منبر انقلابی، فقه سرمایه داری
منبرهای ما چپ انقلابی و وعاظ ما همگی به نفع تودههای محروم و مخالف دنیاداران هستند، و فقهای ما که فقه درس میدهند و حکم صادر میکنند، دست راستی و سرمایهدار و محافظهکارند... امروز تمام منبرها به نفع تودهها و علیه سرمایهدارها است، و تمام رسالههای فقهی به نفع سرمایهدارها و برعلیه تودهها است...
«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): دکتر احسان شریعتی در واکنش به پرونده اخیر ماهنامه «مهرنامه» درباره دیدگاه های اقتصادی دکتر علی شریعتی، بخشی از نوشته های مرحوم شریعتی در کتاب «جهتگیری طبقاتی در اسلام» را در یادداشتی با عنوان «در فرقِ سرمایهداری با سرمایهداری!» در صفحه فیسبوک خود منتشر کرد.
وی پیشتر «مهرنامه» را “نوعی ارگانِ تبلیغاتیِ گرایشِ راست نولیبرال محافظهکار٬ و فاقد حداقل معیارهای علمی و بیطرفی پژوهشی” نامیده و نوشته بود: «پاسخ این پروندهسازی اقتصادی را نیز به شکل اثباتی و در نشریات مستقلتر ارایه خواهیم کرد. فقط برای تنویر افکار عمومی میپرسیم که در شرایطی که طیف نواندیش مسلمان از داشتن هرگونه رسانه و نشریهای محروم است، چگونه است که تاخت و تاز و تمسخر آراء شریعتی در٫ جمهوری اسلامی٬ نه تنها مباح که مستحب است؟»
متن کامل یادداشت دکتر احسان شریعتی را در ادامه می خوانید:
نمونهای از دیدگاههای واقعی شریعتی دربارهی اهمیتِ اصلِ اقتصاد (حتی در نظام سرمایهداری موجود) و شروط و شرایط تحقق قسط عدالت سوسیالیسم دموکراتیک، و تفاوت این دیدگاه با انواع سوسیالیسم دولتی و پوپولیسم و …؛ که در سراسر بحثهای مشارکتکنندگان در پروندهی ماهنامه مهرنامه٬ کمترین اشارهای به آن نشده است (حال آنکه حدود ۲۰ صفحه مرکزی بحثِ کتاب را تشکیل می دهد!)؛ و در عوض انواعِ الطاف و عتابها نثارش شده، همچون: استالینیست، بیسواد در علم الاقتصاد و مارکسشناسی و ایضا در فقه، متنفر از سرمایه داری، الهامبخش چپرویهای دولتی و ادبیات پوپولیستی از صدر انقلاب تا کنون، بیزار از اصل اقتصاد، که «حتی خودش اکراه داشت سیگارش را بخرد و از زنش میخواست این کار را برایش بکند!»
«…
• س- شما میگویید که با هر نوع سرمایهداری مخالف هستید و وقتی میبینید، رعشه بر تنتان میافتد درحالیکه اسلام با سرمایهداری مخالف نیست…
ج- … منبرهای ما چپ انقلابی و وعاظ ما همگی به نفع تودههای محروم و مخالف دنیاداران هستند، و فقهای ما که فقه درس میدهند و حکم صادر میکنند، دست راستی و سرمایهدار و محافظهکارند، یعنی احکام فقهی ما به نفع سرمایهدار است… امروز تمام منبرها به نفع تودهها و علیه سرمایهدارها است، و تمام رسالههای فقهی به نفع سرمایهدارها و برعلیه تودهها است… این فقه ما است، فقهی که تمام قوانین سرمایهداری آمریکا از قوانین آن مترقّیتر است… نمیشود یک زیربنای سرمایهداری و استثماری و استعماری و یک روبنای اخلاقی [بر مبنای] عدالت و تقوا درست کرد…
• س- تا وقتی که نظام درست نشده است، یک فرد در نظام غلط چه باید بکند؟
