۱۲:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲ کاندیداهای انتخابات درباره لیبرالیسم اقتصادی پاسخ دهند:

مأمور مخصوص الحاق به سازمان تجارت جهانی + توهین به انقلاب!

اسفندیار امیدبخش که از دوران دولت پنجم تاکنون مدیر کل دفتر تام الاختیار الحاق ایران به WTO است، در کتابش با توهین به مبانی و اندیشمندان انقلاب اسلامی بیان می کند که «تقریبا تمامی اندیشمندان مطرح در انقلاب نظیر دکتر شریعتی، آیت ا… مطهری، آیت ا… طالقانی و دکتر بهشتی حداقل از نقطه نظر مواضع فکری در مقابل اقتصاد بین الملل، دارای تفکرات اقتصادی چپ و رادیکالی بودند.» وی گستاخی را بدان جا می رساند که مبانی فکری اقتصاد خارجی انقلاب اسلامی را ریشه در تئوری های عقب ماندگی می داند.

wto-protest«مبارزه» (رسانه تحلبلی خبری دانشجویان خط امام):

مهدی خواجه زاده دزفولی

چند سالی است که در فضای عمومی کشور، صحبت از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی یا همان WTO زیاد به گوش می رسد. این صحبت ها عموما مبتنی بر این ایده هستند که با پیوستن ایران به این سازمان، معجزه ای به وقوع می پیوندد که منجر به محو تمام مشکلات اقتصادی کشور می شود. الحاق ایران به سازمان مذکور از آن دست موضوعاتی است که همواره سایه آن بر دوش دولت ها سنگینی می کرده است. این سازمان در ژانویه ۱۹۹۵ پس از انحلال سازمان GATT تشکیل شد و در بدو امر یعنی در سال ۱۹۹۶ تلاش دولت وقت (موسوم به سازندگی) با این تضمین به مقام معظم رهبری که شروع مذاکرات الحاق به معنی الحاق نیست، شروع شد. این روال در دولت های هفتم و هشتم نیز ادامه یافت و دستاورد تعلیق تمام فرایندهای هسته ای و پلمپ صنایع هسته ای کشور حمایت سه کشور اروپایی از پذیرش ایران در این سازمان بود. موضوعی که در معاهده نامه پاریس بدان تصریح شد و پس از چندی ایران به عنوان عضو ناظر این سازمان پذیرفته شد. در انتخابات سال ۸۴ برخی از نامزدهای ریاست جمهوری شعار الحاق کشور به این سازمان را می دادند و قول می دادند که در صورت انتخاب، کشور را به این سازمان ملحق کنند. به هر حال پس از روی کارآمدن دولت نهم، پس از تاخیری این روال ادامه یافت و هفصد سوال مطرح از طرف این سازمان توسط وزارت بازرگانی پاسخی مکتوب داده شد. در دولت فعلی هم که بارها موضوع مدیریت نوین جهانی و تغییر ساختارهای بین المللی مطرح می شد، این تلاش ها همچنان ادامه دارد.

این که اساسا WTO چیست و الزامات پیوستن به آن کدامند و ارتباط آن با موضوع راهبردی اقتصاد مقاومتی چیست، موضوعی است که جای تامل فراوان دارد. به هر حال یکی از مواردی که نامزدهای ریاست جمهوری موظف اند در مورد آن اظهارنظر کنند موضوع سیاست های دولت در زمینه حضور در بازارهای بین المللی، سیاست های تجارت خارجی و البته ارتباط آن با سیاست های کلی اقتصاد کشور می باشد

