از خرداد ۷۶ تا کوی دانشگاه ۷۸ به روایت حشمت الله طبرزدی
براساس اطلاعیه رسمی وزارت اطلاعات، دفتر اتحادیه دانشجویان و فارغ التحصیلان، به عنوان محلی برای هدایت جریان آشوبها و ارتباط با بیگانگان معرفی شده و از سویی برخی شنیدهها از تصمیمات رادیکال و برنامههای بسیار تند و غیرمنطقی طبرزدی در جریان تظاهرات روزهای پس از حادثه کوی دانشگاه تهران حکایت میکرد.
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) - مرتضی مهدوی راد
آخرین سالهای دولت هاشمی رفسنجانی، سالهای ریزش دوستان او بود. از یک طرف در انتخابات مجلس پنجم، شکاف عمیقی میان او و جناح راست افتاده و در نتیجه او لیست جداگانه ای با عنوان «کارگزاران سازندگی» را به انتخابات فرستاد که با شکست روبرو شدند. از طرف دیگر حلقه های ارتباط دانشجویی او نیز گسسته می شد. حشمت الله طبرزدی و نزدیک ترین دوستانش که با حمایت دولت هاشمی تشکیلات راست گرای «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان و دانش آموختگان» (بعدها موسوم به «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی») را در مخالفت با «دفتر تحکیم وحدت» (که در آن زمان به عنوان تنها و اولین تشکل دانشجویی مسلمان، مواضع همسو با جناح خط امام(موسوم به چپ) داشت و از دولت هاشمی انتقاد می کرد) راه انداخته و در جهت تضعیف دفتر تحکیم و جذب انجمن های آن می کوشیدند، پس از آنکه انتظار طبرزدی برای وزیر شدن در کابینه دوم هاشمی برآورده نشد، رفته رفته به منتقدان او بدل شدند. در این زمان آنها نشریه «پیام دانشجوی بسیجی» را منتشر می کردند که به جهت افشاگری از مفاسد اقتصادی دولت هاشمی مورد شکایت مسئولان بسیج واقع شده و به «پیام دانشجو» تغییر نام داد. هرچه مفاسد اقتصادی بیشتر می شد، پیام دانشجو هم روز به روز صریح تر و رادیکال تر شد تا آنکه توقیفش کردند.
بعد از تعطیلی هفته نامه پیام دانشجو، و انتشار چند نشریه کوتاه مدت دیگر با همان محتوا و فرم؛ طبرزدی و برخی دوستانش کم کم از رهبری و نطام هم عبور کردند و به اولین گروه اپوزیسیون دانشجویی نظام پس از انقلاب فرهنگی بدل شدند. در این زمان، نشریات دیگری را با محتوای نزدیک به جریانات ملی- مذهبی منتشر کرده، به سرعت از جمهوری اسلامی اعلام برائت کرده و آخرین مقصد سیاسی خود را نمایاندند. این گروه آنقدر به برگزاری میتینگ های سیاسی ضد نظام ادامه دادند تا اینکه در ماجرای کوی دانشگاه ۷۸ به شهرت دلخواهشان رسیدند.
از آن پس؛ حشمت الله طبرزدی که در نیمه دهه هفتاد، آرزوی لیدری در اپوزیسیون خارج از نظام را داشت و اصلاح طلبان را «اصلاح طلبان حکومتی» می دانست، تلاش داشته در داخل و خارج از زندان، خود را داخل جریان اپوزیسیون قرار داده و جایگاهی برای خود دست و پا کند. از جمله اینکه در کوران حوادث انتخابات ۸۸ او که به تازگی از زندان آزاد شده بود، مصاحبه مفصلی با ویژه نامه انتخاباتی روزنامه «اعتماد ملی» انجام داد تا خودش را مطرح کند. پس از آن ماجرا و در حوادث پس از انتخابات هم خود را وارد حوادث انتخاباتی کرد و از جمله در تظاهرات اندک روز ۱۳ آبان هم حاضر شده و چند عکس یادگاری با نمادهای سبز کرفت تا در کارنامه سیاسی اش ثبت شود!
