چند واقعیت پنهان در مورد کار و زندگی دستفروشان!
آنچه مسلم به نظر می رسد این است که برخورد با پدیده های اجتماعی اگر بدون توجه به ریشه های شکل گیری آن باشد به نظر نمی رسد اولا مسئله به شکلی درست مطرح شود و ثانیا امکان رسیدن به پاسخ های صحیح فراهم شود. با نگاه به آمار و ارقام این تحقیق و تحقیق های دیگری که با روش علمی و بدون پیش فرض های مغرضانه انجام می شود امکان تغییر نگاه به مسائلی اجتماعی و اقتصادی از جمله دستفروشی ممکن و ضروری می شود.
مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)-جامعه:
دستفروشی یکی از پدیده های نابسامان فضای شهرها و معابر در کشورهای توسعه نیافته است که با میزان اشتغال و فضای بازار رابطه مستقیمی دارد. ممکن است اولین نکته ای که بعد از دیدن بساط های دستفروشی در اماکن پرازدحام به ذهن خطور کند این باشد که آیا کالاهای عرضه شده در این بساط ها فاقد کیفیت لازم هستند؟ و یا اینکه نه اصلا کاری به کم و کیف کالاهای عرضه شده در بساط دستفروشان معابر و مترو و پیاده روها نیستید و می گویید چرا کسی بساط اینها را جمع نمی کند؟ و یا ممکن است از زاویه ای دیگر به مسئله نگاه کنید و بگویید چرا این کودک، پیرمرد و یا زن جوان در این هوای آلوده در هوای سرد و گرم نامساعد از صبح تا شب در کنار خیابان بساط پهن کرده است؟ مگر راه بهتری برای کسب درآمد ندارد!
بیشتر گزارش ها و یادداشت های نوشته شده در مورد دستفروشان و نیز تصور عمومی بیشتر ناظر به نکته های اول و دوم مطرح شده بوده اند. اینکه درآمد ها میلیونی دستفروشان ناشی از طمع و زیاده خواهی اینها بوده است و شهرداری باید با گاردها و نیروهای آهنین خود نسبت به جمع آوری آنان و پاکسازی فضای شهر برای زیباتر شدن پیاده روها و ایجاد آرامش در مترو اقدام کند. شاید دقیق تر شدن بر جزییات آماری مربوط به دستفروشان تصورهای ناصحیح و غیرمنطبق بر واقعیت ها را در ذهنمان اصلاح و تعدیل کند.
بر اساس تحقیقی که به سفارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انجام گرفته است، گردانندگان سایت یک شهر به مدت ۶ ماه در تمامی مناطق ۲۲گانه شهر تهران و از طریق تکمیل ۳۸۶ پرسشنامه از دستفروشان و به همین تعداد پرسشنامه از مغازهداران به آمار و اطلاعات توصیفی دست یافته اند که دقیق شدن در آن می تواند برای دست اندرکاران، مسئولان و فعالان اجتماعی در تحلیل و قضاوت در مورد شغل دستفروشی و دستفروشان راهگشا باشد.
آمارهای بدست آمده در این تحقیق ناظر بر ویژگیهای فردی، خانوادگی، شغلی، اقتصادی و فرهنگی دستفروشان بیش از هر چیز بر ردّ ادعاهای کاذبی که در مورد دستفروشان و به طور افواهی مطرح میشود حکایت داشت.
۷۶ درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند
بر خلاف آنچه گفته میشود که دستفروشان بساط گستر افرادی منزوی و غیراجتماعی هستند و از این رو مسئولیتناپذیر نسبت به جامعه، نتایج این تحقیق نشان میدهد که ۷۶ درصد دستفروشان سرپرست خانوار هستند و ۶۴ درصد آنها متأهل. متوسط تعداد فرزندان دستفروشانی که متأهل هستند بالغ بر ۲.۳ نفر است که با میانگین این رقم در میان شهرنشینان کشور برابری میکند.
۹۰ درصد دستفروشان هیچ شغل دیگری ندارند/ ۳۱ درصد دستفروشان یارانه نمیگیرند
بسیار شنیده میشود که دستفروشان دارای مشاغل دیگری هستند و درآمد آنها از دستفروشی حاصل زیادهخواهی آنان است. تحقیق نامبرده نشان میدهد حدود ۹۰ درصد دستفروشان هیچ شغل دیگری ندارند و تقریباً تمامی آنها یعنی ۹۸ درصدشان غیر از درآمد حاصل از دستفروشی هیچ درآمد دیگری ندارند و حدود ۳۱ درصدشان حتی یارانه هم نمیگیرند.
آنچه آنان را شاید از سایر شاغلان جدا میکند سرمایۀ فرهنگیِ حاصل از تحصیلات و سرمایه مالیشان است. ۸۸.۶ درصد دستفروشان بساط گستر دارای مدرک دیپلم یا کمتر از دیپلم هستند.
دستفروشان در روز چقدر در می آورند؟
همین رقم در مورد همسران آنها نیز صدق میکند. میانگین سرمایۀ لازم برای ورود به این حوزۀ شغلی فقط بالغ بر ۲.۴ میلیون تومان است. بسیاری از آنها ساعتهای متوالی در روز را برای درآمد متوسط ۴۵ هزار تومان روزانه کار میکنند و به این اعتبار علیرغم تلاش طاقتفرسای روزانه همچنان زیر خط فقر به سر میبرند.
رسمیت نیافتن شغلشان باعث میشود ۴۱ درصد آنها از پوشش هیچ بیمهای برخوردار نباشند، حتی بیمه سلامت و فقط ۲۵ درصد آنها از پوشش بیمه تأمین اجتماعی برخوردار هستند.
