چگونه تحکیم از وحدت افتاد؟
در حالی که «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» ترجیح میداد طیف سنتی اختلافات درون خود را حل کند و دفتر تحکیم را به سمتی ببرد که هم منشعب نشود و هم معتدل بماند. که البته سرانجام خواست مشارکتیها بر مصلحتاندیشی سازمان مجاهدین غلبه کرد، هرچند که فشار جناحهای مختلف سیاسی به دفتر تحکیم وحدت در افراطی شدن آن و گم شدن صدای نیروهای اصیل و معتدل بیتأثیر نبود.
مبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): این روزها؛ دوازهمین سالگرد انشقاق دفتر تحکیم وحدت (اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سراسر کشور) به دو طیف شیراز (با تفکر خط امامی و چپ مذهبی) و علامه (با تفکر اصلاحطلبی رادیکال و بعدها ملی-مذهبی) در اسفند ۱۳۸۰ است. برخلاف آنچه که در سالهای گذشته در برخی رسانههای رادیکال طرح میشد، این سردمداران طیف مدرن (علی افشاری، اکبر عطری و…) بودند که دو هفته پس از برگزاری آخرین نشست سراسری دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه صنعتی شیراز؛ در اقدامی غیرقانونی، انجمنهای اسلانی را به نشست دوبارهای در دانشگاه علامه فراخوانده و انشعاب کردند (که به طیف علامه مشهور شدند). بنابراین این آنها بودهاند که از دفتر تحکیم وحدت انشعاب کردهاند نه طیف سنتی (که بعدها به طیف شیراز موسوم شد).
نشست شیراز در شرایطی برگزار و شورای مرکزی دفتر حکیم وحدت انتخاب شد که اصل برگزاری و نتایج انتخاباتی آن، مورد نظر اصلاح طلبان و بهخصوص جبهه مشارکت نبود. در آن زمان دو طیف اصلی «سنتی »(خط امامی و اصلاحطلب میانهرو) و «مدرن» (اصلاحطلب افراطی و سپس ملی-مذهبی) در دفتر تحکیم وجود داشت، مشارکتیها خواستار غلبه جناح همسو با خود بودند، در حالی که «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» گرایش معتدلتری در این باره داشت و ترجیح میداد طیف سنتی اختلافات درون خود را حل کند و تحکیم را به سمتی ببرد که هم منشعب نشود و هم معتدل بماند. که البته سرانجام خواست مشارکتیها بر مصلحتاندیشی سازمان مجاهدین غلبه کرد، هرچند که فشار جناحهای مختلف سیاسی به دفتر تحکیم وحدت در افراطی شدن آن و گم شدن صدای نیروهای اصیل و معتدل بیتأثیر نبود.
این روزها؛ روزهای مجادله دو طیف دفتر تحکیم وحدت برای غلبه بر دیگری است که سرانجام به دعوا در مقابل ساختمان در تحکیم واقع در کوچه شهید رجببیگی انجامید. روزی که شورای مرکزی منتخب در نشست شیراز به تهران بازگشت تا در نشستی خبری، مواضع خود را اعلام کند، عدهای از طرفداران طیف مدرن به بهانه برگزاری نشست شورای تهران(مرکب از انجمن های اسلامی شهر تهران) در دفتر تجمع کرده و با چوب و چماق مانع از ورود شورای مرکزی جدید به دفتر شدند. عکسهای وقایع آن روز همچنان در خبرگزاری ایسنا موجود است و میتوان چهره اعضای طیف شیراز دفتر تحکیم را شناخت که مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند. اما یک عکس مهم در آرشیو این خبرگزاری نیست: عکس «اکبر عطری» با چماقی که در دست گرفته تا مانع از ورود طیف شیرازیها به ساختمان تحکیم شود. این عکس را همان زمان سایت شبکه تازه تأسیس الجزیره قطر منتشر کرد و نوشت: “اینست جنبش دانشجویی ایران! “
آن زمان کسی این تیتر را جدی نگرفت و به ماهیت واقعی چماق به دست های افراطی پی نبرد؛ اما چند سال بعد وقتی اکبر عطری و علی افشاری از کنگره امریکا سر درآورده و درخواست کمک به نمایندگان محافظه کار امریکایی کردند، معلوم شد که اینست آن جنبش دانشجویی که برخی رادیکالهای جبهه مشارکت به دنبال آن بودند. آن زمان انجمن های تهران، بهشتی و تربیت مدرس خط خود را از طیف مطیع علی افشاری جدا کردند، اما چه فایده که دیگر دیر بود. تصمیم درست را باید در زمان و مکان درست گرفت. اگر آنان در اسفند ۸۰ به جای اطاعت محض از مشارکتی ها، جانب طیف اصیل دفتر تحکیم را گرفته بودند، سرانجام دفتر تحکیم وحدت به اینجا نمیرسید. سرانجامی که ریشه در روزهای بحرانی پس از دوم خرداد داشت.
