رجعت به روایتهای رحمانی از دین
مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) : سید محمود طالقانی به سال ۱۳۸۸ خورشیدیزاده شد و به سال ۱۳۵۸ این جهان را ترک گفت. طلبهای از دل سلسله جبال البرز که توانست مدارج علمی و سنتی حوزههای علمیه قم و نجف را طی کند و از سوی مجتهد نامدار و مؤسس بزرگ آیتالله شیخ عبدالکریم حائری [...]
مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) : سید محمود طالقانی به سال ۱۳۸۸ خورشیدیزاده شد و به سال ۱۳۵۸ این جهان را ترک گفت. طلبهای از دل سلسله جبال البرز که توانست مدارج علمی و سنتی حوزههای علمیه قم و نجف را طی کند و از سوی مجتهد نامدار و مؤسس بزرگ آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی و همچنین آیت الله اصفهانی به درجه اجتهاد نایل آید. محققان و پژوهشگران و مورخان بسیاری همچنان طالقانی و زندگی و زمانه او را شایسته تحقیق و تأمل و تدبر میدانند اما این فقط اهل اندیشه نیستند که خود را نیازمند شناخت طالقانی و نظام فکری او میدانند بلکه سیر حوادث و بحرانها و تلاطمهای روزگار حتی بسیاری از مردم عادی را هم نیازمند طالقانی و آرای او کرده است.
امروزه در مسیر کاروان نواندیشی دینی و اصلاحگرایی مذهبی مورد پرسشهای جدی و اساسی از سوی برخی از جریانها قرار گرفته است. از سوی دیگر طوفان سهمگینی وزیدن گرفته است و به یک باره گروهکی تروریستی از دل تاریخ سر برآوردهاند و با از کار انداختن ماشین زمان همچون بازیهای رایانهای و فیلمهای هالیوودی و علمی تخیلی سودای خلافت سر دادهاند و با مدرنترین سلاحهای زمانه به کار سربریدن و شکم دریدن و ترکاندن مغزها و برپاکردن دارها همت گماشتهاند. و این همه متأسفانه با نام دین در حال وقوع است و آدمیان حیرتزده به تماشای سیرک بزرگ داعش دعوت شدهاند. هماکنون جریان دینداری در سنگلاخی سخت و دشوار قرار گرفته است و نیاز ما به نواندیشانی همچون طالقانی بیشتر از گذشته شده است. برای یافتن پاسخی شایسته به این بحرانها به اندیشه او و سیره و روش او در زندگی نگاهی میافکنیم تا از آن توشهای برگیریم و تجربهای اندوزیم در راهی که پیش رو داریم.
یک نقطه عطف
در زندگی پر فراز و فرود طالقانی سال ۱۳۳۴ سالی تعیینکننده و شاخص محسوب میشود. طالقانی در این سال تصمیم به بازنشر کتابی میگیرد که به نوعی نظامنامه اندیشه دینی اصلاحگرانی است که آرمان آشتی دینداری با آزادیخواهی و دموکراسی را در سر داشتند و تلاش میکردند مانع از بنبست دین با دنیای مدرن شوند. کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» نوشته مجتهد و عالم بزرگ و نواندیش مشروطه علامه محمدحسین نایینی سالها بود که به نسیان و فراموشی و عزلت سپرده شده بود و بسیاری بدان کتاب به چشم سوءظن نگاه میکردند. درچنین زمانهای طالقانی تصمیم به انتشار این کتاب میگیرد و با توضیحات و حاشیههایی که خود بر این کتاب میافزاید باردیگر این رساله ارجمند در میان اهل فکر و خرد زنده میشود و درحقیقت اندیشه روشنگری و اصلاح گری دینی نیز احیا شده و نفسی چاق میکند. اهمیت این کتاب وقتی دوچندان میشود که مجتهدین بزرگ و مشروطه خواه نجف همچون آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی براین کتاب تقریظ نوشتند و با تأیید مؤکد این بزرگان، این کتاب مرجعیت خاصی میان اهل فکر و فرهنگ یافت. طالقانی بحق و بدرستی با بازنشر این کتاب جریان نحیف نواندیشی دینی را قوام و ثبات بخشید و خود نیز از این کتاب بهرهها برد و خوشهها چید و از آن به بعد این کتاب راهنمای زندگی فکری و سیاسی او در بسیاری از تحولات وی شد.
