۰۹:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۸ گفتگو با دکتر محمد خوش‌چهره:

«اختلاس» نتیجه ضعف نظارت است

اگر چنین رفتارهایی که در دولت گذشته رخ داد از سوی رقیب اتفاق می‌افتاد، برجسته با آن برخورد می‌کردند، اما «با دولت قبل مماشات ‌کردند.» در صورتی که نصیحت امام(ره) این است که نباید برخوردها ناشی از حب و بغض‌ها باشد... من ریشه چنین رفتارهایی را در بی‌تقوایی سیاسی می‌دانم. این تجربه را در مجلس هفتم شاهد بودم که برخی دوستان به‌راحتی از مقابل برخی انحرافات دولت می‌گذشتند، در صورتی که حرف و عمل‌شان متفاوت بود.

مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): این روزها کمتر ایرانی را می‌توان شناخت که از «بابک زنجانی» و ثروت افسانه‌ای او حرفی نزند. خیلی‌ها چرتکه می‌اندازند تا بتوانند «صفر»های پرشمار را در ذهن خود هضم کنند. ثروتی ۱۳/۵ میلیارددلاری که به پول رایج کشور چیزی در حدود ۴۰۰‌هزار‌میلیاردریال می‌شود؛ سرمایه‌ای که سود بانکی روزانه‌اش در خیال بسیاری از مردم هم نمی‌گنجد. زنجیره زنجانی حالا یک‌سرش در صندوق تامین‌اجتماعی و سر دیگرش از ترکیه بیرون زده است؛ حلقه‌ای که «سعید مرتضوی» که با اصرار محمود احمدی‌نژاد در سازمان تامین‌اجتماعی تا روزهای آخر کار دولت ماند، یک پای ماجراست و «رضا ضراب»- همسر خواننده معروف ترک- که در محافل دولتی و اقتصادی ترکیه هم صاحب نفوذ بسیاری است و اکنون به فساد مالی متهم شده، حلقه‌ای دیگر از این زنجیره است، اما زنجانی فعلا راهی اوین شده، باید دید سرنوشت مابقی دوستانش به کجا ختم می‌شود.

در این سال‌ها اتفاقی که افتاده این است که جامعه ایرانی بیش از گذشته با واژه «اختلاس» و تخلف آشنا شده‌اند. تخلف «سه‌هزارمیلیاردی» که به تخلف بزرگ معروف شد، اختلاس «چهارهزارمیلیاردی» که به‌تازگی صحبت از آن می‌شود، اختلاس در «مناطق آزاد»، اختلاس در «شستا» و «بیمه ایران» تنها نمونه‌هایی از آن هستند.
اما وجود افرادی چون «بابک زنجانی» و «فاضل خداداد» یادمان می‌اندازند یک جای کار‌ گیر دارد و باید رفعش کرد. «محمد خوش‌چهره» از حامیان محمود احمدی‌نژاد که کمی بعد از روی‌کارآمدن دولت نهم به یکی از تندترین منتقدان دولت تبدیل شد؛ در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید: «موارد بسیار دیگری اتفاق افتاده اما مطرح نشده به این دلیل که جامعه را دچار التهاب می‌کند.» این استاد دانشگاه «بی‌تقوایی سیاسی در ارکان قدرت» و «ضعف نظارت توسط دستگاه‌های نظارتی» را از مهم‌ترین عوامل بروز چنین مشکلاتی در کشور می‌داند. مشکلاتی که به اعتقاد این نماینده اصولگرای مجلس هفتم سرمایه اجتماعی را هدف می‌گیرد و نتیجه آن بی‌اعتمادی به نظامی خواهد بود که به پشتوانه مردمی بنا نهاده شد.ظهور پدیده بابک زنجانی در اقتصاد ایران را چگونه می‌توان تعریف کرد؟
بررسی پدیده‌هایی اینگونه، مستلزم یک درک صحیح از اقتصاد و مهم‌تر از آن اقتصاد ملی است. البته در این نوع پدیده‌ها، هم بحث ظهور و بروزشان مهم است، هم فرآیندهایی که منجر به به‌وجودآمدن آن شده است یعنی ارتباطاتی که مربوط به چنین بروزهایی می‌شود و عامل اصلی ماجرا هستند. البته باید بگویم که پیامدهای ظهور چنین افرادی که نماد فساد گسترده در سیستم است، در عرصه اجتماعی مهم‌تر است. چون آسیب‌ها و پیامدهای ناشی از چنین رخدادهایی می‌تواند به امنیت روانی جامعه ضربات جدی بزند.
