معاوناول نهمبصرکلاس است، نهناظممدرسه
چگونه است که هیچ یک از تفکرات سیاسی که بر اریکهی قدرت و حاکمیت قوه مجریه حاکم شده اند نتوانسته اند از میان نیروهای همفکر و هم خط سیاسی خود اعم از معاونین رئیس جمهور و وزرا فردی را به مردم و جامعه معرفی نمایند که قابلیت، توانمندی و شایستگیهای آنها نیاز به توضیح، تفسیر و حمایت دیگر سران سیاسی جهت موفقیت در انتخابات دوره بعدی رئیس قوه مجریه نداشته باشد.
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
تجربه شکلهای متفاوت از نحوهی انتخاب و به روی کار آمدن مدیریت در قوهی مجریه در کشورهـایی که دارای قوای حکومتی مجزا هستند و بخش هایی از ارکان و قوا همانند مراکز قانون گذاری، تصمیم گیری و مدیریت اجرایی آنها از طریق آرای مستقیم مردم بر سرکار میآیند، در دنیا وجود دارد. معمولاً مجموعه هایی که انتخاب میشوند بایستی به گونهای عمل کنند که جهت استمرار سیاستها، تصمیم سازی و تصمیم گیریها، اعمال مدیریت اجرایی و مناصب مرتبط با این امور برای اخذ آرا و جلب نظر مردم جذابیت لازم را فراهم نمایند.
تحقق چنین امری از طرق مختلف قابل تحصیل است. تفکر و جریان سیاسی که مسئولیت را از طریق کسب آرای عمومی به عهده میگیرند، بایستی سعی و تلاششان در راستای اجرای تعهداتی باشد که در دوره تبلیغات انتخاباتی در قالب منشور اعلام نموده است. همچنین در دورهی تصدی امور نیز بایستی به گونهای عمل نماید که در پایان دوره قانونی، ضمن محقق نمودن بخش اعظمی از وعدههای داده شده، توقعات، مطالبات جدید و تکمیلی را برای ایجاد انگیزه و نشاط جامعه و حضور آتی مردم در پشتیبانی از سیاستها، برنامه ها و همچنین افراد مورد نظر و همفکر و همسو برای دورهی بعدی فراهم نماید.
در انتخابات رئیس قوه اجرایی در بسیاری از کشورها که انتخابات آزاد دارند معرفی و همراهی بعضی از شخصیتهای شناخته شده در جامعه که در کنار نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری برای پستهای کلیدی دولت آتی زمینه ساز اعتمـاد، جلب و جذب آرای عمومی بـه نفع نامزد انتخـاباتی و مکملی بسیار کارساز و تأثیرگذار میباشد هر چند که تأثیر حمایتهای افراد کاریزماتیک که در آینده نیز در دولت پست و مسئولیتی هم نخواهند گرفت بسیار تعیین کننده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی – علیرغم حاکمیت متناوب تفکرات و مجموعههای مختلف سیاسی در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی- تاکنون هیچ گروه، جریان، حزب و مجموعه سیاسی که از طریق آرای مردم تصدی امور را به عهده گرفته و در رأس حـاکمیت قـانون گذاری یـا اجرایی کشور قرار گرفتهاند، نتوانسته اند در پایان دورهی تصدی گری خود و بلافاصله بعد از اتمام دوره قانونی فرد جدیدی را از بین اعضای کابینه با همفکران سیاسی خود که در دولت یا نهادهای دیگر شاخص باشد به جامعه عرضه نماید تا در کنار شایستگیهای کامل خود و عملکرد موفق حاکمیت جاری و همفکرش با اقتدار قاطبه آراء را کسب نماید. تاکنون این سرنوشت محتوم و مختوم تمام جریانات سیاسی و حاکمان قوه مجریه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
چگونه است که هیچ یک از تفکرات سیاسی که بر اریکهی قدرت و حاکمیت قوه مجریه حاکم شده اند نتوانسته اند از میان نیروهای همفکر و هم خط سیاسی خود اعم از معاونین رئیس جمهور و وزرا فردی را به مردم و جامعه معرفی نمایند که قابلیت، توانمندی و شایستگیهای آنها نیاز به توضیح، تفسیر و حمایت دیگر سران سیاسی جهت موفقیت در انتخابات دوره بعدی رئیس قوه مجریه نداشته باشد.
