تاریخ
اعلام جمهوری اسلامی ایران / ۱۲ فروردین، روز عید ملت
من به همه اقشار ملت - به تمام - عرض میکنم که در اسلام هیچ امتیازی بین اشخاص غنی و غیر غنی، اشخاص سفید و سیاه، اشخاص [و] گروههای مختلف، سنّی و شیعه، عرب و عجم، و ترک و غیر ترک - به هیچ وجه - امتیازی ندارند. قرآن کریم امتیاز را به عدالت و به تقوا دانسته است.... همه مردم علی السّواء هستند با هم و حقوق تمام اقشار به آنها داده میشود. و همه در حقوق مساوی هستند.
پاسخی به ادعاهای ابراهیم یزدی درباره امام خمینی
آقای ابراهیم یزدی در چارچوب یک سیاست سازمانی (همچون دیگر اعضای نهضت آزادی) در طول این مصاحبه اصرار دارد که هرگز از چنین شخصیتی با عنوان «آیتالله» نام نبرد. تلاش برای کتمان مقام کممانند فقهی ایشان، صرفنظر از این که آیا تأثیری هم در کاهش جاذبه نور حقیقت دارد یا خیر، این واقعیت را قطعاً برای اهل نظر روشن میکند که آقایان به چه میزان خودمحورند.
نامه تاریخی امام خمینی به آیت الله بروجردی درباره تشکیل مجلس مؤسسان
65 سال پیش در چنین روزی ۳ فروردین ۱۳۲۸ / ۲۲ جمادی الاول ۱۳۶۸) امام خمینی یکی از اولین اقدامات خود در مبارزه با رژیم طاغوت را با انتشار نامهای خطاب به مرجع اول تقلید شیعیان به انجام رساندند. در پی انتشار شایعه موافقت آیت الله سیدحسین طباطبایی بروجردی (مرجع بزرگ تقلید) با تشکیل مجلس مؤسسان، امام خمینی به همراه چهار تن از مراجع و علمای وقت با انتشار نامه سرگشاده خطاب به ایشان، درباره تشکیل مجلس مؤسسان استفسار نمودند.
۲۱ اسفند ۵۳: پیام تاریخی امام خمینی در تحریم حزب رستاخیز
کسی که بیش از ده سال است فریاد میزند که ملت ایران موافق با این «انقلاب» است و اسم آن را «انقلاب شاه و ملت» گذاشته، امروز مردم را به صفهای مختلف تقسیم کرده و میخواهد با زور سرنیزه برای خود موافق درست کند. اگر این - به اصطلاح درباره این حزب - به اصطلاح - «رستاخیز ملی ایران» باید گفت این عمل - با این شکل تحمیلی - مخالف قانون اساسی و موازین بین المللی است و در هیچ یک از کشورهای عالم نظیر ندارد. ایران تنها کشوری است که حزبی به امر «ملوکانه» تأسیس کرده و ملت مجبور...
استفاده از قلم در راه آزادی ملت و در راه تعالیم اسلامی
رمز موفقیت همین وحدت اقشار و وحدت کلمه بود. اگر بنا بود که قشر روحانی تنها میخواست به جنگ اینها برود خفه میکردند او را؛ نویسنده میخواست به جنگ آنها برود آنها را از بین میبردند؛ دانشگاهی میخواست این کار را بکند نمیتوانست؛ بازار میخواست این کار را تنها بکند نمیشد؛ دهقان میخواست بکند نمیشد.... برای همین پیوستگی است که بین اقشار ملت حاصل شد. و ما باید این همبستگی را نگه داریم.
مبانی تصمیم گیری امام خمینی در فتوای ارتداد سلمان رشدی
امام خمینی در باب طرح این فتوا، بر آن بودند تا هویت اصلی انقلاب را به مسلمانان جهان معرفی کنند و تمایز میان اسلام ناب و اسلام امریکایی را روشن سازند و نشان دهند که انقلاب اسلامی از اساس و بنیان با سایر حکومتهای کشورهای اسلامی متفاوت است؛ و البته این اصل و رفتار، همیشه فراراه امام در تصمیمگیریهای سیاسی بوده است و در قضیه سلمان رشدی، تکیه بر این اصل موجب برجستگی این بعد انقلاب گردید... مسلمانان پس از صدور فتوای امام، تفاوت انقلاب اسلامی و سایر دولتهای مدعی اسلام را دریافتند.
هنوز انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن به پایان نرسیده است
اکنون بیش از پیش لازم است این رشد را به جهانیان نشان دهید تا جهانیان بدانند مردم مسلمان ایران میتوانند بدون قیمومت این و آن، راه سعادت خود را انتخاب نمایند. لهذا از شما میخواهم که اولاً مانع آشوب و هرج و مرج بشوید و نگذارید آشوبگران مغرض به عملیاتی از قبیل غارت، آتش سوزی، مجازات متهمان و از بین بردن آثار علمی و فنی و صنعتی و هنری و اتلاف اموال عمومی و خصوصی دست بزنند.
