کمدی کودتا، تراژدی دانشگاه
یکی از روزنامههای خارجی نوشت که «نفت ایران از حیث هزینه بهرهبرداری ارزانترین نفت دنیاست. از نظر آمریکا و انگلیس ثبات وضع سیاسی و اقتصادی ایران مهمتر از اشکالات فنی در زمینه فروش نفت ایران است.» در واقع غرب با اطمینان از باز شدن شیرهای نفتی ایران، مسئله اصلی را معطوف سیاست نفوذ کمونیسیم میکند. روزنامه اطلاعات که با سیاستهای دولت زاهدی همسویی داشت در سر مقاله 16 آذر خود با تیتر «آینده نفت؟» نوشت: «بزرگترین مشکل فعلی نفت راهاندازی پالایشگاه آبادان و اخذ درآمدهای آن برای دولت است.»!!
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – محمدحسین باقری
ماجرای ۱۶ آذر سه ماه و نیم پس از کودتای آمریکایی – انگلیسی ۲۸ مرداد روی داد. درک فضای سیاسی– اجتماعی جامعه ایران در فاصله این دو رویداد شاید کمکی باشد به درک هر دوی آنها. گزارش زیر خلاصهایست از این سه ماه و نیم به روایت روزنامههای آن روز.
“قیام ملی و خودجوش مردم در ۲۸ مرداد به این دلیل اتفاق افتاد که شاهنشاه آریامهر در چارچوب قوانین کشوری حق داشت که نخستوزیر خود را عزل کند. مجلس هم منحل شده و عملا وجود نداشت. وقتی مصدقالسلطنه در برابر فرمان عزل خویش دست به تمرد زد؛ واکنشهای مردمی را برانگیخت. مردمی که شاه خود را میخواستند و از افتادن کشور در دامن کمونیسم میترسیدند! با تظاهراتی جانانه شاهنشاه و میهن خود را از خطرات پیش رو حفظ کردند.”
در طول بیست و پنج سال با توجه به تحلیل بالا سالروز کودتای ۲۸ مرداد بهعنوان روز قیام ملی جشن گرفته میشد. مقارن پیروزی انقلاب اسلامی کیم روزولت و همکار بریتانیایی او وودهاوس «داستان کودتا» را نوشتند و در ۱۹۷۸ منتشر شد.
پس از آن باب این بحث در مطالعات تاریخی باز شد. در سال ۱۹۸۵ اسناد وزارت خارجه آمریکا درباره روابط با ایران با این هدف منتشر شد که کتاب قبلی را خنثی کند. روایتی رسمی که در قبال کودتا موضع انکار داشت.
پنجاه سال بعد از کودتا، مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه دولت کلینتون در یک سخنرانی رسمی اعتراف کرد: «در سال ۱۹۵۳ میلادی آمریکا نقش موثری در ترتیب دادن براندازی نخستوزیر محبوب ایران محمدمصدق داشت. دولت معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیکی موجهاند. ولی آن کودتا آشکار باعث پس رفت مسیر تکاملی سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند. به علاوه در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند… دولتی که مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد.»
رادیوBBC : حالا دقیقا” نیمه شب است!
دستور کودتا از طرف چرچیل و آیزنهاور صادر شد. خلع ید مصدق به وسیله کودتا اولین بار قرار بود در سال ۱۳۳۱ اتفاق بیفتد. اما مصدق با آگاهی از موضوع، سفارت انگلیس را در تهران تعطیل کرد و با اخراج شجاعانه تمام دیپلماتهای بریتانیا غرب را ناکام گذاشت. غروب روز ۲۴ مرداد ۳۲ گروهی از افسران سیا در ویلای امنی گرد هم آمدند. قرار بود در نیمه شب همان روز عملیات «آژاکس» به صورت رمز از رادیو بی.بی.سی پخش شود. عملیات در این تاریخ هم ناکام ماند اما سرانجام در ۲۸ مرداد در چهار مرحله طراحی شده با موفقیت انجام شد.
الف- تبلیغات منفی در مساجد، جراید و خیابانها علیه مصدق به خاطر روابط نزدیکانش با حزب توده و روسیه کمونیست.
