دانشگاه را دریابید
رخوردهای تنگنظرانه، سختگیرانه و گاهی سیاسی کمیتههای انضباطی، باعث ستارهدارشدن برخی دانشجویان یا محرومشدن آنان از ادامه تحصیل یا اخراج، تعلیق و کاهش شأن بسیاری از اعضای هیاتعلمی شده است.آنچه گفته شد نمونههایی از ابعاد وقایع سالهای اخیر است که در آموزشعالی کشور و در دانشگاهها و مراکز آموزشعالی وابسته به دو وزارتخانه مهم و کلیدی، به وقوع پیوست.بنابراین جا دارد که همگی مسوولان مربوطه از قوای سهگانه و نهادهای انقلابی با دقتنظر، سعهصدر، همدلی و همگرایی در رفع آن تلاش مبذول دارند.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)-حجت الاسلام رسول منتجبنیا
اگرچه در هشتسال گذشته در زمینههای مختلف از جمله امور اقتصادی و مالی و برخورد مسوولان با بیتالمال و اموال عمومی کشور مسایلی پدید آمد که هرکدام به نوبه خود کمنظیر بود، اما کاستیهایی که در امور فرهنگی بهویژه آموزشعالی کشور رخ داد بهلحاظ اهمیت و نقش عمیق در مقابله با دانش و پژوهش، آسیب دیدن استعدادها و سرمایههای علمی و معنوی از اختلاس سههزارمیلیاردی و حاتمبخشیهای ۱۶میلیاردی بهمراتب مهمتر بود. بهمنظور عطف توجه همه مسوولان جمهوریاسلامی بهخصوص ریاست محترم جمهوری، وزرای علوم، تحقیقات و فناوری، و علوم پزشکی و اعضای محترم شورای انقلاب فرهنگی به بخشی از آن اشاره میکنم، امید دارم همگی دلسوزان نظام از نمایندگان مجلس و سایر تصمیمگیرندگان برای حل این آسیب که به گمان نگارنده انقلاب فرهنگی دیگری را میطلبد بهسرعت و دقت بیندیشند:
۱- دانشگاههای ما در این سالها به محیطی بسته و فضایی خاص تبدیل شد و استادان، اعضای هیاتعلمی و دانشجویان متدین و انقلابی همواره با نگرانی در آن فضا به وظایف خود میپرداختند. در مقابل، افرادی تحت عناوین مختلف به حاکم کردن آن فضا و ایجاد جو منفی در میان دانشگاهیان مشغول بوده و از این طریق عمل میکردند.
۲- فضای گفتوگو و بحث آزاد تنها برای یک جناح خاص آن هم نه همه اصولگرایان بلکه جریان خاصی از آنها کاملا باز و مورد استقبال و برای سایر اندیشهها، محدود بود، گویی فرمایش مقاممعظمرهبری مبنی بر تاسیس کرسیهای آزاداندیشی فراموش شده و ناظر به آزادی تنها همان اندیشه بود. در این مدت طولانی از اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل برای سخنرانی، پرسش و پاسخ و… یا دعوت به عمل نمیآمد و یا صرفا به منظور تخریب از آنها دعوت میشد.
۳- تشکلهای دانشجویی چون انجمنهای اسلامی، جامعههای اسلامی و امثال آن یا به ورطه انحلال غلتیده یا ملزم به پذیرش محدودیتها بودند و بنابراین از تشکلهای مستقل واقعی و غیروابسته به دولت کمتر اثری مشاهده میشود.
۴- شوراهای صنفی استادان، کارکنان و دانشجویان نیز به سرنوشتی شبیه انجمنهای اسلامی دچار شدند.
۵- کمیتههای جذب اعضای هیاتعلمی در دانشگاهها و وزارتین نوعا براساس معیارهای سیاسی، داوطلبان عضویت را مورد بررسی قرار داده و سوابق انقلابی، آموزشی، پژوهشی و مدیریتی بهعنوان معیارهای فرعی مطرح بودند. از اینرو در میان داوطلبان، تنها افرادی جذب میشدند که از نظر سیاسی با گرایش حاکم بر دولت و وزارت منطبق باشند و سایر داوطلبان به بهانههای واهی و غیرقانونی حذف شدند. گفته میشد علاوه بر کمیتهها و دستورالعملها گروهی خاص در مورد داوطلبان عضویت و یا تبدیل وضعیت، تصمیمگیری میکنند.
۶- تبدیل وضعیت اعضای هیاتعلمی از پیمانی به رسمی آزمایشی و از رسمی آزمایشی به قطعی باید بر پایه قوانین و آییننامههای مربوطه انجام پذیرد، مثلا طیکردن پنج سال خدمت آموزشی مورد قبول خواهناخواه موجب تبدیل وضعیت از آزمایشی به قطعی میشود، اما بسیاری از استادان با داشتن سابقه ۲۵-۱۸ و ۱۵ سال انجام وظیفه آموزشی مورد قبول و حتی پیشینه معاونت دانشگاه، دانشکده، مدیریت گروه و با داشتن بالاترین پایه علمی و امتیازات پژوهشی، همچنان آزمایشی بوده و با تبدیل وضعیت آنان صرفا بهدلایل سیاسی موافقت نشده است در صورتی که برخی جذبشدگان همفکر سال اول یا دوم قطعی شده و ارتقا یافتهاند.