منظورتان از ضربه به امنیت روانی جامعه چیست؟
دقیقا چنین اتفاقاتی به مهم‌ترین اشکال سرمایه یعنی سرمایه اجتماعی ضربه وارد می‌کند. باید دقت داشته باشیم که در کشور ایران و در نظام جمهوری‌اسلامی سرمایه اصلی مردم هستند. با توجه به اینکه قطعا دلایل ایجادی نظام جمهوری‌اسلامی ایجاد سرمایه‌ای به‌نام مردم است که این موضوع هنر حضرت امام(ره) بود. یعنی بر اساس این سرمایه توانستند یک نظام سیاسی وابسته به غرب را ساقط کنند و نظامی بر پایه توان مردم بنا بگذارند. کشور ما یک کشور با اقوام و مذاهب و زبان‌های مختلف است و در اوایل انقلاب موضوعی که با آن درگیر بودیم بحث جدایی‌طلبی در بخش‌هایی از این مناطق بود و این مسایلی بودند که نظام با آن مشکل داشت و با سرمایه اجتماعی مردم توسط ساکنان همان مناطق حل‌وفصل شد. یا اینکه بحث ترورهای منافقان و جنگ‌ تحمیلی با حضور مردم کنار زده شد. نکته مهمی که باعث دوام و قوام نظام می‌شود، سرمایه مردمی و حضور و مشارکت مردم است. اما باید دقت داشته باشیم که پیش‌شرط آن اعتماد و باور مردم به نظام است و دلایل چنین چیزی قبول صداقت، پاکی، عدالت و مواردی از این نوع است. در اوایل انقلاب داشتن چنین فاکتورهایی به امام(ره) مربوط می‌شد و بعدها به قوای سه‌گانه هم برگشت.
به نوعی می‌خواهید بگویید امثال بابک زنجانی به‌شخصه مهم نیستند؟
بله؛ نتیجه‌ای که می‌خواهم بگیرم این است که آثار و پیامدهایی که از این جریان پیش می‌آید نوعی بی‌اعتمادی به سلامت نظام اداری کشور و ارکان قدرت ایجاد می‌کند و اثرات آن از وجود افرادی که دچار انحراف مالی می‌شوند، بیشتر است.
به هر حال ظهور افرادی چون بابک‌ زنجانی در نظام اقتصادی ایران علت‌هایی دارد.
بله، ایجاد چنین اتفاقاتی به جریاناتی که از وجود این افراد منتفع می‌شوند، برمی‌گردد و افرادی چون بابک زنجانی از چنین کانون‌های قدرتی ایجاد می‌شوند. درواقع این کانون‌های قدرت برای تامین منافعشان سعی می‌کنند سیستم را از تعادل منطقی خارج کنند تا روزنه‌ای برای انحرافات بزرگ باز شود. البته باید بگویم این انحرافات تنها اقتصادی نیست و گاهی برای ایجاد انحراف در مسایل عقیدتی و سیاسی در راستای اهدافشان از چنین افرادی استفاده می‌کنند.
به‌هرحال ثروت بادآورده زنجانی در یک فرآیند به‌دست آمده است، به‌عنوان یک اقتصاددان که تجربه حضور در مجلس را هم داشته، می‌توانید این فرآیند را تشریح کنید؟
یکی از دلایل اصلی در بروز و ظهور چنین اتفاقاتی به بحث ضعف نظارت و کنترل دستگاه‌های نظارتی بازمی‌گردد. یعنی این ضعف ابتدا در قوه‌مجریه و دولت وجود داشته که مسوول بحث تخصیص منابع و بودجه کشور است و مشخص می‌کند که کجا چه هزینه‌ای شود. فراتر از آن این اشکال به قوه‌مقننه بازمی‌گردد که اجازه تخصیص منابع را به دولت می‌دهد و فراتر از آن اهرم‌هایی همچون سازمان بازرسی کل کشور، کمیسیون اصل۹۰ مجلس، دیوان محاسبات کل کشور و حتی کمیسیون‌های مجلس هستند که می‌توانند بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی نظارت کنند. دقت داشته باشید که این فضای نظارتی در کنار قوه‌قضاییه است که دست‌شان کاملا باز است، به‌عنوان مثال دیوان عدالت اداری یکی از اهرم‌های نظارتی قوه‌قضاییه است که می‌تواند نظارت جدی بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی داشته باشد. به اعتقاد من بخشی از آسیب‌های اینچنینی که به کشور وارد می‌شود، به ضعف نظارت در همین حوزه‌ها برمی‌گردد.
