۱۴:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۳/۵ علیرضا مهری:

نگاهی به آراء اقتصادی شهید بهشتی

آنچه امروز در جامعه های اسلامی عمل می شود و ظالمانه است و به ظلم اقتصادی یعنی استثمار منتهی می شود دو چیز است: اول سود دهی سرمایه ی عقیم بازرگانی. دوم، کمبود امکانات

8_8904061433_L600-Copy-250x150«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) - علیرضا مهری 

سخن گفتن در خصوص نگاه اقتصادی فرد اثرگذاری همچون شهید بهشتی با فعالیت هایی که برای شکل گیری انقلاب اسلامی صورت داده است نیازمند فرصتی مبسوط است که بسیار فراتر از فرصت موجود است. پیش از بررسی نظرات اقتصادی ایشان ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد. نخست، صاحب نظر بودن ایشان بدون داشتن مدرک دانشگاهی در حوزه اقتصاد است. نگاه جامع و عمیق ایشان به نظام اقتصادی اسلام بیان کننده واقعیتی است که در سخنرانی که در سمینار بیمه های اجتماعی به خوبی به آن اشاره کردند: ”در فرهنگ امروز ما، وقتی صاحب نظران گفته می شود، مقصود صاحب مدرکان نیست. مطمئنا کسانی هستند که در زمینه ی مسائل ارزنده ی حیاتی امروز جامعه ی ما صاحب نظرند، هرچند تحصیلات منظم نداشته اند و مدرک و تیتر خاص را به دست نیاورده اند.” در ادامه سخنرانی گستره بحث فراتر می رود و شهید بهشتی کسانی که بیمه در زندگی شان تاثیرگذار است را جزو صاحب نظران در این حوزه  می داند و با اشاره به بیمه کارگری از لزوم آسیب شناسی این نوع بیمه توسط کارگران در نشست های کارشناسی صحبت به میان می آورد.

دوم ، اینکه مظلومیت شهید بهشتی در عصر فعالیت ایشان در حزب جمهوری و شورای عالی قضائی در ابتدای پیروزی انقلاب محبوس نشده است و تاختنن به تفکرات اسلامی ایشان در حوزه های مختلف تا امروز به شیوه های گوناگون صورت گرفته است. نگاه متعالی ایشان در حوزه اقتصاد که در بندهای اقتصادی قانون اساسی متجلی شده است دچار مظلومیتی شده است که انگار می شود که چنین اصولی از ابتدا در قانون اساسی وجود نداشته است. البته بی توجهی ها  در زمان حیات ایشان هم وجود داشت و برای نمونه می توان به معرفی فصل ابعاد اقتصادی در بخش اقتصاد قانون اساسی اشاره کرد که پیاده شده ی سه جلسه برنامه ی ضبط شده ی صداوسیما از ایشان است که هیچ گاه پخش نشد. نظرات بزرگانی همچون شهید بهشتی جزو ذخایر دانایی انقلاب اسلامی است و عدم مراجعه به آن نوعی خودزنی و محروم ساختن خود است.

سوم، یکی از آسیب هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب دامن گیر جامعه ی انقلابی شد زدن انگ “ایسم” به بزرگان فکری انقلاب بود.بدون شک زدن انگ های مارکسیستی بودن نظرات اقتصادی ایشان در حالی صورت گرفت که بسیاری از بزرگان انقلاب هم حاکمیت تفکرات مارکسیستی و شبه مارکسیستی بر آنها الصاق شده بود.

یکی از دلایل اساسی بیماری اقتصاد در نظر گرفتن سود برای سرمایه بازرگانی می باشد. سرمایه بازرگانی سرمایه ای است که هیچ یک از دو نوع بهره دهی را ندارد، یعنی نه تولید را بالا می برد و نه می توان آن را مصرف کرد و هیچ کاری از آن ساخته نیست. به عنوان مثال ، بازرگانی صد تن برنج به انبار می آورد ، به قیمت یک تومان؛ و به اعتبار داشتن یک میلیون تومان می خواهد بیست هزار تومان بهره ببرد. {۱} در کنار سرمایه گذاری بازرگانی دو نوع سرمایه گذاری دیگر در چرخه ی اقتصادی نقش آفرینی می کند. نخست سرمایه گذاری به شکل ابزار تولید ؛ دوم سرمایه گذاری به شکل مستغلات که در شکل کار انباشته شده است که قابل بهره برداری است مثلا شخصی خانه یا کلبه ای را می سازد و در آن زندگی می کند ولی گاهی آن را اجاره می دهد.

