۰۷:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۸ به‌مناسبت شصتمین سالگرد کودتای 28 مرداد 1332

ایران و مصر: صندوق رأی، کف خیابان و کودتا

در روز 28 مرداد منزل دکتر مصدق در خیابان کاخ مورد حمله نظامیان قرار می‌گیرد؛ در 11 سپتامبر کاخ ریاست‌جمهوری شیلی به‌وسیله کودتاچیان بمباران شده و سالوادور آلنده کشته می‌شود؛ در سوم ژوییه طبق سناریو از پیش آماده شده، مرسی به‌وسیله ارتشی‌ها دستگیر و زندانی می‌شود.

28 mordadمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): کودتای نظامی اخیر در کشور مصر که مصادف با شصتمین سالگرد کودتای انگلیسی-آمریکایی ۲۸ مرداد است، با آن تفاوت‌های بسیاری دارد. ولی درعین‌حال، می‌توان شباهت‌هایی بین آن دو کودتا یافت. در کالبدشکافی یک کودتا، به‌خصوص از مدل و «نسخه واشنگتن» به‌طور عمومی می‌توان سه مرحله و مولفه در نظر گرفت: (الف) روز قبل از کودتا، (ب) روز کودتا، (ج) روز بعد از کودتا.

کالبدشکافی کودتا

(الف) در این مرحله از سناریو، پروژه بحران‌سازی برای دولت قانونی ایجاد می‌شود که بستری را برای کودتا فراهم کند. رسانه‌های داخلی یا خارجی تلاش می‌کنند که مشروعیت دولت را با تبلیغات از بین ببرند. با ایجاد کمبود مواد مایحتاج مثل غذا و بنزین و درمانده نشان دادن دولت وقت به‌وسیله شایعه‌پراکنی سازمان داده شده؛ ایجاد خستگی و سرخوردگی در حامیان دولت و مردم، که ادامه حیات دولت را پرهزینه یابند، که در یک پریشان حالی جمعی از حق دموکراتیک خود صرف‌نظر کنند. اکثر شبکه‌های تلویزیونی مصر خصوصی هستند، بعضی از صاحبان آن‌ها‌میلیاردر‌هایی هستند که از بورژوازی حامی حسنی مبارک بودند. در یک سال حکومت مرسی این رسانه‌ها تبلیغات وسیع و مسمومی را علیه اخوان و مرسی به راه انداختند. در این تبلیغات گروه اخوان فاشیست و تروریست معرفی شده، تهمت‌های ناسزا و سمپاشی علیه رییس‌جمهوری مرسی به حد وقیحی رسیده بود.

ژنرال رابرت مکلور از سرویس سیا، متخصص «جنگ‌روانی» مدتی قبل از کودتای ۲۸ مرداد وارد تهران می‌شود (مقاله کنت لاو، خبرنگار نیویورک‌تایمز که در‌گیر آژاکس شد). عوامل ایرانی شبکه جاسوسی انگلیس، وانمود کرده که کمونیست بوده‌اند و با نامه‌نویسی به رهبران مذهبی آن‌ها را تهدید می‌کردند. کاریکاتور‌هایی علیه مصدق در دفتر مرکزی سازمان سیا در واشنگتن تهیه شده و با پست دیپلماتیک به عوامل «بدامن» در مطبوعات تهران ارسال می‌شد (گزارش دونالد ویلبر). همین پروژه قبل از کودتا و سرنگونی سوکارنو در اندونزی پیاده شد.

قبل از کودتا و سرنگونی دولت قانونی و دموکراتیک دکتر سالوادور آلنده در شیلی، دفتر سیا در سانتیاگو برنامه اعتصابات کامیون‌داران را به راه انداخت، که حمل‌ونقل غذا در شیلی مختل شود. ارتش مصر که دست موثری در اقتصاد مصر دارد، در زمان دولت مرسی برنامه کمبود غذا و انرژی را در سطح جامعه ایجاد می‌کند.

(ب) برای انسجام نظامی کودتا، افسران متعهد به قانون و دولت از میان برداشته می‌شوند. در ایران رییس شهربانی کشور تیمسار افشارطوس به‌وسیله کودتاچیان ترور شد؛ در کشور شیلی قبل از کودتا، رییس کل قوا ژنرال «رنه اشنایدر» به‌خاطر ممانعت از همکاری با سناریوی کودتا به‌وسیله افسران کودتاچی ترور شد. در روز کودتا، ارتش معمولا تنها نیروی مسلح و منظم است و تنها عامل و بازیگر در مرحله پاسیو کردن شهر؛ خنثی کردن نیروهای تشکیلاتی رقیب در صحنه جغرافیایی، همچون حمله به دفاتر احزاب؛ حصر رهبران دولت قانونی و رهبران یک نهضت حامی دولت – در این صورت اخوان؛ تنظیم تظاهرات شهروندان ناراضی در روز کودتا برای مردمی جلوه دادن سناریو.

