۱۳:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۹ دکتر مهدی امیریان (دبیر سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت):

دفتر تحکیم وحدت و چهار دهه جنبش دانشجویی مسلمان

در حال حاضر فعالان انجمن های اسلامی که پیش تر با عنوان «طیف شیراز» شناخته می شدند، همچنان به اساسنامه و مرامنامه اتحادیه وفادار مانده و سنگر انجمن های اسلامی و «دفتر تحکیم وحدت» را حفظ کرده اند. اتحادیه ای که قدیمی ترین و موثرترین تشکل دانشجویی کشور بوده و هست و می رود تا پرچم استقامت بر «خط امام(ره)» را بار دیگر برافرازد.

amirianمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام) – دکتر مهدی امیریان (دبیر سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت)

هرگاه از «جنبش دانشجویی مسلمان» در ایران سخن به میان می آید، ذهن همگان متوجه «انجمن های اسلامی دانشجویان» می شود که نقش بسزایی در پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی داشته اند. از تأسیس نخستین انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران در سال ۱۳۲۱ که نخستین حرکت اسلامی در دانشگاه در مقابل امواج ضد دینی بهایت و کمونیسم بود، تاکنون هفت دهه می گذرد. افراد شاخصی در انجمن های اسلامی حضور داشته اند و امید می رود که این تشکل باز هم بتواند چنین نیروهایی را تربیت کند. اما تاریخ انجمن های اسلامی دانشجویان زمانی وارد نقطه عطف شد که انجمن های اسلامی در ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ خدمت حضرت امام (ره) رسیده و با ایشان بیعت کردند. در این دیدار امام(ره) به آنان فرمود: «بروید و و تحکیم وحدت کنید» و در نتیجه انجمن های اسلامی دور هم جمع شده و «دفتر تحکیم وحدت» را به عنوان «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سراسر کشور» به وجود آوردند.

علیرغم خواست امام(ره) مبنی بر وحدت عمل در دانشجویان مسلمان، از همان آغاز فعالیت دفتر تحکیم وحدت در شهریور ماه ۱۳۵۸، اختلافاتی میان اعضای انجمن های اسلامی وجود داشت. اولین اختلافات در جریان تسخیر لانه جاسوسی به دست فعالان انجمن های اسلامی رخ داد که دو عضو شورای مرکزی اتحادیه، آقایان محمود احمدی نژاد و محمدعلی سیدی نژاد از دانشگاه های علم و صنعت و تربیت معلم، مخالفت خود را با تسخیر سفارت امریکا اعلام کرده و پیشنهاد تسخیر سفارت شوروی را دادند. اما از آنجا که رای آقایان اصغرزاده، میردامادی و بی طرف (دیگر اعضای اولین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت) بر رآی جناح مخالف چربید و تسخیر سفارت امریکا صورت پذیرفت، قدرت و قاطبه جناح تسخیر کننده تحت الشعاع اهمیت کاری که انجام داده بودند، بیشتر شد. در مقابل جناح راست در غیاب نیروهای حاضر در لانه جاسوسی که مسئله گروگانها را از کار در تحکیم مهمتر می دانستند، دومین دوره شورای مرکزی تحکیم را به دست گرفت. مهمترین اقدام آنها هم انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها بود. این افراد در اواخر سال ۱۳۵۹، فراکسیونی از چند انجمن اسلامی با حضور دانشجویان دانشگاه‌های ملی، علم و صنعت ایران، خواجه‌نصیر و چند انجمن اسلامی دیگر به وجود آوردند. مبنای این اکثریت و اقلیت در بین نیروهای وفادار به جمهوری اسلامی، بیشتر، پذیرش یا رد نظرات آراء دکتر بهشتی و مرحوم مطهری بود. همان اختلافاتی که در انتخابات مجلس دوم، جناح بندی موسوم به راست و چپ را در احزاب و گروه های مختلف از قبیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی، جامعه روحانیت مبارز و دفتر تحکیم وحدت رقم زد.

