۱۳:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۳۰
نوشتاری از عماد افروغ:
افروغ: تبعات رانتهای فرهنگی در محیط دانشگاه
استفاده از رانتها در محیط دانشگاههای کشور نیز این مصداق بیماری ساختاری است که در کشور ما وجود دارد همگان هم از آن بهرمند میشوند درحالی که بسیار نازیبا است. شوربختانه اینکه تبعات این رانتها در دانشگاههای ما به مراتب بالاتر از سایر بخشهاست.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
سالهاست که با هر زبانی، از تبعات رانتهای فرهنگی و اقتصادی در کشور گفتهام. بارها ابراز نگرانی کردم، بارها تذکر و هشدار دادم و بارها هم از سر دغدغههای یک دانشگاهی فریاد زدم که رانتهای فرهنگی در کشورمصداق روشنی از بیاخلاقی است. هماکنون دو، سه هفتهای است که رانتهای فرهنگی بیش از پیش نمود پیدا کردهاند. رانتهایی که در همه دورانها بوده و امروز به بالاترین حد خود رسیده است.
یکی به اسم عضویت در هیات علمی در دانشگاه و یکی دیگر مجوز تاسیس دانشگاهی را میگیرد. متاسفانه همه اینها مصداق رانت است، رانت هم فقط اقتصادی نیست رانت میتواند فرهنگی باشد البته این رانت فرهنگی درحد فرهنگی باقی نمیماند حتی به مباحث اقتصادی هم منجر میشود، در رابطه قدرت – ثروت فقط منظور ثروت اقتصادی نیست میتوانیم ثروت را سرمایه ترجمه کنیم و بگوییم سرمایه سیاسی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی این یعنی کسی که به قدرت دولتی میرسد فرصتی در اختیار وی قرار میگیرد که به یک سرمایه سیاسی بیشتر، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی دسترسی پیدا کند. استفاده از رانتها در محیط دانشگاههای کشور نیز این مصداق بیماری ساختاری است که در کشور ما وجود دارد همگان هم از آن بهرمند میشوند درحالی که بسیار نازیبا است. شوربختانه اینکه تبعات این رانتها در دانشگاههای ما به مراتب بالاتر از سایر بخشهاست. ما برای رسیدن به توسعه مطلوب علمی به نخبگانی در دانشگاهها نیاز داریم که عقد اخوت با کسی نبسته باشند، نهاینکه از سیاست به جایی رسیده باشند و حالا بخواهند در محیط دانشگاه عرض اندام کنند. تبعات دیگر این قضیه این است که افراد غیرعلمی حرمت میگیرند و این رانتها در دل خود یک پیام دارند، حتی اگر به نتیجه آن بیتوجه باشیم. پیام آن این است که اگر میخواهی به محیط دانشگاهی و علمی وارد شوی، باید رانت داشته باشی، عقد اخوت با گروه و جریانی سیاسی داشته باشی و در ادامه چشم بر هر حقیقتی ببندی. چرا امروز بخش زیادی از اساتید مطرح و بنام ما به حاشیه رانده شدند و در دوران بازنشستگی هستند؟ به دلیل اینکه دانشگاهیان اصیل نه اهل رانت هستند و نه اهل اینکه خود را با شرایط تحمیلی وفق بدهند. سالهاست که این نگرانی و ناراحتی خودم را از رانتهای فرهنگی در کشور ابراز میکنم و بهدلیل فقدان نظارت و ساختاری بودن این مشکل تنها داغ ما تازه میشود و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نمیگیرد.
یکی به اسم عضویت در هیات علمی در دانشگاه و یکی دیگر مجوز تاسیس دانشگاهی را میگیرد. متاسفانه همه اینها مصداق رانت است، رانت هم فقط اقتصادی نیست رانت میتواند فرهنگی باشد البته این رانت فرهنگی درحد فرهنگی باقی نمیماند حتی به مباحث اقتصادی هم منجر میشود، در رابطه قدرت – ثروت فقط منظور ثروت اقتصادی نیست میتوانیم ثروت را سرمایه ترجمه کنیم و بگوییم سرمایه سیاسی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی این یعنی کسی که به قدرت دولتی میرسد فرصتی در اختیار وی قرار میگیرد که به یک سرمایه سیاسی بیشتر، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی دسترسی پیدا کند. استفاده از رانتها در محیط دانشگاههای کشور نیز این مصداق بیماری ساختاری است که در کشور ما وجود دارد همگان هم از آن بهرمند میشوند درحالی که بسیار نازیبا است. شوربختانه اینکه تبعات این رانتها در دانشگاههای ما به مراتب بالاتر از سایر بخشهاست. ما برای رسیدن به توسعه مطلوب علمی به نخبگانی در دانشگاهها نیاز داریم که عقد اخوت با کسی نبسته باشند، نهاینکه از سیاست به جایی رسیده باشند و حالا بخواهند در محیط دانشگاه عرض اندام کنند. تبعات دیگر این قضیه این است که افراد غیرعلمی حرمت میگیرند و این رانتها در دل خود یک پیام دارند، حتی اگر به نتیجه آن بیتوجه باشیم. پیام آن این است که اگر میخواهی به محیط دانشگاهی و علمی وارد شوی، باید رانت داشته باشی، عقد اخوت با گروه و جریانی سیاسی داشته باشی و در ادامه چشم بر هر حقیقتی ببندی. چرا امروز بخش زیادی از اساتید مطرح و بنام ما به حاشیه رانده شدند و در دوران بازنشستگی هستند؟ به دلیل اینکه دانشگاهیان اصیل نه اهل رانت هستند و نه اهل اینکه خود را با شرایط تحمیلی وفق بدهند. سالهاست که این نگرانی و ناراحتی خودم را از رانتهای فرهنگی در کشور ابراز میکنم و بهدلیل فقدان نظارت و ساختاری بودن این مشکل تنها داغ ما تازه میشود و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن صورت نمیگیرد.
منبع: روزنامه شرق
:::