عماد افروغ: شیرینی کار سیاسی در ساحت غیررسمی
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام):
تمام حیات اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاست نباید قابل تقلیل به حیات سیاسی رسمی باشد و همین مساله کلی، شامل قدرت هم میشود. قدرت، تنها قدرت رسمی سیاسی نیست و اعم از قدرت رسمی و غیررسمی است و اعم از سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. بنابراین اگر کسی دید روشنی نسبت به سیاست و قدرت نداشته باشد، دچار بلیهای میشود که متاسفانه برخی مسوولان دچار آن هستند.
یکی از آنها این است که فرد تمام تخممرغها را در سبد قدرت رسمی سیاسی بچیند و از سایر قدرتها غافل شود و بهخاطر این نکته که همه هموغم آن میشود قدرت رسمی سیاسی، اسیر برخی رفتارهای ناشایسته مثل ریا، تملق و ماندن در قدرت به هر قیمتی و به هر وسیلهای چنگزدن در ساختار قدرت، شود. شاید کسی که همه تخممرغها را در سبد قدرت رسمی نریزد، دچار این آفت نشود اما آنهایی که این موضوع را مورد توجه قرار نمیدهند، به محض اینکه دوران نمایندگی آنها تمام میشود به هر دری میزنند تا پستی را در اختیار بگیرند. اگر فردی شجاع و قانع باشد و اسیر این آسیب نباشد که حتما سمت رسمی داشته باشد، هیچگاه این زمینه و فرصت را پیش نخواهد آورد که رفتارهای ناپسند و زشت غیراخلاقی و غیردینی، بر مرام او سایه افکند.
اما واقعا اگر بهگونهای دیگر به قضایا نگریسته شود و همواره قدرت سیاسی را فرع قدرتهای دیگر ببینیم و قدرت سیاسی رسمی را جزیی از آن ببینیم میتوان با فراغ بال، آسودگی خاطر، شجاعت، متانت، فهم، تعقل و تدبیر بیشتر وارد سایر عرصههای قدرت شد و متناسب با فرصتی که در اختیار افراد قرار میگیرد و متناسب با توانمندی و تخصص خود اثرگذار بود. در عین حال اگر زشتی در عرصه قدرت رسمی میبینیم بهدلیل این است که در قدرت غیررسمی، بصیرت لازم و نقادی مقتضی وجود ندارد. اگر رجال غیررسمی ما، بصیرتر و آگاهتر عمل میکردند بسیاری از گرفتاریهایی که در عرصه رسمی شاهد آن هستیم را نمیدیدیم.
این فقط حرف نگارنده نیست حرف حضرت امام نیز هست. میگوید خدا نکند فردی خود را نساخته باشد و قدرت به وی روی آورد. به بیان دیگر اگر یک فعال سیاسی تحلیل خوبی از قدرت و شناخت خوبی از عرصههای حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته باشد به این نتیجه میرسد که کار در عرصه مدنی، به مراتب فضیلت، اهمیت و ضرورت بیشتری نسبت به عرصه رسمی دارد و البته که کار، زحمت، هزینه و دشواریهای بیشتری دارد. اما یک فعال سیاسی یا مدنی، با توجه به شرایط جامعه هزینههایی متحمل میشود اما آرامش، حریت و اثرگذاری بیشتری دارد. فردی که در عرصه مدنی کار روشنگری، فرهنگی و آگاهیبخشی انجام میدهد به مراتب اثر بلندمدت بیشتری دارد. اما کار در عرصه مدنی در این کشور، هزینه بیشتری دارد.
به هر حال فرد باید خود را آماده انواع محدودیتها کند ولی به نظر من کسی که قدرت مدنی را از آن خود کرده به مراتب زحمت بیشتری را متقبل شده تا کسی که قدرت رسمی را به دست آورده است. به عنوان مثال نگارنده، در این سالها در کنار کار علمی، کار روشنفکری میکردم. یعنی علاوه بر کارهای آکادمیک و تدریس، آثاری نیز در حوزه کتاب منتشر کردم. کتاب «چالشهای کنونی ایران»، «رنسانسی دیگر» «فرهنگشناسی و حقوق فرهنگی»، «چشماندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه» « نگرش دینی و انتقادی به مفاهیم عمده سیاسی» از جمله این آثار هستند که در اواخر دهه۷۰ و اوایل دهه۸۰ منتشر شد. سال ۸۲ وارد مجلس شدم. البته در حین نمایندگی مجلس هم از تدریس و تالیف دور نبودم اما چون در مقام ریاست کمیسیون فرهنگی، انصافا نماینده تمام وقت بودم، کارهای علمی و سایر دغدغههای خود را نتوانستم سامان دهم.
مقالاتی که در این سالها بهصورت پراکنده از من منتشر شد، در قالب چند کتاب فرهنگی و سیاسی توسط انتشارات سوره مهر گردآوری و عرضه شد. این اتفاق از سال ۸۶ تا ۸۷ رخ داد. ترک حوزه رسمی، امری خودخواسته بود که اتفاقا برای من بسیار گوارا بود. سال ۸۵ که اعلام کردم خود را کاندیدا نخواهم کرد خود را آماده کردم و امروز میبینم صرفنظر از وقفهای که در کارهای فلسفی و آکادمیک من رخ داد و در این چند سالی که از نمایندگی دور بودم کاملا بازسازی و احیا شدم، امروز پروژههایی در دست دارم که تا چند سال دیگر، علاوه بر اینکه به ثمر میرسد، چندین دانشجوی خوب دکترا و کارشناسیارشد هم تربیت شده و تحویل جامعه داده شده است. تربیت نیروی انسانی به نظر من در حال حاضر، مهمترین رسالت و اولویت هر نیروی سیاسی و فرهنگی است؛ نیروی انسانی حکیم، روشنفکر و شجاع. بسیاری از فعالان سیاسی در هشتسال گذشته که در ساختار رسمی قدرت نبودند، به دانشگاه بازگشته یا فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی را سامان دادند. آنان علاوه بر تدریس، در حد امکان کار روشنفکری و آگاهیبخشی نیز انجام دادند و نگارنده نیز در همین مسیر تلاش کرده است. اینکه نظریهای از اوضاع به دست دهم بلکه منشا اثر باشد و دلالتهای سیاسی مستقیم داشته باشد.
درواقع اگر بتوان کار فکری و اندیشهای منسجم و سازمانمند سامان داد به مراتب اثر آن از کار تشکیلاتی سازمانمند بیشتر خواهد بود. در عین حال کار در عرصه سیاسی غیررسمی و تلاش برای تداوم سیاستورزی اخلاقی و اثرگذاری در جامعه برای اصلاح امور، هزینههایی دارد که طبیعی است و به بیماری ساحت سیاسی رسمی ما در جامعه بازمیگردد. باید آنها را نادیده گرفت.
منبع: روزنامه شرق
:::