۰۸:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۵ مسیح پویا :

مسیر دعایی؛ حفظ انقلاب

آنچه محمود دعایی به انجام رسانیده پیش از هر چیز رعایت اخلاق در هر دو امر ذکرشده می باشد. آنچه بسیاری از سیاسیون درباب شخصیت های بسیاری نکردند و آنها را به متاع دنیا و قدرت بر زمینیان فروختند. به نظر میرسد آنچه مدیرمسئول روزنامه ی اطلاعات انجام داد بیش از آنکه نشان دادن عکس یا انتشار خبری از رئیس دولت اصلاحات باشد، شکستن یک بی اخلاقی سیاسی بود.

مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)-مسیح پویا:

doae

به دنبال چاپ عکس و پخش خبری که منجر به درگرفتن مسائلی چند پیرامون محمود دعایی گردید اصحاب رسانه هریک از زاویه مدنظر خود مسئله را مورد بررسی یا نقد قرار دادند. آنچه به نظر نگارنده جالب توجه است مدت ارتباط دعایی و رفیق دیرینه اش و همچنین قدمت ارتباط این دو با امام خمینی (ره) و خدمت به ایشان و انقلاب است.شاید راز وفاداری بی شائبه و بسیار زیاد مدیرمسئول روزنامه اطلاعات به رئیس جمهور اسبق در همین دو نکته نهفته باشد که از دید اقتدارگرایان مطبوعاتی پنهان مانده است.
آنانکه حافظه ی تاریخی شان به خوبی کار می کند، به یاد دارند که اوج مبارزه ی امام و رهبری اپوزیسیون داخلی در برابر شاه هنگامی بود که ایشان در نوفل لوشاتو در خانه ی یکی از آشنایان ابراهیم یزدی سکونت داشتند. ارتباط با مردم در داخل ایران بیش از هر زمانی مورد نیاز بود چرا که بی وقفه منتظر نظرات و رهنمودهای رهبرشان بودند. درست همان ایام بود که عده ای مبارزه با رژیم پهلوی را جایز نمی دانستند و نه تنها به کمک امام نمی شتافتند بلکه سنگ پیش پای یاران وی نیز می انداختند. علی رغم کارشکنی های آنان که امروز خود را انقلابی می دانند و سعی در حذف صاحبان اصلی انقلاب دارند، هفت تن مسئولیت خطیر پخش و رساندن نامه ها و سخنان امام را در مساجد و سایر مکان های تجمعات مردمی به دوش گرفتند: شهید مطهری، شهید بهشتی، علی اکبر محتشمی پور، هادی غفاری، حسن روحانی، محمود دعایی و یار دیریناش. چهره دو تن اخیر در تمامی عکس های آن هنگام در کنار امام همواره خودنمایی میکند. زمانی که نه قدرتی بود و نه منصبی سهل تر برای دو یار دیرین این بود که مانند برخی از دیگر هم لباس های خویش مخالف هرگونه مبارزه ی انقلابی باشند و به گوشه ی خانقاه بی خبریشان بخزند؛ چه شاید اگر چنین میکردند و بعد از فوت امام خود را پادررکاب خمینی کبیر نشان میدادند امروز در نظر مخالفانشان انقلابیتر به چشم میآمدند.
قبل از زمان انجام آن تعهد انقلابی و از آن زمان تا امروز حدود نیم قرن همواره این دو با هم و در کنار هم بوده اند. به قول خود محمود دعایی در نامه اش به سعدالله زارعی” از دورانی که در قم با هم تمرینِ نوشتن مقاله می‌کردیم تا در زمانی که نوشته‌های او را که به توصیة مرحوم حاج احمدآقا در ایران تهیه می‌شد در صدای «روحانیت مبارز ایران» قرائت می‌کردم تا زمانی که روزهای آغازین حضورم در روزنامه اطلاعات به عنوان اولین یار، یادداشتهایی را برای روزنامه اطلاعات نوشت و اولین دستِ یاری‌دهنده بود که بازویم را در اردیبهشت ۵۹ گرفت. یادداشتهایی در دفاع از دکترین حکومتی امام: «نظریة ولایت فقیه». تا زمانی که اولین کابینه‌اش را به مجلس معرفی کرد و من با شناخت و منطق از کابینه‌اش دفاع کردم تا دورانی که رئیس جمهور بعدی دفتر او را پس گرفت و آرزو کردم در اتاقی که در مؤسسه اطلاعات به او اختصاص دادم حضور یابد و نجیبانه برای اینکه دردسری برایم فراهم نشود،‌ نپذیرفت و فقط یک شب افطار مهمان مؤسسه اطلاعات شد که تصادفاً آن شب هم مصادف با سالروز تولدش بود. به رسم برادری، وفا و صمیمیت دیرینه با تدارک مراسمی ساده بر روی کیکی شمع تولدش را فوت کرد. از آن به بعد عهد کردم این یار عزیز که در کارنامه‌اش تعابیری افتخارآمیز از دو رهبر عالیقدر این نظام داشته و در عمل جز ادب و مهر و پاکدستی و معرفت نشان نداده بود و در ۸ سال حضورش در رأس قوة اجرایی در صحنة جهانی آوازه و اعتبار انقلاب، اسلام و ایران را به اوج زیبایی و کمال رساند و اینک از او فاصله گرفته‌اند تنهایش نگذارم.”
بی شک برای هر انسان وارسته و آبرومندی اخلاق در تمامی امور زندگی حرف اول را می زند. برای نماینده ی ولی فقیه در روزنامه ی اطلاعات دفاع از “یار دیرین امام” هم از جهت اخلاق سیاسی و هم از نظر اخلاق فردی موجه و الزامی میرسد. اخلاق سیاسی در انقلابی مردمی برای مردم آن انقلاب حکم میکند که تا زمانی که آن انقلاب پابرجاست به ثمررسانندگاناش را مورد جفا قرار ندهند؛ البته مورد توجه قرارندادن این اخلاق سیاسی نتایج ناگواری هم چنانچه تاریخ به اثبات رسانده است خواهد داشت.احترام و وفا برای آنکه بخشی از عمر خویش را به پای انسان گذاشته و در بلندی ها و پستی های روزگار از بودن در کنارش ابایی نداشته، از واجبات رعایت اخلاق فردی است.آنچه محمود دعایی به انجام رسانیده پیش از هر چیز رعایت اخلاق در هر دو امر ذکرشده می باشد. آنچه بسیاری از سیاسیون درباب شخصیت های بسیاری نکردند و آنها را به متاع دنیا و قدرت بر زمینیان فروختند.
به نظر میرسد آنچه مدیرمسئول روزنامه ی اطلاعات انجام داد بیش از آنکه نشان دادن عکس یا انتشار خبری از رئیس دولت اصلاحات باشد، شکستن یک بی اخلاقی سیاسی بود. توهین ها، دست درازی ها و جفاهایی که به شخصیت های مهمی چون آیت الله هاشمی رفسنجانی، آیت الله سید حسن خمینی، حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری و بسیاری دیگر شد، فضایی را در کشور به وجود آورد که نه تنها تشنج سیاسی و زمینه ی اقدامات موهن عده ای فرصت طلب را سبب شد بلکه چنانچه متوقف نشوند موجبات مرده پنداشتن انقلاب را از طرف جهانیان به بار خواهد آورد، چرا که با چشمان خود می بینند آنان که ادعای پرچمداری انقلاب را می کنند میخواهند بازی را به سمتی ببرند که انقلاب فرزندان خود را بخورد.

::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 73 = 82