بازگشت گروه فشار!؟
واقعه کوی دانشگاه با تحریک گروهی که فرصتطلبی و دشمنی دیرینهشان با دفتر تحکیم وحدت مشخص بود، سبب شد به رغم تلاش انجمنهای اسلامی برای جلوگیری از هیجانزدگی و قانونشکنی دانشجویان، فضا ملتهب شود و انصار حزب الله هم از سوی دیگر وارد معرکه شدند و جرئت کردند برای اولین بار حریم دانشگاه را بشکنند.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) - امیرحسین اکبرپور: انصار حزب الله، کلمهای است که دانشجویان دوران اصلاحات زیاد شنیدند و شما هم از این به بعد در دولت تدبیر و امید، خواهید شنید. در آن دوران، این گروه تحت عنوان «گروههای فشار» تحلیل میشد که در کشورهای مختلف با چارچوب گفتمانها و عقاید متفاوتی سازماندهی میشوند. شاید بتوان گفت که در جامعه ما این گروهها به عنوان اقلیت هدفی جز تعیین خطوط قرمز برای آزادیهای خواست اکثریت ندارند. چرا که راهی بهتر از فشار بر اکثریت یا به نوعی محدود کردن آن، به خصوص زمانی که در اقلیت هستند نمیبینند.
انصار حزب الله تشکلی سیاسی (شما فرض کنید فرهنگی) است که در دههی ۷۰ با عنوان نهی از منکر و امر به معروف، در مقابل برخی گروههای اجتماعی به خصوص جریانات دانشجویی قرار گرفت. اما مهمترین اقدامات سیاسی اینان پس از انتخابات سال ۷۶ بود که علیه دولت سید محمد خاتمی صورت گرفت. البته مشخص بود که در آن دوران گذار فضای بسته فرهنگی و خفقان فعالیتهای اجتماعی به توسعه سیاسی و جرقهی آزادی برایشان قابل هضم نبود. برخی آزادی ها که خود ایشان هم از آن نهایت استفاده را (یا بهتر بگوییم سوء استفاده را برای محدود کردن آزادی دیگران) بردند، در دولت اصلاحات پی ریزی شد و در این زمان بود که رفته رفته اهداف سیاسی خود را کاملتر نشان دادند، خاصه در واقعه کوی دانشگاه. تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ شاخص ترین اقدام ضدفرهنگی ایشان، برهم زدن برنامههایی از جمله سخنرانی دارای مجوز دکتر سروش در دانشگاه تهران و پلیتکنیک (در سالهای ۷۴ و ۷۵) بود. اما بعد از انتخابات آن سال اوضاع تغییر کرد و این تشکل رسالت جدیدی برای خود قائل شد، که آن مقابله با اقدامات دموکراسیخواهانه دولت اصلاحات بود. آنها خط مقدم آزادیهای اجتماعی و مطالبات مردمی آن دوران را دانشگاه و قشر دانشجو میدانستند و به همین دلیل بلافاصله با تنها گروه منتقد آن زمان که دفتر تحکیم وحدت بود به مقابله برخاستند و در تجمع آنها درگیری ایجاد کردند. اما واقعه کوی دانشگاه با تحریک گروهی که فرصتطلبی و دشمنی دیرینهشان با دفتر تحکیم وحدت مشخص بود، سبب شد به رغم تلاش انجمنهای اسلامی برای جلوگیری از هیجانزدگی و قانونشکنی دانشجویان، فضا ملتهب شود و انصار حزب الله هم از سوی دیگر وارد معرکه شدند و جرئت کردند برای اولین بار حریم دانشگاه را بشکنند.
