۱۲:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۹ بیانیه جمعی از فعالان جامعه مدنی در باره حوادث اخیر منطقه:

لزوم پرهیز از علامت‌دهی متعارض مسئولین در سیاست خارجه

توده های مسلمانی که به غلط اسلام تکفیری را پاسخگوی نیاز دینی خود دیده اند، جمهوری اسلامی را به لحاظ ایدئولوژیک همراه با حکومت های مزبور تصور نکنند. همانطور که می توان ضوابط دیپلماتیک با دولت جدید مصر را حفظ کرد اما به گونه ای رفتار نشود که سرکوب رئیس جمهور سابق و اسلامگرایان مصری به بوته فراموشی سپرده نشود بلکه این روابط می تواند خود در خدمت دفاع از حقوق سرکوب شدگان قرار گیرد.

jahaneslam-300x218مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): جمعی از فعالان جامعه مدنی بیانیه ای در باره حوادث اخیر منطقه منتشر کردند.

 متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

چندی پیش در فضای مجازی متنی با عنوان “بیانیه جمعی از فعالین جامعه مدنی پیرامون مسائل اخیر جهان اسلام” منتشر گردید. که در آن علاوه بر رد تحلیلهای یک جانبه و تک بعدی پیرامون ضرورت مبارزه تومان با استبداد و استعمار، مبارزه مبتنی بر نظام فکری آرمان ساز و تعهد آفرین، توجه به مشروعیت ندادن به دیکتاتوری چهره های سکولار برخی کشورها و نیز الزامهایی که مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای اعتلای آن دارند را باید پایبند باشد مطرح شده است:

بیش از سه سال از آغاز موج جدید حرکت های اعتراضی در بخش هایی از جهان اسلام می گذرد، اخیرا شاهد سه رخداد مهم بودیم برگزاری انتخابات مصر و سوریه و تحرک مسلحانه یکی از گروه های تکفیری در شمال عراق. از ابتدای شکل گیری این موج بسیاری از غربی ها و برخی از تحلیلگران عمدتا سکولار در کشورهای اسلامی آن را جنبشی عرفی، دموکراسی خواه و غرب گرا معرفی کردند و در داخل کشور ما نیز شاهد نمونه هایی از این سنخ تحلیل بودیم علاوه بر این برخی سیاستمداران داخلی همچون یکی از کاندیدای دور دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران آن را در ادامه جنبش اعتراضی خود و طرفدارانش در سال ۸۸ معرفی کردند سیاستمداران دیگری باز هم از داخل کشورمان، جنبش اعتراضی مزبور را در تداوم یکی از روشنفکران مذهبی دهه ۵۰ در کشورمان دانستند. برخی از شخصیت ها نیز با طرح مفهوم بیداری اسلامی، اعتراض مردم مسلمان کشورهای مصر، بحرین، یمن و تونس را در ادامه انقلاب اسلامی مردم ایران دانستند. اکنون که بیش از سه سال و نیم از آغاز این سلسله حرکت ها می گذرد به خوبی می توان میزان واقع نمایی این سنخ تحلیل ها را مورد آزمون قرار داد. واقعیت اینست که آنچه در کشورهای عربی صورت پذیرفت پدیده ای پیچیده، چند وجهی و متنوع بود که با هیچ یک از تحلیل هایی که از سابق ذکر کردیم تطابق تام نداشت در چنین شرایطی آنچه می توان به عنوان نیازی مبرم مطرح کرد اجتناب از ذهنیت های سیاست زده و شتابناک و نگرشی علمی به واقعیت متنوع و پیچیده ای است که اکنون در جهان اسلام در جریان است.
ما به فهم خود برای تعمیر و تداوم بخشیدن به مبارزات سه ساله اخیر توده ها در کشورهای مختلف اسلامی ذکر نکاتی چند را شایسته می دانیم:
۱-ما در بافتاری مکتبی از حق تعیین سرنوشت همه مردم جهان در تمامی پاره های وطن اسلامی از شمال آفریقا تا آسیای جنوب شرقی و در هر نقطه ای از جهان که خورشید ایمان می درخشد دفاع می کنیم. تردیدی نیست که نیاز مبرم جهان اسلام حق تعیین سرنوشت به صورت نهادینه و پایدار است اما باید توجه داشت که حق تعیین سرنوشت را تنها در چارچوب انتخابات نمی توان استیفا کرد. زمینه های پیشینی و لوازم پسینی آن از اهمیت بیشتری برخوردارند. دموکراسی بدون عدالت اجتماعی و در شرایط حاکمیت سرمایه حداکثر صورتی ناقص از نظامی است که می تواند آزادی و خودانگیختگی توده ها را در چارچوب خود سازماندهی کند.
۲-رفتار خارجی قدرت های امپریالیستی در سه ساله اخیر به خوبی نشان داد که چگونه این قدرت ها به رغم ادعاهای بلند و بالای خود در عمل از صداقت و یک رنگی لازم در مواجهه با مطالبات توده ها برخوردار نیستند. کارنامه این به اصطلاح قدرت ها به خوبی نشان دهنده این است که هیچ حرکت ضد استبدادی بدون جهت گیری استعماری صریح و موثری نمی تواند به نتیجه ای کارآمد و مطلوب دست پیدا کند. با توجه به این توضیح پیداست که ادامه مبارزات را بر اساس نیروهای درونی هر کدام از این کشورها باید بازسازی کرد و ادامه داد. و نه نیروهایی که به نحوی در ادامه سیاست های گسترش طلبانه آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپا و مجامع حقوق بشری مرتبط با آنان هستند.
۳-مبارزه سیاسی آنگاه با نیازهای عمیق انسان ها پیوند می خورد که متکی به یک نظام فکری آرمان ساز و تعهدآفرین و راهنمای عمل باشد. مبارزه ای که این شرط مهم را رعایت نکند نه تنها خود را در شرایط کنونی جهان اسلام در نافرجامی قرار می دهد بلکه اگر بتواند مشکلی را از جوامع مزبور حل کند مشکلات بزرگتری را که از جمله آن بحران بی معنایی است پدید خواهد آورد. برای عمق بخشید و کارآمد ساختن مبارزات سه ساله اخیر توجه هر چه بیشتر به بعد فکری مبارزه و طرح مطالبات در چارچوب یک نظام فکری منسجم با مضمون الهی-توحیدی ضروری است.
۴-یکی از مشکلات دیرینه جوامع اسلامی نظام های استبدادی متظاهر به دین و خشونت طلب بوده و هست با این حال نباید از پتانسیل های استبدادی و خشونت طلبانه و جریانهای جدید سکولار غافل شد. تجربه مصر و سوریه به خوبی نشان دهنده چند سویگی و چند چهرگی پدیده خشونت و استبداد طلبی در جهان امروز است.
۵-وضعیت برخی کشورهای اسلامی در موج اعتراضی یاد شده از حساسیت ویژه ای برخوردار است که می طلبد مراجع ذیربط و گروه های مردمی در خط مشی خود این حساسیت ها را لحاظ نمایند به عنوان نمونه می توان در عین تقویت مقاومت ضد صهیونیستی و مبارزه با تروریسم تکفیری در کشورهای سوریه به گونه ای عمل کرد که به دیکتاتوری های سکولار که بخشی از بحران پدید آمده ناشی از عملکرد غلط خود آنها در سالیان گذشته است، مشروعیت داده نشود. و توده های مسلمانی که به غلط اسلام تکفیری را پاسخگوی نیاز دینی خود دیده اند، جمهوری اسلامی را به لحاظ ایدئولوژیک همراه با حکومت های مزبور تصور نکنند. همانطور که می توان ضوابط دیپلماتیک با دولت جدید مصر را حفظ کرد اما به گونه ای رفتار نشود که سرکوب رئیس جمهور سابق و اسلامگرایان مصری به بوته فراموشی سپرده نشود بلکه این روابط می تواند خود در خدمت دفاع از حقوق سرکوب شدگان قرار گیرد.
۶- مسئولان و مدیران فعلی جمهوری اسلامی که ان شا الله دغدغه اعتلای جمهوری اسلامی ایران و تحقق اسلام راستین و تبدیل شدن به الگوی حکومت اسلامی میان مردم جهان را دارند باید به قانون اساسی اهمیتی بیش از پیش دهند و ضمن پایبندی به ترویج اصول و ارزش های اسلامی و احکام شرع مقدس به ضوابط یک حکومت انتخابی دوره ای، شورایی و مسئول در مقابل مردم از بالاترین سطح تا پایین ترین سطح پایبند باشند. حکومتی که ولایت فقیه را به معنای حاکمیت اصول و ارزش های انسان ساز اسلام بفهمد و نه شخص محوریِ نظارت ناپذیر؛ حکومتی که به جد با استثمار اقتصادی و حاکمیت سرمایه چالش کند و حافظ منافع محرومان و مشارکت فعال ایشان در امور سیاسی باشد؛ حکومتی که در سیاست خارجی در چارچوب نقشه ای منسجم مدلل و شفاف عمل کند و از علامت دهی متعارض ولو ناخواسته در رفتارهای خارجی خود خودداری نمایند. در این صورت می توان الگویی متفاوت از اسلام در جهان امروز ارائه کرد. الگویی از نسخه های استبدادی، ارتجاعی، متحجر، غربزده و اباحی که امروز از اسلام ارائه می شود متفاوت باشد.
۷-در پایان از خواهران و برادران اهل سنت خود در ایران و در دیگر کشورهای جهان اسلام دعوت می کنیم که چهره واقعی تشیع را در سیره امام خمینی و شاگردانش از جمله عالمانی چون استاد شهید مطهری و استاد شهید سید محمد باقر صدر ببینند و نه در چهره مرتجعین و ناآگاهان متظاهر به تشیع یا آنان که از وحدت سخن می گویند اما گفتار و عملشان با هم متناقض است. رسالتی که امروز به دوش باورمندان به این تلقی اصیل تشیع سنگینی می کند معرفی پیگیر موثر و مدلل آن به جهان اسلام و اقشار مستضعف و تهی دست کشورهای اسلامی است.

منبع: قسط

:::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

- 2 = 2