وام خرید اسلحه جهت دفاع از خانواده
نتیجه میگیریم ایران هم عین آمریکاست و تهران، تگزاس. انگار کن که محله مینیسیتی با کف محلات جرمخیز نیویورک، شیکاگو و بوستون که فروش، نگهداری و حمل سلاح مرسوم است، توفیری ندارد. فلذا اگر اسلحه نداشته باشی خانوادهات به فناست و باید هفت تیر بکشی، پیش از آنکه بر تو هفت تیر بکشند. ایضا نتیجه میگیریم کسانی که نمیتوانند مجوز سلاح تهیه کنند، بهتر است تشکیل خانواده ندهند.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – سرویس طنز – محمد ملاعبدالوهاب:
برادر مداحمان فرمودهاند که در دفاع از خانواده، دست به اسلحه بردهاند. طیب ا… اقتالکم برادر. خدا از شما قبول کند ان شاء ا… . من شخصا خاک رد لاستیک آن اتومبیلی که شما با هفت تیرت سوراخش کردی سرمه چشمانم میکنم. اصلا از قدیم گفتهاند: از تیر مژگان میزنی تیرم چند/تیرم چند/ غم عشقت مرا از پا افکند/ پا افکند/ پا افکند
فلذا اگرچه سردار رادان در حق شاکیان! ایشان (دقت کنید شاکی نه متهم) لطف کرده و آنان را (که یک خانواده بودهاند) در زمره تعارف چندگانه اراذل و اوباش ندانستهاند، اما از حرف حاجی(که برای ما سند است) نتیجه میگیریم ایران هم عین آمریکاست و تهران، تگزاس. انگار کن که محله مینیسیتی با کف محلات جرمخیز نیویورک، شیکاگو و بوستون که فروش، نگهداری و حمل سلاح مرسوم است، توفیری ندارد. فلذا اگر اسلحه نداشته باشی خانوادهات به فناست و باید هفت تیر بکشی، پیش از آنکه بر تو هفت تیر بکشند.
ایضا نتیجه میگیریم کسانی که نمیتوانند مجوز سلاح تهیه کنند، بهتر است تشکیل خانواده ندهند. وقتی خانواده حاجی در این وانفاسای عهد آخرالزمان در امان نیست، خانواده من و شما که عددی نیست.
اما از سوی دیگر به ما تکلیف شده که برای پیشبرد اهداف نظام و پیشرفت در سند چشم انداز ۲۰ ساله، ازدواج کنیم و ازدیداد نسل، چرا که فرمودهاند دو بچه کافی نیست. بنابراین باید به جای آن وام ازدواجهای دولت کریمه که فیالفور ماسید و سپس به طور کامل مالید، یک مجوز حمل اسلحه بدهند و همچنین کمک هزینه خرید مربوطه را. ایضا به جای یک میلیون تومانی که قرار بود آقای احمدینژاد به ازای تولد هر فرزند به حساب خانوادهها بریزد که نریخت، بهتر است به ازای هر فرزند در هر ماه یک خشاب ۳۰ تایی فشنگ بدهند. کسانی هم که بیش از دو فرزند داشته باشند، سهمیه موشک آرپی.چی بگیرند.
همچنین حالا که درس «تنظیم خانواده» را در دانشگاهها حذف و به جایش درس «شکوه همسرداری» گذاشتهاند، در کنار مباحث «آمادگی جنسی»، یک درس «آمادگی دفاعی» هم بگذارند و از آنجا که موضوع بحث، دفاع خانوادگی است، خواهران و برادران دانشجویی هم که مجرد هستند به عقد موقت درآمده و چند دور تمرین تیراندازی خانوادگی کنند.
بعد حالا شما تصور کنید خانم خانه میخواهد بچهها را برساند به مهد کودک. به شوهرش میگوید: امروز خیابونا خلوته، میترسم خدای نکرده اتفاقی بیفته. من اون مسلسل اسرائیلیه رو که دیشب روغنکاری کردی میبرم.
مرد داد میزند: پس من چی؟ ندیدی موشک آر.پی.جی مون تموم شده، سهمیه امسالمونو که هنوز ندادن. دست خالی با یک کلاش قراضه که نمیتونم برم اداره. تازه بابا رو هم باید ببرم دکتر. لااقل باهاس یه هفت تیر دستش باشه.
زن میگوید: کسی که با اون پیرمرد کاری نداره. اصلا کدوم قاتلی بابای تورو میشناسه؟
مرد با تحکم میگوید: قاتلا بابای منو نمیشناسن، من که بابامو میشناسم!
[دوربین روی پیرمرد که لب تخت نشسته و سرش را پایین انداخته است زوم میکند. پیرمرد از ترس شلوارش را خیس کرده است. موسیقی]
:::::