برای آگاهی از این اوضاع؛ باید برگردیم به اوضاع دفتر تحکیم وحدت پس از آشوبهای کوی دانشگاه (۱۸ تیر ۱۳۷۸).
زمینه انشقاق، نخستین رویاروییها: از دوم خرداد به بعد درون دفتر تحکیم وحدت دو فراکسیون با توجه به نفوذ گرایشهای بیرون دانشگاه، مطرح بود که تحت عنوان فراکسیون سنتی و فراکسیون مدرن فعالیت میکردند. عدهای که معتقد بودند اصلاحات درون نظام میتواند به ثمر بنشیند و بدون خروج از مرزهای قانون اساسی موفق باشد، به «سنتی» معروف شدند. درون فراکسیون سنتی هم اختلافاتی وجود داشت، انجمن دانشگاه تهران و بهشتی که با چهره هایی چون حجتی، قبادی و شیخ و اوحدی شناخته میشدند، به جبهه مشارکت تمایل داشتند. در مقابل عدهای در خصوص انجام اصلاحات، نگاهشان به بیرون از حاکمیت بود و به اینکه اصلاحات داخل میدهد، قایل نبودند. اینها هم فراکسیون «مدرن» را به رهبری علی افشاری تشکیل دادند. نگاه فراکسیون مدرن به اصلاحات در سایه تغییر قانون اساسی، کاهش اختیارات رهبری و به قول علی افشاری ایجاد تعادل بین بخش جمهوریت و اسلامیت نظام بود.
البه خود این دو طیف هم هر کدام شامل دو شاخه بودند. شاخه ای طیف سنتی(انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی) هوادار حزب مشارکت بودند و شاخه ای از طیف مدرن هم طرفدار حزب همبستگی (به دبیرکلی ابراهیم اصغرزاده). اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۰، بخشی از طیف مدرن که با همبستگی همسو بود، به طیف سنتی پیوست و بخشی از طیف سنتی با اشاره جبهه مشارکت، کم کم به سمت طیف مدرن روانه شد و سرانجام هم با وحدت با آنان؛ طیف علامه «دفتر تحکیم وحدت» را تشکیل داد.
نشست انتخاباتی مهر ماه ۷۸، دانشگاه چمران اهواز: این اولین نشست انتخاباتی پس از واقع کوی دانشگاه به شمار میآمد که جو انجمن های اسلامی و دفتر تحکیم وحدت را به شدت متشنج و افراطی ساخته بود. در این نشست هر کدام از دو طیف سنتی لیست انتخاباتی خود را ارائه میدهند که هیچ کس به حد نصاب لازم برای ورود به شورای مرکزی جدبد تحکیم (دو سوم آراء حاضر در نشست) نمیرسد.