در این زمان، شاخه دانشجویی حزب جمهوری اسلامی که از اوان پیروزی انقلاب فعالیتش را آغاز کرده بود، از نظر خط امامی ها، رقیب انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم محسوب می‌شد. حزب می‌خواست که شاخه دانشجویی اش جریان دانشگاه را در دست داشته باشد، اما با وجود تحکیم و عدم همکاری شورای مرکزی با شاخه دانشجویی، اختلاف زیادی نمایان شد. تا جایی که حزب، بدون هماهنگی با دفتر بطور مستقل با انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها به فعالایت پرداخت.

با پایان ماجرای تسخیر و پس از آن بازگشایی دانشگاه ها پس از دو سال فرایند عملیاتی انقلاب فرهنگی به معنای رهایی دانشجویان خط امام از دو اقدام عمده خود بود. در شرایطی که دانشگاه ها در این مدت تعطیل شده و فعالیت های دانشجویی هم افول پیدا کرده بود، دانشجویان چپ گرایی که از لانه جاسوسی برگشته و شورای مرکزی دفتر تحکیم را بعد از رفتن خود مسئول کوتاهی در قبال فضای دانشگاه ها می دانستند، کوشیدند تحکیم را از نو در دست گیرند. ورود این افراد به شورای عمومی و سپس شورای مرکزی تحکیم، اختلافات را دو چندان کرد و سرانجام به تصفیه نیروهای راست گرا انجامید، چپ گرایان علاقه مد بودند تا علاوه بر احیای فعالیت های سیاسی دانشگاه ها، در فعالیت های انتخاباتی هم شرکت کنند و لذا برای کسب اجازه به خدمت حضرت امام (ره) رسیدند. ایشان استقبال کرده و می گویند: «شما اقدام کنید و من به موقعش حمایت می کنم.» لذا پس از ورود این ۱۵ نفر، شورای عمومی جدید (مرکب از ۳۰ عضو) به کمیته انتخاباتی تحکیم تبدیل شد و شروع به فعالیت های انتخاباتی نمود. این درحالی بود که دو دیدگاه متفاوت درباره نحوه حضور در انتخابات وجود داشت، گروهی معتقد به پرهیز از معرفی مصداق بوده و بر تبیین معیارهای انقلابی اصرار می ورزیدند و گروه دیگر که عمدتا از نیروهای چپ بودند، معتقد به حضور مستقیم و ارائه لیست انتخاباتی مشترک یا مستقل بودند. در این میان با حضور ۱۵ نفر از خط امامی ها در شورای عمومی تحکیم، این طیف دیدگاه خود را غالب کرد و دفتر تحکیم لیست انتخاباتی جداگانه ای ارائه داد که حاشیه هایی درباره آن هم وجود داشت. این لیست مورد حمایت جناح چپ حزب جمهوری اسلامی (که نماد آن مهندس موسوی بود) قرار گرفته و ۷ تن از وزرا و معاونین موسوی در کابینه نخست وی با صدور اطلاعیه ای از آن حمایت کردند.

حمایت چپ های تحکیم از لیست مورد حمایت نخست وزیر، مخالفت گروه مقابل ایشان را به همراه داشت. دکتر احمدی نژاد در این باره می گوید: «در سال ۶۲، در جریان انتخابات مجلس دوم، یک لیستی به نام تحکیم داده شد که همین امر سبب ایجاد دعوا شد و منجر به این شد که دو لیست جداگانه منتشر شود.» در نتیجه این اختلاف عقیده که مدتی پس از نشست سال ۶۱ دفتر تحکیم بود، سه طیف درون تحکیم شکل گرفت:

طیف راست: مجتبی ثمره هاشمی، محمد علی سیدنژاد، صادق محصولی، حشمت الله طبرزدی و… (طیف تربیت معلم، علم و صنعت و برخی چهره های تهران و امیرکبیر)

