صادق خرازی: اخلاق و سیاست
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
دوازدهم مرداد سال ۹۲خورشیدی تجلی شکوه رای آگاهانه آحاد ملت ایران است که همگان از آن بهعنوان حماسه سیاسی مردم یاد کردهاند. زیبایی این واقعه آن زمانی است که رهبری بزرگوار انقلاب آن را ممهور به مهر ولایت انتباه خویش میسازند. اینروزها روزهای تاریخی مردم ایران است که در عمق آن پیام روشن و شفافی از شعارهایی که داده شد و ارجاعاتی که در سخنرانیها و پیامها داده میشود آدمی را در فضای دیگری قرار میدهد. بیان مطالبی از قرآن کریم و کلام امام علیبنابیطالب جلسه را معطر ساخت و اشک شوق بر دیده مهجوران مشتاق قرار داد. امروز بر اخلاق و راستی و درستی صداقت، حرمت رای مردم، احترام به حقوق مردم، تعهد بر رعایت اخلاق، دوری از تکبر و غرور و حسد تاکید شده و سخن به میان آمد. رییسجمهور محترم در نخستین نطق تاریخی خود با بیان واژههایی قرآنی و کلام معصوم که آرمان دولت خویش میدانست و دکترین سیاست اخلاقی و اعتدالی خویش فیالواقع مطرح کرد که همه آنها زیربنا و اصول مدینه فاضله است که همه مصلحان تاریخ اسلام و ایران بر آن تاکید ورزیدهاند و حتی جان خویش را قربانی آن ساختهاند. در کتابهای آداب سلطانی و حکومتمداری در سنت اسلامی رسم بر آن بوده است که مبنای عدالتمحوری حاکمان را بر اخلاق فردی مبتنی کنند.
و از اینرو فصلی درباره فضایل اخلاقی شخص حاکم و لزوم پایبندی به فضایل انسانی را ارایه دهند و از حاکم بخواهند تا با تمسک به اخلاق، در میان رعیت به عدالت رفتار کند. در سیاست مدرن بیش از آنکه به اخلاق فردی حاکمان توصیه شود، مبنا را بر عادلانه بودن نظام سیاسی میگذارند و از راهکارهای تضمین عدالت در سیاستورزی و تقسیم عادلانه قدرت، ثروت و معرفت در جامعه سخن به میان میآورند. در مأثور هست که «الناس علی دین ملوکهم» و مردمان بر آن روند که شیوه حاکمان باشد. در جوامع مدرن و با قدرت یافتن جامعه مدنی و نیروهای اجتماعی البته همواره امکان آن هست که بتوان قدرت را به نقد کشید و از طریق نقد قدرت راه را برای تضمین حفظ حقوق مردم در برابر اهالی قدرت فراهم کرد. یکی از پیامدهای نقد قدرت از سوی جامعه و نیروهای اجتماعی، آن است که حفظ اخلاق عمومی و پایبندی به آن را میتوان بر حاکمان تحمیل و نسبت آنچه در این مأثور آمده است را برعکس کرد، به این معنا که حاکمان را به دین و اخلاق عمومی جامعه متعهد و آنان را تابعی از جامعه مدنی کرد. قدرت و توان و خاصیت مردمسالاری در یک نظام سیاسی در همین است که امکان جابهجایی و تداول قدرت را فراهم میکند و همین امر نقد حاکمان را میسور میکند و نقد حاکمان زمینه را برای التزام به اخلاق و فرهنگ عمومی فراهم مینماید. در اینچنین نظامهایی عموما چنین است که قدرت سیاسی تابع و برآیندی از فرهنگ و اخلاق جامعه مدنی است. وانگهی لازمه مردمسالاری، حفظ و تضمین آزادیهای مشروع و در چارچوب قانون است و اخلاق در بستر آزادی است که معنی مییابد و امکان شکوفایی دارد و برعکس در جامعه بسته و مملو از محدودیتهای فردی و اجتماعی، فضایل انسانی و از جمله اخلاق میخشکد و بستری برای رشد پیدا نمیکند. در جامعهای که امکان نقد قدرت باشد، میتوان دایما حاکمان را به نقض اصول اخلاقی متهم کرد و همین امر اخلاق را بهمثابه محک و معیار عمومی برای قضاوت در امر اجتماعی و سیاسی تبدیل میکند. اگر در جامعهای نقد سیاسی امکانپذیر نباشد، بدیهی است که بهجای نقد، تقدیس قدرت، سکه رایج میشود و این کار همهگونه رذیلتی را برای آویزانشدن به قدرت تجویز میکند و معلوم است که این امر چه بر سر اخلاق عمومی و وجدان اخلاقی مردمان یک جامعه میآورد. اینجاست که مأثور «الناس علی دین ملوکهم» معنا مییابد و معلوم میشود که دروغپردازی حاکمان و ارتکاب رذایل اخلاقی از سوی آنان چگونه مردمان یک جامعه را به بداخلاقیها تشویق میکند و در فضای عدم