۱۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴ گزارشی از سه واقعه تاریخی در روز 13 آبان:

از هجرت امام تا تسخیر لانه جاسوسی

شاید در ابتدا تصمیم به اشغال کوتاه مدت سفارت بود، اما علل و عوامل متعددی دامنه آن را تا444روز افزایش داد. این اقدام اعتراض آمیز که مورد تأیید حضرت امام قرار گرفت، به سرعت به واقعه ای بین‌المللی تبدیل گردید که سایه تأثیرات آن هنوز هم به ویژه در روابط ایران و امریکا گستردگی خاص خود را دارد. اصطلاحاتی نظیر "لانه جاسوسی"، دانشجویان پیرو خط امام"، "انقلاب دوم"، "انقلاب زیادتر از انقلاب اول"(تعبیر حضرت امام) همگی با بار معنائی خاص خود در قاموس این قضیه قابل بررسی است.

مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): تراکم وقایع تاریخی در روند انقلاب اسلامی در روز ۱۳ آبان، هم در بعد داخلی و هم در جنبه‌های بین‌المللی، این روز را در جایگاه یکی از روزهای ماندگار تاریخ انقلاب اسلامی قرار داده و از موقعیت ممتازی برخودار کرده است. تبعید حضرت امام خمینی(س) در ۱۳آبان ۱۳۴۳، کشتار دانش آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷و تصرف سفارتخانه امریکا در تهران در سال ۱۳۵۸ هرکدام یادآور روزهای حساسی است که بر مردم ایران گذشته و در کنار پستی و دنائت و نامردی‌ها و نامردمی‌های طرف مقابل، حکایتگر استقامت و پایمردی آگاهانه مردم مسلمان ایران در راستای اهداف اسلام و منویات رهبر مذهبی روشن‌بین و نستوه مردم این مرز و بوم می‌باشد. این قلم بدون پرداختن به علل و عوامل متعدد زمینه‌ساز این وقایع که خود فرصت مبسوط و موسعی را می‌طلبد، به منظور یادآوری نگاهی گذرا به این وقایع خواهد داشت:

دستگیری و تبعید امام  خمینی(س)

۱۳ آبان ۱۳۴۳ _ به دنبال وقایع ۱۵ خرداد ۱۳۴۲که خود حاصل مبارزه مردم مسلمان ایران به رهبری روحانیت معظم و در رأس آن حضرت امام خمینی با برنامه های تأمین کننده منافع اجانب در این مرز و بوم بود و به ویژه رفورم امریکائی دیکته شده با نام انقلاب سفید شاه و مردم و شکست این برنامه ها و عدم موفقیت رژیم حتی با حبس و حصر رهبر نهضت، این قضایا  به منزله هشداری برای دولتمردان امریکا بود، تا به منظور حفظ امنیت و آسایش خاطر نظامیان خود درایران که حافظ منافع آن کشور و نگهدارنده تاج و تخت شاهنشاهی به عنوان برترین حافظ منافع آنها در منطقه بودند ، به احیای کاپیتولاسیون در ایران بپردازند. آنچه در این جهت دردناک و در عین حال بیانگر سرسپردگی رژیم شاه می باشد ، شیوه تصویب لایحه بر خلاف روند معمول قانونگذاری است که بعد از تصویب در مجلس سنا به مجلس شورا آورده می شود و با سانسور شدید دولت، بدون طرح در رسانه ها به تصویب می رسد. چندی بعد که نشریه داخلی مجلس به دست امام می رسد، ایشان بسیار آشفته ومنقلب می شوند و در صدد چاره جوئی بر می آیند. خبر ناراحتی معظم له به تدریج پخش می شود و عده ای از سراسر ایران را به قم می کشاند. ازطرفی به منظور آگاهی بخشی به مردم پیکهائی از طرف ایشان برای آگاه ساختن علما و روحانیون به اطراف و اکناف ایران اعزام شد  و در مجموع زمینه برای سخنرانی تاریخی و افشاگرانه حضرت امام در روز ولادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) که در آن سال مصادف با ۴ آبان بود، فراهم گردید و در روز موعود هجوم سیل جمعیت از شهرهای دور و نزدیک برای استماع سخنرانی در مدرسه فیضیه  را به دنبال داشت.

