۲۰:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶

مناظره؛حقوق برآمده از کرامت انسانی

اگر ملاک، دین فطری است باید گفت که دین فطری بالقوه است نه بالفعل. تصور کنید افرادی را که بالفعل کافرند بگوییم بالقوه در فطرتشان خداشناس هستند اگر دین بالقوه شود، عین ملاک کرامت بالقوه است، احکام کرامت هم بالقوه می‌شود اما ما می‌خواهیم کرامت بالفعل ایجاد کنیم چرا که با بالقوه دانستن کرامت چیزی به دست نمی‌آید

مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

چند روزی از اعلام جزئیات «منشور حقوق شهروندی» توسط معاونت حقوقی رئیس جمهوری نگذشته ‌بود که معاونت فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نشستی را با عنوان «کرامت انسانی در اسلام» ترتیب داد. آنچه نخست از تلاقی و تناسب این دو رخداد به ذهن می‌رسید، ارتباط «کرامت» با «حقوق» بود، چراکه با قائل شدن کرامت برای انسان است که می‌توان حقوقی را برای انسان‌ها متصور‌شد، این در حالی است که اعلامیه حقوق بشر در جریان جنگ جهانی اول نیز با تأکید بر مفهوم کرامت ذاتی انسان پا گرفت. اکنون که جزئیات منشور حقوق شهروندی منتشر شده، پرداختن به چیستی مفهوم کرامت انسان در اسلام می‌تواند موضوعی قابل تأمل باشد.  از این رو، در مناظره‌ای که ۸ دی‌ماه با حضور حجت‌الاسلام محسن غرویان از مدرسان فلسفه اسلامی و حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی، محقق فقه سیاسی انجام گرفت این موضوع به بحث و نظر گذاشته شد.

13931009000466_PhotoL
 همه انسان‌ها از کرامتی ذاتی برخوردارند
حجت‌الاسلام محسن غرویان درمناظره پیرامون رابطه حقوق بشر با مفهوم کرامت انسان نخست با اشاره به اینکه ما در بحث «کرامت انسانی» راهی جز شروع فلسفی و تعریف مفاهیم نداریم، گفت: «نخست باید معنای کرامت روشن شود چرا که در این زمینه تحلیل‌های لغوی و اصطلاحی بسیاری وجود دارد این در حالی است که در بحث کرامت باید تعریفی از انسان و جایگاه او نیز ارائه شود». از این رو، تعریف خود را از کرامت چنین عنوان کرد: «خداوند حی است و حیات انسان تجلی حیات خداوند است، از آنجا که خداوند حیات را به عنوان یکی از صفات خود، در وجود انسان‌ها متجلی کرده‌است، به این اعتبار همه انسان‌ها کرامتی ذاتی دارند و نسبت به موجودات و نباتات که در مرتبه‌ای پایین‌تر قرار می‌گیرند کرامتی نسبی و اضافی می‌یابند».
درمقابل،حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی توقف در تعریف «انسان» و «کرامت» را مانع از رسیدن به نتیجه بحث عنوان کرد. وی چالش اصلی را بر سر پذیرش فرض ذاتی بودن کرامت برای انسان دانست و افزود: «اگر کرامت ذاتی است و همه انسان‌ها در برخورداری از آن فارغ از جنسیت، ملیت و دین مشترک هستند، آیا به همان میزانی که شخص دیندار از کرامت برخوردار است، فرد بی‌دین نیز می‌تواند از آن برخوردار باشد؟»
در رابطه با کرامت انسانی دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، برخی کرامت را فارغ از دینداری انسان‌ها برای همه افراد انسانی قائل هستند و برخی آن را ناشی از دینداری می‌دانند. از این رو، وی چالش اصلی بحث کرامت را در ذاتی دانستن یا ندانستن آن دانست.
محلاتی که خود معتقد به ذاتی بودن کرامت است، با تعبیر غرویان که حیات را منشأ کرامت ذاتی می‌دانست، همدل نبود و تصریح کرد: «حیات در همه موجودات هست و هر موجودی کرامتی دارد. آن جنبه‌ای از کرامت موضوع بحث ما است که برای انسان انتظارات حقوقی به بار آورد. آنچه کرامت انسان را نسبت به سایر موجودات امتیاز می‌بخشد، عقل، اراده، احساسات و عواطف و گرایش‌ها است».

