۰۹:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۵
مصوبات ضدایرانی کنگره و سراب دیپلماسی
در میان نشانههای مثبت و عقلانیت و حسننیت امیدوارکنندهای که هم در تهران و هم در واشنگتن دیده میشود، نیروهای ضدتوافق با ایران تصمیم گرفتند تا از زمان اندک باقیمانده برای بهعقبکشاندن پرونده و اعمال نوعی «خرابکاری قانونی» بهره ببرند. این نحوه قانونگذاری نوعی سیلی به صورت آن شانس سیاسی است که با رویکارآمدن «حسن روحانی» در تهران روی کار آمده است و البته شانس موفقیت در مذاکرات را هم کم میکند.
گاهیاوقات رهبران سیاسی ما در آمریکا برخلاف اهداف اعلامشدهشان عمل میکنند. حتی گاهی بر ضد توضیحات و استدلالهای روشنی عمل میکنند که نشان میدهد سیاست فعلی آنها عملا به بیراهه میرود یا نتیجه نمیدهد. با این وجود باید از نادیدهگرفتن استدلالها دست برداریم، مستقیما به انگیزهها و سیاستهای موردبحث بپردازیم و بیندیشیم. حال اگر این رهبران را بهخاطر این سهلانگاری مورد تجلیل قرار نمیدهیم، پس چرا آنها برای انجام مسوولانهتر وظایف خود شرمنده نمیشوند؟
چنین وضعیتی چهارشنبه گذشته در آمریکا با تصویب «قانون رشد هستهای ایران» بار دیگر تکرار شد. قانونی که با ۴۰۰رای درمقابل ۲۰رای منفی تصویب شد. این قانون درکنار سایر تحریمها برای تحتفشارگذاشتن مشتریهای باقیمانده نفت ایران طراحی شده است. طرفداران و تصویبکنندگان این قانون معتقدند در راه مسدودکردن مسیر هستهایشدن نظامی ایران حرکت میکنند. اما درواقع آنها با ازبینبردن چشماندازهای مذاکره، عملا در مسیری کاملا متضاد آنچه ادعا میکنند، حرکت میکنند. اگر به همین سادگی تحریمهای بیشتری برای عصبانیکردن ایرانیها از دست «عموسام» تصویب کنیم و تازه از آنها بخواهیم بهصورت یکجانبه همه فعالیتهای هستهایشان را کنار بگذارند، این سیاست باید خیلی وقت پیش، یعنی زمانی که تحریمهای چندجانبه را وضع کردیم، نتیجه هم میداد.
اصلا موضوع این نیست که این تحریمها چه آسیبی به ایران زده است، رهبران ایران تا زمانی پیشنهاد معنادار و واقعی برای لغو تحریمها نبینند، هیچ تمایلی برای امتیازدهی ندارند. این اقدام مجلس نمایندگان برای تهران به این معنا خواهد بود که آمریکا هیچ تمایلی به توافق ندارد و برعکس بهدنبال تنبیه ایرانیها و تغییر رژیم است. خلاصه کلام اینکه، تصویب چنین طرحهایی بیشتر بهمعنای ازبینبردن امکان هرگونه نرمش است که ما خود از تهران توقع داریم. تصویب این طرحها همچنین نشانه تقویت خصومتهاست.
نمیخواهم مجددا به تکرار واقعیات بپردازم. نقش مذاکرات و شرایط موردنیاز برای موفقیتآمیزبودن گفتوگوها با ایران در نامههای جداگانهای که به اوباما فرستاده شده، مطرح شده است.
نامههایی که در طول چند هفته گذشته یکبار توسط مقامات ارشد امنیتی آمریکا و باردیگر با امضای بیش از یکچهارم اعضای مجلس نمایندگان، فرستاده شد. تاثیرات مخرب چنین طرحهایی را کسانی مثل «مارک جانسون» از فدراسیون دانشمندان آمریکا و «یوشا ساهای» از مرکز کنترل و منع گسترش تسلیحات هستهای یادآوری کردهاند. واقعا تعداد معدودی از اعضای کنگره هستند که تلاششان را در راستای هدف منع دستیابی ایران به سلاح اتمی تعریف میکنند.