ب- خلع ید مصدق از نخستوزیری با فرمان شاه.
ت- تظاهرات گروههایی از عوامل هماهنگ شده برای کوتاه به عنوان مردم
پ- ظاهر ساختن پیروزمندانه سرلشگر زاهدی به عنوان نخستوزیر جدید.
جمله رادیو بی بی سی به درستی تعبیر شد:
دقیقا نیمه شب بود، نیمه شبی تاریک.
جشنهای تولد
کودتای ۲۸ مرداد تولدی دوباره برای شاه جوان بود. آئینهای جشن و سرور به مناسبت میلاد مسعود شاهنشاه آریامهر در ۵ آبان برگزار شد و گزارشهای مختلفی از جشنهای سراسری شهرهای مختلف در روزنامه به چاپ رسید. حکومت نظامی در راه ایجاد نظم و امنیت مقتدرانه پیش میرفت و زندگی در کوچه و خیابانها حالت عادی به خود میگرفت. روزنامهها جداولی از وزن ایدهآل زنان و مردان را به چاپ میرساند و انواع رژیمهای غذایی علمی را به همراه داروهای موثر ضدچاقی خارجی تبلیغ میکردند.
تبلیغات تورهای هوایی سفر به خارج، بیروت در لبنان و ژنو در اروپا گرفته تا آمریکا با تخفیف ویژه توجه ایرانیان علاقمند تمدن را جلب میکرد. پرفروشترین کتاب این ایام «مطالعات روزمره آمریکایی» بود!
همزمان ریچارد نیکسون معاون آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا سفرهای دورهای ۱۰ هفتهای را به آسیا با دو هدف عمده آغاز کرده بود. یکی حفظ و بهبود جریان نفت به غرب و دیگری تقویت و توسعه سیاست سد نفوذ کمونیسم در آسیا.
آنتونی ایدن وزیر خارجه انگلستان نیز بعد از ظهر ۲۰ اکتبر مصادف با پنجم آبان ۱۳۳۲ در مجلس عوام سخنرانی کرد و طی آن علاقه دولت انگلیس را به استقرار روابط سیاسی با ایران اظهار کرد. او پیش از این در ۱۸ مهر ماه طی نامهای به عبدا… انتظام وزیر خارجه دولت کودتا این علاقه را مکتوب بیان کرده بود.
در همین تاریخ جرج میدر عضو کنگره آمریکا وارد ایران شد و هندرسن سفیر وقت آمریکا و علیرضا هروی یکی از مدیران وزارت خارجه به استقبال او رفتند. او در پاسخ به خبرنگاران گفت:مطمئن باشید که من با نفت هیچ کاری ندارم و مسافرت من صرفاً جنبه خصوصی دارد.
کمدی عشق پرنسس
آمریکا بعد از کودتا ۴۵ میلیون دلار در چهار قسط به دولت نظامی زاهدی کمک کرد و هر از گاهی جلسات کمیسیون استفاده از این کمک در دفتر وزیر دارایی تشکیل میشد و درباره طرز استفاده از کمکها و تبدیل دلار به ریال مذاکره میشد. روزنامههای طرفدار دولت با ژستی مستقل از قول مقامات رسمی هم نوشتند «که برای تجدید روابط با انگلستان عجلهای نخواهند داشت.» اما فردای آن روز عبدالله انتظام وزیر خارجه در گفتوگو با خبر نگاران گفت: “اظهارات ایدن مورد قدردانی و مسرت است با توجه به اینکه اختلاف موجود بین دولت ایران و کمپانی سابق نفت میباشد دولت ایران میل دارد چنین تصور کند که میان دولتین و ملتین ایران و انگلستان کدورتی اساسی وجود ندارد که نتوان رفع کرد. تنها توقع دولت ایران این است که برای حل اختلاف نفت قوانین مصوب کشور محترم شمرده شود و اصل حیثیت و شرافت ملی ایران ملحوظ و اساس عدالت و انصاف در رفع اختلافات رعایت شود”
در همین دوران جنگ سرد از سوی دو ابرقدرت وارد مراحل پیچیدهتری شده بود و خبرگزاریها اعلام کردند که ۱۲ جاسوس غربی در رومانی دستگیر و در بخارست اعدام شدند. در داخل کشور نیز جریانهای ملیگرا و نیز طرفداران حزب توده و مخالفان دولت کودتا به پخش اعلامیه در نقاط مختلف شهری پرداختند که تعدادی از آنها دستگیر و زندانی شدند. یک گلوله خمپاره ۸۱ میلیمتری نیز در اطراف تهران نو توسط نظامیان کشف شد.
