هر ایرانی سالانه چهار میلیون تومان بابت تحریمها هزینه داد!
سرانه سود کثیف جمعیت ایران اندکی بیش از ۷۸ میلیون نفر است. آنچه تنها بخش کوچکی از جامعه بردهاند، سر به ۹۰ میلیارد دلار میزند. تقسیم ۹۰ میلیارد دلار به جمعیت ایران، سهم هر فرد ایرانی را از این رقم ۱۱۵۳ دلار میکند. با احتساب قیمت ۳۵۰۰ تومان برای هر دلار، سهم هر ایرانی از این پول در حدود ۴ میلیون تومان خواهد شد. به عبارت دیگر سالی یک میلیون تومان برای هر فرد ایرانی. رقمی که با توجه به موقعیت اقتصادی خانوارهای ایرانی اهمیت فراوانی را داراست. ...
مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
هر ایرانی در چهار سال گذشته حداقل هزینهای چهار میلیون تومانی بابت تشدید تحریمها پرداخت کرده است. این رقم از مجموع سودی که کاسبان تحریم به دست آوردهاند در قیاس با جمعیت ایران استخراج شده است. برجام چه کسانی را از ثروتهای افسانهای محروم کرد؟
این سئوالی است که این روزها نه فقط در محافل اقتصادی که در محافل سیاسی بارها و بارها مطرح میشود تا پاسخی درخور را از آن خود کند. آنها که نشانی چندان دقیقی ندارند و با صفت کاسبان تحریم مورد خطاب قرار میگیرند، در چهارسالی که گذشت بنا بر گفته رییس کل بانک مرکزی ایران ثروتی افسانهای اندوختهاند و با اجرایی شدن برجام قرار نیست شمار پولهایشان دیگر بیش از این ارقام شود.
او میگوید ۱۵ درصد تجارت بینالمللی ایران در این سالهایی که سالهای سخت تشدید تحریم نام داشت، به جیب کاسبان تحریم رفته است. معنا و مفعوم این جمله آن است که ایران به ازای هر ۱۰۰ دلار مراوده بینالمللی ۱۱۵ دلار هزینه کرده است. بهاینترتیب هم هزینه واردات کالا به کشور افزایشی ۱۵ درصدی داشته است و هم هزینه صادرات کالا از ایران. هر دو قابلیتهای اقتصاد ایران را نشانه میرود و سبب میشود قدرت رقابتپذیری اقتصاد ایران بهشدت دستخوش کاهش شود.
نگاهی به اعداد و ارقام نشان میدهد آنچه تحت عنوان کاسبی از تحریم نصیب عدهای معدود و انگشتشمار شده است، چنان ارقام بزرگی را دارد که نمیتوان بهسادگی آن را نادیده گرفت. چیزی نزدیک به ۹۰ میلیارد دلار یا به عبارت دقیقتر ۸۹ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار در چهار سال.
سالهایی سخت که ورود غذا و دارو و اقلام اساسی به ایران نیز با مشکلاتی متعدد روبرو بود. به نظر میرسد تشدید تحریمها در سال ۱۳۹۱ اگر اقتصاد ایران را چنان در مضیقه قرار داد که رشد منفی اقتصادی و کوچک شدن سهم اقتصاد ایران را از سفره اقتصاد جهان رقم زد اما در حقیقت سبب شد برخی با استفاده از فضای رانتی پیشآمده قدرت گرفته و ثروتهایی عجیب بی اندوزند.
یک بررسی ساده نشان میدهد حجم تجارت خارجی ایران در حوزه واردات و صادرات کالاهای غیر نفتی و نفت، در حدود ۵۹۶ میلیارد دلار بوده است که به این ترتیب ۹۰ میلیارد دلار بابت این مراودات در اختیار عدهای خاص قرار گرفته است.
۲۶۸ هزار میلیارد تومان یا همان ۹۰ میلیارد تومان به چه معناست؟ شاید اگر معیار بررسی میزان درآمدهای نفتی باشد، بزرگی این رقم معلوم شود. ایران در سال گذشته شمسی درآمدی نفتی معادل با ۳۳ میلیارد دلار کسب کرد.
این رقم در حقیقت نزدیک به سه برابر درآمدهای نفتی ایران در سال گذشته است. این نسبت به توجه به قیمتهای نفت در بازارهای جهانی حفظ خواهد شد چراکه پیشبینی میشود درآمدهای نفتی ایران در همین حد و اندازه باقی بماند. بدهیهای دولتی دولت ایران میراث دار بدهی عظیمی است که اتفاقاً در سالهایی طلایی درآمد نفت شکل گرفت.
