در حال حاضر کجاست و این پایگاه پیش از انتخابات و پس از انتخابات چقدر تغییر کرده است؟
جبهه پایداری به این علت که یک جریان اعتقادی است، نیروهایی که در سراسر کشور به آن وصل هستند نیروهای اعتقادیاند چرا که ما سازمان تشکیلاتی منسجم تا روستا نداریم، جبهه پایداری در این دو سال توانسته در مراکز استانها یک شبکهیی را درست کند که تازه مدعی هم نیستیم که این شبکه شامل مجموعه بچههای حزباللهی که علاقهمند به جبهه پایداری هستند، است. خیلی از نیروها در شهرستانها هستند که به ما علاقهمندند و هنوز موفق نشدهاند تا به این شبکهیی که ما ایجاد کردهایم متصل بشوند و پس از انتخابات هم خللی به نوع نگاهشان نسبت به جبهه پایداری ایجاد نشده و به نوعی ریزش نیرو و طرفدار نداشتهایم.
چگونه قصد دارید این نیروها را دور هم جمع کنید؟ آیا در جلسه امروزتان(دوشنبه) درباره این موضوع بحث میکنید؟
حالا یکی، دو سالی فرصت داریم. ما یک مجموعه گفتمانی هستیم و به علت پشت سر هم بودن انتخابات مجلس و ریاستجمهوری، بیشتر در دو سال گذشته فعالیت سیاسی داشتیم. در بخشهای فکری و فرهنگی و برخی شبهات روز که نوعا کارکرد سیاسی هم پیدا میکنند اینها لازم است که مورد بررسی قرار بگیرد و پاسخی برای این شبهات و سوالات داده شود و قطعا جبهه پایداری تا فرصتی که تا انتخابات مجلس دهم پیش روی دارد تلاش خواهد کرد تا روی وجهه گفتمانی خود تقویت شود و این شبکه اجتماعی که وجود دارد به لحاظ ارگانیک هم بتواند آن ارتباط لازم و موثر را برقرار کند.
در حال حاضر جبهه پایداری چه تعداد عضو و دفتر در سراسر کشور دارد و اینکه منابع مالیتان چگونه تامین میشود؟
جبهه پایداری عضوگیری به معنای حزبی ندارد. در ساختار تشکیلاتی اگر بررسی کنید جبهه پایداری یک حزب نیست و یک جریان فکری است. مجموعه کسانی که به لحاظ فکری، گفتمان انقلاب اسلامی را به عنوان یک گفتمان سیاسی قبول دارند، موتلفین با جبهه پایداریاند. اینها به چهار گروه تقسیم میشوند؛ یک گروه بدنه حزباللهی سراسر کشور است که اینها با جبهه پایداری رفت و برگشت فکری دارند. یک مرکزیت هماهنگکننده داریم که شورای مرکزی جبهه پایداری است. یک مرکزیت مشورتی داریم که مجموعه چهرههای انقلابی در این گروه هستند. یک شورای فقها هم داریم که مجموعه روند سیاسی جبهه پایداری و موضعگیریها و اقدامات سیاسی را مد نظر میگیرد و با تصویب آنها اجرایی میشود. در ضمن دستوراتی هم که ما میدهیم دستورات تشکیلاتی نیست. ما در انتخابات میگوییم تشخیص شورای مرکزی جبهه پایداری با تایید شورای فقها این است و به مردم میگوییم اگر شما حجت شرعی دارید از این تصمیم تبعیت کنید و اگر ندارید بروید به حجت شرعی برسید و هر انتخابی که کردید اگر بر اساس حجت شرعی باشد، یقینا آن انتخاب، انتخاب درستی است. همین الان هم ارتباط ما با کسانی که در مجلس هستند اینگونه است و به همین علت ما یک گروه سیاسی یا حزب سیاسی نیستیم.
اما کارکرد سیاسی دارید؟
کارکردمان کارکرد عمومی است و خاص نیست.
به چه معنی؟
یعنی اینکه ما مخاطب عاممان مردم است و تشخیصمان را به آنها عرضه میکنیم.
آقای قاضیزاده منابع مالی جبهه پایداری از کجا تامین میشود؟
عمدتا آن چیزی که در استانها اتفاق میافتد توسط دوستان استانی جبهه پایداری تامین میشود و تقریبا ما هیچ کمکی به مجموعههای استانی نداریم. آن چیزی هم که در تهران اتفاق میافتد توسط اعضای شورای مرکزی تامین میشود. اعضای شورای مرکزی کمک میکنند تا از پس هزینهها برآییم که البته هزینه زیادی هم نداریم و تنها دخل و خرج جلساتمان هست که آن هم از سوی اعضای شورای مرکزی تامین میشود.
۲۲ بهمن سال گذشته و در سخنرانی آقای لاریجانی اتفاقی افتاد که به «فتنه قم» مشهور شد و گزارشی که از سوی نهادهای امنیتی و مجلس منتشر شد، مقصر اصلی را حلقه پرتو و برخی اعضای جبهه پایداری معرفی کردند…
نهادهای امنیتی گزارشی ندادند بلکه این گزارشی بود که سه نفر از نمایندگان مجلس تهیه کرده بودند. در همان گزارش نهادهای امنیتی هم متهم شده بودند.
موضع جبهه پایداری درباره فتنه قم چیست؟ آیا آیتالله مصباح به اعضای حلقه پرتو در این مورد تذکری دادند؟
ما همان روز اول هم این کار را محکوم کردیم.
