۱۲:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۳ احمد بهار:

پرسش از خواسته ها و چالش های جامعه ما

باید توجه داشت که به کار گیری خردورزی و نگاه عقل مدارانه در مکتب امام (ره) مورد ملاحظه بود و به بیانی قاطع می توان اعلام کرد که انتخاب "مردم سالاری" با توصیف "میزان رای ملت است" یکی از مصادیق روشن عقلانیت امام در دارالسیاسیه ی ایشان بود.

53754_n«مبارزه» (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – احمد بهار (فعال انجمن های اسلامی دانشجویان): 

اگر از نسل جوان و دانشجوی ما بپرسند که که مهم ترین خواسته ها و چالش های ایران عزیزمان در این برهه مهم و حساس چیست، طبعا با چنین پاسخ های اولیه ای روبرو خواهند شد که؛ کشور به پیشرفت و توسعه نیازمند است، زیرساخت های علمی و اقتصادی باید مورد توجه قرار گرفته و تقویت شوند، زمینه های ایجاد اشتغال و رفع مشکلات معیشتی عموم مردم به عنوان مسئله ای بسیار مهم و حیاتی بیش از پیش باید مورد عنایت سیاست گذاران و مسولین عالیرتبه واقع شود، به صورت واقعی و نه شعاری و تبلیغاتی با برخی پدیده های مذموم و البته رایج چون فساد اداری و اقتصادی و سیستمی باید مبارزه صورت پذیرد تا زمینه اعتماد ملی و عمومی بیش از پیش فراهم گردد، زمینه بسط و گسترش آزادی های فرهنگی و سیاسی در چارچوب اجتماعی نگاه جدی تر و عمیق تری باید افکند و …