چرا این نهادها کارایی درستی در بحث نظارت بر دولت نداشته‌اند؟
واقعیت این است که کانون‌های قدرت نهادهای نظارتی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. جدا از آن بحث گروه‌ها و باندها هستند که تامین منابع مالی برای انجام فعالیت‌ها و پیشبرد اهدافشان برای آنها بسیار حایزاهمیت است. چنان‌که در ایران می‌بینیم در هنگام انتخابات، بحث انحرافات مالی توسط دولت بارها مطرح شده است. مباحثی که در افکار عمومی و همین‌طور اسنادی که از تخلفات گسترده در تامین‌اجتماعی، مناطق آزاد و… امروز مطرح می‌شود، همه نمونه‌هایی از انحرافاتی است که اشاره کردم.
و به جز اهرم‌هایی که می‌گویید بخشی از آنها تحت‌تاثیر کانون‌های قدرت هستند، چه اهرم دیگری برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی در کشور وجود دارد؟
به اعتقاد من آن چیزی که بررسی‌ها توسط نهاد‌های نظارتی را تشدید می‌کند، نقش افکارعمومی و رسانه‌هاست و اگر مبارزه با فساد به‌عنوان یک مطالبه جدی از سوی آنها مطرح شود، حتما قوای رسیدگی‌کننده را نسبت به پیگیری چنین موضوعاتی حساس‌تر می‌کند. تاکید می‌کنم باید افکار عمومی نسبت به بروز چنین اتفاقاتی در کشور حساس باشند و نباید اجازه دهند چنین موضوعی فراموش شود.
بابک زنجانی ادعا کرده فعالیت‌هایش در راستای دورزدن تحریم‌ها برای رفع مشکلات کشور بوده است، این توجیه تا چه اندازه می‌تواند قابل‌قبول باشد؟
بله؛ این افراد بخشی از این بحث را به تحریم برمی‌گردانند؛ اما تجربه انقلاب‌اسلامی نشان داده ما هیچ‌گاه در طول ۳۴سال اخیر این عمق از انحراف را نداشته‌ایم و این نمی‌تواند به تحریم‌ها ربطی داشته باشد چون همواره تحت‌تاثیر تحریم‌های گسترده از سوی غرب بوده‌ایم. به اعتقاد من این موضوع به بی‌تقوایی سیاسی برخی مسوولان کشور برمی‌گردد که شرایط بروز چنین اتفاقات و اختلاس‌هایی را در کشور ایجاد می‌کنند. باید تاکید کنم به هیچ‌عنوان چنین بحثی قابل پذیرش نیست. از یک زاویه دیگر که نگاه کنیم میزان و شرایط فساد به درآمدهای نفتی بازمی‌گردد که اقتصاد ایران با آن ارتباط تنگاتنگی دارد. بعد از انقلاب و پس از جنگ تحمیلی چهار دولت بر سر کار آمده، اما همچنان کارکردهای سیاسی و اقتصادی این دولت‌ها به نفت کاملا وابسته است. یعنی این وابستگی به نفت در طول این مدت همچنان بالا رفته تا حدودی که در دولت نهم و دهم این رقم رکورد زده است و ما چیزی حدود ۸۵۰‌میلیارددلار درآمد نفتی داشته‌ایم. این یک رقم افسانه‌ای است که حاصل شده است، نکته مهم این است که این وابستگی به نفت تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد و سیستم پولی را به همراه دارد و این موضوع قطعا فسادهای مربوط به خودش را ایجاد می‌کند.
یعنی ظهور افرادی چون بابک زنجانی و فاضل خداداد در اقتصاد ایران همه به وابستگی اقتصاد به نفت برمی‌گردد؟
به صورت کلی خیر اما کاملا با این موضوع مرتبط است، به‌عنوان نمونه در دولت اصلاحات می‌بینیم یک جوانک چند۱۰میلیارد اختلاس می‌کند، یا در دوران احمدی‌نژاد اختلاس سه‌هزارمیلیاردی مطرح می‌شود و موارد بسیاری دیگر که اتفاق افتاده اما مطرح نشده است به‌این‌دلیل که جامعه را دچار التهاب می‌کند. موضوع دیگری که شرایط را برای چنین اختلاس‌هایی فراهم می‌کند، بحث واردات بی‌رویه است که در دوران احمدی‌نژاد رکورد شکست. دقت داشته باشید که این واردات موضوع «قاچاق» را در کنار خود ایجاد می‌کند. آن چیزی که قابل‌تامل است این است که نباید به شعاردادن اکتفا کنیم و باید بر اساس سند چشم‌انداز وابستگی اقتصاد کشور به نفت را کاهش دهیم. باید نگران دولت تدبیر و امید باشیم چون شرایط امروز کشور این موضوع یعنی وابستگی به درآمدهای نفتی را تشدید می‌کند.