طیف میانه: سید عباس نبوی، حسین محمدی، وحید احمدی، علی مقاری و…

طیف چپ: ابراهیم اصغرزاده، علی شکوری راد، محمدرضا خاتمی، علی صفاریان، شمس وهابی، شریف زادگان و… (کسانی که از لانه جاسوسی بازگشته بودند)

در این میان کسانی چون مرتضی سرخو، حسین محمدی، شهاب الدین صدر و مخبر دزفولی که بیشتر فعالان انجمن تهران بودند، توسط طیف چپ گرای تحکیم تحکیم از انجمنها و شورای عمومی و مرکزی تحکیم اخراج شدند. اعتراضات آنان به وزارت علوم و نخست وزیری هم تحت فشار هژمونی سیاسی چپ ها در دهه شصت، به درخواست‌های آنها توجهی نشد. وجود جنگ و مسائل مهمتر کشور هم باعث شد که دیگر پیگیر ماجرا نباشند. در هر حال در آن ایام هر دو گروه به هر حال به نظام و انقلاب و امام اعتقاد داشتند و اکثرا در جبهه های جنگ حضور داشتند و بیش از ۳۰ نفر از آنان به شهادت رسیدند.

اخراجی های تحکیم که بیشتر از امیرکبیر و تهران بودند، همچون عزت الله ضرغامی، مخبر دزفولی و سید شهاب الدین صدر، هیئت دینی الزهرا را تاسیس کردند که یک تشکل مذهبی دانشجویی در دانشگاه تهران بود. این تشکل برنامه های خود را در مسجد جلیلی میدان فردوسی برگزار می کرد که سخنرانی آیت الله مهدوی کنی هم شامل آن می شد. آخرین این انجمنها انجمن علم و صنعت بود که سرانجام در سال ۶۵ بوسیله نیروهای چپ گرای خارج از دانشگاه سرکوب و تصفیه می شود. بدین ترتیب، سرنوشت جناح راست دفتر تحکیم وحدت از خط امامی ها  جناح چپ جدا شد. پس از تصفیه های سال ۶۱ و بخصوص اخراج آنان از انجمن دانشگاه تهران، اکثر جناح راستی های حاضر در شورای عمومی تحکیم، وارد فعالیت های اجرایی شده و رغبتی چندانی به کارهای تشکیلاتی نداشتند، لذا عمده بار فعالیت ها روی دوش حشمت الله طبرزدی افتاد که به همراه یک نفر دیگر از فراکسیون اقلیت در شورای مرکزی دفتر تحکیم در سال ۶۱ـ ۶۲ عضویت داشت. از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ فراکسیون اقلیت دفتر که به صورت جداگانه به اعلام مواضع می‌پرداخت، تصمیم گرفت به یک مرکزیتی برسد. دلیل این امر، تک ‌صدایی بودن فعالیت دفتر تحکیم وحدت پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاه بود. از این رو، «اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان» یا «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویی» در سال ۱۳۶۴ تشکیل شد که طبرزدی هم عضو آن بود. اما این تشکل تا زمانی که میرحسین موسوبی به عنوان نخست وزیر در قدرت بود و چپ ها همه امور را قبضه کرده بودند نتوانست اقدامی مهمی انجام دهد و بویژه پس از تصفیه های دانشگاه تهران و علم و صنعت، عملا بایکوت شد.