محاسبات نشان میدهد دولت ایران در بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد و تدابیری برای بازپرداخت بدهیهای اندیشیده شده است که فروش اوراق بدهی از آن جمله است.
آنچه در دوره تحریم نصیب بخشی از کسانی شد که کاسب تحریم نام دارند میتوانست نیمی از بدهیهای دولت ایران به تمامی بخشهای اقتصاد را تسویه کند. بررسیها نشان میدهد بخش عمدهای از بحران رکود اقتصادی ایران ناشی از بدهیهای عظیمی است که بر عهده دولت است و منابع مالی کافی برای بازپرداخت آن موجود نیست.
پروژههای عمرانی نیمهتمام پروژههای نیمهتمام عمرانی ایران ۴۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارند. این پول قدرت کافی را دارد تا ۶۷ درصد از کل اعتبارات مورد نیاز ایران برای تکمیل پروژههای عمرانی را تأمین کند. به عبارت دیگر ترزیق چنین پولی میتواند زمینهساز ساختوساز و حرکت عظیمی در اقتصاد شود.
بررسیها نشان میدهد تزریق هر ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار به پروژههای عمرانی میتواند تا هشتصد هزار شغل را ایجاد کند بهاینترتیب هزینه ایجاد یک میلیون و ششصد هزار شغل در جیب بخش کوچکی از جامعه جای گرفته است. پارس جنوبی قطریها سالهاست عنوان پردرآمدترین و ثروتمندترین کشور جهان را از آن خود کردهاند و محل کسب ثروتشان نیز جایی نیست جز پارس جنوبی، همان میدان عظیم گازی مشترک با ایران.
در این شرایط است ایران از یک سو به دلیل تحریم و از سوی دیگر به دلیل نبود اعتبارات کافی هنوز نتوانسته است توسعه میدان گازی پارس جنوبی را به پایان ببرد.
اگر هزینه توسعه هر فاز از پارس جنوبی معادل ۴ میلیارد دلار، در بالاترین حد ممکن برآورد شود، به این ترتیب آنچه از ثروت کشور در اختیار عدهای خاص قرار گرفته است برابر با ۲۲ فار پارس جنوبی است.
این اعتبار چندین برابر اعتبار موردنیاز برای توسعه کامل میدان گازی پارس جنوبی خواهد بود. فرودگاه بزرگترین فرودگاه بینالمللی ایران، فرودگاه امام خمینی هنوز با تمام ظرفیت به بهرهبرداری نرسیده است.
در سال ۱۳۶۲ کارشناسان ژاپنی پیشبینی کرده بودند این فرودگاه با اعتباری معادل ۲۴۰ میلیون دلار به بهرهبرداری میرسد. برخی برآوردها نیز نیاز بودجهای آن را برابر با یک میلیارد دلار اعلام کردند.
در این صورت هزینه ساخت ۸۹ فرودگاه در جیب کسانی رفته است که تحریم را به عرصهای برای تجارت پنهانی بدل کردند. اگر هزینه ساخت فرودگاههایی بهمراتب معمولیتر از فرودگاه امام خمینی مدنظر قرار گیرد، در این صورت تعداد فرودگاهها افزایشی چشمگیر خواهد داشت.
سرانه سود کثیف جمعیت ایران اندکی بیش از ۷۸ میلیون نفر است. آنچه تنها بخش کوچکی از جامعه بردهاند، سر به ۹۰ میلیارد دلار میزند. تقسیم ۹۰ میلیارد دلار به جمعیت ایران، سهم هر فرد ایرانی را از این رقم ۱۱۵۳ دلار میکند. با احتساب قیمت ۳۵۰۰ تومان برای هر دلار، سهم هر ایرانی از این پول در حدود ۴ میلیون تومان خواهد شد. بهعبارتدیگر سالی یک میلیون تومان برای هر فرد ایرانی. رقمی که با توجه به موقعیت اقتصادی خانوارهای ایرانی اهمیت فراوانی را داراست.
در حال حاضر هر ایرانی ماهانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان تحت عنوان یارانه دریافت میکند که پرداخت همین پول مشکلات فراوانی را متوجه اقتصاد ایران کرده است. بهاینترتیب با آنچه از دست رفته است بیش از یارانه چهار سال تمام مردم ایران است.
منبع: خبرآنلاین
::::