۱۵:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۵ گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمین منتجب نیا :

اصلاحات از ابتدا جریان خط امام بود

تصمیم بر این بود که نیمی از افراد از احزاب و نیمی دیگر از افرادی که تعلق حزبی نداشته باشند معرفی شوند. من با این پیشنهاد مخالفت کردم و به مسوول ستاد عنوان کردم که شما قصد تشکیل ستادی برای اصلاح طلبان دارید، پس باید از افرادی که پایبند به جریان اصلاحات باشند انتخاب کنید. متاسفانه تحت تاثیر همین ایده اشتباه، افرادی در لیست قرار گرفتند که در انتخابات شهردار تهران و اخیرا نیز شورای شهر، از پشت به اصلاح طلبان خنجر زدند. این خیانت در کنار نبود هماهنگی، صدمه بزرگی را متوجه اصلاح طلبان کرد.

مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

حجت اسلام و المسمین منتجب نیا گفت اصلاحات از ابتدا جریان خط امام بود و از ابتدای انقلاب در سایه ی رهنمودهای ایشان حرکت می کرد و بعد از دوم خرداد نیز با وجود تغییر نام، هنوز هم بر مبنای تفکر و اندیشه امام، در درون نظام و با حفظ آرمان های انقلاب ادامه داشته است و خواهد داشت.

در ادامه متن کامل گفت و گوی ایرنا با رسول منتجب نیا آمده است؛

***ایرنا: اقدام ها و کنش های صورت گرفته در جبهه اصلاح طلبان طی ماه های گذشته و بویژه زمزمه های مربوط به تشکیل احزاب نوظهور اصلاح طلب، فرضیه بروز اختلاف در این گروه را تا حد زیادی افزایش داده است. آیا اصلاح طلبان واقعا دچار اختلاف هستند؟ شرایط فعلی آن ها را چگونه توصیف می کنید؟

**منتجب نیا: جریان اصلاحات جریانی بسیار گسترده و وسیع است که شامل احزاب و گروه های متعددی می شود. بخشی از آنها(حدود ۲۰ حزب و گروه) در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات عضو هستند؛ ولی این جبهه شامل همه آنها نیست و گروه ها و احزاب دیگری نیز وجود دارند که برای خود هماهنگی و تجمع های مجزا یا انفرادی برگزار می کنند. افزون بر این، فعالان سیاسی اصلاح طلب بسیاری وجود دارند که در هیچ یک از این احزاب و گروه ها بطور رسمی فعالیت نمی کنند و به اصطلاح، جزو افراد حقیقی سیاسی اصلاح طلب محسوب می شوند. جریان اصلاحات، جریانی فراگیر و کامل است که همه این افراد و گروه ها را در بر می گیرد و منحصر به جمعی خاص نیست.

طبیعی است که در جبهه یی چنین گسترده، سلایق مختلف وجود داشته باشد. اما همه افرادی که به نحوی خود را اصلاح طلب می دانند، روی یک محور که به نوعی وجه مشترک همه آنها محسوب می شود، اتفاق نظر دارند و آن، پذیرش تفکر، بینش و اندیشه اصلاح طلبی است. این محور همچنین وجه تمایز آنها با اصولگرایان و افراد بی تفاوت است.

زمانی که سلایق مختلف هستند، خیلی طبیعی است که عده یی با استناد به برخی اختلاف نظرهای طبیعی، مدعی شوند که اصلاح طلبان باید با آسیب شناسی عملکرد گذشته و به تعبیر برخی آقایان، پوست اندازی و به روزتر شدن، نگاهی متفاوت به عملکرد خود داشته باشند. در این بین برخی دیگر نیز ممکن است این فرضیه را مطرح کنند که لازم است جوان گرایی و انسجام نیروهای جوان در بدنه اصلاحات و با نگاهی جدید صورت بگیرد. به نظر می رسد گروه های جدیدی که این روزها بحث های مربوط به آن ها شنیده می شود نیز با همین هدف تشکیل شده اند. شاید این افراد متصور هستند که نسل اولی های اصلاحات، توان، فکر و اندیشه خود را به کار برده اند و با وجود اینکه آنها دارای تجربه طولانی هستند، نیاز است که فکری جوان تر و جدیدتر در کنار آنها قرار گیرد تا بتوانند اصلاحات را به روزتر و موفق تر به پیش ببرند.

