۱۵:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۰

پاسخی به شبهه افکنی ها پیرامون وزیر کار روحانی

مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)

rabieiمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):

در هفته ای که گذشت ، مطلبی تحت عنوان علی ربیعی و ماجرای قتلهای زنجیره ای در سایت خبرنامه دانشجویان ایران منتشر شد که به نظر می رسد در روزهایی که مجلس محترم مشغول بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت یازدهم می باشد ، هدفی جز تخریب چهره های دلسوز کشور و اثرگذاری منفی در جامعه ندارد. در شرایط کنونی، حفظ آرامش و جلوگیری از ایجاد التهاب سرلوحه­ی کار همه­ی متعهدین به نظام قرار دارد و نگارندگان این سطور قصد پاسخ دادن به تک تک اتهامات وارده به دکتر علی ربیعی را ندارد و فقط چون عنوان این سایت خبری با نام دانشجویان پیوند خورده است، جمعی از دانشجویان بر خود تکلیف دیدند که با شفاف­سازی موضوعات مطروحه، اول از نام دانشجویان و سپس از یکی از اساتید برجسته­شان دفاع نمایند که به حق استادی هستند که دانشجویان و جامعه­ی علمی کشور مدیون زحمات شبانه­روزی تخصصی و علمی ایشان هستند و البته جای تعجب است که چگونه می توان به کسانی که سالها در خدمت نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و در عرصه های مختلف صادقانه به کشور خود خدمت کرده اند تهمت هایی چنین بی پایه را وارد کرد؟

عنوان مقاله ی خبرنامه دانشجویان ایران به شکلی انتخاب شده که خواننده را در نظر اول دچار این تردید بزرگ کند که چگونه یکی از شرکت کنندگان در قتل های زنجیره ای توسط رئیس جمهور منتخب به عنوان وزیر انتخاب شده است؟ این تردید وقتی رفع می شود که بدانیم علی ربیعی به عنوان عضو کمیته ی پیگیری قتل های زنجیره ای ، رئیس دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و مسئول اجرایی شورای عالی امنیت ملی ، سالها یکی از معتمدترین چهره های نظام بوده و با پیگیری پرونده ی قتل های زنجیره ای چهره ی نظام را از آلودگی دست داشتن در این قتل ها پاک کرده است. از آنجا که قاتلین خودسر در بدنه ی نظام نفوذ کرده بودند، کوچکترین غفلت و یا لغزشی در خصوص این پرونده می توانست لطمات جبران ناپذیری به حیثیت این وزارت خانه وارد کند. درایت تیمی که توسط رئیس جمهور وقت جهت حل و فصل موضوع انتخاب شدند ، توانست با جراحی این غده ی سرطانی ، راه را بر دشمنان نظام بسته و سلامت را به بدنه ی وزارت اطلاعات برگرداند. نکته ی جالب توجه آنکه در قسمتی از این مقاله حضور علی ربیعی در کمیته ی سه نفره ی تحقیق و نقش برجسته ی ایشان در این کمیته یکی از نکات منفی کارنامه ی ایشان ذکر شده است!!

به نظر می رسد نزدیکی ربیعی به خاتمی و انتساب ایشان به جریان اصلاح طلبی توسط نویسنده ی مقاله ی مذکور کشف شده و به همین دلیل در جای جای مقاله ی مذکور ، با اشاره به این موضوع سعی در تخریب چهره ی ایشان دارند. ذکر این نکته صرفاً جهت اطلاع  نویسنده لازم است که : محمد خاتمی ، در دو دوره ی چهارساله با بیش از بیست میلیون رأی به ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی انتخاب شده اند. نزدیکی به چهره ای که هشت سال با حمایت قاطع مردم بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زده اند ، اگر مایه ی مباهات نباشد ( که هست) قطعاً مایه ی سرافکنگی نخواهد بود. ضمن اینکه نظام در سال ۹۲، با تأیید صلاحیت دکتر عارف به عنوان معاون اول محمد خاتمی و یکی از اصلاح طلبان شناخته شده ، نشان داده است که مشکلی با حضور اصلاح طلبان در بالاترین رده های مدیریتی کشور ندارد. حال مشخص نیست که چگونه نگارنده ، انتساب علی ربیعی به اطلاح طلبان را به طعنه ، قسمتی از دلایل عدم صلاحیت ایشان می داند. نگارنده برای اثبات این نزدیکی جمله ای از حجت الاسلام دری نجف آبادی نقل می کند که “آقای عباد از نزدیکان آقای خاتمی بود”. قطعاً مشاور اجتماعی رئیس جمهور از نزدیکان اوست. هیچ رئیس جمهوری مشاورین خود را با آگهی استخدام در روزنامه انتخاب نمی کند!

