فرشاد مومنی
دورهای باطل توسعهنیافتگی میان سه پدیده ربا، رانت و فساد
اکنون به اعتباری ٨٠سال از بلوغ نظری در جوامع سرمایهداری و به سر عقل آمدن آنها میگذرد و از منظر نهادی نیز بیش از ١۵٠ سال از سر عقل آمدن سرمایهداری میگذرد. به جای اینکه بحث از خیر یا شر مطلقبودن نابرابری به میان بیاید، بحث از دامنه کارآمد و دامنه ناکارآمد نابرابری به میان میآید و این به اعتبار بحرانهای بزرگی است که در جوامع سرمایهداری و در جوامع سوسیالیستی پدید آمده است. در جوامع سوسیالیستی به نابرابریهای مشروع و قابلقبول توجه نشد، در واقع برخورد مطلقانگارانه آنها با برابری برای آنها فاجعه آفرید.
خلاف تبلیغات کذب دولت موسوی از حجم اقتصاد دولتی کاست
وی با بی سابقه خواندن فشارها وارد آمده به اقتصاد ایران در دوران هشت سال دفاع مقدس، تأکید کرد: با هر معیار سنجشی، کارنامه اقتصادی دولت مهندس موسوی غرور آفرین است و دلیل این دستاورد بزرگ در دوره جنگ، پایبندی بیشتری این دولت به اصول قانون اساسی است. برآیند مصلحت اندیشی های کوته نگرانه سبب شده است که اقتصاد ایران به طرز غیر متعارفی با ناکارایی، فساد گسترده، حاکمیت سرمایه و در بدترین شکل حاکمیت سرمایه یعنی ربا گرفتار شود.
آمار منفی اشتغال، مهمترین آمار فاجعه آمیز اقتصاد ایران
مومنی با اشاره به اینکه یکی از افتخارات جمهوری اسلامی از نظر امنیت ملی این بوده است که به جای تکیه بر نظام سلطه، بر مردم تکیه کرده است، گفت: شاید بزرگ ترین میراثی که امام خمینی (ره) برای ایران باقی گذاشت، اعتنا و اتکا و اهتمام به مشارکت هرچه فعال تر مردم در سرنوشت خودشان بود و طبیعتا مشارکت در سرنوشت اقتصادی اگر با اهمیت تر از سایر حوزه های حیات جمعی ایرانیان نباشد، کمتر از آن نیز نیست.
نگاه تکبعدی به اقتصاد محکوم به شکست است
اوج خروج سرمایه از کشور سال 89 است یعنی سالی که نه هنوز تهدید حمله خارجیها وجود داشت و نه گستره تحریمها تا این حد بود. رقم خروج سرمایه در سال 89 دقیقا 125برابر خروج سرمایه در سال 83 است. این نشان میدهد هیچ عاملی به اندازه شوکدرمانیهای متعدد باعث خروج و فرار سرمایه از اقتصاد ایران نشده، اما دولت در این گزارش اصلا توجهی به این موضوع نکرده است.
ارتقای بنیه تولید ملی به مثابه راه نجات
به نظر میرسد که اهتمام دولت در این زمینه و پرهیز از اشتباههای فاحشی که در بسته انتشاریافته نیز رگههایی از آن مشاهده میشود که سعی کرده مساله به این پیچیدگی را تکساحتی و تک سبببینانه نگاه کند و هنوز هم با وجود همه تجربههای رخ نموده، راه نجات را در دستکاری قیمتهای کلیدی و اصرار بر باورهای ایدئولوژیزده پولگرایانه جستوجو کرده است، از این تصور خام خارج شود و برنامهیی بر محور اقتضائات بخشهای مولد سامان دهد.
نقش اخلاق در اقتصاد ملی
خلأ کلاننگری و توسعهنگری در ساختار قدرت ایران از بزرگترین خلأهای فردی و نهادی است که در حال حاضر در کشور شاهد هستیم. طبق گزارشهای اعلامشده از سوی بانکمرکزی، خالص حساب سرمایه در ایران از منهای ۲۰۰میلیارد دلار در ماههای میانی سال ۱۳۸۴ به منهای ۲۵میلیارددلار در سال ۱۳۸۹ رسیده است. یعنی خروج سرمایه از ایران در این دوره زمانی چیزی حدود۱۲۵برابر افزایش یافته است.
