۰۸:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۰

اشعاری از شاعران آمریکاستیز ترک

یکی از مهمترین محورهای ادبیات مقاومت جهان، انتقاد از استعمار آمریکاست. آنچه می خوانید گزیده ای از اشعار شاعران آمریکاستیز ترک زبان؛ همچون مصطفی آصلان، محمود جان تکین، گول تیکن توغا، تارکان کؤکسوی است.

azadi amricaمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): یکی از مهمترین محورهای ادبیات مقاومت جهان، انتقاد از استعمار آمریکاست. آنچه می خوانید گزیده ای از اشعار شاعران آمریکاستیز ترک زبان؛ همچون مصطفی آصلان، محمود جان تکین، گول تیکن توغا، تارکان کؤکسوی است:

ای آمریکای خدا نشناس

مصطفی آصلان

پرتاب می شود از آمریکا موشکی

و خاکستر می شود در عراق اجسادی

به هیچ سخنی گوش فرا داده نمی شود

آیا بر چشمان ناظر بر این ماجرا ممنوعیتی نیست

آمریکا گوش ات بشنود این صدا را

در عراق جسم های فراوانی را از پا انداختی

دنیای تو نیز خوار خواهد شد سقوط خواهدکرد

مادرت به عزا بنشیند

بی انصاف

بی وجدان

ظالم

ای آمریکای خدا نشناس

*****************************************

کابوی آمریکایی

محمود جان تکین

(این شعر پیش از حمله آمریکا به عراق سروده شده است.)

 

آهای!

 کابوی آمریکایی!

دیوانه و مست گشته‌ای باز

چشمان پر خونت، باز تشنه خون جدیدی است

دوباره خون می خواهی

هروشیما، ناکازاکی، ویتنام

سیر نمی شوی تو؟

اینقدر وحشت کافی نیست آیا؟ آمریکا؟!

آهای!

 کابوی آمریکایی!

باز دلت برای بوی خون تنگ شده است

زورنای جنگ را در می نوازی

بهانه ای بیش نیست صدام قاتل

این رنگ پول های نفت است که چشمانت را می نوازد

به خاک عراق به هجوم می بری

ارتش آمریکا را

آهای!

 کابوی آمریکایی!

 هر کوری می بیند

نعره ای را که در انداخته ای

برای سود بیشتر شرکت های سلاح سازی

تو دشمن خلق هایی

در هرجا که پا گذارده ای

فقط؛ خون، اشک و گرسنگی است

 تو یک اختاپوسی

انسان خوارِ خون آشام مدرن

از دستان تو به ناله در آمده  انسانیت

آهای!

کابوی آمریکایی!

نوع یه نوع، با اقسام مختلف

سلاح‌ها، بمب‌ها، هواپیماها

متفکرانی که قدرت اقتصادی تو اند

و هزاران کارکن

نتوانند نجاتت داد

چون کشتی کهنه ای به گل خواهی نشست

در با تلاقی که خود تهیه‌اش دیده‌ای

***********************

اخطار به آمریکا

گول تیکن توغا

تولید کن سلاح‌ها را، مسلح به اتم شو

نمرود را از رو ببر، همچو فرعون باش

ما را نیز  خدایی است، او که جز او الاهی نیست

به یا آور حشره کوچکی که قاتل نمرود شد

سگان هارت در راست و چپ ایستاده اند

گِل آلود می شود هر رودی که تو در آن دست می کنی

خون آلود می شود هر دیاری که پا درآن می گذاری

به یادآور میلیون ها اشک و دل سوخته را

ای پست فطرت، نفرت مظلومان و کینه حقیقتی

ای پست فطرت، بازیگر و ستاره تغییرناپذیر هر ظلمی هستی

ای پست فطرت، که سلاح های اتمی تولید می کنی

به یاد آور آن شاهد ناظر را، انسان ها عبث نیستند

هر چیز برایت آزاد است و برای دیگری نه

در رد وجود سلاح ها حکم صاد می کنی

ای بی شرف، تف بر هفت جدت!!

فکر کن، چه کسی مدافع هیروشیمای شاداب بود؟

طاغوت بودنت هماره دراز بادا!

سگان پستی ات در روستای بی صاحب پارس کنند

این روال دگرگون خواهد شد، اگرچه خوشت هم نیاید

یاد آور شکست و هزیمت با سنگان ابابیلرا

گذشته را به مطالعه بنشین، کدام ظالم مانده است

کوری آزمندانه ات را چاههای فراوانی در راه است

خرسان بسیاری در زباله دانی تاریخ دفن شده اند

به یاد آور، سارا ها و خانه های مدفون در خاک را

دنیا در حسرت عدالت و صلح است

اما تو ای بی بند و بار! در تب و تاب افزودن سکه ای بر روی سکه هایت

سر در هر کاری می کنی با مقاطعه کاران بی شمارت

به یاد آور عقل های یخ بسته با وحشی کاری ظلم را

**************************************

 

آمریکا؟

تارکان کؤکسوی

همراه با کریستف کلمب در یک لحظه

در ۱۴۹۰ ماجلنا نیز ظهور کرد

شد بر بومیان آنجا آنچه شد…

… زدید، از پا در انداختید، اعدام کردید

… برای چه به آمریکا رفتید؟

انگلیسی، فرانسه، اسپانیا، آلمان

آمریکا را به خون نشاندید

به اسم تمدن مرگ را به آنجا بردید

… با چه رویی به آمریکا رفتید

… ظلم را بر تمام قاره افکندید

سگان انگلیسی، اسپانیولی، فرانسی

همه شان ملت های یکسان، وحشیتشان یکسان

تک به تک در مسابقه ظلم مشارکت کردند

… از اروپا به صادرات وحشت پرداختند

…. کل قاره را در وحشت فرو بردید

کشتی ها یک به یک به حرکت در آمدند

بومیان در کنار ساحل ها به پناه آمدند

ای بی اصل و نسب ها ، چهره آلوده ها

… آمریکای سرهم شده را ایجاد کردند

و آنگاه به درو کردن «دنیای جدید» پرداختند

دولتی آمریکا نام را ایجاد کردید

با خون سیراب نشدید و هارتر گشتید

بومیان را حیوان وار مضروب کردید

…. ویران کردید ، چپاول کردید و کشتید

….. برای چه شما یه دنیا جدید آمدید؟

گویند که آمریکا خود ماجرایی است

چه ماجرایی…  همه وحشت است و خون

مردمان بومی کشته شده نیز انسانند

…. چه سرخ پوست چه زنگی همگی

… کشته شدند هزار-هزار ، پشته-پشته

تقویم را نظاره کن، هر صفحه اش پر از خون است

ای سیراب شوندگان از خون، ای ی … آمریکایی هاها!!

روز قیام بی سرزنش فرا خواهد رسید

… این را خودتان تقدیر کردید

…. شما برای وحشت به آن قاره رفتید.

منبع: ماهنامه «راه» (ویژه نامه جشنواره موسیقی ضداستکباری طبس)

::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 70 = 79