اندیشه اقتصادی شهید مطهری: سوسیالیسم یا لیبرالیسم؟
متأسفانه اقتصاد ایران بهنحوی در دام اقتدار اقتصاد سرمایهداری گرفتار شده که در لفظ از قانون عملیات بانکداری بدون ربا صحبت میشود، اما در عمل بهنظر میرسد که سیستم بانکی عاری از ربا نیست. کسانیکه فکر میکنند مشکل از قانون است، حتما علت اصلی را پیدا نکردهاند و زمان را با پیگری اصلاح قانون از دست خواهند داد.
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): شهید مطهری بهعنوان یکی از متفکران اسلامی آثار متعددی در زمینههای مختلف علوم انسانی از خود به یادگار گذاشته است. وی در سالهای پایانی حیات خود در خصوص مسائل اقتصادی بهویژه اقتصاد اسلامی در کتابی تحت عنوان «نظری به نظام اقتصادی اسلام» نظریات اسلام در حوزه اقتصاد را بررسی قرار داد. در آن کتاب مکاتب روز اقتصادی آن زمان را که لیبرال سرمایهداری و کمونیسم بود بررسی کرد. اما بهدلیل اینکه این کتاب پس از شهادت ایشان به چاب رسید، برخیها معتقد بودند این مطالب دیدگاه مرحوم استاد مطهری نیست و باید از انتشار آن جلوگیری شود. بالأخره پس از مدتی به اصرار برخی از افراد تأثیرگذار و مطرح، این کتاب جمعآوری شد. برای بررسی بیشتر پیرامون دیدگاه استاد و مباحث منتشر شده در آن کتاب، با دکتر حسن سبحانی استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران به گفتوگو پرداختیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
آقای دکتر لطفا برای آشنایی با دیدگاه استاد مطهری، پیرامون مسائل اقتصادی، کلیتی از دیدگاه ایشان بفرمایید؟
اقتصاد اسلامی، به مجموعهای از ادبیات اطلاق میشود که ارتباط اقتصاد با دین مبین اسلام و رابطه نظام اقتصادی با اسلام را در قالب مشارب و دیدگاههای مختلف در این خصوص، به انضمام مقولاتی همچون مبانی و فلسفه اقتصاد اسلامی را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. مرحوم شهید مطهری که از فلاسفه و فقهای بزرگ کشور ما بودند، بهدلیل شرایط زمانی که درآن زندگی میکردند و مصادف شدن بخشی از سالهای عمر ایشان با تحولات اجتماعی در ایران و فضای غالب آن دوران که متأثر از دیدگاههای مارکسیستی بود، تلاش کرد با توجه به تخصص خودش، بهخصوص در زمینههای فلسفی و کلامی، به طرح مباحثی در خصوص موضوعات منتخب از جمله بحث ارزش یا ارزش اضافی و منشأ استثمار کارگران و نقد این نظریه در مکاتب سوسیالیستی بپردازد. همچنین در آن زمان مسائل جدیدی در اقتصاد مطرح بود و ضرورت داشت موضع دین درقبال این موارد از جمله بهره، ربا، بانک، بیمه و مالکیت مشخص شود که شهید دکتر مطهری در یادداشتهایی نکات مذکور را مورد تأمل و بررسی قرار داد و موفق به انتشار برخی از آنها شد و برخی هم متأسفانه بهدلیل شهادتشان منتشر نشد. در مجموع میتوان گفت که کار استاد مطهری در حوزه اقتصاد، تلاش یک فرد با نگاه غالب فیلسوفانه، در تبیین برخی از مفاهیم مبتلا به جامعه خودش از نظر فلسفی بوده است.
وجه تمایز اصلی مکاتب اقتصادی بیشتر در مباحثی مانند نرخ بهره، مالکیت وتوزیع ثروت است، اگر بخواهیم بهصورت مصداقی وارد این مباحث شویم، شهید مطهری در خصوص مالکیت چه دیدگاهی داشتند؟
آنچه که به استاد کمک میکرد، تبیین مفاهیم فلسفه بود. اما بهدلیل اینکه خاستگاه فکری ایشان دین مبین اسلام بود، دیدگاه دین اسلام را در حوزه مالکیت مطرح میکرد که در این چهارچوب هم مالکیت فردی و هم مالکیت جمعی، به رسمیت شناخته میشود. بهعبارت دیگر چون ایشان مثلا به لحاظ مبنای فلسفی در مواردی به اصالت فرد و در برخی شرایط به اصالت جمع معتقد بود، بهطور طبیعی مالکیت را هم برای فرد و هم برای جمع در مواردی که اقتضاء میکرد به رسمیت میشناخت. البته یادداشتهایی از ایشان هست در خصوص مالکیتهای بزرگ، مانند مالکیت سرمایه در قالب ماشینآلات و تکنولوژیهای بسیار پیشرفته که قادر به تولید انبوه کالا هستند که به تعبیر استاد مجموعه نبوغ بشری تبدیل بهکارخانه و ماشینآلات بزرگ شده است، شرایطی که دستگاه عمل میکند و جای انسان قرار گرفته، استاد در این زمینه دیدگاههای اجتهادی دارند و اگر حیاتشان ادامه مییافت، پیرامون این مسائل تعیین تکلیف میکردند؛ اما طرح موضوع در این زمینهها مانند سرمایههای پشتیبان با تکنولوژیهای پیشرفته هم دارند.