ثبت تنها نرخ تورم یک رقمی در سالهای جنگ
در این ۴۰ سال فقط یکبار تورم یک رقمی را تجربه کردیم و آن هم در سال ۶۴ بود که رشد نقدینگی در اوج جنگ شش درصد بود. عالی نسب در آن سالها در زمینه انضباط بودجه ای خیلی سخت گیری کرد و یک اشراف منحصر به فرد در زمینه مسائل کلان داشت.... برای اولین بار در تاریخ ایران و در جنگ تحمیلی هشت ساله حتی یک مورد مرگ بر اثر قحطی و گرسنگی ثبت نشد و آن هم مدیون فعالیت وی بود.
نئوکلاسیکهای وطنی برای این دولت بزک علمی درست میکنند
آنها که هر اتفاقی به نفع مولدها و عامه مردم میافتد آلرژی پیدا کرده و شروع به تعیین خط قرمز میکنند، درباره جهشهای اخیر قیمت نفت واژگونه عمل میکنند؟ مگر اهل ثبات نبودند؟ چطور مسئولان پولی کشور در برابر کاهش صد تومانی قیمت دلار، همصدا میشوند تا این روند را متوقف کنند، اما وقتی دلار گران میشود و فشارهای غیرعادی به تولیدکنندگان و معیشت مردم وارد میکند، قسم میخورند که دیگر در مسائل دخالت نکنند؟
کنترل تورم با ابزار سیاستهای تورمزا؟
دولت جدید وعده داده که ما کاری میکنیم که شیب تخریبی در اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها کم باشد.... یعنی خود دولت هم میداند که اجرای این فاز هم بهویژه در این شرایط مساعد نیست بلکه فقط قول دادهاند که شیب تخریب کمتر از تجربه دولت قبلی باشد. البته این خود نکتهای مثبت است... گرچه برخی نئوکلاسیکهای وطنی مرتبط با دولت، همچنان ادعاهای گزاف و شکستخورده دولت قبلی را همچنان تکرار میکنند.
هر واحد «رشد»، با۵۰۰برابر«هزینه» بیشتر
براساس سند چشمانداز 20ساله کشور، رشد اقتصادی کشور سالانه معادل هشتدرصد در نظر گرفته شده بود که در این سالها باید به رقم 64درصد میرسید، اما مجموع رشد اقتصادی این سالها عددی کمتر از 30درصد است. درواقع با وجود کسب درآمدهای بالا، نتوانستیم به 50درصد برنامههای تدوینی دست پیدا کنیم.
اقتصاد ایران گرفتار دور باطل رکود تورمی
همانگونه که طی سالهای اخیر مکررا مطرح کردهام، راه نجات ایران به معنای دقیق کلمه در این است که به سمت درس گرفتن از این تجربه 25ساله و اصلاح و تصحیح بنیادی جهتگیریهای نادرست و سوداگرپرور گذشته برویم. در این زمینه کافی است که سنگ بنای جهتگیریهای اقتصادی را درست بگذاریم. در این صورت حتی اگر با گامهای آهسته حرکت کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که زمانی به مقصد خواهیم رسید.
با ادامه ترجیح رانت جویان، ارتش بینوایان و بیکاران در راه است
هر کس که صادقانه برای خروج از این دور باطل رکورد تورمی و باتلاق تعدیل در اندیشه است هم مراجعه به ادعاهای امثال آقایان نوربخش و عادلی در دهه 70 و فاجعه آفرینی هایی که تصورات خام آنها برای ایران به وجود آورد و هم مقاله آقای نیلی ضروری است.
فرشاد مومنی:اقتصاد ایران تحمل یک شوک دیگر را ندارد
باید با اظهارتاسف نسبت به سخنان مطرحشده بهعنوان سخنگوی اقتصادی رییس منتخب دولت، بگویم که با شنیدن آن اظهارات به سهم خود نگران شدم. از زوایای گوناگونی میتوان به این مساله نگاه کرد. زمانی میگویند تعهدی از طرف نهاد دولت ایجاد شده و ما تا زمانی که گزینه بهتر و کارآمدتری اختیار نکردهایم این را ادامه میدهیم.
سیمای فقر در دولت آقای احمدی نژاد
ایدههایی برای گسترش عدالت همیشه وجود داشته و همه برای تحقق آن تلاش کردهاند، اما به نظر من دوره آقای احمدینژاد دوره بیاعتبارسازی مفاهیم بسیار معتبر بود. یکی از آن مفاهیم بسیار معتبر عدالت است. ما از نظر اعتقادی جزو عدلیه محسوب میشویم.