 حقوق برخاسته از کرامت انسان
محلاتی در ادامه افزود: «به لحاظ عقلی هر استعدادی در انسان سندی طبیعی برای ایجاد یک حق تلقی می‌شود که منشأ کرامت نیز است.
براین اساس انسان حق فکر کردن دارد چراکه خداوند این استعداد را به او عطا کرده و هرگونه سرکوبی در این زمینه مخالف حکمت الهی و کرامت انسانی است». اما پرسش مورد نظر او این بود که «آیا قلمرویی در استفاده از این آزادی‌ها وجود دارد؟» و حقوق برخاسته از کرامت انسان چه محدودیتی را در بر می‌گیرد؟
محلاتی معتقد است برای پاسخ به این سؤال نخست باید مبنای کرامت را اثبات کرد و سپس به رابطه حقوق و انسان پرداخت و اگر در این زمینه دیدگاه فلسفی و عقلی را نپذیریم و تنها استناد به قرآن را مد نظر داشته باشیم، آیه «لقد کرمنا بنی آدم» با مخاطب قرار دادن همه انسان‌ها فارغ از هر دینی، ذاتی بودن کرامت را اثبات می‌کند. وی همچنین در این زمینه به دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اشاره کرد؛ «کرامتی که خداوند فرموده کفار را هم شامل می‌شود».
اما فارغ از دیدگاه‌های فلسفی و اسلامی در رابطه با ذاتی بودن کرامت انسانی وی شکل‌گیری اعلامیه حقوق بشر در بحبوحه‌های جنگ جهانی اول را راهبردی عملی در آن شرایط و نشانی از پناه بردن جامعه جهانی به کرامت انسانی دانست و در این رابطه افزود: «ما انسان‌ها می‌خواهیم در کره زمین زندگی کنیم و بدون در نظر گرفتن کرامت انسان‌ها امکان همزیستی وجود ندارد»

 گره‌خوردگی کرامت با دین
حجت‌الاسلام غرویان تفسیر خود را از گره خوردگی کرامت با دین چنین ارائه کرد: «دین عنصری بین همه انسان‌ها است و به تعبیر قرآن تبدیلی برای آن نیست اگر این دین مراد باشد شامل همه انسان‌ها می‌شود، از طرفی اگر تعبیر «الانسان حی متاله» را که یکی از علما درمقام تعریف انسان آورده بپذیریم متاله به معنای کسی است که معبود را قبول دارد، از این رو، همه انسان‌ها به لحاظ فطری مؤمن، متدین و به تبع دارای کرامت ذاتی می‌شوند و این نگاه در اسلام به معنای نفی کرامت ذاتی نیست. اینجا است که بحث کفر و ایمان و اینکه چه کسی تعیین‌کننده مرز میان این دو است، مطرح می‌شود و دراین زمینه نمی‌توان نظر شخصی داد».
اما محلاتی با رد ذاتی دانستن کرامت انسانی با استناد به فطری بودن دین، گفت: «اگر ملاک، دین فطری است باید گفت که دین فطری بالقوه است نه بالفعل. تصور کنید افرادی را که بالفعل کافرند بگوییم بالقوه در فطرتشان خداشناس هستند اگر دین بالقوه شود، عین ملاک کرامت بالقوه است، احکام کرامت هم بالقوه می‌شود اما ما می‌خواهیم کرامت بالفعل ایجاد کنیم چرا که با بالقوه دانستن کرامت چیزی به دست نمی‌آید».
وی همچنین ملاک ایمان برای کرامت انسانی را نیز رد کرد و گفت: «اگر ایمان را اساس کرامت ذاتی تعریف کنیم چرا کرامت را به اجنه نسبت نمی‌دهیم؟ آنها هم مسلمان دارند و سؤالات شرعی خود را از پیغمبر(ص) می‌پرسیدند. ملائکه هم همین‌طور و اما بحث روی کرامت انسانی است ما باید امتیاز انسان را نشان دهیم اگر از مشترکات انسان و موجودات دیگر بگذریم مسأله کرامت انسان پاسخ خود را پیدا نمی‌کند».
مساله دیگری که از نقد محلاتی دور نماند، تعیین معیار کفر و ایمان بود. وی در این رابطه گفت: «اگر مبنای کرامت را ایمان در نظر بگیریم و همه انسان‌ها را برخوردار از دین و کرامت بدانیم آنگاه تکلیف کسانی که دین ندارند چه می‌شود؟ این در حالی است که خود معیار دیندار یا غیر دیندار بودن، موضوعی مورد بحث است».
وی در پایان گفت: «کرامت ذاتی براساس مبانی اسلامی قابل دفاع است و چنانچه برخی از آن تعبیر دیگری داشته باشند باید مبنای جایگزینی برای آن تعریف کنند، چراکه ما باید منطق و موضع خود را برای دنیا مشخص کنیم، این در حالی است که حتی مبنای کرامت در داخل جامعه فرهیختگان ما نیز درگیر چالش است و باید متفکران در رابطه با مبنای کرامت به مردم پاسخ روشنی ارائه کنند».
غرویان نیز در تکمیل صحبت‌های محلاتی افزود: «معتقدم ضرورت‌های زمان، ما را به سمتی پیش خواهد برد که پاسخ‌های کاربردی را به مسائل انسانی ارائه کنیم».
این نشست در حالی به پایان رسید که تنها به طرح بحثی از سوی استادان محدود شد و هیچ‌یک نتوانستند دیدگاه‌های خود را به طور کامل عرضه و تحلیل کنند.
با این حال آنچه از ماحصل صحبت‌های استادان بر می‌آمد، قائل بودن هر دو به ذاتی بودن کرامت برای انسان‌ها بود. محلاتی «انسان بما هو انسان» را دارای کرامت می‌دانست و غرویان کرامت را نسبی و در مقایسه با سایر حیوانات تعریف می‌کرد.

منبع: مهسا رمضانی /ایران

::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 10 = 16