چرا امروز درباره پرونده انفجار نخستوزیری افشاگری نمیکنید؟
جناب آقای قدیریان گویا شما و دوستانتان از گشودن پروندهای که امام دستور مختومه شدن آن را دادهاند شرعاً و قانوناً پروائی ندارید، اکنون که چنین است پس معطل چه چیزی هستید؟ نترسید، اقدام کنید ولی هشدار میدهم که از یک چیز بترسید و آن افشا شدن آن دستهایی است که امام فرمودند: من از اول میدانستم دستهایی در کار است که میخواهند افرادِ به درد بخور را از ما بگیرند و خود جای آنها را بگیرند.
بازخوانی تاریخی حادثه تروریستی دفتر نخستوزیری
بلافاصله پس از انفجار و در حالی که چند ساعتی از انفجار نگذشته بود، در همان زمانی که حتی چهره اصلی کشمیری هم مشخص نشده بود، بعضی از جریانات سیاسی به ایراد اتهام به دیگران پرداختند. علیکبر هاشمیرفسنجانی در نوشتهای مربوط به آن زمان در کتاب عبور از بحران به تاریخ ۲۲ شهریور از این شایعهپردازیها و تفرقهپراکنیها انتقاد میکند و حزب توده و ضد انقلاب را به در دست داشتن در این شایعهپراکنیها مقصر میداند.
از آقای خوئینیها بپرس رجایی و باهنر را چه کردی؟
پس از حضور ما خدمت امام، ایشان فرمودند که من از اول که این پرونده (اشاره به پرونده انفجار نخستوزیری) تشکیل شد میدانستم که عدهای میخواهند با این کار افراد به درد بخور را از ما بگیرند و خودشان جای آنها را بگیرند. بعد درباره جناب آقای بهزاد نبوی مطلبی فرمودند از جمله اینکه من در آن زمان که مابین آقای بنیصدر و مجلس بر سر اینکه چه کسی نخستوزیر باشد اختلاف بود، معتقد بودم که آقای نبوی شایسته این کار است.
شهید رجایی به روایت امام خمینی(ره)
کشوری از رفتن شخصیتهای خود تزلزل پیدا میکند که ملت او و افراد آن ملت دل به شخص بسته باشند، دل به اشخاص بسته باشند. اما کشوری که دل او به خدا پیوسته است و برای خدا قیام کرده است و از اول، «نه شرقی و نه غربی و جمهوری اسلامی» را ندا داده است و با بانگ «الله اکبر»، صغیر و کبیر و زن و مردش در صحنه حاضر شدهاند و این نهضت را و این انقلاب را بپا کردهاند، همین ملت هستند؛ برای اینکه خدا هست. رجایی و دیگران اگر نیستند، خدا هست.
خاطرات خواندنی گل آقا از شهید رجایی
دوران وزارت ایشان هم زمانی بود که بعضی هنوز کراوات داشتند. یکی از آنها پرسید: “اگر ما در اینجا نتوانیم بر اساس رأی اکثریت عمل کنیم پس تکلیف مسئله دموکراسی چه می شود؟” آقای رجایی گفت: “اگر تصمیمی که شما می گیرید با آن چیزی که اسلام گفته مغایرت داشته باشد و همه شما هم به این رأی موافق بدهید و نظرتان این باشد که من بر اساس رأی اکثریت آن را انجام بدهم هرگز این کار را نمی کنم. چون در این مورد اسلام نظرش این است که اختلاط نباشد، من اجرا نمی کنم.”
رجایی و باهنر؛ به روایت یاران
به لحاظ اقتصادی مهمترین محور دولت رجایی حمایت از مستضعفین و محرومین بود. عنایت خاص شهید رجایی و مجموعه دولت این بود که طبقه محروم را دریابیم و اصلاحات ارضی، تشکیل تعاونیها به همین منظور پیگیری میشد. خود من در وزارت کشاورزی، ایجاد مراکز خدمات کشاورزی را به همین سمت شروع کردم تا خدمات مستقیم به خود روستاییان برسد و در ارتباط با کارگران هم همین مساله مطرح بود. همه اینها بازتاب دیدگاه شهید رجایی و کابینه ایشان و ناشی از دیدگاه خط امامی وی بود.
شهید محمدعلی رجایی به روایت خـاطـرات زنـدان
آن سالی را که من در کمیته میگذراندم، واقعاً جهنمی را پیش رو میدیدم. آیه شریفه «ثم لایموت فیها و لایحیی» که در وصف جهنم آمده است، در مورد کمیته صادق بود، افرادی که در آن جا زندانی بودند، به یک معنا مرده بودند و نه زنده برای این که زندانی را تا دم مرگ کتک میزدند، بعد مقداری دست نگه میداشتند و در بهداری به وضع او رسیدگی میکردند تا حالش بهبود بیابد. بعد دو مرتبه همان برنامه اجرا میشد.
بازخوانی پرونده انفجار ۸ شهریور ۶۰ پس از ۳۲ سال
خسرو تهرانی دستگیر میشود و قرار بوده حجاریان و بهزاد نبوی هم بازداشت شوند که خویینیها مانع میشود و میرود با امام صحبت میکند. به گفته حجاریان برای خویینیها مشخص شده بوده که هدف گروه مقابل تسویهحساب است. هاشمی هم در خاطراتش مینویسد که سه سال بعد از ماجرا بهزاد نبوی از اینکه برخی او را در این ماجرا مقصر میدانند گلایهمند بوده است و اینکه او معتقد بوده برخورد خطی شده و میخواهند خردهحسابهای سیاسی را صاف کنند.
شهید رجایی، در ترازوی قیاس
چند سالی است که در فضای سیاسی کشور، بعضی ها دوستان خود را در عرصه مدیریت کلان اداری، با شهید رجایی مقایسه و وانمود می کنند در مقام اجرا و در شئون شخصی، رفتار و کردار شهید رجایی دوباره به عرصه آمده و تاریخ خوبی های آن شهید تکرار شده است. به نظر می رسد در این مقایسه، یک اشتباه مهم رخ داده و آن بازتولید شخصیت مخلص و مبارز و رنجدیده شهید رجایی، در مواردی است که قیاس مع الفارق اند.