اولین جلسه مجلس سنا نیز با معرفی اعضای انتصابی شاه به ریاست سیدحسن تقیزاده تشکیل شد. تقیزاده با توجه به شرایط به وجود آمده در جامعه گفت: «مجلس سنا فضایل و مزایای بیشماری دارد که عقلای این مملکت و خواص و حتی عوام خوشنیّت و بیغرض آنها را تصدیق دارند. مزیت بسیار عظیم تاریخی مجلس سنا که ما میتوانیم همیشه به آن افتخار کنیم «نجابت اخلاقی»، «متانت» و «معقولیتی» است که از خود نشان داد و همواره از افراط و لجنپاشی به دور بود. زیرا حملات خارج از حدود ادب به اشخاصی که مشغول خدمت به مملکت هستند نه تنها جایز نیست بلکه نتیجه مستقیم و قطعی آن فساد شدید اخلاق عمومی در میان جوانان است و ایجاد یأس نسبت به خدمت به مملکت میکند… »
البته در این ایام سوء استفاده از کلمات و مفاهیم متعالی برای توصیف وضعیت دولت کودتا به عادت همه دولتمردان تبدیل شده بود. سخنگوی دولت – عمیدی- در مصاحبه مطبوعاتی گفت: «در این هفتاد روزی که از عمر دولت جدید میگذرد، به خوبی روشن گردید که ایران در بین دولتهای خارجی احترام شایسته خود را به دست آورده است، چنانچه علاوه بر برقراری حسن رابطه با دولت آمریکا که منجر به استفاده از کمکهای فوری و اقتصادی و برنامه اصل چهار ترومن و افزایش آن حتی در زمانی که کنگره آمریکا نیز تعطیل بود- شده، دولت انگلیس نیز خودش دست دوستی به سوی دولت ایران دراز کرده است»
دولتمردان جدید در تب بهبود روابط با غرب میسوختند تئاتر تهران نیز «کمدی عشق پرنسس» را روی پرده داشت و اعلام شده بود که برنامه آینده تئاتر شهر کمدی جدید «محبوب همه» خواهد بود!!
دولت جدید تبلیغ میکرد که دولت امید و توسعه است و با بهبود روابط با انگلیس و آمریکا همه مشکلات حل خواهد شد. بنابراین مسئله جدی در مملکت وجود نداشت، شاهپور غلامرضا به نمایندگی از شاهنشاه برای مشاهده مسابقه اسبدوانی پاییزه به گرگان عزیمت نمودند!
پنجاه و چهار هزار قریه و مزرعه کشور در چه حالی است؟
روزنامه اطلاعات در این ایام مطلبی دو ستونی تحت عنوان «از رفراندم تا بازگشت شاهنشاه» به صورت شمارهدار چاپ میکرد که ظاهرا به قلم نورالدین نوری بود که تحرکات پشت پرده جریان منتقد دولت و فداکاری دولت جدید و فرآینده برکناری مصدق را در صفحه ۹ روزنامه گزارش میداد و هدفش مشروعیت بخشی به زاهدی بود. البته واقعه ۱۶ آذر باعث شد دولت از ترس تظاهرات از چاپ این گزارشها صرفنظر کند.