با انتخاب هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور، که به حاکمیت جناح راست و تضعیف جناح چپ انجامید، قدرت دفتر تحکیم وحدت هم رو به افول گذاشت و انجمن های راست گرا هم فرصت ابراز وجود یافتند. کار به جایی رسید که دفتر تحکیم وحدت در موضع اقلیت و مظلومیت قرار گرفت و طبرزدی و هاشمی دست به دست هم دادند تا هیمنه دفتنر تحکیم در هم شکند. هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه در تیرماه ۷۰ علیه انحصارطلبی تحکیمی ها سخن گفت و تشکیلات طبرزدی هم با بیانیه ای از این موضع حمایت کرد. تحکیمی ها پاسخ هاشمی و طبرزدی را دادند و بلافاصله پس از این واکنش، دفتر تشکیلات تحکیم واقع در ساختمان دانشکده قوه قضائیه در خیابان خارک به اشغال درآمد و تحکیمی ها از ساختمان اخراج شدند. اگر نیود وساطت رهبر انقلاب، که فرمودند “خدا لعنت کند کسانی را که نمی گذارند دانشگاه های ما سیاسی باشند”، شاید این بار معادله به طور کامل یک طرفه می شد و نه تنها تحکیم که کل جنبش دانشجویی، از میان می رفت.

البته در همین ایام، گروهی از فعالان «اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان» همچون محسن سهلانی، از این تشکل خارج و اتحادیه جدیدی با عنوان کاملا متفاوت «اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان» را تشکیل دادند که این انشعاب موجب یک طرفه شدن اتحادیه به نفع شخص طبرزدی شد. طبرزدی که ریاست ستاد انتخاباتی دانشجویی هاشمی در سال ۶۸ و سپس ریاست ستاد انتخاباتی هاشمی در سال ۷۲ را بر عهده داشت، انتظار داشت که در دولت دوم هاشمی به او پست وزارت دهند، اما این اتفاق رخ نداد و او به یکباره منتقد هاشمی شد. پس از بروز رادیکالیسم و انحراف در طبرزدی، اتحادیه فارغ التحصیلان دو شاخه شد و انشعابی از آن تحت عنوان «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویی» که تا کنون دبیرکلی آن را لطفعلی عیوضی بر عهده داشته، در انتخابات بعدی از لیست جامعه روحانیت مبارز حمایت کرد. این اتحادیه امروزه به نام «جنبش اعتدال اسلامی» شناخته می شود.

پس از تغییر نگرش کلی طبرزدی و سه تن از دوستانش که افراد اصلی تشکیلات بشمار می آمدند، نام «جبهه متحد دانشجویی» را برای خود برگزیده و سعی کردند تا تشکلهای دیگری منجمله تحکیم و «اتحادیه ملی دانشجویان» (به دبیر کلی منوچهر محمدی) را به خود جذب کنند که البته در جذب تحکیم ناکام ماند. رهبران جریان مذکور امروزه خود را جبهه دموکراتیک ایران نیز می نامند. این تشکل در انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری (دوم خرداد ۱۳۷۶) دبیر کل خود حشمت الله طبرزدی را نامزد کرد و پس از رد صلاحیت وی توسط شورای نگهبان، انتخابات را تحریم کرد. طبرزدی پس از این جریانات متوجه نیروهای ملی- مذهبی شد اما با عدم توجه آنها روبرو شده و به سمت جبهه ملی متمایل گردید. طبرزدی امروزه دبیر کل چندین تشکل دموکراتیک و دانشجوبی و حقوق بشر است که روی هم رفته، ۵۰ نفر عضو ندارند.

این سرنوشت جناح راست تحکیم وحدت بود. البته جناح کوچکی از تحکیم وحدت هم بعدها در دهه هفتاد به انتقاد از جناح چپ پرداخته و به همراه برخی انجمن های اسلامی که هیچ گاه عضو تحکیم وحدت نشده بودند و نیز برخی انجمن های تازه تاسیس، اتحادیه جدیدی را با عنوان «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل» در ۱۳ آبان سال ۱۳۷۸ و در انتقاد از استحاله دفتر تحکیم وحدت تشکیل دادند.

