مسیح زمان در نوفل لوشاتو
فرمودند من به هر شکل که شده است، وارد ایران خواهم شد و در ایران همراه مردم انقلاب را به پیروزی خواهم رساند ولو اینکه حتی یک نفر مثل بنده زنده باشد. حضرت امام اعتقاد کامل داشتند که اولا این انقلاب پیروز میشود و ثانیا هر کسی در انقلاب به شهادت برسد، جزء یاران حسینبنعلی در کربلا قلمداد میشود.... روزی که شاه فرار کرده بود با شوق و ذوق به حضرت امام گفتم: آقا از ایران خبر دادند که شاه رفت. فرمودند: خیلی خوب!
امام را نجاتدهنده ایران میدانستم
ما که در جریان مبارزات سیاسی بودیم، میدانستیم که حرف اول و آخر را امام میزد و تبعیتی که مردم از ایشان داشتند منجر به پیروزی انقلاب شد و رأی قاطع ۹۸ درصدی مردم، فقط به خاطر وجود امام بود. جاذبه امام برای مردم، به خاطر شخصیت مبارزش بود و با همه قدرتها به خاطر مردم در ستیز بود و از کسی نمیترسید و از سوی دیگر همه پیشبینی های ایشان نیز درست از آب در میآمد.
واژه «انقلابی» در اندیشه امام خمینی با ترور هیچ تناسبی ندارد
واژه انقلابی در اندیشه امام خمینی با بی عقلی، بی فرهنگی، تخریب و ترور هیچ تناسبی ندارد؛ و باید از این افراد سوال کرد که آیا اگر پیامبر اسلام (ص) بودند هم این روش شما را تایید می کردند؟ مسلم است که خیر، منش امام خمینی نیز اینگونه بود و ایشان جوانب زمان و مکان را در تصمیمات لحاظ می کردند و شدیدا با بی عقلی و وحشی گری در اقدامات انقلابی مخالف بودند.
در اندیشه امام خمینی دعوت به وحدت با دعوت به از میان بردن ریشه های فساد و خودکامگی همراه بود
دبیرکل جنبش آزادگان بحرین، ضمن اشاره به این نکته که تعداد رهبرانی که اصول امام خمینی را در دنیا دنبال می کنند زیاد نیست، گفت: به همین دلیل است که آن ها راه به جایی نمی برند. وی که در حاشیه دومین روز کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی با خبرنگار جماران سخن می گفت، اظهار داشت: امام خمینی مبدع وحدت میان شیعه و سنی و نخستین کسی بود که با سخن گفتن از مباحثه میان این دو فرقه امکان اتحاد آنها را فراهم آورد.
«اختلاس» نتیجه ضعف نظارت است
اگر چنین رفتارهایی که در دولت گذشته رخ داد از سوی رقیب اتفاق میافتاد، برجسته با آن برخورد میکردند، اما «با دولت قبل مماشات کردند.» در صورتی که نصیحت امام(ره) این است که نباید برخوردها ناشی از حب و بغضها باشد... من ریشه چنین رفتارهایی را در بیتقوایی سیاسی میدانم. این تجربه را در مجلس هفتم شاهد بودم که برخی دوستان بهراحتی از مقابل برخی انحرافات دولت میگذشتند، در صورتی که حرف و عملشان متفاوت بود.
حجتیه، ولایتی ها و جریان شناسی تحجر در تاریخ انقلاب
در تاریخ 200 ساله اخیر کشور ما، تحجرگرایی همیشه به نوعی وجود داشته است. مرحله اول از قرون گذشته تا ابتدای دوران قاجار که اخباریون آنرا رهبری می کردند و رگه های آن امروز نیز در برخی حوزه ها وجود دارد. از زمان پیش از قاجار گرفته تا زمان مشروطیت و سپس در زمان پهلوی که موج دوم آن آغاز شد و سپس در دوران حضرت امام و زمانی که ایشان در حوزه درس فلسفه و عرفان داشتند تا موج سوم آن در دوران انقلاب و مسائل مربوط به حکومت و کشورداری.
نمایندگان باید بتوانند رییس قوه قضائیه را احضار کنند
امام خمینی در واکنش به اعتراض بنی صدر درباره احتمال شکنجه در زندان، هیاتی را برای بازرسی تعیین کردند تا صحت و سقم مساله روشن شود. به نظر من رفتار امام خمینی باید الگو باشد. آن مرد بزرگوار با چنین تصمیمی نشان داد که حق و ناحق برایش اهمیت فوق العاده ای داشت و به همین دلیل هیاتی را مامور کرد تا شایعه مطرح شده را بررسی کنند تا درصورت واقعیت از ادامه تخلف جلوگیری شود.