هدف من از ارایه این توضیحات، تبیین این موضوع بود که طرح ایده های جدید به هیچ وجه به معنای انشعاب و انشقاق در جریان اصلاحات نیست و به معنای آزادی فکر و اندیشه به عنوان یکی از اصول مهم جریان اصلاح طلبی است. اصلاحات به این موضوع که هیچ فرد و گروهی حق ندارد نظرات خود را به دیگری تحمیل کند باور دارد و در این جبهه، نگاه پادگانی، فرماندهی و فرمانبری جایی ندارد. اصلاحات، اندیشه یی سیاسی-اجتماعی است که از درون افراد می جوشد و با تمایل، اراده و اختیار آن ها انتخاب شده است. بنابراین اینکه فردی در کنار پذیرش جریان اصلاحات، سلایق و نظرات خود را داشته باشد، با اصلاح طلبی منافاتی ندارد و به معنای اختلاف یا جدایی با بدنه اصلی این جریان نیز نیست. اینها بهانه و شگردهایی است که از سوی برخی رقبا و در آستانه انتخابات مطرح می شود تا آنها بتوانند از تاثیرات آن بهره برداری کنند. من به این افراد می گویم که جریان اصلاحات، امروز بیش از هر زمان دیگری متحد و منسجم است و حضوری که سران و چهره های شاخص این جریان در صحنه های مختلف جامعه دارند بی نظیر است.

***ایرنا: پس شما تشکیلات تازه «ندا» را حرکتی منفی نمی دانید و تصور می کنید به تقویت اصلاح طلبان خواهد انجامید؟ بزرگان اصلاحات به چنین حرکت هایی با دید تهدید نگاه نمی کنند؟

**منتجب نیا: تصور من این است که جریانی که با نام ندا مطرح شده است، در پی این است که با نگاهی نو به اصلاحات، جوانانی را از دل این جریان منسجم کند و حرکت اصلاحات را به دست آن ها و با نگاهی جوان پسندانه تر به پیش ببرد. البته من نمی خواهم صد در صد چنین اندیشه یی را تقویت کنم و چنین اقدام هایی را تشویق کنم. قصد من از طرح این بحث این است که چنین اقدام هایی نه به معنای انشعاب، بلکه به معنای آزادی در عمل است. البته من با این فرض که این افراد، جریان کلی اصلاحات را پذیرفته باشند این حرف را می زنم. ولی اگر کسی بخواهد اصلاحات و اندیشه ی اصلی آن را رد کند، ورای هر اسمی که روی خود بگذارد، از بدنه اصلی اصلاحات نخواهد بود. ما نباید کسی را به صرف داشتن اندیشه یی خاص طرد کنیم. من حتی در سال های گذشته که برخی گروه ها با نام اصلاح طلبی شروع به فعالیت کردند و از سوی عده یی متهم به «اصلاح طلبان بدلی» بودن شدند، به آن ها گفتم که این رفتار و تعابیر، شایسته ی اصلاح طلبان نیست و حتی این افراد جدید ممکن است انتقاداتی داشته باشند که به سیاست ها و رفتارهای گذشته ی ما وارد باشد.

در خصوص ندا نیز، مادامی که این دوستان جریان اصلاحات را قبول داشته باشند، اصل این حرکت را پذیرفته شده می دانم. این آقایان باید بدانند که اصلاحات، همواره جریانی برگرفته از نظام و در درون آن بوده است. این جریان به معنای اپوزیسیون نبوده است که آقایان بخواهند بیایند و آن را تغییر داده یا حل کنند. اصلاحات از ابتدا جریان خط امام بود و از ابتدای انقلاب در سایه ی رهنمودهای ایشان حرکت می کرد و بعد از دوم خرداد نیز با وجود تغییر نام، هنوز هم بر مبنای تفکر و اندیشه امام، در درون نظام و با حفظ آرمان های انقلاب ادامه داشته است و خواهد داشت. اینکه برخی جراید هر روز اتهام جدیدی را مبنی بر خروج از نظام و جدایی از انقلاب به اصلاحات نسبت می دهند، تهمت زشتی بیش نیست و هیچ یک از سران و چهره های شاخص اصلاحات که در جریانات انقلاب و بعد از آن نقشی سازنده داشتند، هرگز از نظام جدا نشده اند و در زمان حاضر نیز جزو دلسوزترین افراد به کشور و نظام هستند. من به شما اطمینان می دهم در صورتی که خدایی ناخواسته، تهدیدی متوجه کشور و نظام شود، این افراد پیشتازترین در رفع آن خواهند بود. البته در این بین، اصولگرایان سنتی و اصیل نیز چنین نقشی را برای کشور ایفا خواهند کرد. افزون بر این، جریان و تفکر اصلاح طلبی مانع بروز هرگونه حرکت و مشی افراطی خواهد شد.