با پیروزی خاتمی در انتخابات دوم خرداد ۷۶ تحکیم و جناح چپ سیاسی کشور از موقع اقلیت به تدریج خارج و با پیروزی در انتخابات شوراهای اسلامی و مجلس ششم توانستند دو قوه از قوای سه گانه کشور را از آن خود سازند. از دوم خرداد به بعد درون دفتر تحکیم وحدت دو فراکسیون با توجه به نفوذ گرایشها و خطوط فکری بیرون دانشگاه در این تشکل، مطرح بود که تحت عنوان فراکسیون سنتی و فراکسیون مدرن فعالیت می کردند. این دو فراکسیون با طرح مسئله “اصلاحات” ظهور و بروز یافت و همین امر باعث مطرح شدن دو تفکر در راستای اجرای اصلاحات شد. عده ای که معتقد بودند اصلاحات درون نظام می تواند به ثمر بنشیند و بدون خروج از مرزهای قانون اساسی موفق باشد، به “سنتی” معروف شدند. در مقابل عده ای در خصوص انجام اصلاحات، نگاهشان به بیرون از حاکمیت بود و به اینکه اصلاحات داخل می دهد، قایل نبودند. اینها هم فراکسیون “مدرن” را به رهبری علی افشاری تشکیل دادند. نگاه فراکسیون مدرن به اصلاحات در سایه تغییر قانون اساسی، کاهش اختیارات رهبری و به قول علی افشاری ایجاد تعادل بین بخش جمهوریت و اسلامیت نظام بود.

در آن سالها دو چیز به رادیکال شدن شرایط دامن زد، یکی حادثه کوی دانشگاه پیش از شروع کار شورای ۷۸ رخ داد و دوم حضور افشاری در کنفرانس برلین و زندانی شدن وی که عملا او را بدل به قهرمان جنبش دانشجویی کرد. در نتیجه افشاری تحت تاثیر طیف افراطی اصلاحات که خواستار بالا بردن سقف مطالبات جامعه برای تحت فشار گذاشتن خاتمی بودند، تحریک به اقدامات تندی از جمله طرح شعار “عبور از خاتمی” شد. پس از آن رخدادها، جریان سنتی تحکیم تصمیم می گیرد در مقابل این رفتارهای افراطی بایستد و از آنجا زمینه سازی فراکسیون سنتی تحکیم برای انتخابات شورای مرکزی ۷۸ آغاز می شود. یک ماه بعد از جدایی مستقل ها از تحکیم و در آذرماه ۷۸، جناح سنتی تحکیم وحدت که گرایشهای چپ اما موافق نظام داشت، بار دیگر خود را سازماندهی کرد و در انتخابات شورای مرکزی تحکیم وحدت به پیروزی رسید. اما پس از آن، دخالت های اصلاح طلبان و نیز جریانات ملی- مذهبی در امور شورای عمومی و مرکزی تحکیم وحدت در طی سالهای ۷۸ تا ۸۰ مانع از فعالیت منسجم و موثر این گروه و افزایش تنش ها در اتحادیه شد به نحوی که انتخابات شورای مرکزی دو سال پیاپی به نتیجه نرسید و شورای جدید تشکیل نشد.

در پی شکست گفتگوهای حکمیت دو جناح سنتی و مدرن با محوریت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین، طیف سنتی که در رأس آن دبیر وقت تشکیلات تحکیم وحدت – سیدمهدی طباطبایی- بود، بر آن شد تا نشست دفتر تحکیم وحدت با عنوان «گامی به سوی استقلال جنبش دانشجویی» با حضور اکثریت دانشگاه ها در دانشگاه شیراز دارای حق رای برگزار نماید که با انتخاب شورای مرکزی جدید با موفقیت به پایان رسید. در مقابل گروهی از انجمن های طیف مدرن با حمایت جبهه مشارکت، نشست دیگری را به طور غیرقانونی در ۱۶_۱۷ اسفند ۸۰ در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار و ضمن زیر پا گذاشتن مصوبات نشست های قبلی اتحادیه در گیلان، بهشتی و شیراز، شورای مرکزی جداگانه ای را معرفی کردند.