در کشوری چون ایران که هنوز سازکارهای لازم برای انجام یک کار تشکیلات منسجم، هدفمند و بلند مدت جهت احزاب و تشکلهای سیاسی فراهم نیامده است. یکی از راههای موجود جهت موفقیت در انتخابات خصوصاً انتخابات ریاست جمهوری مطرح نمودن افرادی است که دارای قابلیت ها، توانمند و صلاحیتهای نسبی و متوسط به بالا باشند تا در کنار حمایتهای دیگر شخصیتهای نافذ و کاریزماتیک و تشکیلات سیاسی حامی خود به تبیین شخصیت حقیقی و برنامههای نامزد ذیربط پرداخته شود.
با توجه به شرایط و اوضاع تجربه شده در ادوار گذشته انتخابات رئیس جمهوری و ضعفهای موجود، کارهای تشکیلاتی که ممکن است ریشه در ضعف قانون، آیین نامه ها و دستورالعملهای مربوط به فعالیت تشکلهای سیاسی داشته باشد. باید به این نکته توجه داشت که تا زمان رفع این کاستیها، کارهای تشکیلاتی برای انتخابات، بهترین راهکار برای هر دولتی است که مسئولیت اجرایی را به عهده دارد. در کنار تلاش برای عرضهی موفقیت ها و رفع حوائج مردم، باید تلاش شود منابع انسانی در سطوح مدیریت عالی به گونهای تقویت شوند که بتوان دست کم کسانی که به عنوان معاون اول، وزیر امور خارجه، وزیر کشور، نفت و… که بیشتر از سایر دولتمردان کارشان علاوه به امور داخلی با مجموعههای بینالمللی ارتباط دارند، برای دورهی بعدی جهت انتخاب رئیس جمهور جدید قـابـل طرح باشند.
این موضوع، رسالت و مسئولیتی مهم در کنار وظـایف خطیر رئیس جمهور طی دورهی مسئولیتش خواهد بود. بهویژه فردی که در سطح معاون اول رئیس جمهوری معرفی میشود، باید بداند که جانشین رئیس جمهوری است که به پشتوانه آرای مستقیم مردم روی کار آمده است. عملکرد چنین منصوب و شخصیتی بیانگر نوع تفکر رئیس جمهور در بعد تربیت و عرضـه نیروهـای مدیریت کـارآمد در سطح جایگزین و جانشین خود باشد.
رئیس جمهوری در پایان کار موفق است که در کنار ارایه و عرضه فهرست موفقیت هایش، بدون اینکه برای استمرار سیاستها و امور جاری ذکر و حمایتی از کسی کند، در ذهن مردم و مسئولین باید تدریجاً این موضوع نقش بسته باشد که جهت ادامه روند موفقیت ها، حداقل یک شخصیت که دارای کلیاتی از تجارب تمام بخشهای اجرائی و وزارت خانه و سازمانها دولتی داشته باشد مطرح نماید. این شخص میتواند همان معاون اول رئیسجمهور باشد.
انتخاب مناسبترین فرد جهت تصدی سمت معاون اولی میتواند شاخص تعیین کنندهای برای طرز تفکر و نگاه رئیس جمهور منتخب نسبت به موضوع مدیریت کشور در حال و آینده باشد برای ادارهی امور کشور لازم است خلاف این ضربالمثل عمل شود که از آتش خاکستر بجای میماند و کلام آخر اینکه بدانیم که معاون اول نه مبصر کلاس است، نه ناظم مدرسه است و نه کدخدا و ریشسفید محله! معاون اول منصوب کسی است که آرای مستقیم مردم را کسب کرده، پس باید همچون رئیس جمهور منتخب و محترم با اقتدار و تدبیر عمل نماید و همکاری، تعامل و تمکین سایر دولتمردان با ایشان نباید از نگاه، مبصر، ناظم، کدخدا و ریشسفید محله باشد.
منبع:بهارنیوز