طالقانی دینداری آزادیخواه
طالقانی در مقدمه این کتاب توضیح میدهد که چگونه میتوان شورا و دموکراسی را به همراه آزادی از دین اخذ کرد و در زندگی به کاربست و هیچ گاه نیز به تناقض و تباین با دین نرسید. آیتالله طالقانی به ما گوشزد میکند: «از آن روز که اینجانب در این اجتماع چشم گشودم، مردم این سرزمین را زیر تازیانه و چکمه خودخواهان دیدم و هر شامگاهان در خانه منتظر خبری بودیم که چه اتفاقی میافتد و کی دستگیر یا تبعید و کشته میشود و… (۱)» از این رو این پرسش در ذهن او بود که چرا ملت ما چنین سرنوشتی دارد؟ او با تأمل پیرامون خود و تجربه بشری و کتب دینی مینویسد: «دعوت پیامبران به توحید فقط توحید در ذات و عبادت نبوده است بلکه توحید درعمل و اطاعت نیز بوده است و هم از این رو آزادی و مساوات نیز از توحید سرچشمه میگیرد.(۲)» طالقانی در تقریرات خود بر کتاب نایینی در تفسیر آیه ۳۲ سوره مبارکه توبه مینویسد: «هرگونه تسلیم در برابر اراده شخصی را قرآن شرک به ذات و صفات خداوندی میشمارد چه تسلیم، به وسیله قهر و غلبه باشد یا از راه نفوذ در قلوب و عواطف…(۳)» طالقانی در وجوب امر به معروف و نهی از منکر که آن را به مثابه برقراری و جاری شدن اصل دموکراسی میداند میگوید: <بدون تردید جلوگیری از تعدی و ظلم نسبت به اموال و نفوس و حقوق مسلمانان از موارد نهی از منکر است و بلکه استبداد لجنزار متعفنی است که همه منکرات و فحشا از آن تولید میشود و بدون خشک کردن این امالفساد نهی از منکر در موارد طبقات و اشخاص یا بیاثر است یا اثر آنی دارد.(۴)» طالقانی جهل عوام را از پرورش دهندگان و نگاهبانان استبداد میداند و یگانه راه علاج آن را آزادی انسان و علم او بر میشمارد. او به نیروهای چپ که توجه چندانی به آزادی ندارند انتقاد میکند، چرا که فقط بر اقتصاد تکیه میکنند. او در ستایش و حرمت آزادی میافزاید: <قرآن که ما شاگرد مکتب این کتاب هستیم اعلام میکند لا اکراه فیالدین قد تبین الرشد من الغی هرکه هر چه میخواهد بگوید، هر مسلکی. آنهایی که میترسند از اینکه دیگران در مقابل اندیشههاشان حرفی نزنند کاری نکنند یا آزادی نمیدهند برای این است که از نارسایی مکتبشان میترسند. اسلامی که میگوید قد تبین الرشد من الغی دیگر برای چه وحشت داشته باشیم برو هرچه میخواهی تحقیق کن…(۵)»
طالقانی آموزگار مدارا و دموکراسی
طالقانی که در دوره رضاخان به سبب نداشتن جواز عمامه به زندان افتاد تا پایان عمر که برای برقراری آشتی و صلح و برگزاری انتخابات شورای شهر سنندج به این شهر میرود بر یک محور ثابت تکیه میکند و از آن دم میزند و آن همانا تکیه برحق انتخاب مردم و استفاده از عقل جمعی و خرد همگانی در باز کردن گرهها و حل مشکلات است. در تقریرات پایانی کتاب «تنبیه…» است که مینویسد: <پیامبران که کاخهای استبداد را ویران کردند و مردمی را تربیت کردند و قدرت به دستشان دادند تا با قدرت شمشیر عدالت و خداپرستی قدرت استبداد و شاه پرستی را برانداختند، آن مقاومت و انقلاب و خونریزی امروز به قانون و آرای عمومی تبدیل شده است و این حقی است که میتواند مستبدین را محدود سازد…(۶)» آیتالله طالقانی درس حرمت عقل جمعی و روحیه دموکراسی را از خانواده خود آغاز میکند فرزندش در این باره نقل میکند: «یکی از ناراحتیهای پدر در طول حیاتش وجود بعضی اختلافات در خانواده بود و هنگامی که در بافت بود برای ایجاد تفاهم بین افراد خانواده توصیه میکند جلسات هفتگی تشکیل شود و به دور هم جمع شوند و برنامهای بریزند و اختلافات را با شور و مشورت حل کنند.