در روز کودتا، افسران نیروی دریایی آمریکایی برای رایزنی در شهر ساحلی «وینا دل مار» شیلی جمع می‌شوند. در روز کودتا سرلشکر زاهدی در پناهگاه مخفی سازمان سیا با آن‌ها و افسران ایرانی کودتاچی رایزنی می‌کند.

28 mordadدر روز ۲۸ مرداد منزل دکتر مصدق در خیابان کاخ مورد حمله نظامیان قرار می‌گیرد؛ در ۱۱ سپتامبر کاخ ریاست‌جمهوری شیلی به‌وسیله کودتاچیان بمباران شده و سالوادور آلنده کشته می‌شود؛ در سوم ژوییه طبق سناریو از پیش آماده شده، مرسی به‌وسیله ارتشی‌ها دستگیر و زندانی می‌شود.

در روز کودتا وقتی عوامل یاغی رادیو تهران را تسخیر کرده، پشت میکروفون می‌گویند که «مصدق‌هزاران نفر را به مسلسل بسته… امروز مردم قیام کرده‌اند…» در روز کودتای مصر، در هنگام سخنرانی ژنرال السیسی، محمد البرادعی، رهبر حزب سلفی نور، تعدادی مقامات باقیمانده از رژیم مبارک (قوه قضایی) در کنار وی می‌ایستند.

(ج) در روز بعد از کودتا، عوامل توطئه «دولت» تشکیل می‌دهند، با اقدامات مختلف باید که با سرعت برای نظام جدید مشروعیت و بیعت ایجاد کنند؛ با تعطیلی روزنامه‌ها و شبکه‌های رسانه‌ای حامی دولت، تبلیغات به‌طرف تثبیت کودتا و دولت کودتا پیش می‌رود. دولت کودتا نیازمند فضای تک‌صدایی برای توجیه شرایط جدید است. روزنامه و تنها شبکه خبری اخوان‌المسلمین به‌وسیله ارتش تعطیل می‌شود. حضور و استمرار تشکیلاتی احزاب، حتی تظاهرات غیرخشونت‌آمیز، در حقیقت تبلور و یادآور کودتا و نفی مشروعیت کودتاست. پس رعب و کشتن مردم هم می‌تواند در برنامه باشد. ارتش مصر به‌طرف تظاهرات‌کنندگان تیراندازی کرده و ‌هزاران نفر را اکنون به هلاکت رسانده است. ولیکن اخوان‌المسلمین وسیع‌تر از یک حزب سیاسی، بلکه یک جنبش اجتماعی با ریشه در جامعه است. دولت مصر وانمود می‌کند که نظامی نیست، ولی اکثر استانداران اکنون از نظامیان مصری هستند. در اندونزی بعد از کودتا ۱۹۶۵ و سر کار آمدن سوهارتو، کل جنبش چپ که شامل صد‌ها‌هزار نفر بود، به قتل رسیدند. دفتر سازمان جاسوسی آمریکا سیا در جاکارتا فهرست پنج‌هزار نفر از اعضای حزب کمونیست را در اختیار ارتش گذاشت (واشنگتن‌پست، کاتی کادین ۱۹۹۰).

در روز بعد از کودتا، به‌طور فوری وضع اقتصادی باید عوض شده و برای مردم آسایش و رفاه عمومی ایجاد شود که مردم دوران جدید (کودتا) را با آسایش و رفاه تداعی کنند. آمریکا به طرف دولت زاهدی وام سرازیر می‌کند. کشورهای عربستان، امارات و کویت قول ۱۲‌میلیارد دلار وام به مصر می‌دهند.

آلترناتیو پارلمانی

در زمان کوتاه حکومت دولت مرسی مشکلات بسیاری صورت گرفت که حیات اجتماعی و سیاسی را بحران‌زا کرده بود. قبطی‌ها، اقلیت مسیحی به‌وسیله افراطی‌های سلفی مورد تهاجم و تعرض قرار گرفت که دولت مرسی نتوانست دفاع لازم از حقوق آن‌ها به عمل بیاورد. کشتار عده‌ای از شیعیان در هنگام برگزاری مراسمشان دو هفته قبل از کودتا به‌وسیله افراطی‌ها نمایانگر آن بود که مدیریت دولت مرسی بسیار ضعیف و ناقص است. در ضمن، اظهارات خود مرسی درباره دخالت در کشور سوریه، به نگرانی‌ها در منطقه افزوده بود.