به طور خلاصه این سازمان، از جمله مجموعه هایی مانند سازمان ملل، شورای امنیت، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و ناتو است که پس از پایان جنگ جهانی دوم از طرف کشورهای فاتح به منظور استعمار نوین جهانی و کم رنگ کردن قدرت دولت های ملی شکل گرفت. این نوع مجموعه ها ابزار لازم برای اعمال قدرت کشورهای استعمارگر جهت تدوین الزامات این اهداف را فراهم می کنند. ایده اصلی تشکیل سازمان WTO براساس یک تقسیم کار جهانی و  بر اساس مزیت نسبی کشورها است و کشورها نمی توانند و نباید فراتر از مزیت نسبی خود حرکت کنند. لذا دولت ها حق حمایت از صنایع مختلف خود را نخواهند داشت چرا که مزیت رقابتی ندارند. کشورهایی که به این سازمان می پیوندند ملزم به رعایت قواعد و قوانین این سازمان خواهند بود و در صورت تخطی، سازمان می تواند، حتی در صورت صلاح دید به آن کشور حمله نظامی کند. مزیتی که پیوستن به این سازمان برای کشورهای عضو می تواند داشته باشد آن است که می توانند بدون پرداخت عوارض گمرکی کالایی را که دارای مزیت نسبی است، صادر کنند و البته در عوض دروازه های کشور  خود را می باسیت به روی کالاهای کشورهای عضو سازمان باز کنند. هیچ کشور عضوی حق ندارد بگوید ورود فلان کالا ممنوع است و یا فلان کشور تحریم است. در این میان کشوری مانند عربستان که می خواست مانع ورود آلات قمار و مشروبات الکلی به کشورش شود، نهایتا عقب نشینی کرد و در توافق نامه ای با آمریکا  با پذیرش تجارت با اسرائیل که مانع اصلی ورودش به سازمان تجارت جهانی بود، الحاق خود را به نتیجه رساند. نکته جالب این داستان آن است که نفت که مزیت رقابتی بسیاری از کشورهای منطقه از جمله عربستان است، اصلا در سبد کالاهای رقابتی سازمان نیست که این خود نشانی بارز از استعماری بودن این سازمان است.

آن چه که عیان است آن است که مسایل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، یک مجموعه یک پارچه و به هم پیوسته هستند که با رخنه کردن در هر کدام می توان استقلال یک کشور را به چالش کشید. به نظر می رسد که مجریان امر الحاق کشور به سازمان، اساسا توجهی به استقلال سیاسی، اقتصادی کشور ندارند. اسفندیار امیدبخش که از دوران دولت پنجم تا کنون مدیر کل دفتر تام الاختیار الحاق ایران به WTO است، در کتابش با توهین به مبانی و اندیشمندان انقلاب اسلامی بیان می کند که « تقریبا تمامی اندیشمندان مطرح در انقلاب نظیر دکتر شریعتی، آیت ا… مطهری، آیت ا… طالقانی و دکتر بهشتی حداقل از  نقطه نظر مواضع فکری در مقابل اقتصاد بین الملل، دارای تفکرات اقتصادی چپ و رادیکالی بودند. این دیدگاه ها و نظریات قبل از این که ریشه در مبانی اعتقادی اسلامی داشته باشد، متاثر از تئوری های چپی بود که در سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بر محافل روشنفکری و آکادمیک اکثر کشورهای جهان سوم و من جمله ایران حاکم بود.»

وی گستاخی را بدان جا می رساند که مبانی فکری اقتصاد خارجی انقلاب اسلامی را ریشه در تئوری های عقب ماندگی می داند.

به نظر می رسد اجازه فعالیت یافتن شرکت های وابسته به صهیونیسم بین الملل، همچون کوکاکولا، پپسی و نستله چراغ سبزی برای حضور شرکت های چندملیتی در ایران و الحاق به جهان سرمایه داری است. اجرای شتاب زده و غیر اصولی سیاست های کلی اصل ۴۴ ،حذف یارانه ها و سیاست های تعدیل اقتصادی همگی حاکی از مقدمه چینی فریفته شدگان به این ساختار سرمایه سالاری است. چنان چه برداشتن یارانه های انرژی یکی از خواسته های صندوق بین المللی پول برای الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی بوده است.

نگاهی به تاریخچه کشورهای شاگرد اول تطبیق با سیاست های WTo نشان می دهد که این کشورها از نظر رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی به حدی نزول کرده اند که کشوری مانند ایرلند برای فرار از بحران ایجاد شده در کشورش، حاضر به فروش قسمتی از سرزمینش شد. بر خلاف ادعای شیفتگان مغرض یا جاهل، الحاق به WTO راهکاری مناسب برای بهبود اقتصاد کشور نیست و به گفته دکتر حسین عظیمی نتیجه پیوستن به WTO چیزی جز آزادسازی واردات، فقر گسترده بخش عمده جمعیت کشور و ایجاد گروهی با ثروت افسانه ای نیست. نظر به جمیع مطالب مطرح شده در این یادداشت، به نظر می رسد به دلیل ملاحظات موجود سیاست الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی باید مورد تجدید نظر اساسی قرار گیرد.

منبع: عدالتخواهی

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

3 + 6 =