۰۹:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۲ ابهام؛ انحراف می آورد (1)

سعید جلیلی پاسخ دهد: درک اخباری از ولایت فقیه؟

خطر سلطه کانون های قدرت و ثروت بر مردم و انقلاب به همان اندازه است که روی کار آمدن جریانات التقاطی و انحرافی. ازین رو باید تلاش کرد که انتخابات به سمت و سوی طرح برنامه ها و سوابق کاندیداها رفته و نخبگان نیز آنها را مورد نقد جدی قرار دهند. وگرنه چه بسا که از دل ابهامات امروز، انحرافات آینده رخ نماید.

13920221182316761_PhotoL«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): انتخابات ریاست جمهوری پیش رو عرصه حضور افراد، افکار  جریانات مختلف در آزمون جمهوریت است. از آنجا که فرصت قانونی انتخابات در کشور ما از زمان تأیید صلاحیت ها تا برگزاری انتخابات بسیار کوتاه و کمتر از یک ماه است، دو خطر عمده این مهم را تأیید می کند. خطر نخست؛ غلبه کانون های قدرت و ثروت به جهت سلطه بر عرصه تبلیغات است که با هژمونی رسانه ای خود فرصت شناسایی و طرح اندیشه و برنامه کاندیداهای مستقل را از مردم سلب می کنند. خطر دوم؛ احتمال بروز و ظهور افراد یا جریانات ناشناس و مبهم در لوای شعارهای کلی و عوام پسند است که بعد از به قدرت رسیدن، ماهیت واقعی خود را آشکار می سازند.

از این رو دلسوزان انقلاب باید احتمالات بروز هر دوی این خطرات را مد نظر داشته و در آگاهی بخشی به مردم نقش ایفا کنند. چرا که خطر سلطه کانون های قدرت و ثروت بر مردم و انقلاب به همان اندازه است که روی کار آمدن جریانات التقاطی و انحرافی. ازین رو باید تلاش کرد که انتخابات به سمت و سوی طرح برنامه ها و سوابق کاندیداها رفته و نخبگان نیز آنها را مورد نقد جدی قرار دهند. وگرنه چه بسا که از دل ابهامات امروز، انحرافات آینده رخ نماید.

همچنانکه رهبر انقلاب درباره دقت مردم در انتخاب گزینه اصلح فرمودند: «تعهد را، تدین را، آمادگى را، توانائى‌ها را بسنجیم؛ طبق تشخیص عمل کنیم. اگر من و شما که می خواهیم رأى بدهیم، با نیت صادق و خالص و براى انجام وظیفه و براى آینده‌ى کشور وارد میدان شویم و بخواهیم تصمیم بگیریم، ان‌شاءاللّه خداى متعال هم در این صورت دلهاى ما را هدایت خواهد کرد. خداى متعال دلها را ان‌شاءاللّه هدایت می کند، به شرط این که آحاد مردم حقیقتاً درصدد این باشند که وظیفه‌شان را انجام دهند. بارها گفته شده است که انتخابات، هم حق مردم است، هم وظیفه‌ى مردم است؛ هم باید حق را استنقاذ کنیم، هم باید وظیفه را بخوبى انجام دهیم. این انتخابات، یک چنین حالتى دارد.»[۱] و نیز درباره مشخصات رئیس جمهور اصلح فرمودند: «رئیس جمهور، هم باید کارى باشد، هم باید مردمى باشد، هم باید مقاوم باشد، هم باید ارزشى باشد، هم باید باتدبیر باشد، هم باید پابند به قوانین و مقررات باشد – مجرى قانون است – هم باید درد مردم را احساس کند، هم باید طبقات مختلف مردم را ببیند؛ اینها خصوصیاتى است که در انتخاب آن کسى که ما می خواهیم کلید اجرائى کشور را به او بسپریم…»