در اینکه همه ی آنچه برشمرده شد جزء نیازهای جدی و اساسی مردم و مسولیت های مهم فعالین گستره سیاست ورزی در ایران امروز است، تردیدی نباید وارد ساخت. با این همه به نظر می رسد حوزه عمومی سیاست امروز در کشور ما  نیازمند دو عنصر حیاتی و اولویت فوری دیگری نیز هست که بی توجهی به آنها می تواند ضایعات اسفبار و خطرناکی به بار آورد. اولین آنها تحکیم مبانی اخلاق در ساحت سیاست است و دومی حاکمیت عقلانیت در این عرصه. نسبت به هر دو این مقولات و امتزاج و همنشینی آنها با سیاست، نکاتی وجود دارد که در این نوشتار کوشیده خواهد شد تا پاسخی به آنها داده شود.
بعضی به جد بر این باور مصرند که اگر در مکانی سخن از سیاست به میان آمد پیش از آن اخلاق از این محفل رخت بربسته است. کما اینکه ناخودآگاه بسیاری از انسان های شریف و پاکیزه خویی که هماره از این مجال گریزان و فراری بوده اند هم با این مساله و باور در آمیخته و ممزوج بوده است که در میدان سیاست اولین نردی که باخته خواهد شد، دیانت و شرافت و اخلاق است.
استثنای چنین  تصویر متداول و رایج، الگوی حکومت مومنانه ی است که  در تاریخ در سیره ی آن اسوه ی مکارم اخلاق و خلف شایسته ی ایشان امیر مومنان بر جای ماند و قلم بطلان و مثال نقض بزرگی بر این باور و اندیشه کشید. چنان که ایشان به عنوان بزرگترین سیاست مدار جامعه اسلامی فرموودند:” مرا خداوند برانگیخت و فرستاد تا مبانی اخلاق عالی و آزادگی های انسانی، همه را بیاموزم”. بی توجهی عمیق و آشکار این اسوه های جاودانه تاریخ به چرب و شیرین های قدرت و حکمرانی و بی اعتنایی محض آنان به مظاهر فریبنده دنیوی که هر آینه همره و همزاد تاریخی قدرت و حکومت بوده اند، طرحی نو و جلوه ای تازه از مفهوم سیاست را معناگر شد. و در جایی دیگر زاهد محراب دعا و دلاور معرکه جنگ آنجا که خلافت و ریاست را از آب چرکین بینی بز پست تر می شمارد، در مقام آموزگاری تاریخ نشسته است.
انقلاب اسلامی ایران نیز با تکیه بر چنین شعارهای آرمانی و بزرگ به انجام و نتیجه رسید. حکومت برآمده از این انقلاب ملزم و موظف به ارائه و ترسیم تصویری از سیاست ورزی و حکمرانی بوده است که رایحه حکومت علوی از آن استشمام شود. تاکیدات مصرح و مکرر بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی حضرت امام (ره) در گذشته و نیز رهبری نظام در حال حاضر بر حفظ چارچوب ها در مراودات و مناسبات سیاسی و رعایت تقوی و پرهیز از رذائل اخلاقی در همین چارچوب معنا می یابد. و سخن نوین مکتب امام (ره) براى جامعه جهانی این بود که در همه ى‏ ارکان برنامه ریزی هاى یک قدرت سیاسى، سیاست با معنویت، و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقى مورد مراعات قرار گیرد. طبیعتا کسى که سیاست را با عرفان جمع می کند و معنویت را با حرکت سیاسى، یک جا در برنامه ی زندگى خود قرار می دهد، براى وی ترس از شکست معنا ندارد، ترس از خطا و اشتباه معنا ندارد چه آنکه در مکان و  زمان های مختلف به صراحت بیان می داشتند؛ در فلان قضیه من اشتباه کردم و این  یک نکته ی مثبت و با عظمت از شخصیت اخلاقی امام (ره) بود، فردی که دارای جایگاه ویژه درون جامعه اسلامی هستند و این همان سیره و منشی است که متاسفانه امروزه در نقش های مختلف خویش از آن دوری جسته ایم.
بدیهی است که بی توجهی به چنین مسائل کلیدی مسبب رواج بداخلاقی های مرسوم در این ایام خاص خواهد شد. انتشار و تکثیر شایعات و اکاذیب، تهمت و افترا و بهره گیری نامعمول از اهرم های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، همه و همه از مصادیق بی اخلاقی در عرصه سیاست و حکومت در همه ی برهه ها بالاخص موسم سرنوشت ساز انتخابات به شمار می آیند. تمرکز همه آنانی که در حوزه های مختلف صاحب پست و مسولیت و مقامی هستند بر این حفظ و حراست اهمیت مضاعف دارد، چه آنکه اهمال و بی اعتنایی نسبت به آن، مروج بی اخلاقی و کژتابی های وسیع در جامعه خواهد بود.
نیاز مهم و ضروری دیگری که قابل احساس است، حاکمیت عقلانیت بر سپهر سیاست کشور و رقابت انتخاباتی سالم است. تردید سستی که افرادی بر این مفهوم  وارد می سازند نشات گرفته از قرابت و قرینه سازی ناصحیح میان عقلانیت با انفعال و سازش پیشگی و محافظه کاری است. اصرار بر شعارهای تند و کوبنده ای که ریشه استواری ندارند، بی اعتنایی به جایگاه و منزلت اخلاق در رفتارهای سیاسی و اجتماعی، تنگ نظری و انحصار طلبی و تمامیت خواهی، نفی هر فعل و قولی جز آنچه از ناحیه ی وابستگان به جبهه خود صورت پذیرد و در قبال آن توجیه هر فعل و قول ولو صد در صد باطلی که از ناحیه وابستگان… ، همه و همه از مظاهری به شمار می روند که در صورت تحکیم عقلانیت بر ساحت سیاست تضعیف خواهند شد و رنگ خواهند باخت. در این بین باید توجه داشت که به کار گیری خردورزی و  نگاه عقل مدارانه در مکتب امام (ره) مورد ملاحظه بود و به بیانی قاطع می توان اعلام کرد که انتخاب “مردم سالاری” با توصیف “میزان رای ملت است” یکی از مصادیق روشن عقلانیت امام در دارالسیاسیه ی ایشان بود.
 به اعتقاد نگارنده این سطور؛ در سایه عقلانیت، نیل به وحدت کلمه که مهم ترین رمز پایداری و پیروزی مردم و نظام است، دست یافتنی و ممکن خواهد بود. چنانچه در ظل عقلانیت، خدمات و تلاش های خیرخواهانه مسولین و متصدیان امور در ادوار مختلف جمهوری اسلامی ارزیابی و برآورد گردد هم شائبه ی تسویه حساب های گروهی و جناحی از ذهن عامه زدوده خواهد شد، هم به تحکیم مبانی اخلاق در جامعه کمک خواهد شد و هم انصاف و عدالت مورد رعایت قرار خواهند گرفت.
با امید به تحقق همه ی آرمانهای انقلاب اسلامی و سربلندی ملت هوشیار ایران
:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

- 3 = 2