آخرین حلقه تعامل جریان سبز و جریان طبرزدی، در واقع جبران خدمات طبرزدی به ضد انقلاب، با انتخاب وی به عنوان «شهروند نمونه سبز» بود. به گزارش سایت جــرس، موسسۀ مجازیِ «شهروندیار»، که تحت عنوان «توسعه روحیه شهروندی» و همچنین “قدردانی از شهروندانی که در ایران با وجود فضای سرکوب و ارعاب در جهت گسترش دموکراسی و تقویت جامعه مدنی فعالیت می کنند”(!)، هر ماه یک نفر را به عنوان «شهروند نمونه» معرفی می نماید، در ۱۴ مرداد ۹۰ و برای دومین ماه، حشمت الله طبرزدی، را به عنوان «شهروند نمونه»، انتخاب و معرفی کرد. حشمت الله طبرزدی، هم اکنون دوره جدید مجازات حبس خود را به مدت نه سال در زندان گوهردشت می گذراند که به دلیل بیانیه های وی بخصوص پس از وقایع تاسوعا و عاشورای ۸۸ است.
طبرزدی که پیشقراول نافرمانی مدنی از طریق برگزاری میتینگ های سیاسی ضد نظام است و در این مورد حتی زودتر از رادیکال ترین اصلاح طلبان هم وارد عمل شده، جزو متهمان اصلی کوی دانشگاه به شمار می آید که با برگزاری میتینگ های سیاسی متعدد قبل و بعد از آن ماجرا، در آتش فتنه می دمید. گزارش زیر، وقایع نگاری از این میتینگ های سیاسی از خرداد ۷۶ تا تیرماه ۷۸ است:
میتینگ خرداد ۷۶
پس از پیروزی خاتمی در انتخابات خرداد سال ۷۶، میتینگی به دعوت «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی» در مقابل سر در دانشگاه برگزار شد که در آن، حشمتالله طبرزدی، جواد امامی و پرویز سفری به سخنرانی پرداختند و به وجود قدرت فراقانونی و غیرپاسخگو و حضور یک دولت موازی و دولت در سایه اعتراض کردند. این مراسم به آرامی خاتمه پیدا نکرد، بلکه مورد هجوم گروه انصار حزبالله قرار گرفت. همین مسئله، زمینهساز تشکیل پرونده دیگری علیه طبرزدی شد. کمی بعد، زمانی که یکی از اعضای اتحادیه به نام «مهدی خاکیفیروز» در مقابل سردر دانشگاه اقدام به توزیع نشریه میکرد، توسط ضابطان قضایی دستگیر شد. وی بعدها در جریان بازجویی علیه گروه طبرزدی، اعترافاتی کرد؛ گرچه بعد از آزادی اعلام کرد که این اعثرافات در شرایط سخت از او گرفته شده است.
۲۶ مهر ماه ۷۶
در ۲۶ مهر ماه ۱۳۷۶، «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی»، میتینگی مقابل درب اصلی دانشگاه تهران برگزار کرد که در آن، دکتر امامی، سفری، فتح اله مرادی و طبرزدی صحبت کردند. در آنجا طبرزدی برای اولین بار به صورت علنی پیشنهاد داد تا رهبری دوره ای شود، به انتخاب مستقیم مردم باشد و پاسخگو باشد.
عبداله نوری وزیر کشور وقت، از سوی مجلس پنجم به دلیل صدور مجوز برای برگزاری این میتینگ مورد سوال قرار گرفت.
۴ خرداد۷۷
سال۱۳۷۷ بخش رادیکال اتحادیه به رهبری طبرزدی و همراه با چند تشکل دانشجویی(با اعضای انگشت شمار) متحد شده و «جبهه متحد دانشجویی» را به وجود آورد. این جبهه از دانشجویان عموما سکولاری تشکیل شد که هر کدام عنوان یک تشکل را یدک می کشیدند. حتی از دفتر تحکیم نیز دعوت شد اما آنها امتناع کردند. برگزاری میتینگ ۴ خرداد ۱۳۷۷ تحت عنوان «خبرگان رهبری و شورا» در پارک لاله، از برنامه های جبهه ی متحد دانشجویی بود. اعضای شورای مرکزی جبهه مذکور در تشریح ماجرای میتینگ اینگونه می نویسند: «در آن سال این تشکیلات تقاضای مجوز برگزاری تجمع در برابر دانشگاه تهران نمود. ابتدا وزارت کشور با مکان آن مخالفت کرد و خواستار آن شد تا این تجمع در پارک لاله برگزار گردد. سپس با تعداد ۴نفر سخنران مخالفت کرد که تعداد به دو نفر کاهش یافت. سپس با زمان آن مخالفت شد و بجای ۲۹ اردیبهشت خواستار آن شد که به بعد از ۲ خرداد موکول شود. این تشکیلات به منظور گرفتن هر نوع بهانه در هر سه مورد با شروط وزارت کشور موافقت نمود.»