وزارت علوم دولت خاتمی اعلام کرد که برای وحدت و رفع اختلاف تلاش خواهد کرد، اما در نهایت هر دو شورا را برسمیت شناخت. بدین ترتیب شورای مرکزی که در نشست گیلان و شیراز انتخاب شده به «طیف شیراز» و منتخب دانشگاه علامه طباطبایی به «طیف علامه» شهرت یافتند. کمی بعد اصلاح طلبان که متوجه شدند ائتلاف شان با طیف مدرن غلط بوده است. نمایندگانی به نشست تحکیم طیف شیراز در ساری فرستادند، اما طیف شیرازی ها که خیانت های اصلاح طلبان را دیده بودند، دیگر آنها را برسمیت نشناختند. در نشست بعدی طیف علامه آنان نیز رسما از جبهه نیروهای خط امام و دوم خرداد خارج شده و راه خروج از حاکمیت را در پیش گرفتند. کمی بعد در سال ۸۴ انتخابات طیف علامه با شکست مواجه شد و دو  فراکسیون «روشنگری» و «دموکراسی خواه ملی» از طیف علامه جدا شدند تا تنها فراکسیون موسوم به «مدرن» باقی بماند. طیفی که چهره های شاخه آن علی افشاری و اکبر عطری هم اکنون پناهنده امریکا و در خدمت نومحافظه کاران جنگ طلب هستند.

پس از انتشار بیانیه موهن طیف علامه در رابطه با جهاد ۲۲ روزه مردم غزه در سال ۱۳۸۷ که به توقیف روزنامه کارگزاران انجامید، انجمنهای اسلامی معتقد به مرامنامه و اساسنامه که نمی توانستند بیش از این شاهد هتاکی ها در لوای نام دفتر تحکیم وحدت باشند، خواستار برخورد قانونی و ممانعت از سوء استفاده این گروهک از عنوان انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت شدند. در نتیجه مسئولین وزارتین علوم و بهداشت هم که از این توهین آشکار به خود آمده بودند، موضوع فعالیت این گروهک در دانشگاه ها را در دستور کار قرار داده و “دبیرخانه‌های هیات‌های مرکزی نظارت بر تشکل‌های اسلامی دانشگاهیان وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی” در پاسخ به نامه دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت به دلیل عدول مکرر از «اساسنامه و مرامنامه دفتر تحکیم وحدت» طی چند سال گذشته، غیرقانونی بودن «طیف علامه» را مورد تأکید قرار دادند.

به این ترتیب در حال حاضر فعالان انجمن های اسلامی که پیش تر با عنوان «طیف شیراز» شناخته می شدند، همچنان به اساسنامه و مرامنامه اتحادیه وفادار مانده و سنگر انجمن های اسلامی و «دفتر تحکیم وحدت» را حفظ کرده اند. اتحادیه ای که قدیمی ترین و موثرترین تشکل دانشجویی کشور بوده و هست و می رود تا پرچم استقامت بر «خط امام(ره)» را بار دیگر برافرازد.

:::

۲ دیدگاه

  1. منتقد :

    این خبرم جالب بود:
    اخه بعضیا می گن فلانی که دنبال قدرت نیست فلانی که خیلی تریپ جنبش دانشجویی و …برا همین
    پارسی پرس-به نا بر اطلاعات رسیده به خبرنگار پارسی پرس مهدی امیریان دبیر سابق تشکیلات دفتر تحکیم وحدت به عنوان مشاور روحانی رئیس جمهور منتخب منصوب شد

    امیریان اخیرا نامه سرگشاده انتقادی را خطاب به سخنگوی سابق پایداری (باقری لنکرانی) منتشر کرده بود

    امیریان داری مدرک دکترای پزشکی عمومی می باشد
    http://parsipress.ir/%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C/

  2. خط امامی :

    امیریان در خط ارمانهای انقلاب است.

پاسخ دادن به منتقد (لغو پاسخگویی)

*

+ 55 = 64