۷- الزام به حضور فیزیکی استادان در دانشگاه هفتهای ۴۰ساعت از تصمیمات نابجا و غیرکارشناسی است که باعث اتلاف وقت اعضای هیاتعلمی و به بطالت گذراندن اوقات خود در اتاقهای فاقد امکانات لازم یا کتابخانههای محدود دانشگاه شده و این برنامه همواره مورد نارضایتی اغلب استادان است. در صورتی که با بررسی و مطالعه کارشناسانه میتوان استفاده از دانش و تجربه استادان را در دانشگاه و خارج آن جایگزین این الزام و اجبار کرد.
۸- در بخش پژوهش، در دورههای گذشته، دانشگاهها پس از تایید پوروپوزال طرحهای تحقیقاتی و تصویب آن موظف به تخصیص اعتبار مورد درخواست پژوهشگر و درحد توان دانشگاه بودند و همین امر موجب تشویق و تقویت انگیزه در پژوهشگران میشد و طرحهای بزرگ علمی- تحقیقاتی به این منوال آغاز شده و به انجام رسیده است. متاسفانه از زمان تصویب «گرانت» یا «پژوهانه» حدود پنجسال پیش، تمامی اعتبارات و امکانات پژوهشی استادان و محققان محدود به سالانه سهمیلیونتومان در سال شد که ۴۰درصد آن باید صرف تجهیزاتی شود که در ملکیت دانشگاه باقی میماند. در واقع سالی کمتر از دومیلیونتومان – در صورت احراز همه شرایط لازم مانند امتیازات پژوهشی و غیره – به پژوهشگران تعلق خواهد گرفت. به عقیده نگارنده، اجرای طرح پژوهانه در واقع تیر خلاصی بود که به امر پژوهش و تحقیقات در کشور اصابت کرد و انگیزه پژوهش را در استادان به حداقل ممکن رسانید.
۹- پس از فرمایش مقاممعظمرهبری در زمینه ضرورت بازنگری به دروس و منابع علوم انسانی، توسط معاونتهای فرهنگی و نهاد رهبری در دانشگاهها، کارگاههای آموزشی تحت عناوینی مانند «دانشافزایی» و «تولید علم دین» و امثال آن در ۳۶ یا ۱۸ ساعت فشرده تشکیل و در آن نوعا توسط برخی استادان دارای وابستگی به جریانات نوظهور سیاسی، مطالبی بسیار کمعمق و شعارگونه مطرح شد. این برنامه با روح کلی فرمایش ارزشمند رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی مغایر شده است.شبیه این برخورد را در موضوع اسلامیکردن دانشگاهها و چگونگی برخورد با آن فرمان میتوان دید.
۱۰- شکی نیست که باید برای افزایش و تقویت جنبههای معنوی و دینی دانشگاهیان برنامهریزی دقیق هنرمندانه، کارشناسانه و علمی داشت، متاسفانه این هدف، بهصورت ابزاری در دست برخی افراد سطحینگر، تنگنظر و ناآشنا با مفاهیم دینی و مذهبی درآمده و گاهی در قالب موضوعاتی چون تفکیک جنسیتی و سختگیریهای فراتر از شرع مقدس نسبت به پوشش و… مشاهده میشود. در یکی از دانشگاهها عضو هیاتعلمی را به دلیل کنار رفتن چادر با وجود حجاب اسلامی کامل و عضو دیگری را به جهت برداشتن چادر در اتاق خود با رعایت پوشش کامل تا حد اخراج پیش بردند که با پیگیریهای اعضای هیاتعلمی و اخذ تعهد، به حال تعلیق درآمد.قطعا اینگونه تبلیغ و ترویج از دین، مذهب و مفاهیم دینی و اخلاقی، نتیجهای جز بدبینکردن دانشگاهیان نسبت به مقدسات دینی نخواهد داشت.
۱۱- برخوردهای تنگنظرانه، سختگیرانه و گاهی سیاسی کمیتههای انضباطی، باعث ستارهدارشدن برخی دانشجویان یا محرومشدن آنان از ادامه تحصیل یا اخراج، تعلیق و کاهش شأن بسیاری از اعضای هیاتعلمی شده است.آنچه گفته شد نمونههایی از ابعاد وقایع سالهای اخیر است که در آموزشعالی کشور و در دانشگاهها و مراکز آموزشعالی وابسته به دو وزارتخانه مهم و کلیدی، به وقوع پیوست.بنابراین جا دارد که همگی مسوولان مربوطه از قوای سهگانه و نهادهای انقلابی با دقتنظر، سعهصدر، همدلی و همگرایی در رفع آن تلاش مبذول دارند.
منبع: روزنامه شرق
:::