۰۸:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۳
نقدی بر نقد باهنر درباره خاتمی
کاش صداوسیما و رسانههایی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند، حداقل به ازای هر 10نفر از اصولگرایان یکنفر هم از اصلاحطلبان دعوت میکرد تا لااقل بتوانند آنها نیز مطالب خود را بیان کنند و فضای نقد، جایگزین فضای تخریبی کنونی میشد.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
مهندس محمدرضا باهنر در روز جمعه (۲۸تیر ۱۳۹۲) در برنامه شناسنامه در نقد دولت خاتمی فرمودند: آقای خاتمی در چهارسال ابتدا گرفتار دعواهای سیاسی بود و کارهای عمرانی و اقتصادی به نوعی مسکوت باقی مانده بود. دوره دوم ایشان خیلی بهتر از دور اول بود و ایشان وارد کارهای اقتصادی و عمرانی شد و یکسری کارها را پیش برد. در مجموع آقای خاتمی در دوره دوم خیلی دقیقتر و منطقیتر کار کرد. خاتمی در دوره اول، فاقد برنامه برای اداره کشور بودند و تنها در دوره دوم اقداماتی را انجام دادند (خبرگزاری فارس، شنبه ۲۹تیر ۱۳۹۲، به نقل از برنامه شناسنامه). در این مورد قصد مقایسه عملکرد دولت اصلاحات با دولت اصولگرایان را ندارم، چراکه به وقت و فرصت موسعی نیازمند است؛ اما نکاتی را از باب «فذکر انفعت الذکری» متذکر میشوم. امید آنکه برای تنویر افکار عمومی و همچنین کمک به فضای نقد که گوهری کمیاب در عرصه سیاست و حکومت ایران است کمکی کرده باشم:
۱- اینجانب معمولا در موارد اینچنینی دست به قلم نمیشوم و مطالبی از این دست را مورد توجه قرار نمیدهم، چراکه بیش از ۹۹درصد مطالبی که این روزها در فضای رسانهای نوشته و بیان میشود ارزش نقدکردن ندارند؛ وانگهی بهعنوان یک معلم دانشگاه مشغول مسایل علمی – پژوهشی خودم هستم و اگر قرار بر نقد و ارزیابی باشد، نظریههای علمی را مورد واکاوی قرار میدهم که ارزش وقتگذاری داشته باشد؛ اما از آنجا که آقای باهنر از معدود سیاستپیشهگانی است که گفتههای وی ارزش نقدکردن دارد، به آن میپردازم. وی در بین محافظهکاران ایرانی انسانی صاحب سبک و اصول است. بیش از سه دهه فعالیت سیاسی که عمده آن در مجلس بوده است، از وی انسانی باتجربه ساخته است. مهمتر آنکه به صورت حرفهای سیاست را تعقیب و با دنیای سیاست در عصر مدرن و لوازم آن آشناست. کاش اگر همه نه، لااقل بخش قابلتوجهی از رقبای سیاسی اصلاحطلبان از انصاف وی برخوردار بودند؛ با همه این اوصاف ایشان مطالبی را در برنامه رسانه ملی مطرح کردند که دور از انصاف و درک سیاسی بود.
۲- کاش صداوسیما و رسانههایی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند، حداقل به ازای هر ۱۰نفر از اصولگرایان یکنفر هم از اصلاحطلبان دعوت میکرد تا لااقل بتوانند آنها نیز مطالب خود را بیان کنند و فضای نقد، جایگزین فضای تخریبی کنونی میشد.
۳- صرفنظر از بینش و دانش خاتمی در کشورداری و مهمتر از آن اخلاق و فضیلتهای اخلاقی وی که با همه بدسگالی مخالفانش هیچگاه از دایره اخلاق و آموزههای انسانی و اسلامی بیرون نشد، ایشان قبلا از دوره اول، نماینده مجلس بودند و سالها در کسوت وزارت در دولتهای قبل از خود در دولت حضور داشتند و کاملا به مسایل کشورداری آگاه و اشراف داشتند. مهمتر آنکه یک جریان سیاسی از وی حمایت میکرد که در دوره انقلاب و جنگ که دورهای بحرانی است، کشور را به نحو مطلوبی اداره کرده بودند و از تجربه کافی کشورداری برخوردار بودند. کاش تجربه و دانش همکاران خاتمی در دولت وی را با سایر دولتها مقایسه میکردید. مضافا اینکه کاش برنامه خاتمی که در جریان انتخابات در سال ۱۳۷۶ منتشر شد را یکبار مطالعه میفرمودید تا با دقت بیشتری صحبت بفرمایید.