وجود نقد سازنده و آزادیهای سیاسی و اجتماعی، دورویی و دروغپردازی جا را بر برترین اصول اخلاقی و انسانی تنگ میکند و راه را بر شکوفایی اخلاقی میبندد. در مکتب اسلام و در نظام اندیشه سیاسی تشیع، آنچنان که از سیره حضرت امیر صلواتاللهعلیه روشن است بیش از هرچیز بر دو عامل تکیه شده است: یکی حفظ حدود اخلاقی از سوی حاکمان و دیگر امکان نقد قدرت سیاسی از طریق اصل مترقی امربهمعروف و نهیازمنکر. نهجالبلاغه مملو از گفتارهایی است که مردمان و حاکمان را دعوت به التزام به این دو امر میکند. امیرالمومنین با وجود آنکه در طول خلافت پنجساله خود بهطور مستمر درگیر جنگهای داخلی بود و با انواعی از مظاهر دنیاپرستی یا خشکیمذهبی در نزاع و جنگ بود و حکومتش با انواع تهدیدها روبهرو بود، اما آن حضرت، راه را برای نقادی مردم نمیبست و وجود این تهدیدها را مستمسکی برای فریب و دروغپردازی و مصلحتبینیهای شخصی قرار نمیداد. از مردم میخواست تا به امربهمعروف و نهیازمنکر ولو نسبت به شخص حاکم التزام داشته باشند و آن را بهترین طریق برای خیرخواهی عمومی و از جمله برای ائمه مسلمین میدانست. سیره سیدالشهدا علیهالسلام در حماسه عاشورا نیز همین بود. هدف او از قیام، اصلاح امر امت جدش و احیای امربهمعروف و نهیازمنکر و دعوت حاکمان به التزام به اصول اخلاقی و دینی بود. حکومت معاویه و سیاستهای او چنان تحریفی را در دین و اصول اخلاق عمومی دامن زده بود که امام صلاح کار را تنها در «اصلاح» امر امت میدانست؛ امتی که بازیچه حاکمان دروغپرداز و مردمفریب، قرارگرفته بود. در فقدان احزاب و نیروهای سیاسی-اجتماعی قوی، طبیعی است که دولت سیطرهای بلامنازع در امر عمومی مییابد و همین امر موجب میشود که تمامی عرصههای اجتماعی و گاه فردی تحت سیطره یا دستکم تحتتاثیر دولت قرار گیرد. از اینرو بیش از هر جامعه و شرایط دیگر، انتخاب مردم در سرنوشت زندگی مادی و آداب و اخلاق و مناسبات اجتماعیشان موثر خواهد بود. انقلاب اسلامی به رهبری فقاهت شیعی، ارزشها و آرمانهای خود را بر اساس سنت و سیره اسلامی و امامان شیعه قرار داده بود و روشن است که عالمان و فقیهان همواره در طول تاریخ حافظان سنت و سیره اخلاقی و منادیان فضایل انسانی و الهی بودهاند. در طول تاریخ تشیع همواره فقیهان شیعه در برابر حکومتهایی که پاسدار عدالت و ارزشهای اخلاقی نبودند، ایستادگی میکردند و حتی آن زمان که حکومت در اختیار پادشاهان شیعی بود و عالمان و فقیهان شیعه مورد مهرورزی بودند، مانند عصر صفوی، همواره همین فقیهان پادشاهان را به عدالتمحوری و تضمین ارزشهای اخلاقی فرامیخواندند و در برابر اخلاق قدرت مقاومت میکردند. نگاهی به کتابهای سیاسی و اندرزنامههایی که همین فقیهان در دوران صفوی و پس از آن نگاشتهاند، بهخوبی گویای این مساله است. انقلاب مشروطه که با پایمردی فقیهان بزرگ شیعه سامان گرفت مهمترین هدف خود را عدالتمحوری و تضمین مصالح عمومی و جلوگیری از تعدی دولت در امور عمومی قرار داده بود و انقلاب اسلامی نیز در سرلوحه خود بازگشت به اخلاق و ارزشهای انسانی و الهی را قرار داده بود. علاوه بر مبانی اعلامشده، رفتار نامزدها در مبارزات انتخاباتیشان است. بهراستی جناب آقای دکتر روحانی با درک دقیق از اندیشه دینی و پیوند آن با مبانی ملی و رفتاری متین اصول و آداب دولتمردی را در مبارزات انتخاباتی خود عرضه کرده است. ایشان با رعایت رفتار دینی که مبتنی بر حکمت و عقلانیت ایرانی اسلامی بود تاکید دارد برای دستیابی به قدرت نباید همه ارزشهای دینی یا امکانات عمومی را به کار گرفت و از آنها بهرهگیری ابزاری کرد. اتهامزنی و تخریب انسانها هیچگاه نسبتی با ارزشهای دینی و مذهبی جامعه ما ندارد و بیتردید مردم بهترین حافظان وجدان اخلاقیاند و در روز بیستوچهارم خرداد با انتخاب خود یکبار دیگر ثابت کردند که ارزشهای اخلاقی بر مناسبات قدرت پیروز میشود.
منبع: روزنامه شرق
:::