بین یک قاضی و نماینده، نظر نمایندگان به عرف نزدیک تر است
نماینده سه دوره نخست مجلس شورای اسلامی یادآورشد؛ قانون اساسی صراحتا می گوید اظهار نظر نمایندگان در «کلیه امور کشور» آزاد است؛ این موضوع تخصیص و تقیدی نخورده است و عمومیت و اطلاق دارد. اظهار نظر کردن حق نماینده است و طبق قانون اساسی قابل تعقیب هم نیست؛ علاوه بر اینکه مجلس در صورت تصویب می تواند در تمامی امور تحقیق و تفحص کند.
انتقاد از رفتار دوگانه قوه قضاییه
مجلس حق دارد نظر خود و نظر مردم را بگوید و حتی ممکن است این نظر غلط باشد و می تواند پاسخگو باشد اما این که برای یک نظر کسی را تهدید به جلب کنند و سایتش را فیلتر کنند رفتار بسیار غلطی است و با سیره و روش پیامبر بسیار فاصله دارد و دور از تقوا و عدالت است و کسانی که این رفتارها را نشان می دهند فردا روز پای خود نیز در این سیستم غلط گرفتار می شود.
وقتی همه خواستار اعدام بودند؛ امام خمینی چه گفت؟
شعار رفراندوم و انتخابات که امام از آن سخن می گفت و دفاع می کرد؛ در آن دوره در دنیا امر مطلوب و خوشایندی نبود. برعکس امروز که برخی می گویند امام در آن دوره تقیه می کرد، و به خاطر جو آن دوره مجبور بود که به انتخابات تن دهد... چرا که فضا انقلابی است و اصولا دموکراسی اهمیت و ارزشی ندارد... تاریخ آن دوران بر خلاف سخن آقای مصباح است. حتی روشنفکران هم می گفتند که باید شورای انقلاب کشور را اداره کند.
به بهانه دفاع از ارزشها نوعی ریاکاری را ترویج دادند
بین مداحان کسانی پیدا شدند، جوری از شبهای حمله صحبت میکنند که اگر تاریخ تولدشان را ندیده بودیم واقعا فکر میکردیم کنار دست فرماندهان جنگ داشتند عملیاتها را هدایت میکردند.... به گونه ای معرکه می گیرند که شاید به سختی بتوان ادّعای دروغین شان را نزد "پامنبری ها" زیر سئوال برد... و الان این افراد ... در هر جا که سخن از دوران دفاع مقدّس به میان می آید اینان در صف مقدّم حاضرند تا راجع به جبههها صحبت کنند.
رباخواری بزرگترین مشکل تولید در کشور
ما به مردم نمی گوییم که سیستم بانکی ما ربوی است و سودهایی که پرداخت و دریافت می شود، نزول خواری است.... بسیاری از مردم متدین ما از اینکه مال شبههناک به اموال انها وارد شود پرهیز می کنند و اگر بدانند این پولهایی که می گیرند و می دهند همان نزولخواری است، هرگز نه وام می گیرند و نه پولهایشان را نزد بانک میگذارند. دلیل اینکه اقتصاد ما به این مصیبت افتاده اینست که اقتصاد ربوی را اقتصادی را درست اجرا می کنیم نه بر اساس اصول اسلامی، جلوی نزول و نزول خواری را می گیریم.
نامه امام به گورباچف از مصادیق برجسته صدور انقلاب بود
البته امام صدای شکستن استخوانهای مارکسیسم را شنیده بود، اما در ایشان در نظر داشت بلوک شرق در بازیابی دوبارهاش دچار اشتباه دیگری نشود و با پناه بردن به غرب سرمایهداری دچار اشتباه راهبردی دیگری نشود. در حقیقت، امام میخواست جهانبینی الهی و توحیدی در تعویض ایدئولوژی توسط شورویها مورد توجه قرار گیرد نه لیبرالیسم آمریکایی.
منع حریص می کند چه فیسبوک، ماهواره، اینترنت باشد یا رایتل
زمینه های اجتماعی و مجازی بهترین سیستم برای تبلیغ دین است. علماء، دانشمندان، حوزه و دانشگاه می توانند از این زمینه های استفاده کنند و دنیا را پر از دانش و معارف اسلامی کنند. به خاطر نبودن سیستم است که ما نمی توانیم در دنیا حرف بزنیم، حالا یک سیستمی محیا شده و ما باید استفاده کنیم و الا بستن و منع کردن زمینه ی مثبتی ندارد. طلبه ها صفحه ایجاد کنند و یک ساعت در روز با دنیا دیالوگ کنند.
برای اجرای فرمان ۸ ماده ای وقت گذاشته نشد
فرمان 8 مادهای چندین برابر بیش از این اهمیت دارد ولی هم در زمان خود امام و هم بعد از ایشان، آن طور که باید و شاید برای اجرای این فرمان وقت گذاشته نشد. شاید اگر الآن از بعضی از نزدیکترین افرادی که در حکومت هستند و ادعای طرفداری از امام را دارند بپرسید... بگویند اصلاً ندیدهایم، نمیدانیم چطور است! به نظر من یکی از جامعترین و با اهمیتترین نامهها، فرمانها و سخنرانیهای امام است.