پیغام رژیم شاه برای حضرت امام که در آن عدم حمله به آمریکا ومنافع استکباری آن را خواستار و آن را امری خطرناک توصیف کرده  وبه طریقی حتی حمله به شاه را بلامانع اعلام کرده بود، از طرفی بیانگر سرسپردگی شاه به کاخ سفید است و از طرف دیگر جایگاه تأثیر بیانات حضرت امام بر افکارعمومی وبر ضد منافع قدرتهای استکباری در برآورد سران رژیم را    می رساند.

ازدحام جمعیت، چهره برافروخته وخشمگین و درعین حال جذاب و آراسته حضرت امام و صلابت حرکت ایشان در ورود به محل سخنرانی در میان انبوه مردم مشتاق و سخنرانی تاریخی و بی سابقه ایشان با آن لحن غیرتمندانه ای که آمیخته با درد و غم  و تأثر از «پایکوب شدن عزت ایران»  و حاکی از عزت و سرافرازی و استقلال بندگان عزیز خداوند و هیچ و پوچ پنداشتن قدرتهای مادی و دنیائی است، رژیم شاه  را در موضعی قرار داد که راهی جز تبعید وی به خارج از کشور برایش نماند و البته این هجرت اجباری خود مقدمه انقلابی بود که ۱۴ سال بعد شاهد پیروزی آن شدیم. کیفیت ورود حضرت امام به میان مردم و شور وحال انبوه جمعیت و نحوه حرکت و حضور در محل سخنرانی، خود فصلی غرورآفرین از تاریخ انقلاب است – که به جا بود صدا وسیما به جای پرداختن به امور شعاری و درحد اعلای آن بی خاصیت که معمولا با تعداد معدود و محدودی افراد که گوئی غیر از آنان در این مملکت کارشناس دیگری وجود ندارد و یا دیگران را بر رسانه ملی حقی نیست -  با حضور کارشناسان وا قعا کارشناس به این فراز از تاریخ انقلاب و نطق تاریخی حضرت امام  که به واقع برنامه راه انقلاب است و نیز پیام ایشان که در همین روز صادر شده است، می پرداخت تا ماهیت استکباری و خوی شیطانی جهانخواران بهتر روشن شود و نستوهی امام و پایمردی مردم و انقلابیون  واقعی در سالهای بعد از آن روشن شود تا به تعبیر خود حضرت امام «از راه رسیده ها و آنها که حتی از دور هم دستی بر آتش انقلاب نداشته اند» در غوغای افراط بازیها و شلوغ کاریهای حساب شده، سرنوشت انقلاب را به دست نگیرند و کسانی را که انقلاب با گوشت وخون آنها آمیخته و با  لحظه لحظه عمر آنها گره خورده است، به مسلخ تحجر خود و بی خبری مردم نبرند.

سخنرانی امام که هر جمله آن به تنهائی حماسه بود با «انا لله و انا الیه راجعون»  شروع شد. همین شروع با استرجاع و سپس باران کلمات حماسه آفرینی که بر زبان روح خدا جاری می شد، مردم را به هیجان آورد، به شیون نشاند، به اوج عزت ارتقاء رساند و بر جان مستعد آنان بذر انقلاب اسلامی را افشاند. در این نطق از وضع آن روز ایران اعلام خطر شد، امریکا و اسرائیل عامل بدبختی مردم ایران معرفی شدند(برخلاف توصیه رژیم شاه)، از وکلای مجلسین بابت تصویب چنین لایحه ای از منظر امام سلب اختیار شد( جلوه ای از اختیارات ولی فقیه)، موضع سازش ناپذیر در مقابل همه قدرتها چه شرقی و چه غربی با قاطعیت اعلام و شوروی و انگلیس و امریکا همه محکوم و رئیس جمهور امریکا در جایگاه منفورترین فرد در نزد مردم ایران معرفی گردید. این نطق حاوی مطالب ارزنده دیگری است که مشتاقان  می توانند  متن آن را  در صحیفه امام، جلد۱، صفحات ۴۱۵تا۴۲۴ ملاحه فرمایند.