در واقع شما معتقدید شهادت ایشان موجب شد بسیاری از مطالبشان در حوزه اقتصاد جمعبندی نشود؟
بله؛ از مجموعه آثار منتشر شده ایشان چنین بهنظر میآید. همانطور که گفتم استاد مطهری یک عالم، محقق و فیلسوف بود و هرگز ادعای اقتصاددان بودن را نداشت و علت ورود ایشان به مباحث اقتصادی، ناشی از ضرورتهای زمان بود که البته نگاه ایشان به مباحث اقتصادی، فلسفی بود. تلاش ایشان تبیین بیشتر مقولات مذهبی در خصوص مباحث اقتصادی بود که میتواند برای محققین امروز در دسترسی به مبانی دینی کمککننده باشد. به همین دلیل آن استاد بزرگ در عرصه اقتصاد، به اندازه زمانی که صرف کرد و رویکرد و نوع تخصصی که در مباحث داشتهاند، ورودی و خروجی بسیار مستدل دارند و در حال حاضر میتوان از آن دیدگاهها استفاده کرد. ایشان به زمینههایی مانند ارزش اضافی، ارزش مالکیت، ماهیت ربا، بیمه و شرکت نیز پرداختهاند.
دیدگاه استاد پیرامون مباحثی که مطرح کردید، از جمله ارزش اضافی چه بود؟
مارکس، کسب ارزش اضافی توسط سرمایهدار را به منزله دزدیدن زحمت کارگر توسط کارفرما و منشأ آن را سرمایه میداند و راهکاریی برای حل این مسأله ارائه میکند. استاد مطهری با نقادی این مفاهیم نشان میدهد، منشأ ارزش اضافی آن چیزی که مارکس گفته نیست.
در ادامه اگر بخواهیم یک آسیبشناسی از وضعیت سیستم بانکی، بهعنوان یکی از مؤلفههایی که در اقتصاد اسلامی دیدگاه مشخصی درباره آن وجود دارد، داشته باشیم و میزان مطابقت آن را با بانکداری اسلامی بررسی کنیم، بهنظر شما سیستم بانکی فعلی کشورمان تا چه اندازه با بانکداری اسلامی همخوانی دارد؟ بهنظر شما علت اصلی، در اجرای بانکداری اسلامی، در چه مؤلفهای است. آیا قانون بانکداری بدون ربا نیازمند اصلاح است یا خیر؟
بهنظر من قانون بانکداری بدون ربا که مصوب سال ۱۳۶۲ مجلس شورای اسلامیست یکی از قوانین مترقی است و صرفا از این جهت اصلاح آن موضوعیت دارد که قانون بشری است، اما در مقایسه با بسیاری از قوانین، این قانون به شکل اضطراری نیازی به اصلاح ندارد و مشکل اصلی در فهم سازوکارهای دینی و اجرای این قانون است. لازم به ذکر است که این قانون به تأیید شورای نگهبان رسیده و این بهمعنای عدم مغایرت آن با شرع است.
یعنی شما برخلاف بسیاری از مسئولان و کارشناسان، اصلاح قانون بانکداری اسلامی را ضروری نمیدانید؟
بهنظر مشکل اصلی که در گذر زمان عمیق شده است، عدم باور به توانمندی اسلامی برای ایجاد یک نهاد تأمین مالی و جذبکننده سرمایه است و چون اقتصاد کشور در مسیر اقتصاد سرمایهداری راه پیموده و در طول گذر زمان از نظام سرمایهداری تأثیر گرفته است، به همین دلیل یک مفهمومی تحت عنوان ممنوعیت ربا یا بهره در قالب یک قانون مترقی، نمیتواند مانع از آن شود. متأسفانه اقتصاد ایران بهنحوی در دام اقتدار اقتصاد سرمایهداری گرفتار شده که در لفظ از قانون عملیات بانکداری بدون ربا صحبت میشود، اما در عمل بهنظر میرسد که سیستم بانکی عاری از ربا نیست. کسانیکه فکر میکنند مشکل از قانون است، حتما علت اصلی را پیدا نکردهاند و زمان را با پیگری اصلاح قانون از دست خواهند داد. معتقدم با قانون موجود بانکداری بدون ربا چنانچه اهتمام و عزمی منطقی و متناسب به زمان و به دور از تبلیغات داشته باشیم، میتوان در یک زمان مشخص نظام بانکی را عاری از ربا کرد و این کار را هم با قانون موجود انجام داد.
باید با فرهنگسازی، این کار در یک زمان تدریجی و به دور از هر نوع تبلیغاتی صورت گیرد تا مردم برای اجرای این قانون آمادگی ذهنی داشته باشند. زمانی به سپرده سود تعلق میگیرد که آن پول بهصورت سرمایه در اقتصاد برای افزایش تولید بهکار گرفته شود. اما در حال حاضر فرد پولی را در مؤسسهای سپردهگذاری میکند و پس از یک ماه و یا بهصورت روزشمار، مبالغ اضافی دریافت میکند و از ابتدا هم شرط میگذارد و پس از آن پول را به بانک میدهد که این ربا است و به موجب آیات قرآن جنگ با خدا و رسول است. این نکات باید در جامعه تبیین شود تا حساسیت به این موضوع افزایش یابد، زیرا مردم قصد رباخواری ندارند، و پس از این باید برنامه اجرایی، مشخص شده و مبنای عمل قرار گیرد. هماکنون نرمافزار وجود دارد و باید سخت افزار طراحی و برنامه داشت. البته این موضوعات نیازمند زمان بسیار بیشتری است و در این فرصت نمیتوان وارد جزییات شد
منبع: سایت دکتر حسن سبحانی (منتشر شده در هفته نامه پنجره شماره ۸۹ صفحه ۴۲)