۴- آقای باهنر شما به خوبی میدانید که اقدامات اجرایی را باید از مصاحبهها، سخنرانیها و میتینگهای سیاسی جدا کنید. اگر در دوره اصلاحات عدهای با آزادی نسبی فراهمآمده، مطالبی را در رسانهها مطرح میکردند که امری معمول و مرسوم است، نباید آن را به جای کارنامه دولت گرفت و بیان داشت که در آن دوره دولت مشغول اموراتی از این دست بوده و برنامهای برای اداره کشور نداشته است. در آن دوره آیا وزرایی چون مهندس زنگنه در نفت، مهندس بیطرف در وزارت نیرو، مهندس جهانگیری در صنایع، مهندس حجتی در راه و سپس کشاورزی، دکتر نمازی در وزارت اقتصاد، مهندس عبدالعلیزاده در مسکن و شهرسازی، شریعتمداری در بازرگانی و… مشغول کار سیاسی با تعریف شما بودند، یا اینکه با درایت و تلاشی توام با علم و تجربه بنیانها و زیرساختهای کشور در حوزه نفت و گاز، آب و نیرو با تاسیس سد و نیروگاه، توسعه صنایع و ساخت راه و راهآهن، تلاش برای خودکفایی گندم و کاهش تورم و… با نفت بشکهای زیر ۱۰دلار میپرداختند. این موضوع مثل آن است که عملکرد مجلس شورای اسلامی را به نطق چند نماینده خلاصه کنیم.
۵- اصولگرایان و به ویژه جنابعالی تا این اواخر به شدت از آقای احمدینژاد حمایت میکردید. آیا بهزعم شما ایشان برای اداره کشور صاحب برنامه بود. آیا حاضرید عدهای از صاحبنظران بیطرف را به کار گیرید تا درآمدهای دولت خاتمی و دولت احمدینژاد را در مقایسه با عملکرد آنان مقایسه کنید تا از صداوسیما به سمع و نظر مردم برسد.
۶- شما به خوبی میتوانید آمارهای اقتصادی، اجتماعی در دوره خاتمی را از زمان آغاز به کار دولت تا پایان آن را با دولتهای قبل و بعد از آن مقایسه کنید، تا ببینید که موفقترین دولت بعد از انقلاب از نظر شاخصهای اقتصادی، دولت اصلاحات بود.
۷- شما به خوبی میدانید، آغاز سرمایهگذاری در عسلویه که از افتخارات جمهوریاسلامی در حوزه مخازن گازی است در اوایل دوره خاتمی شروع شد. نخستین و بزرگترین قرارداد گازی کشور در مهرماه ۱۳۷۶ با کنسرسیوم
توتال – گازپروم روسیه و پتروناس مالزی به امضا رسید. به دنبال آن، عملیات اجرایی ۱۰ فاز آغاز و تا اواخر دوره اصلاحات در حوزههای مختلف بیش از ۳۵میلیارددلار در این منطقه سرمایهگذاری شد و اگر دولت احمدینژاد هر روز از رشد صادرات غیرنفتی میگوید، مربوط به پتروشیمی است که در دوره اصلاحات و در صنعت گاز سرمایهگذاری شده بود.
۸- یکی از معیارها در دوره کنونی، قضاوت افکار عمومی است. یک راهحل وجود دارد که ما بتوانیم قضاوت افکار عمومی را به کمک بطلبیم و آن اینکه جنابعالی صداوسیما را متقاعد کنید تا نمایندگان اصولگرا و اصلاحطلب درخصوص موضوع فوق در یک مناظره شرکت کنند و با امکانات ارتباطی در دنیای کنونی با ارسال پیامک، قضاوت عمومی را طلب کنیم تا ببینیم نتیجه چه خواهد شد.
۹- بهتر است اصولگرایان که سه دوره به قول خود شما در همین برنامه، بدون حضور اصلاحطلبان و تنها با رقابت درونگروهی، مجلس شورای اسلامی را در اختیار دارند توضیح دهند با ۸۰۰میلیارددلار درآمد نفت و فروش دهها شرکت معظم دولتی، از جمله شرکت مخابرات، مس سرچشمه، فولاد مبارکه و… چه خدمتی به مردم کردند؟ آیا تاکنون به علت تورم و پیامدهای مخرب آن تولید داخلی را به این وضعیت انداخته است، اندیشیدهاید؟
البته طرح مطالب فوق به معنای بیعیب و ایراد بودن دولت اصلاحات نیست. مهمترین ایراد، آن بود که باید یکسوم کابینه متناسب با رای اصولگرایان به نیروهای شایسته آنان اختصاص مییافت تا بدین وسیله از کارشکنیها و بحرانهای ادواری برای دولت اصلاحات جلوگیری به عمل میآمد. امید آنکه انصاف و اخلاق را فدای دیدگاههای تنگ حزبی و جناحی نکنیم.
منبع: روزنامه شرق
:::