۱۵:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۸ سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی در پاسخ به کیهان و اصولگرایان مجلس:

بزرگی سراسر به گفتار نیست!

در همان وزارت علوم، آنهمه بی‌حرمتی که به استادان باسابقه شد و آنهمه استاد متدین و دانشمند که به جرم تسلیم نشدن در برابر افراطیون اخراج شدند چرا سکوت کردید و احساس تکلیف نکردید؟ در برابر آنهمه ناکارآمدی در وزارت آموزش و پرورش دولت‌های نهم و دهم و جان باختن آنهمه دانش آموز و هدر رفتن بیت المال چرا سکوت کردید؟

_1_~1(1)مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): معروف است که مسأله‌گوئی به مردم گفت: فلان کار را انجام ندهید که در شرع مقدس نهی شده است. مردم به توصیه او عمل کردند و از انجام آن کار خودداری نمودند ولی یکی از آنان با کمال تعجب خود مسأله‌گو را دید که همان کاری را می‌کند که مردم را از آن برحذر داشته بود. بار دیگر که مسأله‌گو برای مسأله‌ گفتن آمد، با انتقاد آن کس که او را درحال همان عمل نهی شده دیده بود مواجه شد ولی به جای اقرار به خطای خود با پرخاش به او گفت: تو حق نداری مرا با خودت و دیگران مقایسه کنی!

این واقعه، در ادبیات ملت‌ها با تعابیر مختلف وجود دارد و درسی آموختنی برای تمام مردم در همه زمان‌ها و مکان‌هاست. بیان روشن و ساده این درس اینست که فقط هنگامی که کردارتان بر گفتارتان منطبق باشد، مردم به آنچه می‌گوئید گوش جان می‌سپارند و به آن عمل می‌کنند. جنبه دیگر این درس اینگونه بیان می‌شود که شعار دادن‌ها و سخن‌سرائی‌ها تا زمانی که به عمل نپیوندد بی‌اثر و بیهوده است ولی حتی اگر چیزی بگوئید و آنچه را که در ذهن دارید با عمل نشان دهید به هدف خواهید رسید.

پشتوانه دینی و اعتقادی این درس اخلاقی و اجتماعی، در آیات و روایات نیز فراوان است. قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لم تقولون مالاتفعلون کبر مقتاعند‌الله ان تقولوا مالاتفعلون» (آیات ۲ و ۳ سوره صف)‌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید چرا به آنچه می گوئید عمل نمی‌کنید؟ این کار شما که به آنچه می‌گوئید عمل نکنید خدا را به خشم می‌آورد.

از پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز روایت است که فرموده اند: «کونوا دعاة الناس بغیرالسنتکم.» مردم را نه با زبان که با عمل خود به حق دعوت کنید. از امیرالمؤمنین علیه السلام نیز این جمله معروف است که فرموده‌اند: «فاحبب لغیرک ماتحب لنفسک واکره له ماتکره لها» آنچه را که برای خود می‌پسندی برای مردم نیز بپسند و آنچه را که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران نیز نپسند.

طبیعی است که در نظام جمهوری اسلامی به این دستورات دینی عمل شود و هیچ مسئولی در هیچ رده‌ای از آن تخلف نکند. مردم از این نظام حکومتی انتظار دارند هیچ وعده‌ای بر زمین نماند و هر شعاری که مسئولان می‌دهند دارای پشتوانه عملی باشد. مهم‌تر اینکه در این نظام حکومتی دینی هیچکس حق ندارد خواستار چیزی باشد که خود خلاف آن را خواسته یا عمل کرده است. نظام جمهوری اسلامی، نظام صداقت،‌ عمل به وعده‌ها و انطباق گفتار و عمل است. هر کس خلاف این روش و خارج از این چارچوب عمل کند، با این نظام بیگانه است.

این روزها دو وزارتخانه که با سرپرست اداره می‌شوند در معرض تهاجم شدید و سازمان یافته کسانی قرار دارند که می‌گویند سرپرستان این دو وزارتخانه نیروهای ارزشی را کنار می‌گذارند و به جای آنها نیروهای غیرارزشی یا ضدارزشی می‌گمارند. اگر این ادعا درست باشد، در هر زمان و توسط هر کس که صورت بگیرد، کاری خلاف است و باید به آن اعتراض شود. در نظام جمهوری اسلامی جائی برای کسانی که نیروهای ارزشی را برکنار کنند و نیروهای ضدارزشی یا غیرارزشی به جای آنها بگمارند وجود ندارد. این قاعده و منشور، شامل تمام دولت‌ها و دستگاه‌ها می‌شود و استثنا بردار نیست.