***ایرنا: چرا اصلاح طلبی را نافی افراط گرایی می دانید؟ وجه تمایز اصلاح طلبی با سایر جریان های سیاسی چیست؟

**منتجب نیا: طی ۸ سال قبل از دولت کنونی، متاسفانه گروه هایی بصورت قارچ گونه شکل گرفتند و رشد کردند و با حمایت دولت در آن سال ها، امروز گروهی را که ما با عنوان «جریان افراطی یا انحرافی» می شناسیم تشکیل داده اند. این گروه فاقد هویت، اندیشه ملی و انقلابی اند و نزد مردم بیگانه هستند. در تاریخ انقلاب، هرگر سندی نخواهید یافت که نشان دهنده حضور این افراد در روزهای خطر و حساس باشد. این گروه با بهره برداری از فرصت و رخنه های پیش آمده نظیر رقابت دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا و اشتباهات صورت گرفته در این بین، در دوره هفتم مجلس راه خود را به این نهاد و سپس به سایر نهادهای کشور باز کردند و قوه مجریه، شهرداری و بسیاری دیگر از بخش های کشور را به دست گرفتند. پس از مدتی اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که این فرزند ناخلف بوجود آمده از دل این جریان، با اندیشه های آنها نسبتی ندارد؛ ولی پشتوانه های مادی و تا حدی اجتماعی این گروه، مانع کنار گذاشته شدن آنها شد. بعد از پایان دولت گذشته، این جریان منزوی و از سوی مردم طرد شد. با وجود این، آنها دست بردار نیستند و با همه وجود تلاش می کنند موقعیت خود را حفظ و با پشتوانه های موجود خود، امیدوار هستند تغییراتی را در نظام ایجاد کنند که این مساله خطری برای کشور، اصولگرایان و اصلاح طلبان است.

خوشبختانه جریان اصلاح طلب شاهد چنین تحولاتی نبوده است و نخواهد بود. این جریان از آنجا که اجازه داده است سلایق و نگاه های مختلف، حول محور اصلاحات حضور داشته و رشد پیدا کنند، گاه با گروه های جدید و تفکرات نو رو به رو می شود که لازم است با شنیدن آن ها و بحث و تضارب افکار، آن ها را به سمتی درست هدایت و همچنین از نکات مثبت این پیشنهادات استفاده کند.

***ایرنا: ولی تصور نمی کنید لازم است جریان اصلاحات با هماهنگی و نظارت بیشتری، گروه های منتسب به خود را مدیریت کند؟ ممکن نیست در آینده شاهد حرکت برخی از این گروه ها در مسیری باشیم که با اندیشه های اصلاح طلبی که به آن اشاره کردید مغایر باشد؟

**منتجب نیا: تفاوت اصلاح طلبان و اصولگرایان در مواردی که ممکن است در هر یک از آنها بوجود بیاید، این است که در جریان اصولگرایی همه تلاش کردند افراد و گروه هایی بی هویت، بی سابقه و بی ریشه را تقویت کنند. درست است که اصولگرایان در مقطعی از این گروه انتقاد و آن را مغایر با اصول خود توصیف کردند، ولی هیچ کس نمی تواند منکر شود که این جریان انحرافی را خود آقایان اصولگرا ایجاد کردند و به آن بال و پر دادند. در سال های پایانی، از آنجایی که کوس رسوایی این جریان زده شده بود، این آقایان از روی صداقت یا فرصت طلبی، اقدام به انتقاد از جریان انحرافی کردند.

ولی در جریان اصلاحات، اینطور نیست که ما این جریانات نوظهور را تقویت کنیم و به آن ها امکان دهیم در صحنه حاضر شوند تا ما در آینده بتوانیم در خصوص مثبت یا منفی بودن فعالیت آن ها تصمیم گیری کنیم. تاکید همه ما بر انسجام درون اصلاحات است و طی روزهای گذشته نیز در خصوص اینکه اصلاح طلبان باید حول محور اصلاحات انسجام داشته باشند بارها سخن گفته ایم. بنابراین جریانات نوظهوری نظیر ندا و …، تا زمانی که خود را اصلاح طلب بدانند و در جریان اصلاحات باشند و بر طبق اصول و مشی اصلاح طلبانه فعالیت کنند، ما پذیرای آن ها خواهیم بود. ولی زمانی که شاهد باشیم چنین جریاناتی به نام اصلاحات قصد دارند حرکتی موازی با اصلاح طلبی به راه بیاندازند، در دوستان ما این شهامت وجود دارد که رسما مبانی اصلاح طلبی را عنوان کنند و جریان جدید را مغایر با آن و جدا از جریان اصلاحات اعلام کنند. در این زمان مردم نیز بدون شک با هوش و آگاهی کامل، به ندای اصلاحات گوش خواهند داد و در نتیجه این گروه های جدید قادر نخواهند بود پایگاهی قابل توجه را از آن خود کنند. البته ما اطمینان داریم که چنین مواردی اتفاق نخواهد افتاد؛ چرا که دوستانی که در ندا فعالیت می کنند از دوستان قدیمی و مورد اطمینان ما هستند.

***ایرنا: شما به تازگی در گفت و گو با روزنامه «اعتماد» پیشنهاد تاسیس حزب فراگیر اصلاح طلبان را مطرح کردید. این واقعا به چه معناست؟ آیا باید همه احزاب و گروه های اصلاح طلب منحل شوند و یک حزب تاسیس کنند؟ آیا این شدنی است؟

**منتجب نیا: من در اینجا لازم است بگویم که در مصاحبه یی که من با روزنامه «اعتماد» داشتم، به اشتباه تعبیر «حزب فراگیر» به کار رفته بود که منظور من نبود بلکه منظورم «جبهه فراگیر» بود؛ بدیهی است که حزب با جبهه کاملا متفاوت است.