این روزنامه همچنین یک سلسله مطالب دنباله دار با تیتر واحدی چاپ میکرد که چرا از ۵۰ سال قبل به این طرف تولید در بسیاری از نقاط کشور تنزل یافته است؟ آیا باید املاک را به کشاورزان فروخت یا مالکیت را محدود کرد؟ پنجاه و چهار هزار قریه و مزرعه کشور ما در چه حالی است؟ و در طی آن آماری توصیفی از دهات و شهرستانهای مختلف ایران مرداد که همگی نیاز به پول و امکانات مالی زیادی برای توسعه داشتند. کار کرد این گزارشها این بود که عطش اجرای برنامههای نوسازی آمریکایی را به شدت زنده کرد.
عطشی که فقط به دنبال فروش نفت و تاثیرات کوتاه مدت آن بر جامعه بود و به مشکلات عمیق دولت قبلی ایران با دول غربی بر سر مسئله سرپوش میگذاشت. همزمان روی کمکهای آمریکا تبلیغات رسانهای ویژهای صورت میگرفت. به عنوان مثال عبدالله انتظام برادر وزیر خارجه در مراسم تقدیم استوار نامه خود در نطقی گفت: «سیاست صلحجویانه(!) دولت آمریکا و کمکهای جوانمردانه(!) آن دولت به کشورهایی که عزم دارند از تمامیت و استقلال خود دفاع کنند در ملت صلح ایران اثرات عمیقی بخشیده… کمک مالی و فنی اخیر که «بلاعوض» به ایران اعطا شد «فصل جدیدی» در تاریخ روابط بین دو کشور باز میکند. دولت ایران از این «جوانمردی بی ریب و ریا» موقعی که به آن احتیاج داشت سپاسگزار است!!
در لندن نیز رسما اعلام شد که ۲۴ دستگاه لوکوموتیو از طرف انگلیس به ایران تحویل میشود. چیزی که قرار داد آن مربوط به قبل از قطع روابط سیاسی دو دولت بود. مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران – آقای بیات- نیز در مطالعات به کاردار سفارت ایتالیا یک کشتی باربری هفتصد تنی ایتالیایی برای حل نفت از بندر آبادان خریداری کرد که قرار شد به زودی وارد ایران شود.
شاه و مصدق، محاکمهها؟
یکی از وظایف دولت کودتاه محاکمه دولت متمرد قبلی بود. پس از تعیین وکلا و تهیه مقدمات اولین جلسه دادگاه نظامی دکتر محمد مصدق و سرتیپ ریاحی در ۱۲ آبان برگزار شد و در طی ۴ ساعت، تنها ۳۰ صفحه از پرونده اتهامی قرائت گردید.
محاکمه مصدق که از این تاریخ به طور پیوسته جریان مییابد در روزنامهها چاپ میشود.
در طول محاکمه در شهر و خصوصا حوالی دانشگاه تهران تظاهرات مختصری صورت میگیرد که نظامیان افراد را متفرق و محرکین را دستگیر میکنند، تعدادی از مردم نیز بر اثر تیراندازی زخمی میشوند. همزمان اعتصاباتی نیز در بازار رخ میدهد که دولت، حاج حسن شمشیری یکی از بازاریان معروف طرفدار مصدق و قهرمان اوراق قرضه ملی(سیاست انقباضی دولت مصدق در زمان تحریمها فروش اوراق قرضه بود) را به جزیره خارک تبعید کرد.
مصدق ابتدا صلاحیت دادگاه نظامی را زیر سوال برد و دادگاه نیز او را متهم کرد که «مخالف سلطنت است.»
او در مقام دفاع از خود گفت: «بگذارید این شاه بداند که من خادمش هستم. من که مملکت و شاه را از هم تفکیک نمیکنم، بگذارید من حرف خودم را بزنم آقا.»
سه روز بعد دادگاه نظامی ادعا میکند که « مصدق فکر تغییر رژیم و اعلام جمهوریت دموکراتیک داشت.»!
به هر حال جلسات محاکمه فرمایشی مصدق به طور منظم ادامه مییابد و به تفصیل در روزنامهها به چاپ میرسد.
محاکمهای که به قول مصدق «قاضی و دادستان و مدعی همه افراد شاه بودند.»
البته با نگاهی دقیقتر روشن میشود که قاضی، دادستان و مدعی همگی افراد انگلیس و آمریکا بودند دعوای اصلی هم موافقت و مخالفت با مقام سلطنت نبود. دعوا بر سر انرژی چاههای نفتی بود که صنعت غرب هر روز به آن تشنهتر میشد.
