«حلقه نیاوران» دولت را به کجا میبرد؟
همان قدر که گفتمانسازان دولت خاتمی از جنوب شهر برآمده بودند؛ آنهایی که روحانی به دور خود جمع کرده بود، عموما شمال شهرنشین بودند. حلقه اول یاران روحانی از دو گروه تشکیل شده اند، "تکنوکراتهای بالا شهرنشین" و "بالا شهرنشینهای تحصیل کرده". البته استثناهایی نیز وجود دارد، مانند علی ربیعی متولد جوادیه. برای گذار از دوره احمدینژاد به مردانی نیاز بود که از "پاسداران" عبور کرده و نرسیده به " نیاوران " در پیچی سرنوشت ساز اتراق کنند.

تجمع نخبگان حوزه های مختلف در مرکز تحقیقات مجمع این مرکز را به ظرفیتی برای تهیه و تدوین چارچوب کلان و چالش های خرد حوزه های مختلف مملکت داری تبدیل کرد. به همین دلیل روحانی ترجیح داد پروژهاش را در این مرکز کلید بزند. او در صدد تعریف چارچوبی مدرن و نوآورانه در کشورداری و حکمرانی بود و بهزودی این پروژه به محور تحقیقاتی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام تبدیل شد.
آیا وقتی روحانی این پروژه را آغاز میکرد به این موضوع می اندیشید که روزی رئیس جمهور شود یا نه؟ او زمانی که این پروژه را آغاز کرد به همکارانش گفت که ” ما ۴ لابراتوار بزرگ و گرانقدر در اختیار داریم و باید تجارب گذشته را مورد بازخوانی قرار دهیم.” اکنون البته با اضافه شدن دولت احمدی نژاد به دولتهای بنیصدر ، مقام معظم رهبری ، هاشمی رفسنجانی و خاتمی گنجینههای تجربی حکومتداری ۵ مورد شده است.
پیروزیها و شکستها و کامیابیها و ناکامیهای دولت های گذشته دستاوردی بزرگ و تجربه ای گرانقدر برای کسی بود که شاید روزی در راس قدرت قرار گیرد و روزگار دوباره همان درس های پیشینیان را به او ندهد!؟ البته آن زمان چنین حرفی زده نمیشد. ادبیات رسمی می گفت؛ تجربیات دولتهای گذشته، برای حکمرانی مطلوب تر در آینده مورد استفاده قرار می گیرد.
پژوهشگران طراز اول نیز بسیاری از گزاره های تحقیقاتی خود را با فرضهای علمی گرته برداری شده از آن کالبد تحقیقاتی تطبیق داده و در جستوجوی اثبات یا رد فرضیه و نظریات خود برآمده اند. در موارد متعددی پروژهها بر اساس مفروضات از پیش تعیین شده به کمیسیونهای تحقیقاتی مرکز تحقیقات مجمع سفارش داده میشد تا تعیین چارچوبهای علمی و انتخاب پژوهشگر مناسب به تحقیق گذاشته شود.
شاید آن روز روحانی تصور نمی کرد محصولی را که در حال کاشت است روزی عصای دست و نقشه راه یکی از تاریخی ترین دولت های جمهوری اسلامی شود.
او برای استارت این کار باید به سراغ افراد باسواد ، همه جانبه نگر و از همه مهم تر مورد اعتماد خود میرفت. روحانی بعد از اینکه ویژگیهای آنچه در ذهن می پروراند را برای خود مکتوب کرد تصمیم گرفت جمع محدودی را برای همکاری دعوت کرده و از آنها بخواهد ابعاد مختلف طرح را به مکاشفه بگذارند.
روحانی ابتدا علی ربیعی همکارش در شورایعالی امنیت ملی را به اتاق کار خود دعوت کرد و از وی خواست که در انجام این تحقیق او را یاری کند . علاوه بر ربیعی ، محمد حسین ملایری ، محمود سریع القلم و محمد نهاوندیان نزدیک به ۴ سال دور هم نشستند و این پروژه را به بررسی گذاشتند .