***ایرنا: آیا پیشنهاد تشکیل جبهه فراگیر، پاسخی به حرکت هایی نظیر ندا است؟

**منتجب نیا: خیر. بحث ندا بحثی جدید و مربوط به ماه های اخیر است. ولی بحث جبهه فراگیر اصلاحات از سال گذشته آغاز شد و من از همان زمان، مصاحبه و نامه نگاری های خود با بزرگان در این خصوص را آغاز کردم. ما بعد از پیروزی آقای روحانی در انتخابات، این فکر را در ذهن داشتیم و پس از مشورت با دوستان، برنامه ریزی ها در این خصوص را انجام دادیم.

اندیشه موجود در پشت این جبهه بسیار فراتر از ندا است. ما معتقد هستیم که احزاب و گروه های اصلاح طلب باید تقویت شوند. چرا که دولت های مختلف می آیند و می روند و این احزاب هستند که می توانند ماندگار شوند. احزاب باید مردمی تر، فراگیرتر و وسیع تر باشند و در کنار حمایت دولت و هماهنگی درونی بوسیله نهادهایی نظیر شورای هماهنگی و …، به فعالیت بپردازند. در زمان حاضر بجز احزاب، شخصیت های دیگری نیز با عنوان اصلاح طلبی فعالیت می کنند و ممکن است بین آن ها اختلاف نظرهای جزیی بروز کند. از سوی دیگر گروه ها و احزاب اصلاح طلبی هم وجود دارند که عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیستند. از این رو لازم است تشکیلاتی در راستای منسجم و متحد کردن این افراد و گروه ها و تشکیل جبهه یی فراگیر ایجاد شود.

این جبهه وسیع اصلاح طلبی بوسیله مجموعه یی از ریش سفیدان مجرب و مقبول همه ی اصلاح طلبان، به هدایت، ارشاد و تقویت بنیه اصلاحات خواهد پرداخت. خوشبختانه بزرگانی که من جویای نظر آن ها در این خصوص شده ام نیز از این پیشنهاد استقبال کرده اند و باور دارند که تنها راه حل ما برای پیروزی، همین مساله است. تشکیل جبهه فراگیر به معنای وجود انشعاب در جریان اصلاحات نیست و آن را تقویت خواهد کرد.

***ایرنا: بطور خاص چه افرادی مد نظر شما هستند؟

**منتجب نیا: من بطور مشخص از آیت الله هاشمی رفسنجانی نام می برم؛ چراکه ایشان دارای چنین صفاتی است و برای همه محترم است و مقبولیت دارد. امروز آقای هاشمی تنها مورد بی حرمتی عده ی کمی از افراد بی ادب و جسور است و اکثریت قریب به اتفاق ملت ما-چه اصلاح طلب و چه اصولگرا- نسبت به شخصیت ایشان خضوع و احترام می کند. آقای خاتمی نیز دارای چنین ویژگی هایی و مورد احترام همگان است. حتی آنهایی که تفکر خاتمی را قبول ندارند به او احترام می گذارند؛ چرا که طرفدار عقل، اندیشه و رویکرد عقلایی است و این را طی ۸ سال مدیریت اجرایی کشور بخوبی اثبات کرده است. افرادی که به خود اجازه می دهند به ایشان توهین کنند، دارای نقص درونی هستند و از حسادت عمیق به چنین شخصیتی رنج می برند.

افراد دیگری از جمله آقایانِ در حصر نیز جزو این گروه هستند. اینکه حکومت به هر دلیلی با این افراد برخورد کرده است به این معنی نیست که آن ها فاقد شخصیت هستند و ما مجاز هستیم نسبت به آنها بی حرمتی کنیم. این افراد نیز در شرایط فعلی، راهکار مناسب را اتحاد و انسجام اصلاح طلبان می دانند. آقای دکتر عارف به عنوان شخصیتی فرهیخته و دارای سابقه مدیریتی درخشان که فداکاری بزرگی در زمان انتخابات داشت نیز در زمره ی این افراد قرار دارند.

مجموعه یی از این افراد می توانند این جبهه عظیم و گسترده را هدایت کنند. البته این به معنای تشکیل ستاد فرماندهی اصلاح طلبان و نادیده گرفته شدن احزاب و شورای هماهنگی نیست. همه این گروه ها باید به وظایف خود عمل کنند؛ ولی در عین حال لازم است همه این گروه ها از قاعده ی فعالیت سیاسیِ جبهه یی پیروی کنند. به اعتقاد من، این پیشنهاد در صورت اجرایی شدن و تحقق، برکات و ثمرات زیادی در آینده خواهد داشت.