شما به سوءاستفاده کانون‌های قدرت اشاره کردید؛ کانون‌هایی که افکار عمومی را برای پیشبرد اهدافشان تحت‌تاثیر قرار می‌دهند، آیا تا زمانی که چنین نگاهی برای ماندن در قدرت وجود دارد این موضوع برطرف خواهد شد؟
باید بگویم در سال‌های اخیر بحث مدیریت در مورد تحریم‌ها باعث شد یک فضای غیرمتعارف ایجاد شود. اما چیزی که تعجب‌آور است توجیهات و استفاده از منابع مالی در راستای انتخابات و استفاده از پوپولیسم است که برای نظام یک چالش جدی به حساب می‌آید. در حالی که امام(ره) تکیه به مردم را به‌عنوان یک هدف نام برده است. اما می‌بینیم برخی افراد از این فضا به هر شکل استفاده می‌کنند. حتی در انتخابات اخیر هم مواردی اینچنین دیده می‌شد. درواقع مناسبات کانون‌های قدرت با هر توجیه موجب چنین حکایتی می‌شود.
شما قبلا از تعمدی‌بودن برخی تصمیمات دولت محمود احمدی‌نژاد سخن گفته بودید، رییس دیوان عدالت اداری هم به‌تازگی گفته «رییس دولت گذشته «دروغ» می‌گفت و قوانین را زیر پا می‌گذاشت»، آیا اصرار رییس دولت گذشته بر ماندن سعید مرتضوی در تامین‌اجتماعی و در نهایت اختلاس گسترده در این سازمان و ورود بابک زنجانی به این بحث شامل این تصمیمات می‌شود؟
آن مطلب انتقادی بود که من به سیاست‌های ارزی دولت گذشته داشتم که بر اثر آن تصمیمات فرصت‌های رانتی ایجاد می‌کرد و مجموعه‌هایی از این موضوع منتفع می‌شدند. این موضوع شایبه تعمدی‌بودن را در دولت گذشته قوی می‌کرد، اما کلیات دولت را زیر سوال نمی‌برم. ما اگر مناسبات قدرت را در کشور اساس تحلیل قرار دهیم موضوع پیچیده می‌شود و بر این اساس ارکان قدرت سعی می‌کنند پیروزی و بر سرقدرت‌ماندن برایشان مهم باشد. با توجه به این موضوع اگر اطلاعاتی در مورد این پدیده وجود داشته باشد، می‌توان چنین سناریوهایی را تشخیص داد. اما چیزی که برای نظام قابل‌تامل است، این است که قانون اساسی قابل دفاع است، هرچند شاید برخی به بخش‌هایی از آن انتقاد داشته باشند اما باز کلیات آن قابل دفاع است. بنابراین در نظام جمهوری اسلامی اگر کسی بخواهد برای ماندن در قدرت اینطور روش‌ها را توجیه کند، به هیچ‌وجه قابل قبول نیست. به اعتقاد من اگر با بی‌تقوایی وارد مناسبات حزبی و قدرت شویم باعث انحراف می‌شود. دقت داشته باشید اگر چنین رفتارهایی که در دولت گذشته رخ داد از سوی رقیب اتفاق می‌افتاد، برجسته با آن برخورد می‌کردند، اما «با دولت قبل مماشات ‌کردند.» در صورتی که نصیحت امام(ره) این است که نباید برخوردها ناشی از حب و بغض‌ها باشد. یعنی اگر از جریانی خوشمان می‌آید نمی‌خواهیم ایراداتش را ببینیم، اما اگر خوشمان نیامد مشکلات را بگوییم و حتی بزرگ کنیم که من ریشه چنین رفتارهایی را در بی‌تقوایی سیاسی می‌دانم. این تجربه را در مجلس هفتم شاهد بودم که برخی دوستان به‌راحتی از مقابل برخی انحرافات دولت می‌گذشتند، در صورتی که حرف و عمل‌شان متفاوت بود. به قول مقام معظم رهبری برای پاک‌کردن شیشه نمی‌توان با دستمال ناپاک جلو رفت. این فرمایش ایشان به این معناست که ابتدا باید خودمان را اصلاح کنیم تا بتوانیم دیگران را اصلاح کنیم.

منبع: شرق
:::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

5 + 1 =