۰۸:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷ بیانات امام در جمع علماى غرب تهران

امام (س):گریه بر مظلوم، فریاد مقابل ظالم است

بچه‏ ها و جوان هاى ما خیال نکنند که مسأله، مسأله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آنها از همین گریه‏ ها مى‏ ترسند، براى اینکه گریه‏ اى است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دسته‏ هایى که بیرون مى‏ آیند، مقابل ظالم هستند؛ قیام کرده ‏اند. اینها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبى ماست که باید حفظ بشود.اینها یک شعائر سیاسى است که باید حفظ بشود.

مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

بیانات امام در جمع علماى غرب تهران

۳۰/۷/۵۸

اسلام را تا حالایى که شما مى‏ بینید، اینجا ما نشسته‏ ایم، سیدالشهدا زنده نگه داشته است سیدالشهدا ـ سلام ‏اللّه‏ علیه ـ تمام چیز خودشان را، همۀ جوانان خودش را، همۀ مال و مَنال، هرچه بود، هرچه داشت ـ مال و مَنال که نداشت ـ هرچه داشت، جوان داشت، اصحاب داشت، در راه خدا داد و براى تقویت اسلام و مخالفت با ظلم قیام کرد. [در] مخالف با امپراتورى آن روز، که از امپراتوریهاى اینجا زیادتر بود، قیام کرد در مقابل او با یک عدۀ قلیل. و با این عدۀ قلیل در عین حالى که شهید شد، غلبه کرد. غلبه کرد بر این دستگاه ظلم و شکست داد آنها را. ما که دنبالۀ او هستیم و مجالس عزا از آن وقت، به امر حضرت صادق ـ سلام ‏اللّه‏ علیه ـ و به سفارش ائمۀ هدىٰ ـ علیهم ‏السلام ـ ما بپا مى ‏کنیم این مجالس عزا را، ما همان مسأله را داریم مى ‏گوییم؛ مقابل ظلم است، مقابل ظلم ستمکاران.

ما زنده نگه داشتیم، خطباى ما زنده نگه داشتند، قضیۀ کربلا را؛ و زنده نگه داشتند قضیۀ مقابلۀ یک دستۀ کوچک اما با ایمان بزرگ را در مقابل یک رژیم طاغوتى بزرگ. گریه کردن بر شهید؛ نگه‏ داشتن زنده نگه داشتن نهضت است اینکه در روایت هست که کسى که گریه بکند یا بگریاند، یا‏به صورت گریه ‏دار خودش را بکند، این جزایش بهشت است.این‏ براى این است که حتى آنى که با صورت گریه‏ دار خودش را، صورتش‏ را مى‏ کند یک حال حزن به خودش مى‏ دهد و صورت گریه ‏دار به ‏خودش مى ‏دهد، این نهضت را دارد حفظ مى ‏کند؛ این نهضت امام‏ حسین ـ سلام ‏اللّه‏ علیه ـ را حفظ مى‏ کند. ملت ما را این مجالس حفظ کرده.

     بی خود نبود که رضاخان ـ مأمورین ساواک رضاخان ـ تمام مجالس عزا را قَدَغَن کردند. این همین طورى نبود. رضاخان همچو نبود که از اصل مخالف با این مسائل بشود، رضاخان مأمور بود، مأمور بود [براى]آنهایى که کارشناس بودند؛ آنهایى که ملتفت بودند مسائل را. دشمن هاى ما، که مطالعه کرده بودند در حال ملتها و مطالعه کرده بودند در حال ملت شیعه، مى ‏دیدند آنها که تا این مجالس هست و تا این نوحه ‏سرایی هاىِ بر مظلوم هست و تا آن افشاگرى ظالم هست، نمى ‏توانند برسند به مقاصد خودشان.