البته شکی نیست که با توجه به انحرافاتی که در انتخابات دو دوره گذشته رخ داده، هوشیاری و آگاهی عمومی جامعه و نیز نظارت نخبگانی بر عرصه سیاسی، رشد آشکاری داشته و کاندیداها به ظور جدی توسط عام و خاص رصد می شوند. در این میان البته کاندیداهای محترمی هستند که هنوز وارد عرصه طرح آراء و نقد متقابل نشده و نسبت به آراء و برنامه های آنها ابهام وجود دارد. به ویژه آنکه بیشتر کاندیداهای انتخابات اخیر در لحظات پایانی ثبت نام خود را به عنوان کاندیدا معرفی کرده و چه بسا تا زمان شروع رسمی تبلیغات، هیچ برنامه ای برای بررسی و نقد ارائه ندهند. اگرچه این بزرگواران ممکن است به عنوان تمکین به قانون و پرهیز از تبلغات زودرس انتخاباتی یا پرهیز از تحمیل خود به مردم به عوان کاندیدای اصبلح و مقبول، تا این زمان وارد گود انتخابات نشده باشند اما این دلایل نمی تواند کم کاری و قصور آنان در پاسخگویی به مردم و نخبگان را رفع کند. این دوستان باید بدانند که عدم طرح گفتمان و برنامه های رسمی برای عموم مردم، نوعی توهین به درک و شعور جامعه ایست که بیش از سی سال است که مردم سالاری را تجربه می کند و انتظار دارد در هر مرحله گامی به پیش گذاشته و از خطاهای گذشته پرهیز نماید.

وظیفه اصحاب رسانه در این برهه خطیر، آنست که تک تک کاندیداهایی را که تاکنون از ارائه برنامه های انتخاباتی پرهیز کرده اند، مورد بررسی و چالش قرار دهند تا شاید گره های ذهنی پیرامون آنها برطرف گردد.

یکی از مهمترین کاندیداهای ثبت نامی در دقیقه نود، آقای سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی است که روز شنبه در ساعت پایانی ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری رسما اعلام کاندیداتوی کرده و جتی از حضور در نشست خبری و پاسخ به پرسش های خبرنگاران پرهیز کرد. در معدود متون منتشره از گفته ها و نوشته های دکتر جلیلی که در ستاد غیررسمی دعوت از ایشان منتشر شده، مسائل قابل توجهی وجود دارد که گواه روحیات انقلابی و ساده زیستی ایشان است. اما برخی نقاط مبهم نیز وجود دارد از جمله آنچه که یادداشتی مربوط به دوران دانشجویی ایشان آمده، یادداشتی که در نشریه «تفکر بسیجی» دانشگاه امام صادق(ع) منتشر شده. در این متن خطاب به مسئولین کشور می خوانیم: «عزیزان مجلس بسیجی باشید. امام از شما خواست عصاره فضائل ملت باشد. آیا توانسته‌اید عصاره فضائل بسیجیان بی‌نام و نشان و شهدا باشید؟ خدا توفیق به شما دهد که اینگونه باشد. هنگام موافقت و مخالفت فکر کنید الان در میدان مین هستید و هر آن ممکن پودر شوید، پس خالی از هر هوی آن‌چه را می‌خواهید بگویید. بسیجی نسبت به امامش اخباری مذهب بود. آن چه از امام می شنید نه تفسیر می کرد و نه تاویل. آن را بر سر می‌نهاد و رو به سوی میدان می کرد که امامش گفته بود: «پشتیبان ولایت فقیه باشد تا آسیب به مملکت نرسد».» [۲]