در سرمایه گذاری بازرگانی سرمایه عقیم می باشد. از این رو می تواند به استثمارهای زنجیره ای و متوالی نامرئی ، منتهی شونده به فاصله های ثروت و فاصله های طبقاتی بیانجامد. در حالی که هیچ توجیه منطقی بر طبق آنچه شهید بهشتی بر پایه مالکیت در کتاب اقتصاد اسلامی بنا نهاده ندارد.

ممکن است گفته شود همان گونه که بقال کار می کند تاجر نیز کار می کند و اشکالی بر سرمایه گذاری بازرگانی وارد نیست.آنچه مورد قبول است کار خدماتی اوست که باید متناسب با آن حق الزحمه ای به او داده شود ، ولی اگر تاجر عمده فروش طی یک سال ده میلیون تومان سود برد ، این مبلغ را بابت چه چیزی به دست آورده است؟ فرق این تاجر عمده فروش با آن کاسب خرده فروش چیست؟ تاجر عمده فروش این مقدار بقیه را به ادعای این که سرمایه ی او باید سود بدهد از جامعه طلبکاری می کند که از نظر منطق فطری قابل قبول نیست. {۲}

آن چیزی که دزدی است و منجر به این می شود که عده ای بتوانند رگهای نامرئی برای جذب ارزش های تولیدی دسترنج کار مغزی و یدی دیگران ایجاد و انبار کنند ، همین سود سرمایه بازرگانی است. در این سود خرید و فروش ها ، آن مقدار که در برابر حق الزحمه ی خریدار و فروشنده ، منشی و حسابدار ، و کارگر و هزینه ی تلفن و امثال آن است اشکالی نیست؛ اما کسی که می گوید به این حساب که او هزار تن خرید و فروش کرده است ، فلان مقدار می خواهد ، واگر صد تن بود با همان مقدار کار ۱۰ درصد آن سود را می خواهد صحیح نیست.{۳}

آن چیزی که مسئله ی ارزش اضافی را در نقش اقتصاد سرمایه داری مطرح می کند و نقش مخرب آن را نشان می دهد باز می گردد به سود سرمایه ی بازرگانی، و الا سود سرمایه در شکل ابزار تولید و مستغلات هرگز به مسئله ارزش اضافی مخرب متهی نمی شود.{۴}

مشکلات اقتصادی ما و راه حل آنها

آنچه امروز در جامعه های اسلامی عمل می شود و ظالمانه است و به ظلم اقتصادی یعنی استثمار منتهی می شود دو چیز است:

اول سود دهی سرمایه ی عقیم بازرگانی. دوم، کمبود امکانات سرمایه ای و ابزاری، برای صاحبان نیروی کار تولیدی و خدماتی، به گونه ای که صاحبان این نیروها مجبور می شوند به خدمت صاحبان سرمایه ی تولیدی و خدماتی درآیند و به هر فرمولی که این صاحبان سرمایه بپسندند تن در دهند. این فاجعه است و علاجش نیز اجرای کامل و سریع بند ۲ از اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی است. مسئله ای که در اقتصاد ایران مهم است حل این دو است. باید فکر ها را اینجا متمرکز کنیم و نیروهایمان را تلف نکنیم. برای من فاجعه است هنگامی که می بینم مغزهایی که می توانند در اقتصاد فکر کنند و خلاقیت داشته باشند ، بر سر بحث های پوج و بی ربط وقتشان صرف می شود. اگر این مبانی روشن فطری پذیرفته شده مبنا قرار گیرند ، باید به سراغ راههای اجرایی آن رفت.{۵}

بحث بعدی در خصوص وجود نرخ تورم و تاثیر آن بر مبادلات اقتصادی است. شهیدبهشتی با پذیرش تاثیر نرخ تورم بر مبادلات به لزوم اصلاح آن اشاره می کند. البته دامنه ی بحث تورم را با قید حرکت جامعه به سمت تکاثر محدود می کند یعنی در صورتی که نرخ تورم باعث حرکت جامعه به این سمت شود باید با تورم مبارزه کرد.

در ریشه یابی تورم، سود دهی سرمایه ی بازرگانی را مهم ترین عامل تورم می داند و با توجه به بحث قبلی اگر به دنبال برپایی نظام اقتصادی اسلام باشیم قطعا نرخ تورم بسیار پایین خواهد آمد؛ در حالی که امروز این گونه نیست.