ممکن است که ما با بسیاری از مواضع و ‌منش دولت مرسی مخالف باشیم، ولی حق دموکراتیک آن را که از صندوق رأی برخاسته، نمی‌توانیم نفی کنیم. به عبارت دیگر، اپوزیسیون باید با کنش مدنی –پارلمانی با آن مقابله می‌کرد و نه تمسک به کودتای ارتش. به‌خصوص که ارتش، وزارت کشور (پلیس)، وزارت دادگستری از ارکان مبارکی بوده و اخبار حاکی از آن است که جریان حاکم اکنون مملو از مهره‌های مبارکی است. دموکراسی یک روش است، نه یک دولتی که ما با آن موافق باشیم.

28 mordadتجربه موفق و دستاوردهای نهضت ملی صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق (با همکاری و مبارزات آیت‌الله کاشانی)، متکی بر اصول «استقلال» و «دموکراسی» نشان داد که مشروعیت سیاسی، قانونمندی، استدلال، موازین دموکراتیک، دیالوگ مدنی، مشارکت مردمی، صندوق رأی، کنش پارلمانی، تحزب، همه و همه مهم‌ترین پشتوانه تحولات اجتماعی، سیاسی هستند. ولی آیا این موازین دموکراتیک برای فرآیند تحولات سیاسی و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی کافی هستند؟ بسیاری از امرای ارتش مصر در زمان تصدی مرسی و بسیاری از امرای ارتش ایران در زمان زمامداری دکتر مصدق روابطی با بیگانگان داشته و علیه دولت‌های منتخب مردم، توطئه می‌کردند. در نتیجه، در هر دو مورد، تعدادی از افسران وابسته، به‌وسیله آن دولت‌ها بازنشسته شدند. در هر دو مورد، گروه «افسران بازنشسته» در کودتا نقش داشتند (گزارش‌هایی درباره تماس‌های غیررسمی افسران مصری با رهبران گروه‌های تمرد ششم آوریل قبل از کودتا منتشر شده است). بعد از پیروزی انقلاب ساندنیست‌ها، میگل دسکوتو وزیر خارجه نیکاراگوئه اظهار داشت که دولت آمریکا از آن‌ها خواسته بود که ارتش و میلیشای سرکوبگر ساموزا را یکپارچه نگه دارند – که عملی نبود.

سرنگونی دولت‌های منتخب مردم، کودتای آژاکس (۲۸ مرداد)، کودتای نظامی سه سال پیش در هندوراس، کودتای نظامی اخیر در مصر، خواه ناخواه، این سوال را مطرح می‌کند که آیا بدون استحاله یا پاکسازی ریشه‌ای ارتش وابسته، انتقال به جامعه دموکراتیک امکان‌پذیر است؟ در مقابل خطر توطئه‌های استبداد داخلی و همراهان آن‌ها در سلطه هژمونیک جهانی، آیا سازماندهی یک نیروی نظامی، مردمی (ولی تابع و پاسخگو به مناسبات دموکراتیک) به‌عنوان ضامن و حامی انتخابات آزاد و دستاوردهای آن قابل توجیه است؟

به‌عنوان مثال هشت سال پیش، کودتای نظامی (آمریکایی) دو روزه در ونزوئلا به نتیجه نرسید، زیرا چاوز خود نظامی بوده و حمایت بخش مهمی از بدنه ارتش را به‌همراه داشت.

عده‌ای از نویسندگان اتفاقات سوم ژوییه در قاهره را «قیام ملی» می‌نامند. آن‌ها بر این باور هستند که تظاهرات گسترده اپوزیسیون و مردم در میدان تحریر، دخالت ارتش و برکناری دولت مرسی را دموکراتیک و قانونی می‌کند. به عبارت دیگر، کف خیابان به صندوق رأی ارجحیت دارد. در چند سال اخیر بعضی روشنفکران، مقوله «استقلال» را در دنیای امروز و شرایط جهانی شدن فرسوده می‌شمرند، آن‌ها از اصل «استقلال» عبور کرده‌اند. اکنون، در این میان عده‌ای نیز به‌خاطر مراد «دموکراسی»، با استناد به «کف خیابان» آماده‌اند که از ساز و کار دموکراتیک، انتخابات آزاد و صندوق رأی عبور کنند. در صورتی که «حاکمیت ملی» از نوع مصدقی آن، بدون اعتقاد و تعهد به دو اصل استقلال و دموکراسی، امکان‌پذیر نیست.

منبع: بهار

:::

 

برچسب‌ها:

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

50 - = 44