تأثیر این نطق و شیوه تکثیر و توزیع آن در مدت زمانی کوتاه و استیصال ساواک و رژیم از مقابله با آن نهایتا منجر به دستگیری و تبعید حضرت امام در سحرگاه ۱۳ آبان ۱۳۴۳ و رقم خوردن اولین واقعه تاریخ ساز در این روز شد.

کشتار دانش آموزان در دانشگاه تهران             

۱۳ آبان ۱۳۵۷ و کشتار دانش آموزان در دانشگاه تهران – آن روزها دانشگاه تهران کانون مبارزات مردمی شده بود و با طلوع آفتاب، امواج مردم انقلابی به سمت این دانشگاه سرازیر می شد. این دانشگاه که با هوشیاری دانشجویان مسلمان در مقابل انقلابی نمائیهای گروههای چپ دانشجوئی از توطئه تعطیلی و بسته شدن که خواست رژیم هم همین بود، در امان مانده بود، با بسته شدن سایر پایگاههای مبارزاتی، نقشی بی بدیل در گرم نگه داشتن فعالیتهای انقلابی و متناسب با آن روزها بازی کرد.  با اوج گیری انقلاب در اواخر تابستان ۱۳۵۷ و به ویژه با شروع سال تحصیلی و شور و حال انقلابی جوانان دانش آموز که نهایتا منجر به تعطیلی مدارس و ورود فعالتر جوانان در کانون مبارزه یعنی دانشگاه تهران شد، و این ورود همانند آن چه بعدا در جنگ تحمیلی و دیگر صحنه های اجتماعی تأثیر رقابت ناپذیر خود را نشان داد، رژیم را وادار به حمله به دانشگاه تهران و کشتار دانش آموزان در صحن دانشگاه کرد. نمایش صحنه هائی از این واقعه از تلویزیون افزایش خشم عمومی را به دنبال داشت و استیصال رژیم را به اوج خود رساند تا بار دیگر پرده از چهره تزویر خود بر گیرد و به جای دولت تزویر آشتی ملی شریف امامی، دولت نظامی ازهاری را روی کار بیاورد. تمرین مشق دانش آموزان با خون خود در آن روز، خط سرخ شهادت را تداوم بخشید و نهال انقلاب را آب یاری کرد و به حق این روز، روز دانش آموز نام گرفت. در این جا لازم می دانم، ضمن درخواست علو درجات برای شهدا به ویژه شهدای دانش آموز و به خصوص عزیزانی که در آن روز به خون خود غلتیدند که خود شاهد تعدادی از آن بودم، به همه دانش آموزان عزیز کشورمان بابت این روز بزرگ عرض تبریک داشته باشم.

تصرف سفارت امریکا

۱۳ آبان ۱۳۵۸ و روز تصرف سفارت امریکا (لانه جاسوسی امریکا) _ تثبیت موقعیت روزافزون جمهوری اسلامی و استحکام بنیان‌های اجتماعی برای جایگزینی ارکان نظام نوپای اسلامی به جای نظام شاهنشاهی  و نومیدی از سرنگونی قریب الوقوع این نظام و در کنار آن توطئه های پیوسته و مدام امریکا برعلیه این نظام و تأکید بر دشمنی‌های قبلی و بلوکه کردن دارائیهای ایران و عدم استرداد شاه و مسائل متعددی از این قبیل و نیز صدور پیام حضرت امام مبنی بر:

«بر دانش‏ آموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئه بزرگ را بار دیگر شدیداً محکوم کنند.» (صحیفه امام، ج‏۱۰، ص: ۴۱۲). مجموعه این مسائل و بهانه ملاقات سران دولت موقت با مشاور امنیت ملی کاخ سفید در الجزیره، دستمایه‌ای شد تا در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸سفارت امریکا توسط عده‌ای از دانشجویان دانشگاههای تهران تصرف و اعضای آن به اسارت گرفته شوند. شاید در ابتدا تصمیم به اشغال کوتاه مدت سفارت بود، اما علل و عوامل متعددی دامنه آن را تا۴۴۴روز افزایش داد. این اقدام اعتراض آمیز که مورد تأیید حضرت امام قرار گرفت، به سرعت به واقعه ای بین‌المللی تبدیل گردید که سایه تأثیرات آن هنوز هم به ویژه در روابط ایران و امریکا گستردگی خاص خود را دارد. اصطلاحاتی نظیر “لانه جاسوسی”، دانشجویان پیرو خط امام”، “انقلاب دوم”، “انقلاب زیادتر از انقلاب اول”(تعبیر حضرت امام) همگی با بار معنائی خاص خود در قاموس این قضیه  قابل بررسی است. اما استعفای دولت موقت و پذیرش آن توسط حضرت امام، تحقیر امریکا و نشان دادن محدودیت قدرت این کشور، شکست دولت کارتر، تیرگی روابط ایران و امریکا، انفعال گروههای سیاسی مدعی میارزه با امپریالیسم، تقویت وحدت داخلی مردم ایران را می توان از جمله دستاوردهای این قضیه به حساب آورد، قضیه ای که گرچه توسط عده ای دانشجو صورت وقوع به خود گرفت اما از چنان اهمیتی برخودار شد که کسی جز حضرت امام نمی‌توانست آن را مدیریت کند و نهایتا فیصله دهد.

اما آنچه مهم است تحولات بین‌المللی بعد از گذشتن ۳۴سال از حل ظاهری قضیه و وقایع امروز در فعالیتهای دولت فعلی برای حل و فصل قضایای پیش آمده و بازیابی اعتبار بین‌المللی کشور عزیز ایران است و متأسفانه تخریب‌هائی که بر اساس اغراض سیاسی بر خلاف مصالح ملی صورت می پذیرد. در این جهت باید یادآور شد که دشمنی امریکا با ما امری ریشه‌دار است که به این زودی‌ها حل نخواهد شد و از دشمن هم جز دشمنی نباید انتظار داشت و ما هم تا این موقعیت استکباری وجود داشته باشد، یقینا سر سازش نخواهیم داشت و این حرف و عقیده همه دلسوزان نظام است و نه گروهی خاص که بر خلاف ادب اسلامی خود را  حق مطلق می پندارند و دیگران را به انواع لطایف الحیل متهم می کنند اما متاسفانه در این چند ساله دیدیم که “چون به خلوت می روند آن کار دیگر می‌کنند”. در این جهت گرچه گفتنی بسیار است، اما هشدار امام گونه مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) فصل الخطاب است. ایشان، ضمن حمایت از مجموعه مسئولان و مذاکره کنندگان با ۱+۵، تأکید کردند: اینها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود می باشند و «هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند». (۱۲/۸/۹۲ در دیدار با دانش آموزان و دانشجویان)

مطلب را با این فراز هشدار دهنده از حضرت امام به پایان می بریم که: «بر مردم ثابت است کسانى که سالها و بارها چه قبل و چه بعد از انقلاب امتحان خود را در تعهد به اسلام و انقلاب داده‏اند و در این راه به پاى چوبه‌‏هاى دار رفته و زندان‌ها کشیده و ترور گشته‌‏اند و سلامت خود را از دست داده‌‏اند و تحت شکنجه‏ هاى شاه براى استقلال و آزادى مبارزه کرده‏ اند، یقیناً دلشان به حال انقلاب و ثمرات آن نه تنها کمتر از دیگران نسوخته که بیشتر مى‏ سوزد و مسیر ارزشى و الهى و پر طراوت خویش را به هیچ وجه عوض نمى ‏کنند. و من از باب وظیفه به مردم و فرزندان پر شور انقلاب مى‏ گویم که مبادا بدون در نظر گرفتن محذورات سیاسى و شرایط بسیار پیچیده و حساس کشور به طرح سؤالها و اشکالاتى روى آورید که بازگو کردن و تحلیل واقعى قضایا توسط مسئولین دلسوز نظام باعث کشف اسرار مملکت شده و براى نظام مسئله‏آفرین گردد و نه تنها گره‏اى را باز نکند که بر مشکلات مملکت نیز بیفزاید.» (همان، ج۲۱، ص۱۵۶)

از دیگر وقایع این روز این است که در سال ۱۳۴۲ به دنبال دستگیری و تبعید حضرت امام خمینی(س)، آقا سید مصطفی فرزند ارشد ایشان بازداشت و زندانی شد که باید در جای  خود بدان پرداخته شود.

منبع: جماران

:::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

81 + = 90