نظر جبهه پایداری درباره بر هم خوردن سخنرانی آقای لاریجانی در روز ۲۲ بهمن چه بود؟
در قم یک تعدادی از متدینین که نسبت به سوء عملکرد مدیران کشور به ویژه اختلافات بین مدیران قوا حرفهای جدی داشتند؛ حرفهایی که از فتنه شروع شده بود و ادامه پیدا کرده بود و تا وقتی که تبدیل به یک کار زشت و خارج از عرف نشده بود ایرادی نداشت اما کاری که انجام شد، عمل غلطی بود و در حرم حضرت معصومه اتفاق افتاده بود که از همان اول از سوی آقا تهرانی، دبیرکل جبهه پایداری محکوم شد و روز دوم هم جبهه پایداری بیانیه داد و این عمل را محکوم کرد و از آن تبری جست.
یعنی اعضای هفتهنامه پرتو هیچ نقشی نداشتند؟
آقای روانبخش و دوستانشان که تکذیب میکنند و میگویند ما مقصر نبودیم. از سوی دیگر هفتهنامه پرتو ربطی به جبهه پایداری ندارد و هویت مستقلی دارد اگرچه برخی از اعضای جبهه پایداری با این مجموعه در ارتباط هستند اما ارگان جبهه پایداری نیست.
آقای قاضیزاده جبهه پایداری، هفتهنامه پرتو، کانون طلوع و موسسه امام خمینی همه اینها زیرمجموعه آیتالله مصباح محسوب نمیشوند؟
چرا، خیلی از شاگردان و دوستداران آیتالله مصباح و اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری با هفتهنامه پرتو مرتبط هستند اما این هفتهنامه، نشریه جبهه پایداری نیست و یک مجموعه مستقلی است مانند هفتهنامه ۹ دی روزنامه کیهان. اگرچه همه این مجموعهها با هم قرابت فکری دارند اما دلیلی ندارد که هر مطلبی که اینها مینویسند متعلق به جبهه پایداری باشد.
جبهه پایداری چه نوع رابطهیی با دولت آقای روحانی در نظر گرفته است؟
همانگونه ارتباطی که با آقای احمدینژاد داشت؛ اقدام بر اساس تکلیف. جایی که دولت نیاز به کمک داشته باشد بهویژه آن چیزی که مربوط به معیشت مردم، کم کردن آسیبهای اجتماعی و فرهنگی شود جبهه پایداری آمادگی کمک به دولت را دارد. و جایی که خروج از اصول و منافع ملی باشد تذکر و برخورد لازم را صورت خواهد داد.
آیا جبهه پایداری به آقای روحانی پس از انتخابات تبریک گفت؟
در همان هفته اول جبهه پایداری طی یک بیانیه رسمی به آقای روحانی تبریک گفت.
آیتالله مصباح هم پیام تبریکی را آیا برای آقای روحانی ارسال کردند؟
من مطلع نیستم.
آقای قاضیزاده آیا قرار است آیتالله قرهی جایگزین آیتالله خوشوقت در شورای فقهی جبهه پایداری شوند؟
اسم دو، سه نفر هست اما انتخاب نهایی با شورای فقها است. این شورا باید به یک جمعبندی برسد و وقتی نظر خود را اعلام کردند ما بر اساس اساسنامه دستور جلسات شورای مرکزی را برای شورای فقها ارسال میکنیم و پس از تاییدیه آنها، میشود مصوبه جبهه پایداری.
مهمترین اشتباه جبهه پایداری در انتخابات ریاستجمهوری چه بود؟
شاید بشود گفت بحث تعیین تکلیف کاندیدای نهایی، چرا که آقایان لنکرانی، فتاح و جلیلی از پذیرفتن کاندیداتوری فرار میکردند و همین مساله باعث شد تا جبهه پایداری زمان زیادی را از دست بدهد. البته این را بگویم که شرایط سیاسی و اجتماعی کشور در حال یک تحولاتی بود که این شرایط اجتماعی با کم و زیادش با آن نتیجهیی که مد نظر ما بود یکی نبود.
جلسه امروزتان برای تجدید حیات جبهه پایداری خواهد بود؟
همه انسانها و مجموعهها نیاز به محاسبه مستمر و مراقبه دارند و ما به همین علت مرجعیت دینی را انتخاب کردیم تا مراقب بالاتری داشته باشیم تا مواظب کارها و رفتارهای ما باشند.
من جواب این سوالم را نگرفتم که آیا جبهه پایداری و صاحبان تفکر این تشکیلات پیام مردم در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ را دریافت کردهاند یا خیر؟
این چیزی که شما با عنوان پیام مردم به آن اذعان میکنید یک کمی توهم هست. مراقب باشید که رفتار توهمآلودی که کار دست آقای بنیصدر، خاتمی و کمی کار دست آقای احمدینژاد داد شما به آقای روحانی القا نکنید. آقای احمدینژاد هم رای بیشتری از آقای روحانی آوردند و هم با قدرت بیشتری رییسجمهور شدند، در آنجا آیا اصلاحطلبان و آقای هاشمی پیام مردم را درک کردند، هشت سال با دولت وقت جنگیدند. بگذارید خود مردم حرفشان را بزنند…
فکر میکنم مردم حرفشان را در انتخابات ریاستجمهوری زدند و به تفکر شما رای ندادند…
در نظام اسلامی، پیروی و باخت معنی ندارد و آن چیزی که معنا دارد، انجام وظیفه است و ما فکر میکنیم به تکلیف شرعیمان عمل کردیم و به همین خاطر فکر میکنیم به تعهدمان نسبت به مردم ایران، انقلاب و اسلام عمل کردهایم.
جبهه پایداری برای مجلس دهم برنامه خاصی دارد؟
قطعا هر جریان سیاسی زندهیی برای انتخاباتها حضور فعال خواهد داشت و جبهه پایداری هم بالطبع در انتخابات مجلس دهم برنامهیی ویژه و حضوری فعال و با برنامه خواهد داشت.
منبع: روزنامه اعتماد
:::