شاید بعضی به «نگهبانی» خوب فکر میکنند، اما رویکرد نگهبانی بد، همین وضعیت فعلی از سوی قوهمجریه و مقننه به مذاکرهکنندگان غربی کمک میکند. اما مجموع اتفاقهای افتاده نشان میدهد که چنین خواستی با پیگیری این رویکرد تابهحال که نتیجه نداده است.
گروه دیگری از اعضای کنگره هم احتمالا بهسادگی تحریمها را بهعنوان جایگزینی برای جنگ مدنظر دارند.
وقتی از نزدیک با اکثر اعضای کنگره صحبت میکنید یا در مکالمههای شخصی پیگیر نظراتشان میشوید، بیش از زمانی که دوربینها یا میکروفنها روشن هستند، افراد باهوشی هستند. من تردید دارم که بسیاری از آنها صادقانه به آنچه انجام میدهند- قانونی که برای تشدید تحریمها علیه ایران تصویب کردند- اعتقادی داشته باشند. یعنی اعتقاد داشته باشند که قانون مصوب در راستای اقداماتی است که واقعا شانس ایران برای اتمیشدن را کم میکند.
در این میان بعضیهایشان بر این باورند که هر اقدامی برای بیاثرکردن چشماندازهای مذاکره، شاید اخذ نوعی موضعگیری سخت، آنها را از موقعیتشان خشنود میکند. بههرحال مجلس نمایندگان معرف اولویتها، بعضی عناصر داخلی و خارجی است که «نمیخواهند» توافقی با ایران صورت گیرد و در تلاشند تا با اقدامات اینچنینی هر نوع شانس توافق احتمالی را از بین ببرند. آنها به دنبال توافق نیستند، تاحدودی به این دلیل که از ادامه توجه جنجال بر سر موضوع «هستهایشدن» ایران در مقایسه با مسایل دیگر جدا استقبال میکنند و این باعث میشود تا توجهها به موضوعات دیگر معطوف نشود. بعضی از آنها هم از جنگ با ایران استقبال میکنند.
بعضی از اعضای کنگره نیز در همه گروههای تعریفشده بالا قرار میگیرند چراکه بیان خصومت با ایران بههرحال رای میآورد و هر پیشنهادی که نرم و مسالمتجویانه باشد، شانس چندانی برای رایآوردن ندارد. نحوه تنظیم زمانی تصویب این طرح قابلتوجه است: با عجله گذاردن مصوبه پیش از تعطیلات تابستان و البته کوتاهزمانی پیش از برگزاری مراسم تحلیف رییسجمهوری ایران. همه این شرایط باعث میشود که تفسیر ما از اقدام کنگره بههرحال خوشبینانه نباشد. در میان نشانههای مثبت و عقلانیت و حسننیت امیدوارکنندهای که هم در تهران و هم در واشنگتن دیده میشود، نیروهای ضدتوافق با ایران تصمیم گرفتند تا از زمان اندک باقیمانده برای بهعقبکشاندن پرونده و اعمال نوعی «خرابکاری قانونی» بهره ببرند. این نحوه قانونگذاری نوعی سیلی به صورت آن شانس سیاسی است که با رویکارآمدن «حسن روحانی» در تهران روی کار آمده است و البته شانس موفقیت در مذاکرات را هم کم میکند. آیا واقعا مجلس نمایندگان پیش از تعطیلات تابستانی طرح دیگری برای تصویب ندارد و باید دستبهکار تصویب چنین مصوباتی شود؟
بهطور خلاصه باید گفت بسیاری از اعضای کنگره به دلایل سیاسی که بالا اشاره شد، خود نیز میدانند که برخلاف اهداف اعلامشدهشان گام برمیدارند و بالطبع، اقدام علیه اهدافشان، اقدام علیه منافع ملی آمریکاست. آنها باید از اقدام خودشان شرمنده باشند و همانطور که «امجی روزنبرگ» میگوید، ما باید از دست آنها عصبانی باشیم.
منبع: شرق
:::