در هر حال تجمع با دخالت انصار حزبالله، به صحنه درگیری میان گروه طبرزدی و معترضان منجر شد. وقوع این حوادت به صورت پیدرپی باعث ایجاد فضای پر از سوءتفاهم نسبت به عملکرد گروه طبرزدی و شخص وی در بین گروههای اصلاحطلب شد. تلقی اصلاحطلبان بر این بود که وی، قصد تحمیل کردن خود به جریان اصلاحطلبی را دارد و بنابراین اگر چه بر هم زدن تجمعات توسط گروه فشار و عدم پیگیری موضوع از سوی قوه قضائیه، مورد انتقاد اصلاحطلبان بود، اما در عین حال سعی میکردند این نوع اعتراضات، به تأیید گروه طبرزدی منجر نشود.
عبدالله نوری وزیر وقت کشور که برای این میتینگ مجوز صادر کرده بود، به همین دلیل توسط مجلس پنجم استیضاح شد که نتوانست رای اعتماد مجدد کسب نماید.
در ۲۹ مهر سال ۱۳۷۷، بار دیگر جبهه متحد دانشجویی میتینگی برگزار کرد و درخواست نمود تا خبرگان رهبری از انحصار روحانیت خارج شده و شورا ها مطابق قانون اساسی برگزار شود. در این دوران دفتر تحکیم به عنوان تشکلی که حامی دولت و شخص خاتمی بود نیز فعالیت های خود را تشدید کرد و با برگزاری میتینگی در ۱۱ اسفند ۱۳۷۷ عملاً شیوه ی مبارزاتی متفاوت از برنامه های اصلاح طلبان حکومتی که عمدتا بر رقابت های درون حکومتی استوار بود را انتخاب کرد.
در فروردین ماه ۱۳۷۸، سران اتحادیه که معتقد بودند ساختار موجود از طریق روش اصلاحات درون حکومتی، اصلاح پذیر نیست و نهاد های غیر انتخابی، فراقانون و غیر پاسخگو در مقابل هر نوع پیشنهاد اصلاحی که از طریق پارلمان یا نهاد های درون حکومت پیشنهاد و تعقیب شود مقاومت کرده و عملا در مقابل نهاد های انتخابی قرار گرفته اند… با صدور اعلامیه ای تحت عنوان «ساختار سیاسی آینده ایران» و آنچه که نقد عملکرد رژیم و نهاد های غیر انتخابی، می خواندند، خواستار «جمهوری دموکراتیک و آزاد» شدند.
طبرزدی و گروه وی پس از این، با تشکیل گروهی تحت عنوان «جبهه دموکراتیک ایران» (IDF) کم و بیش به فعالیتهای خود ادامه میدادند.
۱۸ تیر ۷۸
وافعه کوی دانشگاه که هنوز برخی ابعاد آن همچنان ناروشن است، مهمترین رخداد از این جنس اعتراضات بود که به آشوب خیابانی انجامید. براساس اطلاعیه رسمی وزارت اطلاعات، دفتر اتحادیه دانشجویان و فارغ التحصیلان، به عنوان محلی برای هدایت جریان آشوبها و ارتباط با بیگانگان معرفی شده و از سویی برخی شنیدهها از تصمیمات رادیکال و برنامههای بسیار تند و غیرمنطقی طبرزدی در جریان تظاهرات روزهای پس از حادثه کوی دانشگاه تهران حکایت میکرد.