اکنون با توجه به همین قاعده و منشور حکومتی، نوبت اظهارنظر کنندگان، معترضان و منتقدان است که به عملکرد خود بنگرند و به این سؤال جواب بدهند که آیا به اصل معیار ارزشی بودن و اقداماتی که توسط دولت‌ها در زمینه تغییر مسئولیت‌ها صورت گرفته و می‌گیرد، یکسان و با رعایت عدالت و صداقت نگریسته‌اند و می‌نگرند یا دچار تبعیض و برخوردهای غیراصولی و نگرش‌های گروهی و جناحی هستند؟

معیار ارزشی بودن یا نبودن را افراد نباید از جیب خود خارج کنند و طبق میل و سلیقه‌های شخصی و گروهی و جناحی هر کس را که مایل هستند ارزشی و دیگران را غیرارزشی بنامند و بدانند. اعتقاد و پای بندی به اصول و آرمان‌های اسلامی و التزام عملی به قوانین و مقررات، معیار ارزشی بودن است. با توجه به این معیار، نیروهائی که عامل به قانون باشند، به اصول دینی و آرمان‌های انقلابی پای بندی نشان دهند، پاکدست باشند، از دروغ بپرهیزند و با حفظ حرمت‌ها در تلاش برای خدمت به مردم و حفظ کرامت انسانی آحاد جامعه باشند، نیروهای ارزشی هستند.

اکنون خوب است کسانی که این روزها به صورت سازمان‌دهی شده فریاد بر می‌آورند در وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش نیروهای ارزشی بر کنار می‌شوند و نیروهای ضد ارزشی به جای آنها گمارده می‌شوند به این سؤال پاسخ دهند که در دولت‌های نهم در برابر بی‌صداقتی‌ها، دروغگوئی‌ها، خلاف قانون عمل کردن‌ها، بی‌حرمتی‌ها، لگدمال کردن کرامت انسانی،‌ غارت بیت‌المال، فسادهای بی‌سابقه و تفرقه افکنی‌ها چرا سکوت کردند و حتی در بسیاری موارد از عوامل اصلی این انحرافات حمایت کردند؟ آیا افرادی که مشوق چنین عناصری بودند اکنون می‌توانند فریاد وا ارزشا برآورند و برای مردم مفهوم اعتدال را توضیح دهند؟ هنگامی که دانه درشت‌های دولت‌های نهم و دهم در برابر مراجع تقلید ایستادند افرادی که اکنون برای به خطر افتادن ارزش‌ها ابراز نگرانی می‌کنند چرا به جای حمایت از مراجع، از طرف مقابل حمایت کردند؟ در ماجرای فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی چرا این حضرات سکوت کردند؟ و حالا در ماجرای بالا کشیدن ۱۶ میلیارد تومان در آخرین روز دولت دهم چرا سکوت کرده اید؟

در همان وزارت علوم، آنهمه بی‌حرمتی که به استادان باسابقه شد و آنهمه استاد متدین و دانشمند که به جرم تسلیم نشدن در برابر افراطیون اخراج شدند چرا سکوت کردید و احساس تکلیف نکردید؟ در برابر آنهمه ناکارآمدی در وزارت آموزش و پرورش دولت‌های نهم و دهم و جان باختن آنهمه دانش آموز و هدر رفتن بیت المال چرا سکوت کردید؟ حالا که یکی از متدین‌ترین، دلسوزترین و کارآمدترین نیروهای باسابقه آموزش و پرورش سرپرستی وزارتخانه را برعهده گرفته چرا فریاد اعتراضتان به آسمان رفته است؟

طرح محدود کردن اختیارات سرپرستان وزارتخانه‌ها معلوم است با چه هدفی در مجلس مطرح شده است. آیا اگر یکی از نامزدهای مورد نظر خودتان در انتخابات ۲۴ خرداد به ریاست جمهوری برگزیده می‌شد باز هم همین طرح را به مجلس می‌دادید؟!

مردم از جزئیات اقدامات کارشکنانه علیه دولت کنونی و پشت پرده حوادث و عوامل مدیریت کننده این جریان خبر دارند و درست برعکس اراده این جریان حرکت می‌کنند همانگونه که در انتخابات ۲۴ خرداد چنین کردند. صحنه‌گردانان جریان افراطی گویا هنوز پیام انتخابات ۲۴ خرداد را دریافت نکرده‌اند. مردم با آراء خود در این انتخابات نشان دادند که خواهان تغییر هستند. این تغییر، در چارچوب قانون اساسی و اصول و ارزش‌ها و آرمان‌هاست، زیرا احساس مردم اینست که در دولت‌های نهم و دهم به بسیاری از مقررات، ارزش‌ها، اصول و آرمان‌ها پشت پا زده شد و اکنون باید همه چیز به جای اول برگردد. این هرگز به معنای بی‌عیب و نقص بودن دولت فعلی و کارگزاران آن نیست، اما این ادعا نیز نمی‌تواند مورد قبول باشد که دولت منتخب مردم به آنچه در چارچوب قانون وظیفه خود تشخیص می‌دهد عمل نکند.

پاسخ روشن مردم به غوغاسالارانی که این روزها در یک تهاجم تبلیغاتی حساب شده، تلاش می‌کنند نیروهای افراطی را در مناصب مورد نظر خود حفظ کنند اینست که شما در دوران حاکمیت خود به آنچه گفتید و امروز می‌گوئید عمل نکردید و حالا ریاکارانه درصدد تطهیر خود و گناهکار جلوه دادن رقبای خود هستید. شما باید بدانید که میان گفتار و کردار فاصله زیادی وجود دارد و تا این فاصله را از بین نبرید مردم شما را و ادعاهایتان را باور نخواهند کرد، زیرا معتقدند: بزرگی سراسر به گفتار نیست – دو صد گفته چون نیم کردار نیست.

 منبع: روزنامه جمهوری اسلامی

:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 46 = 56