۰۷:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۳۱ آرش رمضانی :

لزوم اصلاح اساسی

باید با شجاعت به اصلاح سیستم غلط آموزشی و فرهنگی بپردازیم و به جای پاک کردن صورت مساله، پیشگیری و فرهنگ سازی و بررسی دقیق علمی را در دستور کار قرار دهیم. اگرچه تا روزی که انسان روی زمین زندگی می کند، سلطه گری و جنایت ادامه خواهد داشت اما با گسترش آموزش و روحیه همدلی و معنویت و قدر و ارزش جان و روح آدمی، می توان از تعداد و شدت آن کاست.

مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام)-آرش رمضانی:

خبر، کوتاه و رنج آور بود
“پسر ۱۷ساله ورامینی پس از ربودن و تجاوز به دختر افغانی۶ساله، با ضربات چاقو او را به قتل رسانه و بر جنازه کودک اسید ریخته است”
هربار که چنین وقایع تلخی رخ میدهد، تا مدتی اقشار و گروه های مختلف به موشکافی موضوع می پردازند و پس از گذشت مدتی ازواقعه، همه چیز به حالت قبل باز میگردد تا واقعه رنج آور بعدی و روز از نو!
اما لازم است که به چند نکته توجه شود و یک حرکت جامع و بزرگ از سوی نهادهای مربوطه انجام گیرد.

موضوع اول ومهم، اقدام “پیسینی” ست،یعنی فعلا که این واقعه تلخ رخ داده است باید از تبعات آن جلوگیری کرد،باید مسولین امر به سرعت وارد عمل شده واز تبدیل این موضوع به یک عقده قومیتی جلوگیری کنند و از اقدامات کور تلافی جویانه خانواده، هموطنان یا آشنایان مقتول جلوگیری شود چراکه به محض رخ دادن اولین اقدام تلافی جویانه،زنجیره ای از اقدامات خشن و سبوعانه به راه خواهد افتاد.

دوم و مهم تر آنکه در امر آسیب های روانی واجتماعی، اقدامات پس از واقعه، تنها بخش کوچکی از درمان واقعه است ومهم تر از اقدامات “پس از واقعه”، اقدامات پیشگیرانه یا “پیشینی” است.
آیا این پسر ۱۷ساله ورامینی، پیش از این جنایت، بزهکار بوده است؟ آیا تمایلش به چنین کاری را به دیگران اطلاع می داده؟ آیا محل زندگی و تحصیل او، جدا از دیگر نوجوانان آن شهر بوده است؟
یا او هم یک انسان عادی و بدون سوء سابقه بوده که به یکباره -و به دلایلی که معلوم خواهد شد- چنین کاری کرده است؟!
ضمن اینکه بسیار محتمل است که در حال انتقام ستانی شخصی بوده است بابت تعرضی که شاید یکی از هموطنان دخترک، پیش از این بر او انجام داده است.

اما چنین واقعه رنج آوری هر لحظه و در هرجای کشور می تواند رخ دهد و شوربختانه رخ هم می دهد وخاص یک شهر یا قوم یا جنس نیست.

باید یک نظام جامع اطلاع رسانی پیشگیرانه و آموزشی تهیه شود که بخشی از این نظام جامع، با اخذ آزمون های مختلف روانسنجی از تمام کودکان در سراسر مدارس کشور و با بررسی سوابق شخصی و خانوادگی شان، کودکان مستعد چنین اعمالی، شناسایی شوند و روند کمک و درمان شان آغاز شود.
در بررسی هایی که صورت گرفته است، عموم متجاوزان جنسی به کودکان، خود در کودکی مورد تعرض قرار گرفته اند.
با شناسایی کودکان آسیب دیده و درمان شان، می توان از تبدیل آنها به متجاوز جلوگیری کرد.
این امر البته با مقاومت خانواده ها به بهانه “آبروداری” رو به رو خواهد شد که باید این فرهنگ سازی صورت گیرد که این یک درمان است و قرار نیست همه عالم از تجربه فرزندتان مطلع شوند و این یک پیشگیری از واقعه ای رنج آورتر است.

بخش دیگر این نظام جامع باید به آموزش کودکان درسطح کتب،برنامه سازی تلویزیونی و ساخت بازی های کامپیوتری بپردازد و در خلال این برنامه ها، به کودکان آموخته شود که چطور از خودشان حفاظت کنند. متاسفانه در دیدگاه سنتی خانواده و سیستم سنتی آموزشی ما، کودک در ناآگاهی کامل نگه داشته می شود و این ناآگاهی موجب سهولت و سرعت فریفته شدنش می شود و ضمن اینکه همین ناآگاهی می تواند موجب شود که کودک در سن بلوغ یا در جمع های همسالان که جبرا به مسایل آگاه می شود، خود به اقدام و تجربه چنین مسایلی بپردازد.
در همین بخش از این نظام آموزشی پیشنهادی، باید کودک را از بدن خود، جزییات و نقاط جنسی اش آگاه کرد.
البته عموم این آموزش ها را والدین می توانند به صورت پراکنده بر کودکان شان اعمال کنند که این مستلزم آن است که “آموزش والدین” هم باید در دستور کار قرار گیرد چرا که بخش مهمی از این زنجیره، به والدین باز میگردد.

بزهکاری های این چنینی در شهرستان ها و حواشی شهرها شدت بیشتری دارد و تمرکز نهادهای مربوطه در حوزه ی پیشگیری، باید به سوی چنین مناطقی باشد.

بسیار محتمل است که این پسر۱۷ ساله اعدام شود، اما صورت مساله چه می شود؟ آیا اگر تمام مجرمان را اعدام کنیم جرم از بین می رود؟ آیا پس از این همه اعدام، جرم و جنایت در کشورمان کمتر شده است؟
شاید راه را اشتباه آمده ایم و تنها به معدوم کردن میوه های فاسد درخت پرداخته ایم، نه آنکه به علت این فساد بپردازیم و خاک و آب و ریشه را ببرسی کنیم!
هر سال و هر روز در حال نابودی میوه های فاسد درخت بودیم و این درخت هرسال و هرروز میوه خراب جدیدی تولید کرده است و ما همچنان از بررسی ریشه و تنه امتناع میکنیم! چون می ترسیم!
باید با شجاعت به اصلاح سیستم غلط آموزشی و فرهنگی بپردازیم و به جای پاک کردن صورت مساله، پیشگیری و فرهنگ سازی و بررسی دقیق علمی را در دستور کار قرار دهیم. اگرچه تا روزی که انسان روی زمین زندگی می کند، سلطه گری و جنایت ادامه خواهد داشت اما با گسترش آموزش و روحیه همدلی و معنویت و قدر و ارزش جان و روح آدمی، می توان از تعداد و شدت آن کاست.

منتشر شده در روزنامه “مردم سالاری” -ضمیمه خراسان- دوشنبه ۳۰فروردین۹۵

::::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

14 + = 19