ج- اعتقاد من این است که در نظام، هر عاملی که ما را از مسیر حرکت، قدرت و کسب امکانات، پستها و قدرتهای زندگی اجتماعی عقب براند و منزوی کند، یک نوع دعوت به انحطاط است، یعنی صحنه را به دست بیگانهها، دشمنان طبقاتی و دشمنان اعتقادی و فکریمان سپردن است…
• … در نظام غلط، آنها که در کار اقتصادی هستند (من که نیستم) و لیاقت اقتصادی دارند، باید با همین سیستم اقتصادی، هر چه بیشتر به جای یک دکّان، دو دکّان و به جای دکّان، کارخانه باز کنند و به جای اینکه سرمایه را در کاسبی بگذارند، در کار تولیدی، تکنولوژی و رشد اقتصادی به کار اندازند، و بتوانند در مسیر حرکت مادی جامعه، قویترین پستها و پایگاهها را به دست آورند… نه! باید مثل شیر، از فاجعه نهراسید و در متن حرکت و پیشرفت و تکنولوژی پیش رفت و نه اینکه مثل مسلمانهای پاکستان در هند…
• میخواهم این حرف را به عنوان یک پدیده اجتماعی و یک دعوت اجتماعی بگویم. گفتم که درباره بعضی از مسائل، به شکل فردی یک نوع باید قضاوت کرد و به شکل اجتماعی، به صورت ضدش. در این نیایشی که من درست کردهام، دعاها در دو سه جا اینطور است: «خدایا، جامعه مرا، از پوچی عرفانزدگی و انحطاط قناعتزدگی و ضعف صبر و تحمل، نجات و شفابخش، و آنها را به جان من ریز.» «من»، اینجا به معنی فرد است…
• … باید جامعهای مادی با عالیترین سطح برخورداری و بیشترین سرعت تولید داشت، اما افرادی عارف و معنویّتگرا. نمونه ژاپن… سیستمش سرمایهداری است اما سرمایهداری با سرمایهداری فرق میکند؛ مارکس میگفت: «بودلر بورژوا است اما هر بورژوایی بودلر نمیشود» آری! سرمایهدار با سرمایهدار فرق دارد…
• [جامعه اسلامی] در مرحله مسیر هرچه روزبهروز محدودتر شدن کشاورزی و دامداری و توسعه شهرنشینی و پیشرفت زندگی بورژوازی، پیشرفت کرده است. بنابر این از نظر تحول و تکامل تاریخی، [شهرنشینی] نقش یک عامل مترقی را بازی کرده…
• بدین ترتیب اسلام غیر از مسائل مذهبی و انسانی، عامل نیرومندی در رشد و تسریع و تکوین نظام اجتماعی- اقتصادی انسان از دوره قبایلی، فئودالی، بردگی و سرواژی به دوره شهرنشینی و تجارت و تکنولوژی غیرماشینی بود، و ما نباید این نقش را از آن بگیریم و به یک زهدگرایی فردی دچار شویم…
• س- یک اشکال پیش میآید و آن این است که آیا وقتی که فرد میخواهد در ارتباط با اجتماع پستها را بگیرد و بعد فکرش را توسعه بدهد، در جامعه حل نمیشود و تقوای خود را از دست نمیدهد؟
• ج- … ولی آدم شدن و انسان بودن در آن موقعی که زمام حرکت جهان را از دست دادهایم و از صحنه جهان و تعیینکنندگان سرنوشت جهان غایبیم، فقط به درد آخرت میخورد، یعنی فوایدش را از شب اول قبر به بعد خواهیم دید که چیست! … آدمی که در خط نیست، در معرکه و درگیری نیست، پاک ماندنش ابداً معنی ندارد. اصولاً آدم باید در تلاطم ساخته شود… سرنوشت آزادی و سرنوشت آینده ملت را اینهایی که در متن خطرات و واقعیّتها ساخته شدند، تعیین نمودند… »
***
| ع. شریعتی | جهتگیری طبقاتی در اسلام (دفتر اول) | سال ۱۳۵۵ | اجتماعیات | م.آ.۱۰- جهتگیری طبقاتی در اسلام | ۶-تا شهادت (۱۳۵۲-۱۳۵۶) | شفاهی | تهران: قلم، چ. ۲، از ص۵۰ تا ۶۹ |
:::