جاذبه و دافعهی رابطه با بیگانه
چهرههای ارشد اصولگرا که صداوسیما و برخی دیگر از رسانههای بیتالمال را علاوه بر رسانههای خصوصی خود در اختیار داشتند و زیر فشار حاکمیت هم نبودند، از مصاحبه با رسانههایی مثل بیبیسی ابا نداشتند. چنانچه محمدرضا باهنر، در گفتگو با یکی از روزنامهها درباره مصاحبه خود با رادیوی دولتی انگلیس گفت: «باید از رسانههای خارجی برای رساندن حرف خود به ایرانیان خارج از کشور استفاده کنیم»!
توطئه آمریکایی، مذاکره ایرانی
به راستی کدام منفعت بزرگ است که مقامات آمریکایی را تا این حد نسبت به مذاکره با ما مشتاق کرده است؟ در چنین مذاکره ای مگر بناست ما نفت را چند دلار ارزانتر بفروشیم و یا گندم را چند دلار گرانتر بخریم؟ یا کدام استان از خاک خود را قرارست از دست بدهیم؟ این سوالات صد البته که کودکانه است. زیرا به وضعیت سیاست خارجی آمریکا و نوع منافعی که در آن مورد توجه است عنایت ندارد.
«رابطه با امریکا» به روایت «روزنامه سلام»
یکی از کسانی که تیغ نقدهای روزنامه سلام به او وارد شد و تا مدتها از عرصه سیاست طرد نمود، محمد جواد لاریجانی بود که این روزها به عنوان تحلیلگر سیاست خارجی، «نرمش قهرمانانه» را تبیین می کند و چند سال قبل هم گفته بود که «مذاکره با امریکا تابو نیست که ممنوع باشد». همچنانکه سال 75 گفته بود: «اگر لازم باشد با شیطان در قعر جهنم هم مذاکره خواهیم کرد.»
هاشمی از کدام امام میگوید؟
طرح خاطرات محفلی و شخصی در برابر مواضع رسمی و عمومی امام(ره) چه نتیجهای میتواند داشته باشد جز ایجاد این شبهه که ایشان مواضع دوگانهای داشتهاند، به نحوی که برخی مواضع ایشان - که وجه پراگماتیک دارد- خصوصی مطرح میشده و برخی - که وجه ایدئولوژیک دارد - عمومی؟ البته که این شبهه باطل است و امام تناقضی در مواضع خود نداشتهاند.
بازسازی اقتصادی یا مذاکره خارجی؟
ثمره مهم مذاکرات نیویورک آن است که از این پس وزرای اقتصادی کابینه و معاون برنامه ریزی رئیس جمهور نباید چشم به راه سوغات وزیر خارجه باشند، اگر به واقع ادعای دوره رقابتهای انتخاباتی در خصوص سهم بالای ناکارآمدی داخلی در نابسامانی اقتصاد صحیح است و اگر نباید همه تورم را به گردن تحریم انداخت، امروز انتظار میرود تیم اقتصادی دولت برنامههای مشخص خود را برای حذف عناصر داخلی موثر بر نابسامانی ارائه نمایند.
رجایی خراسانی و مهاجرانی؛ نخستین واسطهها
این پایان واسطهگری های داخلی و خارجی برای برقراری رابطه در پایان دهه شصت است که تحتالشعاع جناح چپ - که در آن زمان به «خط رادیکال» موسوم بود و مواضع ضدامریکایی داشت - ناکام ماند. در نخست سالهای دهه هفتاد اما سیاست تنشزدایی با غرب از طریق اروپا آغاز شد و نخستین تلاش ها برای بهبود روابط با بریتانیا از جمله با آزادی «راجر کوپر» - بازرگان انگلیسی که به اتهام جاسوسی دستگیر شده بود- صورت گرفت.
“مرگ بر امریکا” حذف شدنی نیست
حال باید به آن آخوند مزدور که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروى را خلاف اسلام مىداند گفت تأسى به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالى خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو آخوند امریکایى فعل رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و امر خداوند را تخطئه مىکنید و تأسى به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالى را بر خلاف مىدانید و مراسم حج را از برائت از کفار تنزیه مىکنید و اوامر خدا و رسول را براى منافع دنیایى خود به طاق نسیان مىسپارید و برائت و نفرین را...
مذاکره؛ پرونده هستهای یا رابطه با آمریکا ؟!
سوال اصلی این است که اگر قرار است در هر کدام از مسائل هسته ای کشورمان تغییری به خاطر تحریم ها ایجاد شود، چه لزومی دارد که در مذاکره با آمریکا اتفاق بیافتد، آیا نمی توان همین نتایج را از ۱+۵ گرفت؟ و در آخر باید گفت هنر آن است که با حفظ اصول و رویارویی با نظام سلطه به پیشرفت رسید و مطالبات را پی گیری کرد، مانند صحبت های دکتر روحانی در مجمع سازمان ملل که به خوبی مواضع جمهوری اسلامی ایران را در قالب سخنان هوشمند پیاده کردند، در غیر اینصورت مذاکره با آمریکا چیزی نبود که...
اما و اگرهای مذاکره و رابطه با آمریکا
جای این سؤال جدی باقی است که آیا میتوان با آمریکا رابطه برقرار کرد و همزمان از جنبشهای مختلف و ضدآمریکایی جهانی دفاع کرد؟ میتوان با آمریکا رابطه برقرار کرد و کماکان بر مواضع ضدصهیونیستی و کمک به حزبالله لبنان و جنبشهای مقاومت پای فشرد؟ شاید مانعة الجمع نباشد، بستگی به توافقهای پشت پرده و توان و باور ما دارد و اگر قرار است خدای ناکرده با انقلاب اسلامی خداحافظی کنیم، بفرمایید تا یک خداحافظی جانانه نیز نثار منافع و مصالح ملی و سلامی نثار وابستگیها و خفتها و تحقیرهای ملی گذشته بکنیم.
ایران و امریکا: تابوتهای خونین، تابوهای شکسته
اینک «اقتدار» سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تحتالشعاع «انفعال» اقتصاد آن قرار گرفته و به واسطه وابستگی اقتصاد آن به واردات و نیز عدم انسجام و شفافیت نظام صنعتی و مالی آن که از جمله در واگذاریهای پرزرق و برق اما شبههدار شرکتهای بزرگ به بخش خصوصی دیده میشد جمهوری اسلامی مجبور به عدول از مواضع - اگر نگوییم اصول - دیپلماتیک خود است.
آقای جبهه مقاومت و مذاکره با آمریکا!
یکی از این کاندیداها، آقای سعید جلیلی است که نامش با سیاست خارجی گره خورده و طرفدارانش او را به عنوان نماد «گفتمان مقاومت» در برابر «گفتمان سازش» معرفی می کنند. اما آنچه در مورد ایشان بیشتر محل بحث است عدم موضع گیری و داشتن سابقه در اکثر زمینه هاست. چراکه حتی در بحث سیاست خارجی هم چنان مواضع شفافی از ایشان به چشم نمی خورد، جز مواردی حرفهای کلی و خوش رنگ و لعاب و جوان پسند.