در یادداشت مذکور، جهت اثبات تأثیر منفی دکتر ربیعی در ماجرای کوی دانشگاه دو دلیل ذکر شده است: اصرار ایشان به اینکه وزارت اطلاعات به ‌منظور جلوگیری از هرگونه تشنج در جامعه شکایت خود را پس بگیرد و استقبال گرم دانشجویان از حضور ایشان و جناب آقای دکتر معین ، وزیر علوم وقت.  هر چه تلاش کردیم نتوانستم درک کنیم که کدام یک از این دو مورد ، بی صلاحیتی جناب دکتر ربیعی را اثبات می کند. در همین جا باید از نگارنده به دلیل دفاع جانانه از عملکرد دکتر ربیعی در ماجرای کوی دانشگاه تشکر کرد. جلوگیری از ایجاد تشنج در جامعه ( که صراحتاً در اطلاعیه ی وزارت اطلاعات ذکر شده است) و نیز همراهی با وزیر علوم و تلاش جهت رفع سوء تفاهمات به وجود آمده بین دانشجویان و مسئولین دولت و نظام ، یکی دیگر از نقاط برجسته ی کارنامه ی علی ربیعی است که به حق توسط نگارنده، ذکر شده است.

در ابتدای مقاله ، نگارنده به شیوه ی پلیسی ارتباطی بین سخنان سعید حجاریان و حضور علی ربیعی در لیست وزرا برقرار می کند. ظاهراً نگارنده توانسته است پازل پیچیده ای را رمز گشایی کند. سخنان حجاریان را در انتقاد از عملکرد دولت اصلاحات در پیاده سازی خصوصی سازی و نیز بالا بودن آمار بیکاری در کنار پیشنهاد دولت یازدهم برای وزارت کار کنار هم قرار داده و توانسته است معمای حضور ربیعی را کشف کند. منتها در بخشی از مقاله با عنوان” ربیعی و ابهام در ماجرای ترور حجاریان” تلاش می کند این تردید را به ذهن خواننده وارد کند که شاید ربیعی در نقشه ی ترور حجاریان دست داشته است!! مشخص نیست که چگونه حجاریان برای وزیر شدن کسی تلاش می کند که احیاناً در ترور ناجوانمردانه ی وی دست داشته است؟؟

در چند جای مقاله ، از ربیعی به عنوان استاد عملیات روانی یاد شده است که مشخص نیست هدف تخریب ایشان است یا تأیید وی. چرا که نگارنده اذعان دارد که ربیعی دوره ی جنگ روانی و نیز مدیریت بحران را در کشورهای اروپایی دیده است. برای معاون وزیر اطلاعات گذراندن چنین دوره هایی قطعاً لازم بوده و احتمالاً در این بخش نیز نگارنده قصد داشته است تا وجهه ایشان را با این کلمات مخدوش کند اما اینکه معاون وزیر اطلاعات، با علوم مربوط به این حوزه آشنایی عمیق داشته و  این دوره مانند هر دوره­ی تخصصی­ای که افراد برای انجام مسئولیتهایشان میگذرانند ضروری است، آیا نقطه ضعف یک مسئول است یا نقطه قووت وی؟ آیا اگر یک متخصص یا مدیر پروژه دوره­های تخصصی این حوزه مانندPMBOK را بگذراند نقطه ضعف است یا قوت؟البته ما امیدواریم که این شیوه از مدیریت و مطالعه ی مبانی تئوریک حوزه های اجرایی در دستور کار همه قرار گیرد. خوشبختانه نگارنده در این مورد برای اثبات صلاحیت (و یا عدم صلاحیت؟!!) ربیعی نمونه ی دیگری را نیز ارائه کرده است. دبیر ستاد مبارزه با فساد در دولت خاتمی ، کتابی مفصل در خصوص جامعه‌شناسی سیاسی فساد در دولتهای جهان سوم نیز منتشر کرده است. همه ی این موارد نشان می دهد که ربیعی در هر سمتی که کار کرده ، مطالعات علمی و جامعی در همان حوزه انجام داده است.