محاکمه واقعی، محاکمه استقلال طلبی ایرانیان بود!
هربرت هوور طرح کنسرسیوم و پایه سیاست خارجی
هربرت هوور کارشناس نفتی دولت آیزنهاور ابتدا با سفر سه هفتهای به ایران و رایزنیهای مختلف نظر ایران را درباره حل مسئله نفت به بازارهای جهانی دریافت کرد و سپس به لندن پرواز کرده و با همتایان انگلیسی خود به رایزنی پرداخت.
جالب اینجاست که اولین مرحله مذاکرات نفت ایران در واشنگتن تنها میان آمریکا و انگلیس انجام شد در نهایت طرح هوور به طور غیرمستقیم به ایران پیشنهاد شد. در پی این خبر، خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که بهای نفت خلیجفارس ۱۰ تا ۱۵ درصد گران خواهد شد.
خبرنگار روزنامه انگلیسی یورکشایر نوشت در صورت همکاری شرکتهای بزرگ نفتی دیگر مانعی برای فروش نفت ایران وجود نخواهد داشت.
روزنامه طرفدار دولت، «اطلاعات»، با خوشحالی در سر مقالهای با عنوان «پایه سیاست خارجی» نوشت: پایه سیاست خارجی هر کشوری، سیاست داخلی آن است… با اینکه از حکومت زاهدی سه ماه بیشتر نگذشته ولی در همین مدت کوتاه، نظم و امنیت را برقرار ساخته و سیاست خارجی را بر مبنای حسنیت و تفاهم استوار ساخته است. “همه میدانند که بسیاری از کشورها در نتیجه کمکهای فنی و اقتصادی آمریکاییها به اوج عزت رسیدهاند و این کمکها متناسب با استعداد و بروز لیاقت این کشورها بوده است! و متاسفانه کشور ما با وجود استحقاق کامل از این قسمت سالها محروم ماند!”
روزنامههای دوشنبه ۲۵ آبان نوشتند بنا به درخواست آیزنهاور رئیس جمهوری آمریکا، معاون وی ریچاردنیکسون به همراه هیئتی ۲۳ نفره وارد تهران میشود. سخنگوی سفارت آمریکا نیز پیرو این خبر اعلام کرد: «نیکسون هیچگونه ماموریتی برای مذاکره مسئله نفت و تجدید روابط سیاسی با انگلستان ندارد.» ظاهرا دولتمردان غربی، دولت کودتا را در حد مذاکره رسمی در باب نفت هم برآورد نمیکرد و ترجیح میدادند پشت صحنه با تصویب توافقات میان انگلیس و آمریکا به عنوان بازیگران اصلی، بازسازی خود را به «عروسکهای خیمهشببازی دولت جدید» تحمیل کنند. با اینحال کوچکترین نشانهای از نیاز غرب به انرژی در گفتوگو طرح نمیشد.
آمریکاییها از یکسو میخواستند چهره صلحجویانه و دموکراتی در جهان داشته باشند، و به شدت آن را تبلیغ میکردند از سوی دیگر نمیتوانستند دولتهای استقلالطلبی نظیر دولت مصدق را که برای منافع اقتصادی آمریکا مضر بود تحمل کند.
آنها بعد از کودتا نیز هم میخواستند هر چه سریعتر شیرهای نفت به روی صنایع غربی باز شود هم وانمود میکردند که این کار تنها جهت خدمت و توسعه به کشورهای جهان سوم است!
پس از مسافرت روزولت در جنگ دوم جهانی به ایران، نیکسون عالیترین مقام آمریکایی بود که به ایران سفر میکرد. او متولد کالیفرنیا بود، پدرش دکان بقالی و بنزین فروشی داشت و خودش هم مدتی در جوانی مدتی بنزین فروش میکرده است! اکنون که او معاون رئیس جمهور است.
شریان نفت ایران به غرب بسته شده و نیکسون به ایران سفر میکند. سفرش اما هیچ ارتباطی با نفت ندارد!!