خود او در این باره چنین توضیح می دهد: «در بیانیه وزارت اطلاعات نام من، منوچهر محمدی، حسن زارع زاده و چند نفر دیگر ذکر شده بود. در واقع وزارت اطلاعات [دولت اصلاحات] سعی کرد همه حوادث ۱۸ تیر را بر گردن ما و اتحادیه بیاندازد و تقریبا دستگیرشدگان و متهمان اصلی هم ما بودیم. زیرا پیش از این ماجرا ما چندین متیینگ در روزهای ۴ خرداد و ۲۶ مهر و ۱۱ اسفند برگزار کردیم و ارزیابی ما هم این بود که دانشجویان یک امنیت نسبی احساس می کنند و به همین خاطر در این میتینگ ها شرکت خواهند کرد.»
او مدعی است که قربانی تبانی اصلاح طلبان در ماجرای کوی دانشگاه شده است: «ما از چند طرف متهم شدیم. ابتدا از سوی اصلاح طلبان که تریبون روزنامه «صبح امروز» را در اختیار داشتند. آنها در شرایطی که ما در زندان بودیم ما را به عنوان «پسر عموهای گارد آهنین» معرفی کردند و مطالبی را در روزنامههایشان نوشتند که از همان مطالب در بازجوییها علیه ما استفاده شد. بلوا اصلا کار ما نبود بلکه برای بدنام کردن مطرح شد. عربده کشی اراذل و اوباش در خیابانهای شهر، آتش زدن و شکستن شیشههای مردم در هیچ یک از برنامههای ما نبود. شاید تندروی به این معنا که مثلا قرار بود یک تظاهرات در خیابان امیرآباد به سمت کوی دانشگاه انجام شود ولی تغییر مسیر داده شد و به سمت وزارت کشور رفتند، رخ داد، اما نام این گونه تندرویها بلوا نیست. ازسوی دیگر در آن زمان بخش بزرگی از مردم اصلا با دفتر تحکیم یا جبهه متحد، کار نداشتند بلکه میخواستند اعتراض کنند و حرف خود را بزنند. یعنی یک جنبش خودجوش شکل گرفته بود. دقت کنید ما یک تشکیلات شناخته شده، بوده و هستیم و در مبارزات خود هیچگاه خشونت یا بلوا را تایید و تجویز نمی کنیم. من می پذیرم که ممکن است دوستان ما در چارچوب آقای تاج زاده و وزارت کشور حرکت نکردند و حاشیههای امن به هم ریخت. قصد توجیه هم ندارم اما همه میدانند که این طبیعت یک جنبش خودجوش است. در یک جنبش خودجوش این مسائل به وجود میآید. ما خود را محکوم نمیکنیم و انگشت اتهام ما به سمت کسانی است که برای کسب مجوز سرکوب، این بلواها را به راه انداختند و شاید هم میخواستند تسویه حساب کنند.»
میتینگ ۴ خرداد ۷۹
سال ۱۳۷۹، جبهه متحد دانشجویی، میتینگ ۴ خرداد دیگری را برگزار کرد. پس از این میتینگ، عملا نبود بدنه دانشجویی بر سرکردگان آن معلوم شد و لذا تشکل جدید دیگری با عنوان «جبهه دموکراتیک ایران» در شهریور ۷۹ اعلام موجودیت کرد که سران آن امیدوار بودند علاوه بر دانشجویان، فرهنگیان، کارگران، اقوام و زنان را نیز در بر گیرد.
طبرزدی خود در این باره می گوید: «ما در منشور ده گانه این جبهه، مواضع خود را به صورت شفاف بیان کردیم و اعلامیه جهانی حقوق بشر، سکولاریزم، حقوق قانونی اقوام ایرانی و رسیدن به ساختاری دموکراتیک از راه مبارزات مسالمت آمیز را بیان نمودیم. در همین سال یعنی در پاییز سال ۱۳۷۹ برای اولین بار مواضع «جنبش نیروی سوم» با صراحت اعلام شد. همان گونه که در منشور ده گانه «جبهه دموکراتیک ایران» ذکر شده بود، ما اصلاحات درون حکومت را مردود شمرده، شرکت در انتخابات رژیم را به نفع تداوم استبداد تلقی نمودیم و خواهان گسترش مبارزات اعتراضی از طریق برگزاری تظاهرات، میتینگ، اعتصابات، تحصن، تحریم و نا فرمانی های مدنی شدیم. در واقع در فرایند مبارزات دموکراتیک، سال۷۹ گام روشن و رو به جلو برای ارایه یک الگوی درست مبارزاتی برای همه دموکراسی خواهان بود.»
