آیت الله سید محمود طالقانی
هر کسی از ظن خود یار تو شد!

با نگاهی هرچند سطحی به محیط پیرامون خود متوجه می شویم که رسانه ها چگونه خواه یا ناخواه چهره ی بزرگانی همچون سید محمود طالقانی را آنگونه که می پسندند تعریف می کنند. سیدی که بانگ «هر کجا #مبارزه با استحمار و استثمار باشد ما هستیم!» سر می دهد و اولین نفری است که فطریه خود را برای مردم مظلوم فلسطین می فرستد چگونه می شود ابزار تبلیغ جناح ها و افرادی قرار می گیرد که هیچ رنگ و بویی از طالقانی بودن و طالقانی شدن را ندارند؟
رجعت به روایتهای رحمانی از دین
مبارزه(رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) : سید محمود طالقانی به سال ۱۳۸۸ خورشیدیزاده شد و به سال ۱۳۵۸ این جهان را ترک گفت. طلبهای از دل سلسله جبال البرز که توانست مدارج علمی و سنتی حوزههای علمیه قم و نجف را طی کند و از سوی مجتهد نامدار و مؤسس بزرگ آیتالله شیخ عبدالکریم حائری [...]
آیت الله سید محمود طالقانی در یک نگاه

یک روز نصیری (رئیس ساواک شاه) برای بازدید به زندان آمد. آیةاللّه سیّد محمود طالقانی قرآن میخواند و عینکش نیز تا نوک بینی پایین آمده بود. رئیس زندان که پشتسر نصیری میآمد، با دستپاچگی به طرف طالقانی اشاره کرد و گفت: «از جا بلند شو! مگر نمیبینی رئیس کل ساواک میآیند؟». آیةاللّه طالقانی خیلی خونْسرد و بدون این که قرآن را کنار بگذارد یا عینک را روی چشمش مرتب کند، دستش را بلند کرد و به صورت تحقیرآمیزی به طرف رئیس زندان اشاره کرد و گفت: «این مرد، ارباب توست. چرا به من میگویی بلند شو؟!».
آیا طالقانی «آیت الله» بود؟

اگر چه آقای یزدی از تفسیر «پرتوی از قرآن» مرحوم طالقانی با احترام یاد می برد ولی حوزویانی هم بوده اند که چندان دل خوشی از متد تفسیری طالقانی نداشته اند. متدهای طالقانی که هیچ قرابتی با متدهای رایج در حوزه نداشت و بیشتر ناشی از ذوق و قریحه ذاتی طالقانی بود چندان به مذاق درس خوانده های حوزه خوش نمی آمد. اما مجاهدت های بی دریغ و کم نظیر طالقانی و جایگاه بی نظیر اجتماعی وی سبب شده که کمتر فقیهی متعرض روش های تفسیری وی شود.