۰۸:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۵

وزیر بچه مثبت اقتصاد! به خودت بیا

این آقای وزیر تازه به دولت رسیده اقتصاد، سنت مقدس پیچاندن مجلس بر سر ارائه لایحه بودجه را کلا کنار گذاشته و لایحه‌ای را که دفعه قبل شب عید به مجلس دادند و بعد هم برگشت خورد، همان نیمه آذر تحویل مجلس داده. عین دختربچه های مدرسه‌ای که هر شب سر ساعت مشقشان را با خودکار چهار رنگ آماده می‌کنند و بالایش هم می‌نویسند: "تقدیم به خانم معلم مهربان و دلسوزم"

tayyeb niaمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – محمد ملاعبدالوهاب: اوضاع سیاسی مملکت اصلا روبراه نیست، از بس که فضا آرام است. مانده‌ایم که حال چه جوری سیاه‌نمایی کنیم. می‌ماند اوضاع اقتصادی که آن هم اصلا اهمیتی ندارد. به ما چه که اتاق بازرگانی چه می‌کند و چرا اقتصاد ما که همان اقتصاد حضرات متولی امامزاده اتاق بازرگانی است، همه‌اش واردات و صادرات مواد خام است نه تولید؟ تازه؛ مملکت کمونیستی نیست که حقوق محرومین را فریاد کنیم که مثلا فلان سیاست اقتصادی به ضرر ایشان است. مگر آنهایی که گفتند محرومین، چه کار کردند؟ غیر از این بود که «محرومیت دان» آحاد ملت و افراد امت بیش از پیش پاره شد و عین سونامی‌های منبعث از ازدیداد گناهان بلاد کفر، آفاق عالم و آدم را فرا گرفت؟ اتفاقا ما از دولت می‌‌خواهیم که هر کاری می‌خواهد بکند، برعکسش را شعار بدهد بلکه کار درست پیش برود. مثلا همانطور که نظام عزیز و دوست‌داشتنی سرمایه‌داری – که هرچه داریم از اوست – می‌گوید؛ منافع سرمایه‌داران را تأمین کند تا بلکه آخر سر، خوشه‌ای هم گیر محرومین بیاید.

شما همین وزیر اقتصاد را نگاه کن. می‌خواهد ارز را تک نرخی کند. لکن اصلا معلوم نیست که چه معنی دارد؟ در دولت کریمی گذشته؛ حتی قیمت میوه و سبزی هم تک نرخی نبود. فی‌المثل گوجه در نارمک – محله تأسیس و تکوین دولت کریمه – خدا تومان با سایر محلات توفیر می‌کرد. اصلا آنجا تکه‌ای از بهشت بود و اگر دولت کریمه ادامه می‌یافت چه بسا کل ایران نارمک می‌شد و بوی بهشت می‌داد (با تمام تعاریف اعم از حوری و غلمان). حیف که نگذاشتند. فلذا حتما حکمتی در کار بوده که تک نرخی می‌بایست باشد. البته ما که نمی‌دانیم. ما که مثل رئیس‌جمهور گذشته «کارشناس ارشد» نیستیم و تورم را نمی‌فهمیم، چه برسد به «ننه جان» مان.

اما بعد. این آقای وزیر تازه به دولت رسیده اقتصاد، سنت مقدس پیچاندن مجلس بر سر ارائه لایحه بودجه را کلا کنار گذاشته و لایحه‌ای را که دفعه قبل شب عید به مجلس دادند و بعد هم برگشت خورد، همان نیمه آذر تحویل مجلس داده. عین دختربچه های مدرسه‌ای که هر شب سر ساعت مشقشان را با خودکار چهار رنگ آماده می‌کنند و بالایش هم می‌نویسند: “تقدیم به خانم معلم مهربان و دلسوزم”

13424747951مرد حسابی! تو آبروی اقتصاد را برده‌ای با این بچه مثبت بودنت. یک نگاه به وزیر قبلی بکن؛ کشتی‌گیر، هیکلی، فارغ‌التحصیل دانشگاه آزاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد. آدم حظ می‌کرد، جز رئیس‌جمهور به هیچ‌کس پاسخگو نبود و پاسخ‌هایی هم که بعضا می‌داد فقط به درد همان رئیس‌جمهور می‌خورد. راست راست در مردمک چشم مردم نگاه می‌کرد و می‌گفت گرانی نیست، تورم کدام است؟! جوری می‌گفت “گرانی نیست” که «گرانی‌گاه» انسان فی‌الفور ذوب می‌شد. «تورم دان» انسان هم که از شدت تورم به درجه رفیع عندالانفجار رسیده بود یک هو فرو می‌نشست. مورد داشتیم که فردی پای تلویزیون به مصاحبه وزیر سابق اقتصاد درباره کاهش نرخ تورم گوش فرا داد و مقدایر معتنابعی وعده و وعید خوشگل، نیوش کرد، به طرفه‌العینی، تورم غدد سرطانی داخل جمجمه‌اش هم فروکاسته گردید. خوب، اینها همه از برکات دولت خدمتگزار است.

آن وقت شما از دانشگاه تهران راه افتاده‌ای که اقتصاد ایران را نجات بدهی؟ مگر «فیتله‌پیچ» کردن تورم کار هر کسی است؟ «اشکل گربه» و «پلنگ شکن» بلدی؟ بلدی «سر زیر بغل» بزنی به گرانی و پای بیکاری را از «تشک» نسل جوان خارج کنی؟ (رابطه بین بیکاری و تشک، بر همگان واضح و مبرهن است) «شاخص فلاکت» را چطور می‌خواهی «روی پل» ببری و «ضربه» کنی؟ اصلا از همه اینها که بگذریم، بلدی آمار تولید کنی؟ فکر کردی آمارسازی کار هر کسی است؟

فکر کردی وقتی داخل دفتر مشقت، “دوستت دارم معلم عزیز” بنویسی؛ خانم معلم آخر ترم به تو نمره اضافه می‌دهد؟ زرشک! خیال کردی اگر مجلس را با تمام وجود دوست داشته باشی، آنها طرح سوال نمی‌کنند؟ نه خیر عزیز دلم! مجلسی‌ها یک رأی بالا به تو داده‌اند که تا آخر مجلس، آن را بارها و بارها از زوایای مختلف از حلقوم مبارکت در خواهند آورد. آنقدر سوال می‌کنند که «سوال دان» خودشان و «پاسخ دان» شما پاره شود. البته بین خودمان باشد؛ سوال‌شان جدی نیست و الّا چرا هیچ‌کدام شان موقع رأی اعتماد از جنابعالی نپرسید که چرا داخل برنامه‌هایت، «استقراض خارجی» را گنجانده‌ای؟

بعله برادر من! منِ طنزنویس را که نمی‌بینی، خودم آخرِ چپ و خط امام هستم. حالا بگو ببینم، این طرح دوباره‌ی استقراض خارجی چه کوفتی است؟

:::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

83 - = 74