حوزه
خلافت اموی و انحرافات، نتیجه تملقگویی و جمعآوری ثروتانبوه
معاویه امر به معروف و نهی از منکر را از حالت نظارت مؤمنان به دولت خارج کرد و آن را به سمت نظارتهای مردم به یکدیگر منحرف ساخت و نهادی را نیز به نام هسته تأسیس کرد که دولت را متوجه امر به معروف و نهی از منکر میکرد.
تبیین تمایز اسلام با اسلام داعشی در محافل عزاداری محرم
اینکه محرم، اسلام را بیمه میکند به دلیل همین بحثها و توجهها پیرامون موضوعات روز در این ایام است و امروزه نیز مسالهیی که باید مورد بحث در محافل عزادارای محرم وصفر باشد، تفاوت میان اسلام مکتب شیعی امیرالمومنین(ع) و اسلام داعشی است.
کاش اجازه می دادند این ملاقات انجام شود
مگر میشود بگوییم که اکثریت جامعه با نظام مخالف هستند. البته به نظرم این نامه نوشته نمیشد بهتر بود و کاش اجازه می دادند که این ملاقات انجام شود زیرا اکثر اصلاحطلبان، نظام، رهبر و کشور را دوست دارند و شخصا عقیده دارند که کاش این نامه نوشته نمیشد و ترتیباتی داده میشد که ملاقات انجام شود.
سیدعلی خمینی: پیراهن اسلام را از کثافت داعش پاک کنیم
در شرایط فعلی که صدایی از اسلام به گوش دنیا می رسد که همان اسلام انحرافی و افراطی و وهابیت و داعشی است و بحث جنایت های این جنایتکاران به نام اسلام مطرح می شود، وظیفه سنگینی بر دوش شیعیان وجود دارد که با معرفی اسلام حقیقی و راستین، پیراهن اسلام را از این کثافتی که به نام داعش آمده، پاک کنیم
مدرک گرایی سقوط علمی می آورد
حضرت آیت الله شبیری زنجانی با اشاره به خاطره ای از امام خمینی (ره)، اجرای شیوه کنونی در حوزها را مغایر با خواست ایشان دانست و افزود: یک روز برای گرفتن کتاب فلسفه به آقای خمینی مراجعه کردم. ایشان به من گفتند شما همین فقه و اصول را جدی بگیرید چون برای طلبه لازم است.
سلطنتپرستی در بیوت علما!
برخلاف باور رایج درباره حضور حداکثری روحانیت در نهضت و رهبری ممتاز آنان، جریان اصلی روحانیت تا پیش از آغاز نهضت امام خمینی، اهل مبارزه انقلابی نبود و مبارزات امام نیز در آغاز از حمایت جریان حاکم بر حوزههای علمیه برخوردار نشد. همچنانکه امام خمینی که باید ایشان را یک استثنا در مقایسه با دیگر زعمای حوزههای علمیه قم و نجف به شمار آورد، در«منشور روحانیت» میفرمایند.
پدیده آقازادگی و فساد اقتصادی در بیوت روحانیت
نه تنها در سالهای پس از اقلاب مواردی از فساد اقتصادی و سیاسی و حتی اخلاقی در روحانیت و خانوادههای روحانی وجود داشته (به گواه پرونده های مفتوحه و مختومه در دادگاه روحانیت و ...) که در ادوار گذشته و از جمله در رژیم طاغوت هم برخی از بیوت علما به مسائلی از قبیل ثروتاندوزی، قدرتطلبی، رابطه با استبداد و استعمار و نیز عقاید التقاطی، انحرافی و الحادی مبتلا بودهاند.
جواد مناقبی، داماد ناخلف علامه
مناقبی داماد علامه طباطبایی و باجناق آیت الله قدوسی بود، اما نمیدانم چطور با دربار کنار آمده بود.... به یاد دارم وقتی که در مسجد بزازها بالای منبر رفت و هویدا پای منبرش بود، گفت: «جناب آقای امیر عباس هویدا ! شما که خود به پای خودتان به اینجا نیامدهاید، شما را حضرت زهرا (س) استقبال کرده و امام زمان (عج) نیز بدرقهتان میکند...»
