۰۹:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۷ مرتضی روحانی:

احساس تکلیف بر سر دوراهی زلزله و انتخابات!

گر احساس تکلیف در کسی جوانه بزند، تنها و تنها به فکر خدمت به خلق می اندازد. اگر احساس تکلیف آقایان خدایی باشد، می بایست کمک به زلزله استان بوشهر در اولویت باشد تا ورود به صحنه انتخابات چرا که خود و خدایشان به خوبی می دانند در حال حاضر رأی قابل توجهی در میان مردم ندارند. و اما اگر این احساس خدایی نباشد بنابراین باید گفت مسئله اصلی قدرت است نه خدمت.

«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): 

مرتضی روحانی (فعال انجمن های اسلامی دانشجویان)

چند هفته بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی نمانده است، انتخاباتی که به دلایل گوناگون نیاز به یک حضور حداکثری – و یا به فرموده رهبر انقلاب «حماسه سیاسی» –  دارد و به تبع آن هرچه زمان فراتر می رود مباحث پیرامون آن خوراک لذیذی برای رسانه ها فراهم آورده است. اما آنچه که این روزها در میان سیاسیون رایج شده است، استفاده از واژه «احساس تکلیف» است. این کلمه که در گذشته کمتر مورد استفاده قرار می گرفت، امروزه با رنگ لعاب متفاوتی سلاح دست افرادی شده است که قاطبه آنان هیچ گونه سنخیتی با امور ریاست جمهوری ندارند و یا شاید رجال سیاسی نیستند. اما فهم انان از سخنان رهبری برای خلق یک حماسه سیاسی حضور خود در انتخابات می دانند.

حاجت به گفتن نیست که کاربرد این واژه امروزه توسط کسانی مورد استفاده قرار می گیرد که خود زمانی از مدافعان دولت نهم و دهم بودند و به این دلیل که امروزه مدیریت نادرست کشور را نتیجه حمایت های خود از دولت نمی دانند به خیال خود می پندارند، حضور آنان باعث خلق یک حماسه و به تبع آن ایجاد یک ژاپن اسلامی در کشورمان می شود.

اما معنای واقعی احساس تکلیف چیست؟ کسی که هیچ برنامه برای مدریت اجرایی کشور ندارد و حماسه سیاسی را با پا گذاشتن به عرصه انتخابات معنا می کند خود می تواند دلیل قانع کننده ای برای احساس تکلیف قرار بگیرد؟ آیا کسی که هیچ گونه سابقه اجرایی در کشور نداشته است و تنها از چهره های مطرح سیاسی کشور است اجازه استفاده از تعبیر «احساس تکلیف» را دارد؟ کسی که در خوشبینانه ترین شرایط موجود حدود پانصد و یا ششصد هزار رأی را دارد می تواند احساس تکلیف کند؟ آیا احساس تکلیف تنها با حضور در انتخابات معنا می شود؟

مراد ما از آوردن واژه احساس تکلیف این است که اینگونه افراد خود به درستی پی برده اند رأی قابل توجهی در میان توده مردم ندارد، لیکن اینجانب ظن می برم که برخوداری از پست های بالاتر، وجود سرمایه های بسیار، پیدا کردن اسم و رسم بالاتر و الله اعلم نیت های ناصواب آنان را ترغیب به احساس تکلیف کرده است. ورای انتخابات سال ۸۸ که با هیچ انتخاباتی قابل مقایسه نیست، تجربه انتخابات سال ۸۴ نشان داده است نامزدهایی که همسوی با رئیس جمهور منتخب مردمند به پست و مقام های بالاتری رسیده اند.

با این شرایط در بحبوهه ای که هرکدام از اصولگرایان احساس تکلیف می کنند، طی روزهای اخیر متأسفانه باخبر شدیم باری دیگر بخشی از خاک عزیز کشورمان به سبب بلای زلزله، خسارت های جبران ناپذیر برای مردم کشورمان به بار آورده است. زلزله امری طبیعی است. در کشور زلزله خیز ما داغدار شدن مردم کشورمان هیچگاه عادی نمی شود. بم، آذربایجان و این بار بوشهر افتابی.

با این شرایط که زلزله استان بوشهر باری دیگر مردم سرزمین مان را در ماتم و اندوه فرو برده است و از طرفی هرکدام از کاندیدهای مطرح اصولگرایان امروزه در تبلیغات و فیگورهای انتخاباتی خود غرق شده اند، آیا بهتر نیست به جای هزینه های کلان تبلیغاتی اندکی به خسارت های ناشی از زلزله در استان بوشهر کمک کنند؟!

به طور قطع می توان گفت اگر احساس تکلیف در کسی جوانه بزند، تنها و تنها به فکر خدمت به خلق می اندازد. اگر احساس تکلیف آقایان خدایی باشد، می بایست کمک به زلزله استان بوشهر در اولویت باشد تا ورود به صحنه انتخابات چرا که خود و خدایشان به خوبی می دانند در حال حاضر رأی قابل توجهی در میان مردم ندارند. و اما اگر این احساس خدایی نباشد بنابراین باید گفت مسئله اصلی قدرت است نه خدمت.

آنچنان که امام خمینی(ره) فرمود: «باید فکر این معنا کنید که خدمت کنید به کشور، خدمت کنید به ملت که بعد از خود شما مثل مرحوم رجایی، مردم، شهادت فعلی و عملی بدهند بر اینکه شما خوبید تا خدای تبارک در محضرش شما را قبول کند.»

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

24 - = 20