در فاصله انتخابات ۷۶ تا تأیید مجدد دولت آقای خاتمی در انتخابات گسترده سال ۸۰، گروههای فشار بیشتر اقدامات را به سمتی بردند که دولت نتواند گفتمان خود را در محیط های دانشگاهی پیاده کند. لذا در این مقطع اکثر مراسمات با سخنرانی شخصیتهای دولتی و شاخص اصلاحطلب را به هم ریختند. اما واقعاً جای سوال داشت که چگونه بوده است که چگونه با دانشجویان و فعالین منتقد به برخی سیاستها، آن هم فقط با انتشار مطلب یا تجمع، به راحتی برخورد قهرآمیز از جانب نهادهای امنیتی و قضایی میشد، اما با وجود اینکه این گروه تا ضرب و شتم و توهین به مسئولان دولتی اصلاحطلب پیش رفتند، هیچ واکنشی به فعالیتهایشان داده نشد؟ آیا از جانب مسئولان امر نیازی به جلوگیری از اقدامات آنها دیده نمیشد؟
اما از آغاز دولت دوم اصلاحات تا سال ۸۴، سعی این گروههای فشار که برخی جریانات در دانشگاه همسو با آنان بودند، بر آن بود که تغییراتی در رویکرد خود نشان دهند و هوشمندتر از گذشته کار کنند. دانشجو را در مقابل دانشجو قرار میدادند و کم کم در همین سالها بود که در انجمنهای اسلامی (به عنوان تنها مجموعه منتقد دانشجویی) انشقاقهایی صورت گرفت که راه هموارتر گردد. البته ناگفته نماند که گروههای رادیکال درون اصلاحات هم با طرح موضوعاتی چون عبور از خاتمی و خروج از نظام، همزمان لطمهای ناگوار بر فعالیتهای سیاسی، دانشجویی زدند که در واقع با سواستفاده برخی از فعالیت های جنبش دانشجویی، فضا را برای تکصدایی افراطیون گروه های فشار هموارتر کرد. آنها بلافاصله سعی کردند با روشهای جدیدی از جمله فعالیتهای رسانهای که به با تقلی از اصلاحطلبان میآموختند فضای عمومی جامعه را به سمت کاندیدای خود یعنی آقای احمدینژاد ببرند. لذا بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ و پیروزی کاندید مورد نظرشان، سعی کردند که فضای دولتی را تا حدی با خود همراه کنند که موفق نیز بودند و برخی از اعضای آنها مستقیما وارد دولت شدند، از جمله ذوالقدر که معاون امنیتی وزیر کشور شد و محمدعلی رامین که پست مشاوره گرفت.
در دولت اول آقای احمدی نژاد، این گروه با توجه به اینکه تمامی ارگانهای دولتی و مردمنهاد تا حد قابل قبولی سیاستهای آنها را دنبال کردند، از میزان فعالیت رسمی خود تا حد زیادی دست کشید. آنها بیشتر به سراغ فعالیتهای اموزشی و فرهنگی رفتند و نیروهایی از آنها در عرصه فرهنگ پا به میدان گذاشتند. از جملهی این افراد میتوان آقای دهنمکی را نام برد که ترجیح داد به سراغ فیلمسازی برود. اینجاست که تریبونهای مردمنهاد تبدیل به شیپورچیهای سیاسی فرهنگی این گروهها شد.
در آغاز دولت دوم آقای احمدینژاد و به خصوص سال ۸۸ بود که گروههای فشار به صورت مستقیم بعد از چند سال دوباره به رویکرد برخورد فیزیکی خود بازگشتند. شاید باید پرسید که آیا این گروه برای اقداماتش مجوزی گرفت؟ و چه ارگانی این مجوز را برای برخورد با مردم صادر کرد؟
بعد از پایان حوادث سال ۸۸، دوباره این گروه با بازگشت شرایط ایدهآل خود، به فعالیتهای شبهفرهنگی و آموزشی خود پرداختند. این بار سعی کردند که در مجموعههای مختلف فرهنگی به خصوص هنری، نیروهایی به زعم خودشان حزباللهی را وارد اینگونه مجموعهها کنند. پایگاههای مساجد کامل در اختیارشان قرار گرفت و موازی با گشت ارشاد اقدام به سلب آزادیهای اجتماعی کردند.
نقطه عطفی در تاریخ کشور انتخابات سال ۹۲ بود. این زمان بود که مردم توانستند باری دیگر تلنگری به فضای اجرایی کشور بزنند. اما این تنها آغازی بود برای رفع مشکلات ۸ سالی که گذشت. و اینجاست که باید پرسید که آیا انصار حزب الله در برابر آرمانهای مردم سکوت خواهد کرد؟ در سال اول دولت دکتر روحانی با ایجاد فشارهایی بر دولت به خصوص وزارت علوم سعی شد که بدنهی دانشگاهها تکان نخورد. به نوعی این اقدام برای جلوگیری از ایجاد فضای آزادی بیان مشابه دولت اصلاحات بوده است.
