۰۹:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۹ مسیح پویا :

خشونت برهم زننده ی همایش های سیاسی

وقتی در ماجرای ورامین نماینده مردم در مجلس خود در میان برهمزنندگان همایش حضور دارد و مجلس گردانی میکند ناگفته پیداست که طراحی ماجرا از کجا آب میخورد. اما نکته ی مهم در این است که در این اتفاقات که گاه در دانشگاهها رخ میدهد و گاه در بیرون از دانشگاهها، توجه ها ششدانگ به خود خشونتِ انجام گرفته و خرابیها و فحش ها، دوخته نشود و کسی تنها درپی محکوم کردن شخص فاعلان برنیاید.

مبارزه(رسانه تخلیلی خبری دانشجویان خط امام)-مسیح پویا:
مردم نیز بدون دلایل قانونی حق ندارند به ضرب و شتم بی گناهی بپردازند… و افزون بر این نمیتوانند چنین حقی را به هیچکس واگذارند. مردم حق ندارند به آزادی اعتقاد و عقیده، آزادی دینی، تضمینهای حقوقی و قضایی و چارچوبهای حفاظت کننده آسیب رسانند.  بنژامن کنستان*
در پیشانی اذهان ما اقدامات جنایت آمیز و تروریستی، ناآرامیهای مدنی و ستیزهای بین المللی نشانه های آشکار خشونت هستند. ولی باید بیاموزیم که یک گام عقب رویم و خودمان را از کشش هوش ربای این خشونت «کنشگرانه» آشکار- خشونتی که کنشگر آشکارا قابل تشخیص به اجرا میگذارد- رها سازیم. باید فراز و فرود پس زمینهای که اینگونه فورانهای خشونت را پدید میآورد بشناسیم. با یک گام پسرفتن میتوانیم خشونتی را تشخیص دهیم که قوامبخش همان تلاشهایی است که برای مبارزه با ترویج خشونت و ترویج تساهل به عمل میآوریم.  اسلاووی ژیژک**
خشونت فیزیکی در برهم زدن همایشها، مناظره ها و سخنرانی های سیاسی در تاریخ ایران سابقه ای به درازای مشروطیت دارد و تلاشهایی که مردم و روشنفکران برای رسیدن به دموکراسی کردند و زجرهایی که در این راه کشیدند نیز افاقه نکرد؛ رویه ی خشونت طلبی ادامه پیدا کرد و نسل پشت نسل ایستادن در برابر آزادیخواهی  را محکم و استوار پیشه راه ساختند.
بعد از شکل گیری اصلاحات اما این خشونت گرایی پوست انداخت و در لباسی نو شکل گرفت.دسته های مختلفی که اسامی متنوعی از داخل و خارج میگرفتند این بار اهدافی حساب شده داشتند و با برنامه ریزی راه خود را از میان سیل مخالفانشان باز میکردند. در طول قریب به بیست سال مخالفان و موافقانشان سخنها گفتند، نوشتجاتی بر آن اساس از خود برجاگذاشتند و سعی در حذف و ابقای چنین حرکاتی کردند.
گرچه این خشونت «کنشگرانه» حامل پیامی مهم است و فی نفسه درشکل دهی موضعگیری مخالفان چنین رفتارهایی نقش دارد اما آیا اگر قصدمان باشد تا نگاهی ژرف داشته باشیم باز هم باید خود این وقایع را مهمترین عوامل خشونت بدانیم؟! ژیژک در برابر خشونت «کنشگرانه»، خشونت «کنش پذیرانه» را قرار میدهد؛ وی خشونت کنشگرانه را خشونتی میداند که«دربرابر پس زمینه ی سطح صفرعدم خشونت تجربه میشود…اما خشونت کنش پذیرانه ناپیداست زیرا قوام بخش همان معیار سطح صفری است که با نگاه به آن، چیزی را دارای خشونت کنشگرانه میشناسیم». گرچه مقصود ژیژک از خشونت کنش پذیرانه خشونتی سیستمی است و در این نوشته چنین نگاهی وجود ندارد اما غرض از بیان نظر ژیژک ناپیدا بودن خشونت و تاثیر عظیم آن بر خشونت کنشگرانه است.