آنچنانکه از ظاهر متن بر می آید ایشان مخالفت خود را با تفاسیر به رأی از اندیشه رهبری و مواضع ولی فقیه اعلام کرده اند اما همین بیان به خودی خود متضمن نوعی برداشت اخباری از ولایت فقیه است. البته معلوم نیست که آقای جلیلی با گذشت بیست سال از آن دوران هنوز هم به این جملات اعتقاد دارد یا آنکه افکارش تلطیف و منطقی شده است. اما مسلما چنین افکاری و چنین تفاسیر اخباری در اندیشه حضرت امام(ره) و بیانات رهبری معنا ندارد. به عنوان مثال امام معتقد بودند تعابیر غلوآمیز درباره رهبری «انحطاط فکری است و انحطاط روحی».[۳]  و نیز در مقام دفاع از نقد می فرمایند: «نباید ما ها گمان کنیم که هر چه می گوییم و می کنیم، کسی را حق اشکال نیست. اشکال، بلکه تخطئه، یک هدیه الهی است برای رشد انسانها» [۴]

رهبر انقلاب نیز صراحتا علیه تفاسیر افراطی از ولایت فقیه موضع گرفته اند. ایشان در دیدار با دانشجویان(مهرماه ۸۶) در پاسخ به سوال نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی درباره انتقاد از رهبری فرمودند: «هیچ نظر کارشناسیِ مخالفی، به معنای مخالفت و ضدیت با رهبری نیست» و نیز درباره تبیین حدود ضدولایت فقیه افزودند: «ضدیت یعنی دشمنی کردن اما اگر کسی معتقد به مسئله ای نبود ضد آن نیست.» ایشان انتقاد کردن و مطالبه از همه مسئولان را، امری طبیعی دانستند و افزودند: «البته نباید با مسئولان معارضه و دشمنی کرد اما این حرف به معنای انتقاد نکردن و مطالبه نکردن از مسئولان مختلف از جمله رهبری نیست چرا که می توان در عین صفا و دوستی، انتقاد هم کرد.»

متأسفانه تفاسیر اینچنینی از ولایت فقیه تحت عنوان «تبعیت از ولایت مطلقه» و «ذوب در ولایت» از در میان جوانان مذهبی کم سواد رایج است. اما رهبر انفلاب در دیدار با نمایندگان مجلس هفتم در انتقاد از این تعابیر که مورد سوء استفاده برخی مسئولین و نمتایندگان مجلس هم بوده و هست، می فرمایند: «تعبیر «ذوب در ولایت» را غالباً مخالفان شماها – کسانى که مى خواهند نکته گیرى کنند و مضمونى بگویند – به کار مى برند؛ والّا بنده این حرف را از آدمهاى حسابى کمتر شنیده ام. بنده نمى فهمم معناى ذوب در ولایت را. ذوب در ولایت یعنى چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است. روزى که شهید صدر گفت «در امام خمینى ذوب شوید؛ همچنانکه او در اسلام ذوب شده است»، تنها شاخص صحت راه، شخص امام بود؛ نه قانون اساسى بود، نه جمهورى اسلامى بود، نه نظامى بود، نه دستگاهى بود. در صحنه آشفته هوى ها و جریان ها و خطوط مختلف، یک قامتِ برافراشته و یک علمِ سرافراز وجود داشت و او امام بود؛ شهید صدر مى گفت در او ذوب شوید. راست هم مى گفت؛ ذوب در امام، ذوب در اسلام بود. امروز اینطورى نیست. ذوب در رهبرى، ذوب در شخص است؛ این اصلاً معنا ندارد. رهبرى مگر کیست؟ رهبرى هم باید ذوب در اسلام باشد تا احترام داشته باشد. احترام رهبرى در سایه ى این است که او ذوب در اسلام و ذوب در همین هدفها بشود؛ پایش را یک قدم کج بگذارد، ساقط مى شود. هیچکس در شخص و در جهت ذوب نمى شود؛ در آن هدفها باید ذوب شد؛ در اسلام باید ذوب شد؛ در اهداف والاى اسلامى – که خداى متعال براى ما معین کرده – باید ذوب شد؛ در واقع در ملت باید ذوب شد. به این هدفها و به آن نقطه ى اوج و والا چشم بدوزید. اسلام، عزت ملى، استقلال، عدالت اجتماعى و کم کردن فاصله ها بین طبقات جامعه؛ امروز ما به اینها خیلى نیاز داریم.» [۵]