زاهدی استقلال طلب
پس از کودتا سیاست «موازنه منفی مصدق» زیر سوال رفت و تا مدتها سیاست جدید رابطه با غرب با عنوان سیاست موازنه مثبت توجیه شد. استقلالطلبی دولت قبلی در ملی کردن صنعت نفت نیز از سوی زاهدی نخست وزیر کودتا دچار سوء تعبیر شد. زاهدی در پیامی رادیویی روز اول آذر، خطاب به ملت ایران گفت: “اجازه نخواهم داد منافع ملت ایران فدای اغراض ماجراجویان و ریاکاران شود، برای روشن شدن اذهان هم میهنان عزیز که ممکن است از جریان اوضاع گذشته به خوبی مطلع نباشند توضیح میدهم که من خود از بانیان و پایهگذاران اصلی این نهضت بودهام و اگر نگویم اساسا کلید این فتح در دست من بود، باید بگویم کمتر کسی به اندازه من در این جریان سهیم بوده است!
دولت قبلی به جای آنکه راهحلی برای مشکل نفت از روی کمال عقل و تدبیر پیدا کند، دست به اعمال خلاف مصلحت زد که نه تنها بزرگترین منبع در آمد ملی کشور را از میان برد، بلکه سالیانه حدود دویست میلیون تومان برای کسری و جبران هزینههای شرکت ملی نفت به خزانه کشور تحمیل کرد. اگر این وجوه از دست رفته صرف عمران و آبادی زندگی مردم میشد قطعا میلیونها تومان از این راه عاید مردم میشد! هدف از ملی شدن نفت این نبود که پالایشگاه آبادان تعطیل شود، بلکه هدف اصلی این بود که حقوق از دست رفته جبران شود و در آتیه بهره وافی و عاملی عاید خزانه دولت شود!”
در همین ایام خیریه ملکه ثریا پهلوی برای کمک به فقرا با مبلغ اولیه بیست هزار تومان افتتاح شد. دستوراتی برای مبارزه با گرانفروشی از سوی دولت صادر شد. در اصفهان نیز عدهای از سارقین مسلح دستگیر شدند این سارقین، قافلهای متجاوز از ۱۰۰ الاغ را با اموالشان در جاده سمیرم غارت کرده بودند!!
یکی از علماء هم در همین ایام در دیدار با شاهنشاه، خواستار تسهیل سفر زوار ایرانی به عتبات عالیات شده بود. کلیه متهمین قتل سرتیپ افشار طوس رئیس شهربانی دولت مصدق نیز بعد از چهار ساعت بحث در دادگاه نظامی از اتهامات منتسبه تبرئه شدند!
اجماع نخبگان کشور؛ حل مسئله نفت و تجدید رابطه با انگلیس
پنجم آذر، وزیر خارجه انگلیس در پارلمان آن کشور گفت: “در صورت آمادگی ایران برای پرداخت غرامت، دولت انگلیس حاضر خواهد بود اصل ملی شدن صنایع نفت ایران را بپذیرد.” سیاست انگلیس در این دوران بود که قبل از حل مسئله نفت باید روابط سیاسی عادی بین دو کشور برقرار شود اما سیاست دولت ایران این بود که باید ابتدا اصول مسئله نفت را حل کرد و بعد وارد روابط سیاسی شد. وزیر خارجه هفتم آذر خطاب به خبرنگاران گفت که پیام ایدن – که سومین پیام وزیر خارجه انگلیس به ایران بود- در جلسه هیئت دولت امشب مطرح میشود.
جلسه شنبه محاکمه مصدق بر اثر تظاهرات تماشاچیان سه بار متشنج شد. مصدق در این جلسه گفت: که اگر به او اجازه دفاع داده نشود، اعتصاب غذا خواهد کرد. دولت زاهدی حکومت نظامی در شیراز را برای دو ماه دیگر و جهت حفظ امنیت تمدید کرد. مصدق زمانی استاندار فارس بود.
