لیاقت رأی و صلاحیت کاندیدا
یکی از اعضای شورای نگهبان توضیح بدهد که با چه معیاری مثلا آقای غرضی، روحانی یا جلیلی و حداد تایید و امثال آقای پزشکیان را ردصلاحیت کردهاند؟ همچنین است وضعیت تعدادی دیگر از ردصلاحیت شدگان. درک ما اینقدر هست که توضیح شما را متوجه شویم؛ لااقل بفرمایید شاید فهمیدیم اما مگر میشود محکمهای عادل حکمی بدهد که قابل اعتراض نباشد؟ یا مگر میشود ادعا کرد که این همه اعتراض حامیان را شنید و به روی خود نیاورد؟
یکی از اعضای شورای نگهبان توضیح بدهد که با چه معیاری مثلا آقای غرضی، روحانی یا جلیلی و حداد تایید و امثال آقای پزشکیان را ردصلاحیت کردهاند؟ همچنین است وضعیت تعدادی دیگر از ردصلاحیت شدگان. درک ما اینقدر هست که توضیح شما را متوجه شویم؛ لااقل بفرمایید شاید فهمیدیم اما مگر میشود محکمهای عادل حکمی بدهد که قابل اعتراض نباشد؟ یا مگر میشود ادعا کرد که این همه اعتراض حامیان را شنید و به روی خود نیاورد؟
بدون توجیه منطقی علت ردصلاحیت یا آنچه «عدم احراز صلاحیت» خوانده میشود، چه دلیلی وجود دارد که همچو منی بعد از ردصلاحیت کاندیدای خود و حتی ردصلاحیت کاندیدای جایگزین (آیت الله هاشمی رفسنجانی)، به دستچین شدگان هشت گانه رای بدهد؟ مگر چهارپاست که هر چه جلویش گذاشتند بخورد؟ انسانیم ایرانی، بر مبنای قانون اساسی میبایست کاندیدای دارای صلاحیت ما تایید میشد، حالا که نشد تکلیف من مشخص است؛ مگر رای صادره برای ردشدگان برگردد، وگرنه این مسخره است که برادران کیهانی قسم میخورند فلان کاندیدا حتما نمایندهی اصلاح طلبان است، باور کنید! و انتظار هم دارند که باور کنیم.
آخر ۳۵ سال از انقلاب گذشته، آیا حق داریم انتظار داشته باشیم که یک بازنگری در این سیستم نظارت بشود؟ دو آتشهها هم نمی توانند از این سوالات فرار کنند و توجیه کنند، ما هم جوابی برای آن نداریم وگرنه چرا باید برای پرسیدن چنین پرسشهایی هزینه بدهیم، میگوییم باید این اشکالات برطرف شود وگرنه این مردمی که تحصیل میکنند و آنها را فهمیدهترین مردم جهان میخوانیم و میگوییم سطح علم در کشور ال شده و بل شده، اینها سطح فهم و شعارشان اینقدر میرسد که این پرسشها در ذهنشان ایجاد شود؛ لذا راهی غیر از اصلاح این روشها نیست.
حتی آقای محمدرضا باهنر اصولگرای دو آتشه هم نتوانسته بررسی صلاحیتهای غلط این دوره را هضم کند و به ردصلاحیت سعیدیکیا و تایید صلاحیت اشاره کرده که واقعا اشارهی درستی هم هست. سعیدیکیا با حدود ۱۶ سال وزارت صلاحیت ندارد؟ این پرسش چه جوابی دارد؟
از اینها گذشته؛ وای بر این کاندیداهای هشت گانهها که نمیدانم به چه دلیل از حق و حقوق کاندیداهای ردصلاحیت شده و حامیان آنها دفاع نمیکنند؛ شما خود را کاندیدای ریاست جمهور مردم کردهاید، مگر میشود ردصلاحیتی این چنینی صورت بگیرد و خاموش باشید؟ آیا غیر از این است که با ردصلاحیت آنها، صحنهی رقابت را خلوتتر میبینید و خوشحالید از اینکه دوپینگ شدهاید؟ لااقل اگر رای حامیان کاندیداهای ردصلاحیت شده ها میخواهید، اعتراض کنید که بر چه مبنایی رقبای شما را رد کردهاند؟ نامزدهای فعلی که ماشاالله همگی ادعای حق طلبی و انقلابی بودن دارند ولی امروز در دوران «تبلیغات» دست و دلشان در حق طلبی میلرزد چگونه میخواهند در دوران «صدارت» احتمالی، حق را به حق دار برسانند؟
از اندک دوستان میانهروی اصولگرا گلایهمندم که چرا در این مقطع به رای شورای نگهبان اعتراض نکردند؟ انصاف این است که شما میانهای را بگیرید و به ایشان بگویید که دنیا دچار تغییر شده، همین جامعهی ایران از نظر سطح تحصیلی رشد کرده، نرخ سواد بالا رفته و به همان نسبت هم مردم به حق و حقوق خود واقف هستند و از طرفی ۳۵ سال از انقلاب گذشته؛ حتی در ابتدای انقلاب در انتخابات مردم میتوانستند از میان کاندیداهای رنگووارنگ انتخاب کنند، چه برسد به حالا، نه اینکه دیگر پزشکیانها هم از فیلتر رد نشوند. کاری کنیم که همچو منی بتواند از حق رایش استفاده کند، نه اینکه مجبور به انداختن رای باطله شود.
پی نوشت: اشک تمساح مقامات آمریکایی و اروپایی برای ردصلاحیتها، فقط برای تحریک به تحریم است و بس، وگرنه به عنوان مثال مگر اینها همانهایی نیستند که برای هاشمی رفسنجانی پروندههای آنچنانی علیه جمهوری اسلامی باز کرده بودند؟ ساده لوحی است که باور شود آنها از ردصلاحیت کسی مثل هاشمی خوشحال نشدهاند و ناراحتند، اما اینقدر سیاست دارند که واکنشی نشان دهند که زودباورها باور کنند.