آزادی از زنجیر اسارت قابیلیان
در کشاکش نبرد حق و باطل، مژدهی انفجار سحر آمد که: «دیو چو بیرون رود فرشته در آید» امام امت پیک پیکار همیشهی ملت، محور وحدت باب اخوت، بر خاک مردهی میهن پای نهاد تا نویدمان دهد که: فتح قریب. و سرانجام روز پیروزی فرا رسید. مشتها مسلسل شد و سرها مصمم. نهال انقلاب اسلامی به ثمر نشست و اسطورهی شاهان فرو شکست.
۱۹ بهمن ۵۷: بیعت همافران با امام خمینی
ما امیدواریم که با هم [با] پیوستگی به هم بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و به جای او یک حکومت عدل اسلامی؛ که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما میخواهیم که سرنوشت ما را خودمان تعیین کنیم نه سفارت امریکا و سفارت شوروی. ما میخواهیم که مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه یهودیها و اسرائیل. ما میخواهیم مملکتمان را آزاد کنیم؛ اختناق در مملکت ما نباشد. ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائیل در آن تصرف نکند، امریکا در آن تصرف نکند.
مسیح زمان در نوفل لوشاتو
فرمودند من به هر شکل که شده است، وارد ایران خواهم شد و در ایران همراه مردم انقلاب را به پیروزی خواهم رساند ولو اینکه حتی یک نفر مثل بنده زنده باشد. حضرت امام اعتقاد کامل داشتند که اولا این انقلاب پیروز میشود و ثانیا هر کسی در انقلاب به شهادت برسد، جزء یاران حسینبنعلی در کربلا قلمداد میشود.... روزی که شاه فرار کرده بود با شوق و ذوق به حضرت امام گفتم: آقا از ایران خبر دادند که شاه رفت. فرمودند: خیلی خوب!
حال و هوای ایران در ۱۷ بهمن ۵۷
روز هفدهم بهمن 57 امام خمینى خطاب به نظامیانى که براى بیعت با او گرد آمده بودند، گفت: «از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشید... دست این اجانب باید کوتاه بشود. چقدر امریکا باید از این مملکت ببرد و بخورد یا انگلستان یا سایر جاها؟ ما باید یکوقت هم زنده بشویم، بیدار بشویم... آزادى را بگیریم. حق را باید گرفت با سرنیزه، با مسلسل باید حق را گرفت از اینها؛ خودشان که نمى دهند. بایستید در مقابل اینها
ملت با مشت جلوی تانک و توپ را گرفت
این فرهنگ ما یک فرهنگ استعماری است که نگذارد این نیروی انسانی رشد بکند.... هر جا الآن شما دست بگذارید، اسم محمدرضا خان رویش نوشته و خیانتش! هر جای] ارتش را دست بگذاری، این مستشارهای امریکایی که آمده.... فرهنگ را رویش دست بگذاری، عقب ماندگیاش، اسم او رویش ثبت و خیانتش. زراعتمان را دست رویش بگذاریم همین طور. مراتعمان را همه را دادند به این و آن. «ملی» کردند!
۱۲ بهمن ۱۳۵۷: امام آمد
باید از همه طبقات ملت تشکر کنیم که این پیروزی تا اینجا به واسطه وحدت کلمه بوده است. وحدت کلمه مسلمین - همه، وحدت کلمه اقلیتهای مذهبی با مسلمین، وحدت دانشگاه و مدرسه علمی، وحدت طبقه روحانی و جناح سیاسی. باید همه این رمز را بفهمیم که وحدت کلمه رمز پیروزی است؛ و این رمز پیروزی را از دست ندهیم و - خدای نخواسته - شیاطین بین صفوف شما تفرقه نیندازند.
امام را نجاتدهنده ایران میدانستم
ما که در جریان مبارزات سیاسی بودیم، میدانستیم که حرف اول و آخر را امام میزد و تبعیتی که مردم از ایشان داشتند منجر به پیروزی انقلاب شد و رأی قاطع ۹۸ درصدی مردم، فقط به خاطر وجود امام بود. جاذبه امام برای مردم، به خاطر شخصیت مبارزش بود و با همه قدرتها به خاطر مردم در ستیز بود و از کسی نمیترسید و از سوی دیگر همه پیشبینی های ایشان نیز درست از آب در میآمد.
امام خواستار ادامه اعتصاب شد
ما با آثار تمدن موافقیم، مایلیم که مملکت ما مجهز شود به همه آثار تمدن ولی نه آن طور که شاه عمل میکرد، شاه تمام آثار تمدن را به صورت فاسد عمل میکرد. سینما به صورت فساد ترویج شده بود اخلاق جوانها را فاسد کرد، مراکز فحشا را افزایش داد و وسایل اعتیاد جوانان را فراهم کرد.