۴۳ درصد دستفروشان به خاطر تعدیل نیرو و ورشکستگی دستفروش شده اند
۳۳.۵ درصد دستفروشان اعلام میکنند که این شغل اولین شغل آنهاست و ۴۳.۱ درصد به علت اجبار، تعدیل نیرو یا ورشکستگی به این شغل روی آوردهاند. ۳۶ درصد آنها پیش از روی آوردن به شغل دستفروشی کارگر ماهر بودند و ۲۱ درصد آنها کارگر ساده یا کارگر کارخانه.
بهعبارتدیگر ۵۸ درصد آنها پیش از این که شغل دستفروشی را برای امرار معاش انتخاب کنند، در حوزۀ تولید مشغول به کار بودند و رکود اقتصادی یا ناتوانی جسمی آنها را به سمت انتخاب این شغل کشانده است.
۶۷ درصد دستفروشان دست کم یک بار با توقف اجناسشان توسط شهرداری مواجه شده اند
اگر دستفروشان میتوانند علیرغم فشارهای شدیدی که به آنان از طرف شهرداری وارد میشود (۶۷ درصد دستفروشان دست کم ۱ بار شاهد توقیف اجناسشان بودهاند) به حیات خود ادامه دهند به این دلیل است که اولاً وضعیت اقتصاد کشور به آنها امکان یافتن شغل دیگری را نمیدهد (۷۸ درصد دستفروشان به دلیل پیدا نکردن شغل دیگری به این شغل روی آوردهاند).
دوم اینکه ۳۷.۵ درصدشان یا به دلیل مشکلات جسمی و یا به دلیل منعطف بودن ساعات کار این شغل به آن روی آوردهاند و درنتیجه در صورت از دست دادنِ شغل دستفروشی، پیدا کردن شغلی دیگر برایشان به مراتب سختتر از دیگر بیکاران خواهد بود و سوم آنکه دستفروشان به نیاز مسلمی پاسخ میگویند که همانا نیاز شهروندان کم درآمد است برای دسترسی به کالاهای ارزان قیمت. ۶۷.۵ درصد خریداران دستفروشان را جوانان و نوجوانان یعنی قشری از جامعه تشکیل میدهد که امکانات مالی محدودی دارد.
آیا اهمه اجناس دستفروشان بنجل و بی کیفیت است؟
بسیار گفته و تبلیغ میشود که دستفروشان اجناس دستِ دوم، خراب یا بیکیفیت را تحویل خریدارانشان میدهند. اما یافتههای تحقیق نشان میدهد که حدود ۷۲ درصد دستفروشان اجناس خود را از عمدهفروشیها و بازار ، ۱۱.۵ درصد از تولیدیها و ۴.۷ درصد از مغازهداران تهیه میکنند.
۵.۲ درصد نیز تولید شخصی خود را میفروشند. ۶۷ درصد از آنها بیش از ۳ سال است که به این شغل مشغولاند و ۸۲ درصد آنها محل ثابتی برای فروش دارند که نشان میدهد خریداران آنها میتوانند به راحتی آنها را پیدا کنند و درصورت ناراضی بودن از جنس خریداری شده، آن را مسترد گردانند.
گفته میشود که دستفروشان تهرانی ساکن این شهر نیستند و از شهرهای مجاور یا حتی استان البرز برای دستفروشی به تهران میآیند. تحقیقات نشان میدهد که حداکثر ۱۴٪ از دستفروشان شاغل در تهران از محلهایی همچون اسلامشهر یا سکونتگاههای اطراف تهران برای کار به تهران میآیند و ۸۶ درصدشان ساکن در شهر تهران هستند. رقمی که حتی بیشتر از شاغلان به سایر مشاغل است.
آنچه مسلم به نظر می رسد این است که برخورد با پدیده های اجتماعی اگر بدون توجه به ریشه های شکل گیری آن باشد به نظر نمی رسد اولا مسئله به شکلی درست مطرح شود و ثانیا امکان رسیدن به پاسخ های صحیح فراهم شود. با نگاه به آمار و ارقام این تحقیق و تحقیق های دیگری که با روش علمی و بدون پیش فرض های مغرضانه انجام می شود امکان تغییر نگاه به مسائلی اجتماعی و اقتصادی از جمله دستفروشی ممکن و ضروری می شود. اگر با گسترش دستفروشی در کشور بخصوص در کلانشهرها مواجه ایم اولا سعی کنیم دلایل روی آوردن مردم به چنین مشاغلی را بررسی کرده و سعی در رفع آن باشیم و ثانیا سعی کنیم به جای اینکه هر پدیده ای را به عنوان تهدید قلمداد کنیم از ظرفیت ها و فرصت های احتمالی در جهت مثبت بهره برداری کنیم.
برخی کارشناسان معتقدند: باید در دستفروشی گسترش شبکۀ پخش تولیدات داخلی و همچنین دسترسی تولیدکنندگان خُرد را به بازارها دید.
برای کم کردن آسیب های اجتماعی ناشی از دستفروشی مدیریت صحیح آن، شاید امکان تبدیل دستفروشان به نیروهای تولید و توزیع در شبکه اقتصادی کشور را فراهم کند. با نگاه به آمار استخراج شده در پژوهش های اجتماعی از جمله پژوهش اخیر به راحتی می توان به این تحلیل رسید که برخورد قهری و جلوگیری از فعالیت دستفروشان بدون جایگزین کردن شغلی بهتر یا منبع درآمد و چتر حمایتی مناسب صرفا چرخ های معیشت هزاران خانوار را از حرکت انداخته ایم و امکان انتخاب های جایگزین به مراتب آسیب زا تر را به اقشار بیکار شده تحمیل کرده ایم.
منبع:جماران
::::