شاید بتوان گفت غرض، بیان چیزی شبیه به آنچه عمادالدین باقی در مقاله ی «کارگردان و ذینفع حوادث اخیر» در سال ۷۷ در روزنامه ی راه نو عنوان نمود باشد. تفاوت بسیار مهمی که در نگرش نگارنده و باقی نهفته است به آنجایی بازمیگردد که باقی در باب آنچه از آن سخن برده است، جناح راست را تنها ذینفع و فاعل خشونت میداند و خواهان آن است که کارگردانان را جایی دیگر آدرس بدهد(گرچه خود نمیداند یا به ظاهر نمیداند کجا) اما ما هم طراحان و هم فاعلان را در وقایع اخیر در همایشها و مناظره های سیاسی، از جناح راست میدانیم. وقتی در ماجرای ورامین نماینده مردم در مجلس خود در میان برهمزنندگان همایش حضور دارد و مجلس گردانی میکند ناگفته پیداست که طراحی ماجرا از کجا آب میخورد. اما نکته ی مهم در این است که در این اتفاقات که گاه در دانشگاهها رخ میدهد و گاه در بیرون از دانشگاهها، توجه ها ششدانگ به خود خشونتِ انجام گرفته و خرابیها و فحش ها، دوخته نشود و کسی تنها درپی محکوم کردن شخص فاعلان برنیاید.
تاکنون هرکسی از هرجناحی با هر سخنی سعی درهدایت این دسته و قشر داشته اما هیچگاه جواب مقتضی گرفته نشده است.چندی پیش یکی از نمایندگان مجلس*** باتوجه به وقایع رخ داده برای یکی از مسئولان در مصاحبهای گفت:« متاسفانه هیچ گاه با این گروه اندک در کشور برخورد قاطعی نمی شود. امیدوارم روزی این افراد به دایره عقلانیت بازگردند و الگوی خود را مقام معظم رهبری قرار دهند که همواره در سخت ترین شرایط، چه در زمان حاکمیت سیاسی اصلاح طلبان و چه در زمان حاکمیت سیاسی اصولگرایان، مشی و منش اعتدالی داشتند.» بدون شک سرنخ وقایع که به درستی گرفته شود آمران حوادث را یا در پست های متفاوت میتوان دید و یا تاثیر غیرمستقیم ایشان را میتوان حس کرد. برای نمونه میتوان این نکته را در نظر داشت که وقتی برخی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی از ادبیات بیادبانه، هوار کشیدن و رفتارهای غیراصولی در طلب خواسته هایشان و در برخورد با جناح مخالف خودشان استفاده میکنند، چه انتظاری میتوان از مردمی که رفتارشان را از آنها الگو میگیرند داشت؟! از طرف دیگر شکل گیری اتوماتیک فاعلان خشونت چندان دور از ذهن نمیماند وقتی کسانی که خوراک فکری برای دستهی فاعلان تهیه میکنند، مجوز سخنرانی در هر مکانی که اراده کنند را در دست خواهند داشت و گاه صداوسیما فضای کافی برای پراکنش نظراتشان را فراهم میکند بدون آنکه کوچکترین وقتی در اختیار آنانکه خواهان احترام به جامعهی مدنی وآزادی افراد هستند، قرار دهد. بایستی در نظر داشت که هر فرد در هر جایگاهی که نگرشی افراطی به مسائل داشته باشد تاثیر خود را خواهد تواند گذاشت. وانگهی به نظر میرسد مردمی که راهکار بسیاری از مشکلات خود و بیان خواسته هایشان را از رهگذر انتخاب میدانند، بایستی به شدت در انتخاب دقت کنند و کسانی را انتخاب کنند که چه به لحاظ اجرایی و چه به لحاظ الگوی فرهنگی عناصری تاثیرگذار در جهت آزادیخواهی و احترام به حقوق افراد، باشند.

————————————–

*شور آزادی ترجمهی عبدالوهاب احمدی
**خشونت، پنج نگاه زیرچشمی ترجمهی علیرضا پاکنهاد
***محمد دامادی عضو فراکسیون رهروان ولایت

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

+ 32 = 40