۱۰ آذر روزنامه نوشتند که نخستوزیر برای مشورت درباره مسائل مهم کشور از ۵۰۰ نفر از رجال و سیاستمداران دعوت کرده است. زاهدی این جلسات در دو جلسه جداگانه ابتدا با تعدادی از نخستوزیران و وزراء دولتهای قبلی و سپس در جلسهای با حضور روسای مجالس گذشته و برخی نمایندگان دو مسئله مهم دولت یعنی تجدید روابط با انگلیس و حل مسئله نفت را تحلیل کرد و پس از او چند نفر در تایید سخنان زاهدی سخنرانی کردند! کارکرد این سیاست این بود که نشان دهد دولت کودتا دولتی دموکرات، اهل مشورت و مردمی است و به دنبال اجرای راهحلی است که «اجماع نخبگان» را به همراه داشته باشد و متضمن مصالحی ملی ایران باشد. با این حال در این جلسات هیچ کس جرات انتقاد از دولت کودتا نداشت. در دادگاههای نظامی همان روز مصدق اعلام شده بود: « هرکس عیله شاه و رژیم مشروطه تظاهرات بکند اخلالگر است.»!
باشگاه افسران همان شب شاهد مراسمی بود که طی آن با پیشنهاد وزارت دفاع ملی و تصویب ذات ملوکانه شاهنشاه، یک قطعه «نشان همایون» به رئیس هیئت مستشاری نظامی آمریکا – ژنرال مککلور – داده شد.
باران کیسههای شکر را از بین برد!
پنج آذر وزارت دربار اعلام کرد که نیکسون و همراهانش ۱۸ تا ۲۱ آذر مهمان اعلی حضرت خواهند بود. سفارت آمریکا نیز مجددا طی اعلامیهای خاطر نشان کرد: «مسافرت نیکسون به ایران ارتباطی با مسئله نفت ندارد.»
روزنامه منچستر گاردین در ۱۲ آذر نوشت که «ایرانیها مایلند ما صریحا حقوق آنها را در مورد ملی شدن صنایع نفت به رسمیت بشناسیم. ما که خود صنایع زغال سنگ انگلیس را ملی کردهایم معقول نیست ایرانیها را از حق ملی کردن نفت محدود کنیم. این موضوع از طرف دو حزب کارگر محافظهکار به رسمیت شناخته شده البته به شرطی که اصل غرامت به انگلیس را ایران بپذیرد! »
همان روز دولت زاهدی اعلام کرد: تجدید مناسبات ایران و انگلیس در ساعت معینی در تهران و لندن منتشر میشود. آیزنهاور نیز اعلام کرد برای رفع اختلافات ایران و انگلیس اقداماتی را به عمل خواهم آورد.
چهار آذر سالروز تجدید روابط ایران و انگلیس اعلام شد و دولت شاهنشاهی و دولت علیاحضرت ملکه انگلیس اعلامیه مشترکی صادر کردند. سخنگوی وزیر خارجه انگلیس در مصاحبهای اعلام کرد پس از استقرار روابط سیاسی و مبادله سفرا بین دو دولت، کارشناسان ایران و انگلیس راجع به مسئله نفت وارد مذاکره خواهند شد. این سخنان به این معنی بود که استراتژی دولت انگلیس در تجدید رابطه بر سیاست خارجی ایران پیروز شده است. چرا که دولت زاهدی ابتدا خواستار حل مسئله نفت و بعد تجدید رابطه بود.
روزنامههای انگلیسی نوشتند دولت انگلیس خواستار غرامت برای شرکت سابق نفت میباشد. “اصرار دولت به این دلیل است که اگر دولت انگلیس به اقدام ایران در ضبط اموال شرکت سابق تسلیم شود، این امر نتایج نامطلوبی در ونزوئلا، عراق، عربستان و سایر مناطق نفت خیز خواهد داشت.”