(۷)» طالقانی در پیگیری اندیشه شورا و دموکراسی به قدری پیگیر است که قاطعانه حل دردها و رنجهای ملت ایران را چنین بیان میکند: «من یک راه به نظرم میرسد، راه شرعی و قانونی و راه دنیا پسند. مردم واقعاً به حساب بیایند و سرنوشت خود را به دست بگیرند، تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی و سپردن کار به دست مردم…» او ریشه ترس از شوراها را به این بهانه که ممکن است افراد غیر مذهبی در آن نفوذ کنند، بیمورد میداند و میافزاید اسلحه مظلومیت قویترین اسلحه است و کمونیسم مولود استبداد سیاسی و اجتماعی و دینی است…(۸)» پیشگامی طالقانی در مدارا و رواداری نسبت به فرق و مذاهب و ادیان با شرکت او در کنگره «شعوبالمسلمین» در کراچی تا شرکت در «موتمر اسلامی بیتالمقدس» و سپس به سال ۱۳۳۸ به نمایندگی از آیتالله بروجردی به مصر سفر میکند و پیام ایشان را به شیخ شلتوت در کنگره اسلامی دارالتقریب میرساند و هرگز تا پایان حیات از این راه و شیوه برای برقراری صلح میان مسلمانان و مذاهب و ادیان دست نکشید. طالقانی با بینشی دینی و شیعی رونق کارخانه دین را در آزادی و مدارا و رواداری به همه آدمیان میدانست و لحظهای از تبیین و گشایش این راه برای آرامش نوع بشر تردید نکرد. در عصر و زمانهای که تروریستهای مدعی دینداری چونان اشباح به نام دین رونق مسلمانی را در عراق و شامات و شبه قاره و گوشه و کنار جهان اسلام به تاراج میبرند و بذر کینه و نفرت و وحشت میکارند و سایه تکفیر و توحش و بربریت، تمامیت حیات دین را تهدید میکند بازخوانی آرای عالمان نواندیشی چون طالقانی میتواند مرهمی راهگشا باشد. طالقانی خادم ملت و خاضع حقیقت بود و خود را محور و مدار حقیقت نمیدانست. اندیشه او از هر تجربه بشری بهره برد و خود به الگویی برای یک زیست مسلمانی در عصر جدید تبدیل شد. طالقانی در اندرزی گرانسنگ به ما میآموزد که: <پس هر مسلک و مرام اجتماعی که خودسران را محدود کند و جلو اراده آنان را بگیرد قدمی به هدف پیامبران و اسلام نزدیکتر است.(۹)
طالقانی به طیفی از عالمان و اندیشمندان بزرگ دینی تعلق دارد که روایتی متین و سالم از دینداری عرضه میکنند، روایتی که کرامت انسانی را ذات دینداری تعریف میکند. این روایت، سخنگویان فراوانی در ایران و سایر کشورهای اسلامی دارد، اگرچه صدای مدعیان تنگچشم دینداری، گاهی از صدای این سخنگویان بلندتر است.
منابع
- تنبیه الامه و تنزیه المله اثر علامه محمد حسین نایینی صفحه ۵و ۴ / ۲- همان منبع صفحه ۸ / ۳- همان ص ۲۶/ ۴- همان ص ۵۲ ۵- کتاب طالقانی و تاریخ اثر بهرام افراسیابی و سعید دهقان صفحه ۳۷۳ /۶- نایینی صفحه ۱۴۲/ ۷-طالقانی و تاریخ ص ۳۱۶/ ۸- همان /۹- نایینی صفحه ۱۰
منبع : حسین میرزانیا / ایران
::::