***ایرنا: وجه تمایز و ویژگی بارز این جبهه چه خواهد بود؟ چه عاملی باعث شد شما به فکر تشکیل چنین جبهه یی بیفتید؟

**منتجب نیا: ما در این خصوص به تجربه های تلخ و شیرین گذشته رجوع کردیم. تجربه های تلخ ما، شامل دوران اصلاحات و زمانی بود که ما قوه های مجریه و مقننه را در اختیار داشتیم. ولی به این دلیل که گروه گرایی، حزب گرایی و همچنین تکروی در حرکت های اصلاح طلبان وجود داشت، ما قادر به تداوم پیروزی های خود در مقابل رقبا نبودیم و آنها با استفاده از رخنه های موجود، به پیروزی رسیدند. ناکامی های ما بعد از آن نیز در سال های ۸۴ و ۸۸ ادامه پیدا کرد و بخش زیادی از آن مربوط به خود ما و ناکامی اصلاح طلبان در تشکیل جبهه یی واحد بود.

تجربه شیرین ما نیز مربوط به سال گذشته و انتخابات ریاست جمهوری است. در این سال، ما رویکردی فراتر از فرد و حزب را برگزیدیم. به این معنی که همه احزاب اصلاح طلب و سران آن ها متحد شدند و با پذیرش قواعد بازی جبهه یی، به موفقیت رسیدند. این دو تجربه، ما را به این نتیجه رساند که بهترین راه برای ادامه دادن راه، رویکرد جبهه یی است.

***ایرنا: اصلاح طلبان بارها اعلام کرده اند که حمایت آنها از آقای روحانی در انتخابات با هدف سهم خواهی نبوده است و آنها تنها انتظار دارند که دولت بتواند، به اهداف و شعارهای مطرح شده، عمل کند. شما به عنوان یکی از فعالان اصلاح طلب، عملکرد دولت یازدهم طی یک سال گذشته را چگونه ارزیابی می کنید؟

**منتجب نیا: ببینید در اینجا دو مساله وجود دارد. نخستین مساله اقتضای طبیعت دولت فعلی و بویژه شخص رییس جمهوری است و مساله دوم، انتظاراتی است که در پی حمایت گسترده ی جریان اصلاحات از رییس جمهوری بوجود آمد. آقای روحانی اصرار دارند که به اصولگرایی و اصلاح طلبی، با نگاهی واحد بنگرند و در چارچوب هیچ یک از این جریانات خود را جای ندهند و اقتضای طبع ایشان حرکت در مسیر اعتدال و استفاده از نگاه های متعادل دو جناح است.

ولی از آنجایی که شخصیت های بزرگی نظیر آقایان هاشمی، خاتمی و عارف، وارد صحنه شده و همه ی توان خود را برای پیروزی آقای روحانی بکار بردند، عقل، منطق، عرف و اخلاق، یک سری از انتظارات را ایجاد می کند. این انتظارات به آن معنی نیست که اصلاح طلبان به دنبال سهم خواهی باشند؛ ولی ایشان می توانند به این نکته که درصد زیادی از مسوولیتشان برآمده از حمایت های بی دریغ این مجموعه و مدیون این افراد است اشاره کنند. بنابراین لازم است که ایشان پاسخگوی برخی انتظارات باشند.

***ایرنا: چه میزان از این انتظارات محقق شده اند؟

**منتجب نیا: این انتظارات بصورت طبیعی در سطح کشور وجود داشته اند. برای مثال، حزب اعتماد ملی که من نیز از اعضای آن هستم، در زمان انتخابات فعالیت رسمی و تابلودار نداشت. ولی ما به همه دوستانمان در سراسر کشور پیام دادیم که در انتخابات حضور فعالی داشته باشند و از آقای روحانی حمایت کنند. بیشترین حضور تشکیلاتی در انتخابات سال گذشته مربوط به حزب اعتماد ملی بود و بویژه در شهرستان ها، بسیاری از اعضا و مسوولان حزب، مسوولیت اداره ستادهای انتخاباتی آقای روحانی را بر عهده داشتند.

ما در همان روزهای اول به دوستانمان گفته بودیم که در مقابل این حمایت ها، دنبال سهم خواهی نباشند. در برخی از موارد به انتظارات اصلاح طلبان پاسخ داده شده است، ولی درصد قابل توجهی بی پاسخ مانده است و به عبارت دیگر، شعار اعتدال و اصرار بر راضی نگاه داشتن همه گروه ها، بر انتظاراتِ طبیعیِ مطرح در سطح جامعه سایه افکنده است و با کمال تاسف باید بگویم که این رویه، رنجش و دلخوری دوستان ما در سراسر کشور را به دنبال داشته است. تا جایی که من در سفرهای استانی خود، دایما این افراد را دعوت به صبر و آرامش می کنم و آنها را تشویق به حمایت بیشتر از دولت می کنم.