لذا با توجه به در اختیار گرفتن رسانههای مختلف در سال های اخیر به سمتی رفتند که دولت را مجبور کنند برای اینکه خود را انقلابی نشان دهد، از برخی تغییرات صرف نظر کند. از جمله این اصلاحات را میتوان تدوین حقوق شهروندی، ایجاد آزادیهای رسانهای، گشایش فضای گفتمان سیاسی و اصلاح دانشگاهها نام برد. به همین خاطر باید بار دیگر از خودمان بپرسیم که ایا دکتر روحانی در مقابل این شعارزدگیها امتیازی خواهد داد و یا راه خود را جهت اصلاح امور ادامه میدهد؟
در همین روزها بود که تا حدی پاسخ پرسش قبلی خودمان را گرفتیم؛ چرا که آقای محتشم که لیدر فعلی این گروه است اعلام کرد که فعالیتهای اجتماعی انصار حزب الله برای امر به معروف و نهی از منکر به صورت رسمی آغاز خواهد شد. نیروهایی که برای روز مبادا ! آموزش دیدهاند، به گفته ایشان قصد دارند با روشهای خاصی فعالیت اجتماعی داشته باشند. تا اینجا شاید این سوال ایجاد شده که این گروه زیرمجموعه چه سازمان یا ارگانی است؟ تا هم اکنون هیچ منبع رسمی به این مورد اشاره دقیق نداشته است اما آشکار است که فعالیتها از کجا منشأ میگیرد.
اما آیا گروهی به صرف انقلابیگری و پوششی توجیهی به اسم دین، بر خلاف قانون و شرع میتواند هر فعالیتی را به سرانجام رساند؟ آیا در زمانی که برای برگزاری یک جلسه ۲۰ نفره دانشجویی در فضای بسته، باید انواع اقدامات از جمله مجوز و هماهنگیها را انجام داد، یک گروه رادیکال میتواند در فضای جامعه آن هم در سطح کلان اقدامات هنجارشکن با عرف زندگی اجتماعی انجام دهد؟
اینها سوالاتی است که حداقل تا الان پاسخ رسمی به آن داده نشده و همچنان برخوردی به وسیله قانون با این گروههای خودسر نمیشود. شاید بتوان گفت که یکی از اهداف این اقدامات، تضعیف دولت فعلی است که روزی با دلواپسی و روزی با اقدام عملیاتی خود را نشان میدهد. دولتی که در اکثر مسائل نشان داده است که به عهدی که به مردم در زمان انتخابات داده است، وفادار بوده و حاضر نیست از اصول قانونی خود کوتاه بیاید. قائدتاً این نوع رویکردها قابل پیشبینی است و جالب اینکه زمانی که هنوز اقدام عملیاتی انصار حزبالله آغاز نشده بود، شاهد فضاسازی بسیار گسترده رسانهای از جانب ایشان و طرفدارانشان بودیم. آیا دلیل آن جز ایجاد فضای رعب و وحشت در عرصه اجتماعی و امتیاز گرفتن از دولت است؟
حداقل رویکردی که میتوان داشت تقاضای گروههای مختلف مردمی از رییس جمهور – به عنوان مجری قانون اساسی – برای پایان دادن به این بیقانونیها است. اما آیا دولت جسارت ایستادگی در مقابل این قبیل بیقانونی های شعارزده خواهد داشت؟ این سوال و دهها سوال دیگر برایمان باقی میماند که با وجود این نابهنجاریها میتوان به قانون اساسی بازگشت و آزادیهای اجتماعی را در حیطه قانون به سرانجام روشنی در کشور رساند؟
:::::
جالب بود کاش بیشتر در رابطه با اقداماتشون توضیح میدادید
سلام
به نظرم شما هم در قضیه رییس جدید (سرپرست) دانشگاه مهندسی فناوری های نوین قوچان ورود کنید
خیلی زشته تو دولت اعتدال اونقدر سیاست بازی حرف اولو بزنه که یه هیات علمی دانشکده کشاورزی رو از دانشگاه فردوسی بذارن رییس یک دانشگاه مهندسی
درست نیست تو این قضایای شفاف فقط افراطیون از دولت انتقاد کنن
بالاخره انتقاد وارده
متأسفانه من هنوز متن کامل این مقاله را نخونده ام ولی به گمانم عود گروه فشار در جامعه نسبت مستقیم دارد به فشار اقتصادی ( بخوانید تعلیق مفت خوری ها و رانت گیری ها ) بر اعضای چنین جریانات
این همه فرافکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عجی مبارزه ای
عجب داری از آرمان های امام ره حمایت میکنی