ربیعی  امین موسوی ، عنوان یکی از برجسته ترین بخش های نوشتار جهت تخریب چهره ی دکتر ربیعی است. از نظر نگارنده حضور دکتر ربیعی در کنار مهندس موسوی در انتخابات ۸۸ یکی از اتهامات غیرقابل بخشش ایشان می باشد! برای اینکه اطلاعات نگارنده در این خصوص تکمیل شود ، لازم است به این اتهام ، اتهام دیگری نیز اضافه شود و آن حضور ایشان در تیم تبلیغاتی آیت الله هاشمی رفنجانی به عنوان معاون سیاسی ستاد تبلیغات ایشان ، قبل از رد صلاحیت جناب هاشمی می باشد. خوشبختانه ، طبق قوانین جاری کشور هیچیک از این موارد جرم محسوب نمی شود. مهندس موسوی توسط شورای نگهبان به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری تأیید صلاحیت شدند. بسیاری از مسئولین فعلی نظام ، از ایشان و کاندیداتوری ایشان حمایت کردند. حمایت از ایشان و امین ایشان بودن در انتخابات به هیچ وجه جرم نبوده و نیست. نگارنده در هیچ جای متن نشان نداده است که بعد از انتخابات ، دکتر ربیعی از برخی تظاهرات و اعتراضات حمایت کرده باشد و یا جزوی از جریان فتنه باشد. آنچه که در ادبیات سیاسی به فتنه ی ۸۸ تعبیر می شود ، غائله ی به وجود آمده بعد از انتخابات ۸۸ می باشد و نه حمایت از کاندیداهای انتخابات ۸۸٫ به طریق اولی می توان اثبات کرد حتی حمایت از آیت الله هاشمی رفسنجانی که در انتخابات ۹۲ صلاحیتشان تأیید نشد نیز جزو نقاط منفی کارنامه ی سیاسی کسی نمی باشد. کمااینکه در مراسم تنفیذ حکم رئیس جمهور منتخب در ۱۲ مرداد ۹۲ ، آیت الله هاشمی رفسنجانی در کنار رهبر انقلاب ظاهر شدند تا همگان بدانند ، چهره ی کسانی که سال ها برای حفظ نظام تلاش کرده اند ، با شبهه پراکنی های دشمنان ، تخریب شدنی نیست.

امید آن می رود ، نمایندگان محترم مجلس با رأی اعتماد به دکتر علی ربیعی ، راه را برای خدمتگزاری وی در این عرضه باز کند. عرصه ای که با ربیعی به اندازه ی کافی با آن آشناست. وی در یک خانواده کارگری متولد شده و در سالهای اول انقلاب عضو شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی و عضو کمیسیون تدوین قانون کار در دهه شصت و نیز عضو شورای مرکزی خانه کارگر از بدو تاسیس تا امروز می‌باشد. ۶۵ ماه حضور در جبهه های جنگ تحمیلی و دفاع از کیان این مرز و بوم یکی دیگر از سوابق برجسته ی ایشان بوده و ان شاء الله در دفاع از حقوق کارگران نیز موفق و پیروز باشند.

جمعی از دانشجویان دانشگاه پیام نور

جمعی از دانشجویان دکتری مدیریت رسانه­ی دانشگاه تهران

منبع: پایگاه خبری تحلیلی خرداد

:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 7 = 11