سید حسن امامی، آخرین امام جمعه طاغوت
آخوندهای درباری که امام در نظر داشته اند به یکی و دو مورد محدود نمی شود اما می توان یکی از مصادیق بارز آن را در خاندان «امام جمعه» دید. خاندانی که نسل اندر نسل امام جمعه تهران بودند و با حاکمان وقت روابط حسنه برقرار کرده و در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور پشت قدرت حاکم را خالی نکردند.
جزییات پرونده امام موسی صدر از زبان قاضی الشامی
عبارتی که اخیرا در بیانیه کابینه به کار رفته بود بسیار جالب است: "دولت در پرونده ربودن امام موسی صدر و دو برادرش در لیبی، تلاشهای خود را در همه زمینهها و در همه سطحها افزایش خواهد داد و از کمیته رسمی پیگیری که با هدف آزادسازی آنان و بازگشت همراه با سلامتی آنان فعالیت میکند، حمایت میکند."
امام، علامه طباطبایی و آقا سید علی قاضی مجتهد مطلق و جامع الأطراف در عرفان بودند
امام راحل رضوان الله تعالی علیه علامه طباطبایی قدس سره و آقا سید علی قاضی قدس سره را می شود در بین متأخران جزء سالکان این کوی نام برد که هر کدام به اقرار خود در فن شریف عرفان راه یافتند. نقل شده است که پیامبر فرمود شما وقتی به مقام احسان رسیدید باید به گونه ای عبادت کنید معبود را ببینید و اگر معبود را ندیدید این مقدار بر شما مشهود بشود که معبود شما را می بیند.
مسئله شریعتی درگیرودار روحانیان طرفدار و مخالف
تاریخ نشان داد که هوشمندی و درایت امام بیشتر به سود دانش و اندیشه شریعتی بود تا طرحهای غیر کاربردی برخی موافقین یا مخالفین وی. امام در عین آنکه از حذف کامل دکتر از عرصه رسمی جلوگیری کرد، ترجیح داد با سکوت در برابر برخی سخنان و اندیشههای غیرمقبول دکتر، راه را بر نقد او بگشاید. اگرچه در دوران حضور در نجف، گهگاه به برخی نیش و کنایههای تند دکتر واکنش تلویحی نشان میداد.
امام خمینی: اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لا إلهَ إلاَّ اللَّه امیرالمؤمنین را بگویند نمى توانند!
خیال مى کنى که امتیاز نماز حضرت امیر المؤمنین، علیه السلام، با ما این است که «مدّ» «و لا الضّالین» را طولانیتر مى کند؟ یا قرائتش صحیحتر است؟ یا طول سجود و رکوع و اذکار و اورادش بیشتر است؟ یا امتیاز آن بزرگوار به این است که شبى چند صد رکعت نماز مى خواند؟ یا مناجات سید الساجدین، علیه السلام، هم مثل مناجات من و تو است؟ او هم براى حور العین و گلابى و انار این قدر ناله و سوز و گداز داشت؟
واکنش مراجع و اساتید حوزه نجف بعد از قیام ۱۵ خرداد
در منزل یکی از آقایان بودیم... وقتی مسائل انقلاب به میان آمد، وی با لحن تندی گفت: ما آخوندها چه کار به کار سیاست داریم؟ ما باید به کار خودمان که درس و بحث است بسنده کنیم. در حالی که ایشان پیش از آن در برخی مواقع تندتر از امام شعار می داد. به ایشان عرض کردم: آقا! حاج آقا روح الله به هر حال این مبارزه را آغاز کرده اند، به صلاح حوزه و روحانیت نیست که ایشان را تنها بگذارند؛ باید از معظم له حمایت کرد.
استاد مطهری و فلسفه برای فقه
وی نه تنها در عمل به ترویج و ترجیح فلسفه همت گماشت، بلکه در سال ۱۳۴۱ و اندکی پس از رحلت آیتاللهالعظمی بروجردی که مخالفتش با اندیشه و رفتار مطهری و دوستانش منجر به مهاجرت استاد مطهری از قم شده بود، در جریان انتشار کتاب «بحثی پیرامون مرجعیت و روحانیت»، حوزه علمیه را به شدت مورد انتقاد قرار داد که چرا به دانشکده فقه و اصول بدل شده و از آفت «عوامزدگی» و «عدم واقعبینی» دور نمانده است.