۰۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۶
شاید در مسائل سیاسی با زنگنه موافق نباشم، شاید در گذشته بر سر قراردادهای نفت و گاز با وزارتخانه ایشان در تعارض قرار گرفته باشم، که بر سر قرارداد با کمپانی رویال داچ شل چنین بوده است، و شاید در آینده نیز در زمینه قراردادهای نفت و گاز با کمپانیهای خارجی یا شرکتهای داخلی نظرات انتقادی خود را بیان کنم، ولی اینها مسائل سیاسی است که بخش عمده آن به وزیر نفت ارتباط ندارد.
مبارزه (رسانه تحلیی خبری دانشجویان خط امام) – سرویس جامعه مجازی: عبدالله شهبازی(مورخ و پژوهشگر سیاسی) در صفحه فیسبوک خود (
Abdollah Shahbazi) نوشت:
جمعه، ۲۵ مرداد ۱۳۹۲/ ۱۶ اوت ۲۰۱۳، ساعت ۴ صبحبخش مهم اعضای کابینه آقای روحانی از مجلس رأی اعتماد گرفتند و کار خود را آغاز کردند. در این میان مهمترین حادثه رأی مثبت اکثریت نمایندگان به بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت، بود.شاید در مسائل سیاسی با زنگنه موافق نباشم، شاید در گذشته بر سر قراردادهای نفت و گاز با وزارتخانه ایشان در تعارض قرار گرفته باشم، که بر سر قرارداد با کمپانی رویال داچ شل چنین بوده است، و شاید در آینده نیز در زمینه قراردادهای نفت و گاز با کمپانیهای خارجی یا شرکتهای داخلی نظرات انتقادی خود را بیان کنم، ولی اینها مسائل سیاسی است که بخش عمده آن به وزیر نفت ارتباط ندارد.سخن من بر سر کانونهای دلالی غارتگری بوده است که نه تنها در حوزه نفت و گاز بلکه در بسیاری از شئون اقتصاد ایران انحصار زشت خود را گسترانیدهاند و از این طریق، با روشهای مافیاگونه و به ضرر منافع ملّی، سودهای عظیم و نامعقول بردهاند. زمانی که مفهوم “مافیای نفتی” را ساختم و به کار بردم منظور من این سازوکار بود که امروزه نیز عمیقاً به آن باور دارم.سالها پیش نوشتم: «مفهومی بنام “مافیای نفتی” دارای مصادیق عینی و مشخص است و لذا نمیتوان آن را به عنوان یک شعار انتخاباتی صِرف ارزیابی کرد. این مفهوم باید شناخته شود و روابط و ساختارهای ناسالمی که ما به ازای مفهوم “مافیای نفتی” تلقی میگردد ریشهکن شود. روشن است که راه مبارزه با “مافیای نفتی” شعار نیست و عملکردهای نسنجیده در این حوزه میتواند پیامدهای مخرب سنگین برای نظام سیاسی کشور و ساختار صنعت نفت به ارمغان آورد.»
اگر کسانی، از طریق تبلیغات پوپولیستی عوامفریبانه، این مفهوم را، مانند بسیاری مفاهیم درست دیگر، که برخاسته از تجربه عینی و غنیتر شدن فرهنگ سیاسی ایران در سی ساله اخیر بود، به ابتذال مفرط کشانیدند، و در عمل سخیفترین و بیفرهنگترین و عقبماندهترین گونههای “مافیای نفتی” را مستقر کردند، و در پیامد این عملکرد نوعی روانشناسی منفی فرار از اینگونه مفاهیم و رویکردها را در محافل سیاسی کشور پدید آوردند، به معنای نفی واقعیت این پدیده، و پدیدههای مشابه، نیست.
از نظر من، بیژن نامدار زنگنه شایسته ترین و توانمندترین وزیر کابینه دولت یازدهم است و فردی است که در این موقع بسیار حساس و خطرناک از تاریخ صنعت نفت و گاز، هم به دلیل تحریمهای خارجی و هم در اثر سوءمدیریتها و خرابکاریها و فساد داخلی، جامعه ایران به او و تیم متخصص و شایسته پیرامون او نیاز فراوان دارد. برایشان آرزوی توفیق میکنم.
:::