روحانی از این جمع خواست با پژوهش و بررسی علمی خطرات احتمالی امنیت ملی کشور را بررسی و گمانه زنی کنند . او که در همان زمان و سال ها قبل از آن دبیری شورای امنیت ملی را عهده دار بود ، رویدادهای مختلف سیاسی ( داخلی و خارجی)، اجتماعی ، اقتصادی و… زیادی را تجربه کرده بود که با بی اعتنایی مقامات وقت به چالش و تهدید امنیت ملی تبدیل شده بودند. بر این اساس بود که در پی تبیین دکترینی از اقتصاد ، سیاست و مسائل اجتماعی برآمد که تامین کننده امنیت ملی کشور باشد…
آنها به فراخور هر موضوع مهمانانی نیز دعوت میکردند و گاهی هم جلسات شان را در دفتر کار روحانی برگزار میکردند. پس از پایان جلسات اولیه نتایج بررسی های این گروه به کمیسیونهای مرکز تحقیقات واگذار میشد و کمیسیونها پژوهش در حوزههای مرتبط را عهدهدار می شدند. ملایری مشاور ویژه روحانی، مامور نظارت بر اجرای پروژهها بود که از مباحث مطرح شده در همان نشستها کتابی را نیز تهیه کرد که در آن تئوری های امنیت ملی را بومی کرده است. این کتاب بهزودی چاپ خواهد شد.همچنین با پایان یافتن پژوهشهای صورت گرفته از سوی کمیسیونهای تخصصی مرکز تحقیقات مجمع تشخیص ، قرار است کتابهای دیگری نیز چاپ شود . نخستین کتاب از مجموعه کتب نشستهای ۴نفره “امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران” است که روانه بازار شده است. گروه تحقیق ۴ نفره قبل از اینکه از روحانی بخواهند ادامه تحقیقات به کمیسیون های مرکز تحقیقات مجمع تشخیص سپرده شود ، نوارهای جلسات را به گروهی دیگر سپردهاند تا پیاده شده و آمادهبهره برداری شود. برخی از همکاران روحانی در مرکز تحقیقات که در جریان محتوای نوارهای پیاده شده قرار دارند و پژوهشهای صورت گرفته در کمیسیونهای مرکز تحقیقات را دیده اند میگویند که شاکله برنامه های روحانی قبل و بعد از انتخابات ۲۴ خرداد برگرفته از نشستهای گروه ۴ نفره است. البته ازکنار سوابق شخصی روحانی نیز نمیتوان بی اعتنا عبور کرد. او قبل از سال ۱۳۸۰ بیش از ۲۰ سال سمت های امنیتی را عهده دار بود که ماحصل آن تجارب در یک مرکز پژوهشی به اندیشیدن برای بازدارندگی تبدیل شد.
روحانی بر این باور است که بحران اقتصادی جاری در کشور تهدید کننده امنیت ملی است . او بر همین اساس به دنبال درمانی برای حل معضل بر آمد. راهکار او ریشه یابی بحران و مشکل زدایی از منشا و ریشه بحران بود. بررسی ها به او می گفت که ریشه معضل اقتصادی در پرونده هسته ای و بوروکراسی اقتصادی است. او برای بوروکراسی اداری، اجرای صحیح قانون بهبود کسب و کار را به تیم اقتصادی اش سپرد و از برخی کارگروههایی که پیش از معرفی وزرا تشکیل شده بودند، خواست برنامه های مدتدار تدوین کنند تا برای اجرا به دستگاههای اجرایی سپرده شود. اما در حوزه دیپلماسی، روحانی چندان به چانه زنی های سیاسی دل نبسته است هر چند که در طول دوران فعالیت خود همواره از دیپلماتهای حرفهای بهره برده است. او با انتخاب محمدجواد ظریف بهعنوان وزیر امور خارجه نشان داد که قصد دارد همان رویه قبلیاش را ادامه دهد و از تیمهای حرفهای بهره ببرد. اما واقعیت این است که راه برای دولت جدید چندان هموار نیست.
