۰۷:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۰ سامان صحرایی:

چمرانِ حاتمی‌کیا، حاتمی‌کیایِ خمینی

برای رهروان رسانه‌ای جریانی که خود را روشنفکر می‌داند چندان مهم نیست که چمران؛ چمرانِ خمینی باشد یا چمرانِ بازرگان. مهم این است که حاتمی‌کیا به عنوان کارگردان مولف و صاحب امضا کدام طرفی است؟ از نظر کسانی که دغدغه ای بنام انقلاب، شهدا و آرمانهایشان ندارند حاتمی‌کیای کارگردان "دعوت" یا حاتمی‌کیای "گزارش یک جشن" می‌تواند مفیدتر باشد از حاتمی‌کیای چمران.

hatamikia - chamranمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – سامان صحرایی:

«خیر ببینی آقا سیدرضای میرکریمی

کام‌ات شیرین. اگر این حَبّه قندت نبود، یادمان می‌رفت کجایی هستیم و با کامِ تلخ در صفِ سفارتِ خرس‌نشان ایستاده بودیم تا از سرزمین همیشه آفتاب‌مان به جبرِ همکار تلخ‌مزاج، همه مهر دروغ بر پیشانی، متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری بگیریم.»

جدال رسانه‌ای با حاتمی‌کیا از این جملات شروع شد. از وقتی حاتمی‌کیا یادداشت تبریک به رضا میرکریمی را بهانه کرد تا به بُت برلین رفته‌ی روشنفکران کنایه بزند که چرا تلخ مزاجی خودش را به نام ایران بر پرده سینماهای دنیا نمایش می‌دهد.

برای رهروان رسانه‌ای جریانی که خود را روشنفکر می‌داند چندان مهم نیست که چمران؛ چمرانِ خمینی باشد یا چمرانِ بازرگان. مهم این است که  حاتمی‌کیا به عنوان کارگردان مولف و صاحب امضا کدام طرفی است؟ از نظر کسانی که دغدغه ای بنام انقلاب، شهدا و آرمانهایشان ندارند حاتمی‌کیای کارگردان “دعوت” یا حاتمی‌کیای “گزارش یک جشن” می‌تواند مفیدتر باشد از حاتمی‌کیای چمران.

حاتمی‌کیا را صرفا منتقد به نظام می‌خواهند نه آرمان‌گرا و مسلمان انقلاب و پیرو راه امام. به همین جهت چندان درک نمی‌کنند که چطور اسم حضرت امام(ره) در فیلم حاتمی‌کیا بارها شنیده می‌شود و اصلا چرا حاتمی‌‌کیایی که به میرحسین موسوی رأی داده در برنامه‌ای به دعوت نادر طالب‌زاده شرکت می‌کند و ازمسعود ده‌نمکی اسم می‌برد‌؟!

****

البته شاید سطحی‌نگری و هیاهوی رسانه‌ای به این افکار دامن زده باشد. به عنوان مثال رأی دادن حاتمی‌کیا به آقایان میرحسین موسوی و حسن روحانی، رأی روشنفکری و یا رأی جناحی و حزبی تلقی شود. در صورتی که بنظر می‌رسد حاتمی‌کیا در هر دو منظر با دلسوزی انقلابی خود و در جهت راه امام و با سلیقه‌ی شخصی به این انتخاب‌ها می رسد.

حتی تلقی جریان نزدیک به راست و انتقاد آنها از حاتمی‌کیا که چرا چمران حاتمی کیا، چمران بازرگان است هم از همین منظر قابل بررسی است. از این طرف هم منتظر بودند چمران قاطع‌تر و جنگجوتری را در فیلم ببینند. حال آنکه کارگردان در مهمترین دیالوگ فیلم بین شهید اصغر وصالی و شهید چمران منظور خود را واضح بیان می‌کند اما گویا عده‌ای دوست ندارند خلاف افکار خودشان را بپذیرند یا اصلا بشنوند.

وقتی اصغر وصالی به چمران می‌گوید: “شما را بیشتر چمران بازرگان دیدم تا چمران خمینی”، چمرانِ حاتمی‌کیا در مقام تأیید یا تکذیب بر نمی‌آید بلکه افقی بالاتر را نشان می‌دهد: خمینی هم سرباز خداست اصغرجان.

و این دقیقا همان مرام و مسلک شهید چمران در زندگی سیاسی بود. چمرانی که می‌دانست اگر به ایران بیاید توسط ساواک دستگیر می‌شود، معطل آماده شدن شرایط داخلی نمی‌شود و از خارج ایران بیانیه صادر نمی‌کند، بلکه به لبنان می‌رود تا برای اسلام، فرزندان شیعه را به رهبری امام موسی صدر تربیت کند.

چمران حتی پس از بازگشت هم به عنوان نماینده دولت موقت و بعدتر وزیر دفاع، پشت میز نمی‌نشیند و ستاد جنگ‌های نامنظم را در خط مقدم تاسیس می‌کند. چمران بعد از استعفای هیات دولت بازرگان باز هم بر سرِ کار خود حاضر می‌شود تا همچون خمینی سرباز خدا باقی بماند نه وزیر دولت موقت بازرگان. و حاتمی‌کیا هوشمندانه همین چمران را به تصویر می‌کشد؛ چمرانی که اگرچه فرمانده و شجاع است و آرزوی شهادت دارد اما بنا به دیدگاه اسلامی، اسلحه برای او انتخاب اول نیست.

حاتمی‌کیا می‌توانست به بخش دیگری از زندگی پرماجرای شهید چمران بپردازد. می‌شد با نگاه رزمی و چریکی جنگهای جنوب و مثلا سوسنگرد را نشان دهد تا حداقل یک طرف را کاملا راضی نگه دارد. یا اصلا به فعالیت‌های خارج از ایران این شهید در آمریکا، مصر و لبنان اشاره کند تا ژست آزادی‌خواهی بگیرد و بیش از پیش محبوب جماعت رسانه‌ای باشد. اما او سراغ زمانی را می‌گیرد که بتواند حرف‌های امروز را در ظرف آن زمان بریزد. می خواهد نشان بدهد هم باید مجاهد بود هم به فکر مردم.

در صحنه‌ای که تیمسار فلاحی جهت حفظ جان مجروحین پیشنهاد می‌دهد پرچم سفید بر بیمارستان بزنند و آنجا را بی‌طرف اعلام کنند و اصغر وصالی قسم بخون شهدا می‌خورد که از آنجا عقب نمی‌نشیند، چمران پیشنهاد سومی می‌دهد و آن دفاع در جایی جلوتر از بیمارستان است.

****

در روزگاری که اخلاق و فرهنگ بازیچه‌ی سیاست‌بازی ها می‌شود، “چ” فیلمی بود برای یادآوری روزهای پرهیجان ابتدای انقلاب، وقتی نماینده دولت جایی دور از مرکز بعد از مذاکره‌های بی نتیجه اسلحه بدست می‌گیرد تا از مردم و انقلاب اسلامی مردم دفاع کند.

“چ” توضیح دیگری هم بود برای شناخت کارگردان فیلم. چمران به تایید عملکردش پس از استعفای هیات دولت موقت، چمران بازرگان نیست. اما چمران حاتمی کیا؛ حاتمی‌کیای خمینی را نشان می‌دهد.

::::

۱ دیدگاه

  1. شهاب :

    سلام سامان جان.
    خوندم و استفاده کردم.
    موفق باشی.

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

8 + 2 =