زمان رضاخان قدغن کردند، به طورى که تمام مجالس در ایران قدغن شد، کارهاى خودشان را انجام دادند. دست اهل منبر را، دست علما را بستند و نگذاشتند که اینها تبلیغات خودشان را بکنند؛ و آنها تبلیغات را از آن طرف شروع کردند، و ما را به عقب راندند و تمام مخازن ما را به چپاول بردند. در زمان محمدرضا هم به همین معنا، منتها با فرم دیگر، به فرم دیگر، نه با آنطور سرنیزه، به یک جور دیگر، این طایفه را مى‏ خواستند کنار بگذارند. حالا هم همانها [هستند ]منتها جوانهاى ما را بازى مى‏ دهند. همان مسأله است. همان مسأله زمان رضاخان است که مجالس را او قدغن کرد. حالا یک دسته‏ اى آمده‏ اند مى ‏گویند که نه، دیگر روضه نخوانید! نمى‏ فهمند اینها که روضه یعنى چه. اینها ماهیت این عزادارى را نمى ‏دانند چیست. نمى‏ دانند که این نهضت امام حسین آمده تا اینجا، تا این نهضت را درست کرده.

     این تابع، این یک شعاعى است از آن نهضت. نمى‏ دانند که گریه کردن ‏بر عزاى امام حسین، زنده نگه‏داشتن نهضت، و زنده نگه‏داشتن ‏همین معنا[ست] که یک جمعیت کمى در مقابل یک امپراتورى بزرگ ایستاد. دستور است. آن دستور عمل امام حسین، سلام‏ اللّه‏ علیه.دستور است براى همه: کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا؛ وَ کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را.

     امام حسین با عدۀ کم همه چیزش را فداى اسلام کرد؛ مقابل یک امپراتورى بزرگ ایستاد و «نه» گفت؛ هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند. و این مجالسى که هست مجالسى است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. بچه‏ ها و جوان هاى ما خیال نکنند که مسأله، مسأله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آنها از همین گریه‏ ها مى‏ ترسند، براى اینکه گریه‏ اى است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دسته‏ هایى که بیرون مى‏ آیند، مقابل ظالم هستند؛ قیام کرده ‏اند. اینها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبى ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسى است که باید حفظ بشود. بازیتان ندهند این قلم فرساها! بازیتان ندهند این اشخاصى که با اسماء مختلفه و با مرام هاى انحرافى مى‏ خواهند همه چیز را از دستتان بگیرند. و این ها مى‏ بینند که این مجالس، مجالس روضه، ذکر مصایب مظلوم و ذکر جنایات ظالم، در هر عصرى [مظلومان را] مقابل ظالم قرار مى ‏دهد. اینها ملتفت نیستند که اینها خدمت دارند مى ‏کنند به این کشور؛ خدمت دارند مى ‏کنند به اسلام.

     توجه ندارند جوان هاى ما! بازى این بزرگ ها را نخورید. اینها خیانتکارند! اینهایى که تزریق مى‏ کنند به شما «ملت گریه»، «ملت گریه»، اینها خیانت مى‏ کنند. بزرگهایشان و اربابهایشان از این گریه‏ ها مى‏ ترسند؛ دلیلش این است که رضاخان آمد همۀ این ها را برد از بین، و مأمور بود.دلیلش این است که رضاخان آخرش که رفت، انگلستان در رادیوى دهلى اعلام کرد که ما این را آوردیم، حالا هم بردیم! درست هم مى‏ گفتند. آورده بودند براى سرکوب کردن اسلام، و یکى از راه هایش همین بود که این مجالس را از دست شما بگیرند. جوانهاى ما خیال نکنند که دارند یک خدمتى مى ‏کنند مى ‏روند توى مجلس اگر صحبت عزا بشود، مى ‏گویند نه، این را نگو، غلط است این حرف، باید این را بگوید، باید این ظلم ها را بگوید، تا مردم بفهمند که چه گذشته آن وقت؛ و باید هر روز این کار بشود. این جنبۀ سیاسى دارد؛ جنبۀ اجتماعى دارد.

منبع: ( صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۲۶)

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

60 + = 63