در این بین مساله دیگری نیز در خصوص این انتظارات وجود دارد و آن عدالت است. عدالت اقتضا می کند که این دولت، از کسانی که به آن ها ظلم شده است جبران خسارت کند. ما برای ۸ سال در این کشور شاهد بودیم که دستگاه اجرایی، در انحصار عده یی خاص بود که در ابتدا اصولگرا بودند و سپس تبدیل به جریانی انحرافی و بی ریشه شدند. متاسفانه این گروه طی دوران فعالیت خود در دولت و سایر نهادهای اجرایی، بدترین شرایط را برای دوستان ما که تنها اتهام آن ها اصلاح طلبی یا حمایت از اصلاح طلبان بود بوجود آوردند. در این مدت برخوردی که با اصلاح طلبان شد، آمیخته با خصومت و تنگ نظری بود و نکته ی تاسف بارتر اینکه این برخوردها مدت ها پیش از وقایع سال ۸۸ آغاز شده بود. متاسفانه در جریان استیضاح وزیر علوم، این امکان فراهم نشد که حتی به گوشه یی از فجایعی که در این سال ها به جامعه ی علمی کشور و استادانی که به جرم اصلاح طلبی با آن ها برخوردهای غیر اخلاقی و غیر انسانی شد، اشاره شود.

اکنون سوال من از دولت و شخص رییس جمهوری این است که آیا عدالت اقتضا نمی کند که دست این افراد را بگیرد و ظلمی را که بر آن ها روا شده است، جبران کند؟ ما هنوز هم شاهد هستیم که رفتارهایی از این دست صورت می گیرند. حالا دولت محترمِ اعتدال گرا باید عدالت را در درجه اول توجه خود قرار دهد؛ چرا که اقتضای عدالت فراتر از اعتدال است و از همین رو باید به افرادی که به ناحق از کار برکنار شده اند توجه شود و افرادی که به ناحق از مقام و موقعیتی برخوردار شده اند، کنار گذاشته شوند. چرا باید کسانی که لیاقت مقامی را ندارد هنوز هم به کار خود ادامه دهند؟ اعتدال گرایی این نیست که این افراد که بدون لیاقت و شایستگی کافی در چنین موقعیت هایی قرار گرفته اند، در جای خود نگاه داریم؛ چراکه نتیجه این رویکرد، این خواهد بود که در درون دولت، شبکه یی علیه دولت شکل خواهد گرفت. این همان شبکه یی است که در استیضاح وزیر علوم، بجای حمایت از مواضع دولت، به استیضاح کنندگان کمک می کند.

***ایرنا: البته بسیاری معتقدند حل بسیاری از مشکلات منوط به همکاری دیگر قوا با دولت است. آیا واقعا دولت توان کافی برای تحقق همه انتظارات را دارد؟

**منتجب نیا: بله دولت از توان کافی برخوردار است. آقای دکتر روحانی فردی پرتوان و دارای مدیریت، شهامت و تدبیر کافی است و مهم تر از همه اینکه از پشتوانه ی رای مردم برخوردار است. افزون بر این امروز ایشان از حمایت رهبری، مراجع و سایر مقام ها برخوردار است. شاید بتوان گفت حمایتی که دولت یازدهم امروز از آن برخوردار است در مقایسه با دولت های گذشته بی نظیر بوده است. پس باید از این فرصت استفاده شود.

درست است که نظر شخصی آقای روحانی و دوستان ایشان مبتنی بر استفاده از همه گروه ها و جناح ها و راضی نگاه داشتن آنهاست، ولی انتظارات موجود از یک سو و عدالت از سوی دیگر، ایجاب می کند که پالایشی عمیق و اساسی در دولت صورت بگیرد.

چرا باید افرادی که در دولت گذشته اقدامات نادرستی را انجام داده اند و حتی در زمان انتخابات، علیه آقای روحانی شعار می دادند و قصد کارشکنی در ستادهای ایشان داشتند، باید اکنون در پست های اجرایی مهم بویژه در شهرستان ها روی کار باشند و به ریش همه بخندند؟ چنین رویکردی نه تنها به تقویت دولت کمکی نخواهد کرد، بلکه حتی با مفهوم اعتدال نیز در تناقض است. من از برادر عزیزم آقای دکتر روحانی تقاضا دارم که بخصوص به وزیران دولت خود توصیه کنند در مسیر اعتدال به بیراهه نروند و با اقدامات خود موجب دلسردی افرادی که حامی آن ها هستند نشوند؛ چراکه این حامیان دلسوز و مخلص، بهترین سپر دولت در برابر هجمه ی بیرحمانه گروه های افراطی و رقیبان هستند.

***ایرنا: اصلاح طلبان در انتخابات برای مصلحت مردم، نظام و خود، از آقای روحانی حمایت کردند. آیا آن ها خود برنامه یی برای بازگشت به کرسی های قدرت دارند؟ آیا نظام پذیرای بازگشت اصلاح طلبان به قدرت خواهد بود؟

**منتجب نیا: من معتقد هستم که اصلاح طلبان امروز در بهترین شرایط هستند. ولی آنها نیاز دارند ارتباط خود را با مردم افزایش و مردم را در جریان برنامه های اصلاحات قرار دهند. افزون بر این، آن ها باید تعریف دقیقی از اصلاحات، بیان هویت آن و آرمان های اصلاح طلبانه ارایه دهند؛ مساله یی که در گذشته چندان اقدام مهمی در این ارتباط صورت نگرفت. آن ها نیاز دارند تا با بدنه ی جامعه در اقشار مختلف، ارتباطی تنگاتنگ داشته باشند. این اقدامات زمینه یی را در راستای فعلیت یافتن حمایت و اقبال بیشتر مردم از جریان اصلاحات فراهم خواهد کرد. من بارها عرض کرده ام که جریان اصلاحات، با طبع مردم و جامعه متناسب تر است و طبیعت مردم ما با تفکر آزادمنشانه ی اصلاح طلبی هماهنگ است. لازم است ما از این پتانسیل استفاده کنیم.