در ششم مرداد ۱۳۷۹، برای چند تن از اعضای منتسب به اتحادیهی اسلامی دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی (موسوم به گروه طبرزدی)، که چندی پیش از آن از سوی مراجع قضایی دستگیر شده بودند، قرار وثیقه صادر شد. این افراد؛ حمید علیزاده، محمد شوشتری و کورش صحتی، سعید کاشیلو و حسن زارعزاده بودند که برای آنان از یکصد تا هفتصد میلیون ریال وثیقه صادر شد. و اما در مورد طبرزدی به عنوان متهم اصلی که البته سوابق اقدامات مشابهی پیش از آن را هم در کارنامه داشت، در تاریخ ۱۷/۶/۱۳۸۳، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران، حکمی به قرار ذیل صادر کرد:
«رأی دادگاه در خصوص اتهام آقای حشمتالله طبرزدی، فرزند فضلالله، دائر به اقدام علیه امنیت کشور با تشکیل و تأسیس گروه «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان و دانشآموختگان» و گروههای غیرقانونی منشعب از آن و نیز تشکیل و تأسیس گروههای غیر قانونی موسوم به جبهه دمکراتیک ایران که یک گروه کاملاً سکولار میباشد و انجام اقدامات فراوان علیه امنیت کشور با اعلام تجمعات غیرقانونی و درگیری با مأموران و مردم و همچنین:
۱ـ ایراد خسارات فراوان مادی و معنوی به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
۲ـ توهین به مقام معظم رهبری در دفعات متعدد و از طریق مطالب کذب علیه معظم له
۳ـ تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به کرات و به نفع گروههای مخالف نظام با ایراد سخنرانی علیه نظام و مسئولان و مصاحبه با رادیوها و رسانههای بیگانه و ضد انقلاب از سال ۱۳۷۶ تا کنون حتی از درون زندان
۴ـ تشویش اذهان عمومی با بیان مطالب کذب و غیرواقعی [است.]»
براساس حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، حشمت الله طبرزدی به اتهام تشکیل جبهه دمکراتیک ایران به ۱۰ سال حبس، به اتهام توهین به رهبری به ۲ سال حبس، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس، به اتهام تشویش اذهان عمومی به ۱ سال حبس و همچنین به ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و تبعید به زندان برازجان در جنوب کشور محکوم شده بود.
در زیر این حکم به دستخط طبرزدی نوشته شده بود: «این حکم ظالمانه و فلهای به من ابلاغ نشد. اما در نظر دارم دفاعیه خود را در معرض داوری افکار عمومی قرار بدهم. امید است در روزهای آینده، این دفاعیات آماده شود.»
وی بعدها با انتشار نامهای تحت عنوان «محکومیت چهارده ساله سند برائت من از جمهوری اسلامی» به دفاع از اقدامات خود پرداخت و حکم دادگاه را ناعادلانه خواند.
دادگاه تجدید نظر، اتهام تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی را ادغام و مجازات تبعید به زندان برازجان را لغو کرد. از سوی دیگر حکم ۱۰ سال حبس تعزیری وی به اتهام تشکیل گروه غیر قانونی در شعبه هفتم دیوان عالی کشور به ۵ سال تقلیل یافت. حشمت الله طبرزدی پس از مدتی به شرط سکوت و عدم فعالیت سیاسی به مرخصی فرستاده شد؛ بعد از آن دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات بارها از وی خواست از نوشتن مقاله، انجام مصاحبه و تشکیل جلسه و دیگر فعالیت های خود امتناع ورزد. طبرزدی پس از این ماجرا بارها در میزگردها و مصاحبه های تلفنی با رسانه های بیگانه شرکت کرده است.
:::