می شود گفت تدبیری که دولت یازدهم در اداره امور و کنترل بحران ها نشان می دهد محصول یافته هاو پژوهش های ۱۲ ساله است، یافته هایی که با تجربه ژنرال های سرما و گرما دیده به اجرا در آمده یا شاید هم شاه کلید موفقیتهای اخیر دولت، شخص رئیس جمهور است که با ذکاوت و درایت امور را مدیریت میکند. اما نکتهای که نباید از آن بی اعتنا گذشت این است که تحقیقاتی که از جلسات ۴ نفره به نتیجه نهایی رسیده و منتشر شده است در دو حوزه دیپلماسی و اقتصاد است . دو حوزهای که دغدغه و برنامه دولت نیز می باشد. اما در این میان خبری از توسعه سیاسی نیست؟ نه گزارش راهبردی منتشر شده ای در زمینه توسعه سیاسی از مرکز تحقیقات در دست است و نه اینکه در چند ماه گذشته دولت این موضوع را به عنوان اولویت طرح
کرده است. چیدمان مهره های دولت و تاکید رئیس جمهور اولویت را اقتصاد و دیپلماسی نشان می دهد. هر چند افکار عمومی از تغییر رویکرد کشور استقبال کرده و راهبرد سیاست خارجی دولت تدبیر و امید را مشکل گشای معضلات اقتصادی خود می بیند اما رسیدن به این نقطه بازی روی لبه تیغ است. بازی پیچیده ای که در صورت تعلل می تواند به چالشی برای دولت جدید تبدیل شود. دولت مردان باید بدانند که تمرکز بر دیپلماسی بدون توسعه سیاسی حرکت در جاده ای یک طرفه است که هرگونه شکستی با از دست دادن عقبه سیاسی داخلی مساوی خواهد بود. دولت روحانی قطعا به درستی آگاه است که ریشه تشویق های داخلی و خارجی مستقیما به مشروعیت سیاسی و حمایت های مردمی آن مربوط است و در صورت از دست دادن چنین عقبه ای بی تردید توانی برای رویاروی با موانع و مشکلات داخلی و خارجی نخواهد داشت.
از بنابراین باید دید این پروژه آیا به سربلندی رئیس جمهور یازدهم منجر خواهدشد یا اینکه روحانی با همه ژنرال هایش شکستی سخت را تجربه خواهد کرد؟ علی ربیعی
علی ربیعی معروف به عباد از مدیران سابق وزارت اطلاعات است که با روحانی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی کار می کرد و اکنون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت است . او که از فعالان کارگری است از جامعه شناسان مطرح کشور بهشمار می رود.
محمود سریع القلم
محمود سریع القلم استاد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی است و طی دهه های گذشته تئوری توسعه را ترویج داده است یکی از ویژگی های او سفرهای مکرر به کشورهای توسعه یافته و مجامع بینالمللی است. سریع القلم از مشاوران امور بین الملل روحانی است.
محمد نهاوندیان
محمد نهاوندیان که در دانشگاه جورج واشنگتن اقتصاد خوانده است ، در زمان دبیری شورایعالی امنیت ملی از سوی علی لاریجانی معاون اقتصادی این شورا بود . وی در حالیکه رئیس اتاق بازرگانی است، از سوی روحانی بهعنوان رئیس دفتر ریاست جمهوری ایران منصوب شد.
محمد حسین ملایری
محمد حسین ملایری در کارنامه خود معاونت وزارت صنایع، بنیانگذار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و فعالیت در مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه خود دارد. او مشاور ویژه روحانی در مرکز تحقیقاتبود.