اصلاح طلبان در زمان حاضر باید در فکر برنامه ریزی مهم و اصولی در خصوص انتخابات مجلس آینده باشند. مجلس از اهمیت بسیار بالایی در کشور برخوردار است و اگر مجلس اصلاح شود، دولت و متعاقب آن، سایر قوا و نهادها نیز اصلاح خواهند شد. راهیابی اصلاح طلبان به مجلس نخستین گام مهم اصلاح طلبان است که برنامه ریزی در خصوص آن از مدتی پیش آغاز شده است. همچنین ما باید به فکر انتخابات ریاست جمهوری و حصول اطمینان از موفقیت آقای روحانی در دور دوم نیز باشیم.

***ایرنا: همانطور که شما اشاره کردید، اصلاحات از پایگاه مردمی خوبی برخوردار است، ولی این را نیز نمی توان نادیده گرفت که طی سال های اخیر و بویژه بعد از حوادث سال ۸۸، اختلاف هایی میان اصلاح طلبان و نظام شکل گرفته است. برنامه اصلاح طلبان برای رفع این اختلاف ها و تعامل بیشتر با نظام و سایر جناح ها چیست؟

**منتجب نیا: پیش از سال ۸۸، اصلاحات با نظام هیچ گونه تعارضی نداشت و سران اصلاحات همواره با نظام هماهنگ بودند. آقای خاتمی در دوران ۸ ساله ریاست خود، هیچ گونه اختلافی با رهبری نداشت و رابطه یی مستمر و ثمربخش میان دولت و ایشان برقرار بود. در سایه این ارتباط، حرمت مقام ها و نظام نیز همواره محفوظ بود. در مجلس نیز به یاد داریم که مدیریتی صحیح حاکم بود و از مواضع رهبری همواره دفاع می شد.

مشکل از سال ۸۸ آغاز شد. وقایع ناخوشایند آن دوران به همه گروه ها و نظام صدمات زیادی وارد کرد. از آنجا که در میان معترضان بیشمار آن سال، عده یی از اصلاح طلبان نیز حضور داشتند، همه حملات متوجه اصلاح طلبان شد و بدون بررسی اینکه روش های اتخاذ شده در آن سال که مبتنی بر اعتراضات خیابانی بودند، مورد تایید همه اصلاح طلبان بود یا اینکه اصلاح طلبان مدیریت این وقایع را بر عهده داشتند یا نه، اصلاح طلبان در سیبل اتهام قرار گرفتند. متاسفانه ما هنوز هم شاهد هستیم که رسانه های تند اصولگرا و افراد منتسب به این جریان، اصلاحات را با اعتراضات خیابانی و حرکت هایی از این دست مترادف توصیف می کنند. حتی عده یی فعالان اصلاح طلب را متهم به حضور در ستادهای انتخاباتی می کنند که بصورت قانونی و با اخذ مجوز از شورای نگهبان تشکیل شده بودند.

جریان اصلاحات، جریانی پاک و زلال و برآمده از آرمان های امام و انقلاب است. این جریان به هیچ وجه با ساختارشکنی تناسبی ندارد و مفهوم آن برگرفته از علاقه به نظام و تلاش برای حفظ آن، از طریق اصلاح اشکالات موجود است. اصلاحات بر این باور است که ما یک بار انقلاب کرده ایم و پای آن خواهیم ایستاد و نظام نیز محصول این انقلاب است؛ پس ما باید اشتباه های رخ داده در این محصول را رفع کنیم. این نه تنها به معنای خروج از نظام نیست، بلکه به معنای تعلق خاطر هرچه بیشتر به نظام و انقلاب است. حرکت اصلاحات در راستای تقویت و حفظ نظام است.