زاهدی در پیامی رادیویی به ملت ایران در ۱۵ آذر اعلام کرد: که دولت تصمیم گرفته با تجدید روابط با انگلیس اختلافات موجود را با رعایت کامل قانون ملی شدن صنعت نفت حل نماید! روزنامهها نوشتند که هربرت هوور کارشناس نفتی آمریکا طرحی را برای تجدید فعالیت پالایشگاه آبادان به ایران ارائه کرده است و کنگره آمریکا اعلام کرده قبل از اقدام دولت ایران به بهرهبرداری از منابع نفت جنوب حاضر به اعطای کمک بیشتر نخواهد بود. پیشنهاد هوور این است که شرکتهای نفتی برای اداره صنعت نفت ایران به مدت چهار سالی که از امتیاز شرکت سابق نفت ایران و انگلیس باقی مانده، در ایران کنسرسیومی تشکیل دهند. این کنسرسیوم نفت ایران را استخراج میکندو به فروش میرساند و شرکت سابق غرامت عادلانهای به مرور از دولت ایران دریافت خواهد کرد. فراموش نشود که عایدات سالانه ایران حدود ۲۰۰ میلیون دلار خواهد بود!!
در خبرهای اجتماعی ۱۴ آذر آمده بود که در بندر شاهپور به دلیل بارندگی آب به داخل انبار شکر نفوذ کرده و بیش از ۱۰۰۰ کیسه شکر و مقداری زیادی غذا را از بین برد!!
تحلیلهای وارونه نفتی
نیکسون در روز ۱۶ آذر پس از دو روز اقامت در کابل وارد کراچی شد. هندرسن سفیر آمریکا در ایران و برتون سفیر آمریکا در انگلیس در کراچی با نیکسون ملاقات کردند. هندرسن اعلام کرد که تنها برنامه نیکسون در ایران را تقدیم معاون رئیس جمهور کرده است. اما روشن بود که حضور همزمان سفرای آمریکا در انگلیس و ایران در شهر کراچی برای هماهنگیهای لازم در حل مسئله نفت بود.
یکی از روزنامههای خارجی نوشت که «نفت ایران از حیث هزینه بهرهبرداری ارزانترین نفت دنیاست. از نظر آمریکا و انگلیس ثبات وضع سیاسی و اقتصادی ایران مهمتر از اشکالات فنی در زمینه فروش نفت ایران است.» در واقع غرب با اطمینان از باز شدن شیرهای نفتی ایران، مسئله اصلی را معطوف سیاست نفوذ کمونیسیم میکند. روزنامه اطلاعات که با سیاستهای دولت زاهدی همسویی داشت در سر مقاله ۱۶ آذر خود با تیتر «آینده نفت؟» نوشت: «بزرگترین مشکل فعلی نفت راهاندازی پالایشگاه آبادان و اخذ درآمدهای آن برای دولت است.»!!
پیش از این زاهدی کمیسیونی ۵ نفره با عنوان «کمیسیون مشاوره نفت» تشکیل داده بود که فرمانفرمائیان، دکتر پیرنیا، ابوالفضل لسانی، مهندس نفیسی و جهانگیر در آن مامور بررسی کارشناسی و ارائه راهکاری برای حل مسأله نفت شده بودند. اما این کمیسیون عملا مامور ایجاد تمهیدات مقدماتی شروع و جریان مذاکرات نفت بود. تصمیمهای اصلی درباره نفت در ایران را شخص شاه میگرفت و بقیه تنها مجری اوامر ملوکانه بودند.
یک گروه متخصص نیز، از تاریخ ۱۲ آذر برای پیدا کردن طبقات نفتی در منطقه نفتخیز قم مشغول کار شده بودند و براساس اعلام روزنامهها چهار چاه به عمق ۲۵۰۰ متر نیز برای این منظور حفر شده بود.
روزنامه تایمز لندن نوشت: به نظر محافل دیپلماتیک لندن پس از آغاز مذاکرات نفت مهمترین نکته مورد بحث امنیت این است که وضع حاضر از لحاظ اقتصادی احتیاج فوری به نفت ایران وجود ندارد و مهمترین علت جاری ساختن مجدد نفت ایران در بازارهای جهان، آن است که اوضاع اقتصادی ایران تثبیت شود!!
واقعیت اساسی که ورای همه این تحلیلها قرار داشت این بود: «نفت ایران از حیث هزینه بهرهبرداری ارزانترین نفت دنیا بود.»
منبع: راه
:::::