همچنین در پاسخ به کسانی که شأن ولایت فقیه را بالاتر از قانون اساسی می دانند، می فرمایند: «بعضی‌ها خیال می‌کنند که این ولایت مطلقه فقیه که در قانون اساسی آمده، معنایش این است که رهبری مطلق‌العنان است و هر کار که دلش بخواهد، می‌تواند بکند. معنای ولایت مطلقه این نیست. رهبری بایستی مو به مو قوانین را اجرا کند و به آنها احترام بگذارد.» [۶]

ایشان همچنین در سخنانی در جمع مردم کرمانشاه می فرمایند: «مسئولان قوه مجریه، نمایندگان مجلس، مسئولان قوه قضاییه، با اختیارات کامل و قانونی، وظایف خود را انجام می‌دهند و ممکن است تصمیماتی بگیرند که رهبری با آن مخالف باشد، اما رهبری نه حق دارد، نه می‌تواند و نه قادر است که در این مسائل دخالت کند، مگر در جایی که اتخاذ سیاستی، به کج‌شدن راه انقلاب منجر می‌شود که طبعاً در این هنگام به مسئولیت‌های خود عمل خواهد کرد.» [۷]

ایشان همچنین در بازدید از ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی خطاب به نظامیانی که با شعار “جانم فدای رهبر” در مقابل ایشان رژه رفتند، فرمودند این که نیروهای نظامی اظهار کنند که جان خود را فدای یک شخص می‌کنند درست و «شرعی» نیست بلکه همه‌ی نیروهای نظامی باید جان خود را فدای اسلام کنند و خود آن شخص نیز جان خود را فدای اسلام کند.[۸]

بدین ترتیب باید از آقای جلیلی و هواداران دانشجویی ایشان خواست که مواضع خود در قبال ولایت فقیه را شفاف کنند. آیا ایشان به تفاسیر افراطی از ولایت فقیه که مانع عملکرد پویای دولت، مجلس و دیگر دستگاه ها و مسئولیت است اعتقاد دارند؟ مگر نه اینست که چنین تفاسیری عملا مجلس ما را از پویایی ساقط کرده است؟ مگر نه اینست که رهبری خود در جمع نمایندگان مجلس هفتم آنها را از چنین تفاسیری نهی کردند؟ آیا به قهقرا رفتن قوه مقننه بر اساس تفاسیر اخباری از ولی فقیه کافی نیست که حال قوه مجریه هم به همان آسیب مبتلا شود؟

هرچند که ما در مقام نتیجه گیری از متون منتشره از ایشان نیستیم(با توجه به محدودیت اطلاعات درباره سوابق، افکار و برنامه های وی) اما خوب است که آقای جلیلی خود در مقام شفاف سازی برآیند تا مردم بدانند که پاسخ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به این پرسش ها چیست.



[۱]- بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزارى انتخابات‌، ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۲

[۲]- یادداشتی از دکتر سعید جلیلی در سال ۱۳۷۱، تفکر بسیجی ضرورت سازندگی، سایت ستاد دعوت از دکتر جلیلی، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲

[۳]- افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۴ خرداد ۱۳۵۹ (صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۴۳)

[۴]- نامه به آقای خامنه ای “تعیین حدود اختیارات حکومت اسلامی”، ۱۶ دی ۱۳۶۶ (صحیفه امام، ج ۲۰، ص۴۵۱)

[۵]- بیانات در دیدار نمایندگان مجلس هفتم، ۲۷ خرداد ۱۳۸۳

[۶]- سخنرانی رهبر معظم انقلاب در جمع استادان و دانشجویان قزوین، ۲۶ آذر ۱۳۸۲

[۷]- سخنرانی رهبر معظم انقلاب در جمع مردم کرمانشاه، ۱۷ مهر ماه ۱۳۹۰

[۸]- بازدید فرمانده کل قوا از نمایشگاه دستاوردهای نیروی زمینی ارتش، ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

6 + 3 =