***ایرنا: اصلاحات برای تحقق اهدافی که در صحبت های خود به آن اشاره کردید، نیاز به تقویت پایه های خود و هماهنگی کامل در همه بخش های این جریان دارد. اتفاقی که چند روز پیش در شورای شهر تهران رخ داد بار دیگر زنگ خطری بود برای اصلاح طلبان در راستای بازنگری در سیاست های خود. اکنون این پرسش مطرح است که چرا اصلاح طلبان در مقاطع مهم دچار اشتباهاتی از این دست می شوند و تصمیمات خرد و کلان این جریان اکنون از طرف چه افرادی گرفته می شود؟ شورای هماهنگی یا سران اصلاحات؟

**منتجب نیا: متاسفانه شورای شهر یکی از تجربیات تلخ ما در سال گذشته بود. ما در این سال ستاد انتخابات شورای هماهنگی را تشکیل دادیم؛ ولی در این ستاد، برنامه ریزی در خصوص اینکه چه افرادی باید به شورا فرستاده شوند تا افزون بر توانایی کسب آرا، مدیریت خوبی نیز داشته باشند، صورت نگرفت. آنها تنها با استناد به اینکه ما در شرایط خاصی به سر می بریم، افرادی را در لیست قرار دادند که تصور می شد از شانس رای بیشتری برخوردار هستند. در حالی که در همان زمان نیز این نگرانی مطرح بود که اگر این افراد وابستگی فکری و عملی به اصلاحات نداشته باشند، رای آوردن آن ها چه نتیجه مثبتی را برای ما در بر خواهد داشت؟

***ایرنا: پس این تصمیم از طرف شورای هماهنگی گرفته شد؟

**منتجب نیا: بله. تصمیم بر این بود که نیمی از افراد از احزاب و نیمی دیگر از افرادی که تعلق حزبی نداشته باشند معرفی شوند. من با این پیشنهاد مخالفت کردم و به مسوول ستاد عنوان کردم که شما قصد تشکیل ستادی برای اصلاح طلبان دارید، پس باید از افرادی که پایبند به جریان اصلاحات باشند انتخاب کنید. متاسفانه تحت تاثیر همین ایده اشتباه، افرادی در لیست قرار گرفتند که در انتخابات شهردار تهران و اخیرا نیز شورای شهر، از پشت به اصلاح طلبان خنجر زدند. این خیانت در کنار نبود هماهنگی، صدمه بزرگی را متوجه اصلاح طلبان کرد.

ما باید در آینده در نظر داشته باشیم که لیستی که از سوی اصلاح طلبان ارایه می شود، شامل افرادی مصمم، هماهنگ و پایبند با اصلاحات باشد که حتی در صورت بروز نارضایتی، مصالح اصلاحات را بر گلایه ها و انتقام جویی های شخصی خود مقدم بدانند. این نکته که اصلاح طلبان به عنوان افرادی که نیمی از اعضای شورای شهر را تشکیل می دهند، قادر به هماهنگی و توافق بر سر کاندیدای مورد نظر اصلاحات نبوده اند، باید زنگ خطری برای این جریان باشد. ما شاهد هستیم که متاسفانه، با وجود حضور اصلاح طلبان در نیمی از صندلی های شورای شهر، تغییر قابل توجهی در این شورا و سیاست های آن صورت نگرفته است و بدون شک تحقق نیافتن این انتظارات تحت تاثیر ناهماهنگی میان این افراد بوده است. من به دوستانم در شورای هماهنگی این هشدار را می دهم که اشتباهات اصلاح طلبان در دوره اول شورای شهر تهران، سرآغاز برخی از ناکامی های ما بود. امیدوارم آن ها هرچه زودتر هماهنگی خود را بیشتر کنند و با تجدیدنظر در برخی سیاست ها، موجب تضعیف روحیه حامیان خود نشوند.

***ایرنا: با توجه به نبود هماهنگی که به آن اشاره فرمودید و با در نظر گرفتن اینکه تشکیل جبهه فراگیر اصلاحات، نیازمند هماهنگی بسیار زیاد و دقیقی است، در شرایط فعلی هماهنگی برای این اقدام از چه طریق صورت خواهد گرفت؟

**منتجب نیا: آنچه پیشنهاد شده است به این معنا نیست که دفتر و ساختمانی خاص ایجاد شود و مناسبات اداری به جریان بیفتد. نکته مهم در خصوص این جبهه فراگیر این است که هماهنگی و همدلی میان احزاب و گروه های مختلف اصلاح طلب ایجاد شود که بحمدالله ایجاد شده است. افرادی که به عنوان سران این جبهه به آنها اشاره شد، همگی رابطه نزدیکی با چهره ها و احزاب اصلاح طلب و شورای هماهنگی اصلاح طلبان دارند. بسیاری از اعضای شورای هماهنگی جزو شورای مشورتی آقای خاتمی هستند و در زمان حاضر ما افزون بر این شورا، در حال هماهنگی سایر شوراها نیز هستیم. در این بین نکته مهم دیگر اتحاد و هماهنگی میان این احزاب و گروه ها، با حفظ هویت فردی و حزبی آن ها است و ما به هیچ وجه قصد نداریم این احزاب را مجبور به دست کشیدن از اساسنامه و مرام نامه ی خود و تبعیت از جمعی دیگر کنیم. این گروه ها باید با حفظ هویت خود، روی محور مشترک اصلاح طلبان متحد شوند. این هماهنگی و وحدت حتی از مدت ها پیش در شهرستان ها و استان ها نیز آغاز شده است.

منبع: ایرنا

::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

- 7 = 2