تز فراوانی ابزار و امکانات تولید که به همت شهید بهشتی در قانون اساسی گنجانده شده است از جمله تزهای اقتصادی جدید است که بر طبق موازین اسلامی پایه گذاری شده است. یکی از مشکلات اساسی مزارعه، فروش ارزان نیروی کار است که مبتلابه جامعه ی امروز ماست. فروش ارزان نیروی کار که زمینه ساز استثمار و شکاف طبقاتی است. اقتصاد اسلامی ، اقتصادی است که در بعد آزادی و نفی استثمار را با هم دنبال می کند که در این تز متجلی است.

بانکداری ربوی یا بانکداری اسلامی

در کتاب اقتصاد اسلامی فعالیت های بانک به دو دسته ی اصلی تقسیم شده است. دسته ی نخست که توام با بهره نمی باشد شامل حواله ، حساب جاری و چک و .. می باشد. این دسته آسیبی را متوجه جامعه نمی کند و از مزایای پر ارزش و انکارناپذیر موسسات بانکی است که صرف نظر کردن از آنها در زندگی عاقلانه نیست. در تشکیل نظام اقتصادی اسلام هرچقدر دامنه ی مبارزه با ربا در جامعه ی اسلامی رشد یابد آسیبی به این جنس خدمات وارد نمی شود.

دسته ی دوم همچون وام های مختلف توام با بهره است. اینگونه فعالیت ها به صورتی که امروز در اغلب نقاط دنیا انجام می گیرد هدفش صرفا بهبود اقتصاد نیست. هدف اصلی اغلب رباخواری است. گردانندگان این بانک ها سرمایه داران زیرکی هستند که می خواهند زمینه های سودهای خود را برای همیشه حفظ کنند. انگلهای مال اندیشی هستند که چون بر پیکری نشستند آن قدر خون می مکند تا از پا در آید. قوانین مالی و تجارتی اسلام بدون شک این جنبه از فعالیت های بانکی را تحریم کرده است.{۶}

از فواید تحریم ربا جلوگیری از تمرکز یافتن ثروت در دست معدودی می باشد.این عدم تمرکز باعث رشد عدالت اجتماعی می شود ؛ در واقع راهی است برای جلوگیری از به وجود آمدن سرمایه داران بزرگ مترف و عیاش و اسراف کار و تجمل پرست در جامعه.

در بحث هایی که حول اقتصاد اسلامی صورت می گیرد یکی از شبهه هایی که وارد می شود اجرایی نبودن این تئوری هاست.نکته حائز اهمیت در بحث بانکداری شهید بهشتی وجود دارد عملیاتی شدن این بحث است. به طوری که این شهید بزرگوار شخصا به شهرهای مختلف سفر می کردند و اقدام به تاسیس صندوق های قرض الحسنه می کردند.

در کنار نکاتی که شهیدبهشتی در خصوص جنبه هایی اقتصادی سرمایه و سرمایه داری مطرح می کند به جنبه های فرهنگی و اجتماعی که ناشی از  نظام اقتصادی اسلامی می پردازد.اصل ۴۳ قانون اساسی حاوی نکاتی در این حوزه است که از درجه ی اهمیت بالایی برخوردار است.

یکی از راههای جداسازی و منزوی کردن توده ی مردم ، در عرصه ی سیاست و تصمیم گیری و سرنوشت سازی ، این است که کاری بکنیم تا مردم آن قدر از صبح تا شب به فکر مسائل اقتصادی باشند که اصلا به یاد مسائل سیاسی نیفتند.{۷}

یکی از آثار شوم نظام سرمایه داری این بود که برای کارگر و کارمند و … ساعات فراغت کافی برای انسانی زیستن و خودسازی نمی گذاشت.در نظام اقتصادی ما باید این وضع از بین برود چون هنوز هم این وضع وجود دارد.شکل ، محتوا و ساعات کار باید طوری باشد که هر فردی علاوه بر تلاش شغلی فرصت و توان کافی ، یعنی نشاط و نیرو ، برای خودسازی معنوی داشته باشد تا قدری به خود و این جهان فکر کند ، و تفسیر قرآن و حدیث و نهج البلاغه و کتابهای سودمند مطالعه کند و عبادت کند. {۸}

۱٫        ر.ک اقتصاد اسلامی شهید بهشتی شورای احیای آثار شهید بهشتی صفحه ۵۹
۲٫        همان صفحه ۵۸
۳٫        همان
۴٫        همان صفحه ۶۰
۵٫        همان صفحه ۷۴
۶٫        همان بهشتی صفحه ۸۹
۷٫        همان صفحه ۱۴۸
۸٫        همان صفحه ۱۴۷

منبع: عدالتخواهی

برچسب‌ها:

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

1 + 9 =