اولین انشقاق؛ ۸ آبان ۷۸، دانشگاه تربیت معلم تهران: ۸ انجمن که حق رأیشان در شورای عمومی تحکیم توسط دبیر تشکیلات تحکیم (ابراهیم شیخ) تعلیق و شورای مرکزی تحکیم سعی داشت به دلیل انتقاداتشان به عدول از مبانی فکری و مرامنامه تحکیم اعضایشان را از انجمنها بیرون کند، از تحکیم جدا شده و به همراه ۱۰ انجمن که تاکنون عضو تحکیم نشده بودند، «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل» را تاأسیس کردند.
نشست تکمیلی آذرماه ۷۸، دانشگاه امیرکبیر: در دور اول رأی گیری، هیچ کسی به حد نصاب لازم نمیرسد. در دور دوم، طباطبایی با کسب ۴۱ رای، به حد نصاب لازم میرسد و بقیه هم در توافق و معامله یک به یک دو طیف رای میآورند. در نتیجه طیف سنتی با احتساب ۴ رای اصلی و یک رای علی البدل برطیف مدرن پیروز میشود.
نخستین جلسه شورای مرکزی جدید تحکیم: در این جلسه مسئولیتهای مختلف شورا را به رأی گذاشته و نتیجه رای گیری، موفقیت طیف سنتی است، هر چند که جریان تهران و بهشتی با مسامحه خود مانع از کنار گذاشتن طیف مدرن و سکولار از مسئولیتهای کلیدی میشوند: طباطبایی (تشکیلات)، حجتی (فرهنگی)، منوچهری (تشکیلات داخلی)، افشاری (سیاسی)، عطری (حقوقی)، فاتح (روابط عمومی)، صالحی (علیالبدل) افضل (علیالبدل)
نشست دی و بهمن ۷۸، دانشگاه شیراز: جبهه مشارکت، سه کاندیدا از لیست انتخابات مجلس ششم خود را به تحکیم واگذار میکند که علی اکبر موسوی خوئینی، فاطمه حقیقتجو و میثم سعیدی رأی میآورند. افشاری در اینجا مانع از رأی آوردن علی توکلی میشود، در نتیجه درون فراکسیون مدرن یک جریان توسط توکلی بهوجود میآید که عقبه آن بعدها به حزب همبستگی و حزب کارگزاران سازندگی متصل شد.
نشست اردیبهشت ۷۹، دانشگاه خواجهنصیر: این نشست با عنوان «پاسداشت علی افشاری» که بعد از شرکت در کنفرانس برلین بازداشت شده بود، برگزار میشود. مدرنها، عزت الله سحابی (از فعالان ملی-مذهبی) و محسن آرمین (از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) را دعوت میکنند که حضور سحابی با مخالفت طیف سنتی و شخص آرمین مواجه میشود. این امر به درگیری مدرنها با سنتیها و استیضاح طباطبایی میانجامد. پنج عضو سنتی شورای مرکزی در اعتراض به این استیضاح استعفا میدهند و مدرنها با مخالفت شورای عمومی مواجه شده و عقبنشینی میکنند. این نخستین مواجهه ایندو طیف است.
نشست مرداد ۷۹، دانشگاه گرگان: در این نشست علی افشاری در جمع دبیران سیاسی دفتر تحکیم، مباحث رادیکالی همچون طرح «عبور از خاتمی» را مطرح میکند که در مطبوعات به شدت بازتاب مییابد.
نشست مهرماه، ۷۹ مشهد: در اعتراض به توقیف نشریات دوم خردادی و فرمایشات رهبری مبنی بر خروج لایحه اصلاح قانون مطبوعات از دستور کار مجلس، طیف مدرن به رهبری عطری و افشاری طرح تعطیلی دانشگاهها در شورای عمومی تهران تصویب و به مدت یک روز در دانشگاه علامه اجرا میکند. در پی شکست این طرح، اصلاحطلبان دچار هراس از برخورد نظام با قانونشکنان میشوند و طباطبایی برای رفع فتنه پیشنهاد میدهد نامه ای توسط روابط عمومی دفتر تحکیم نوشته شده و پوزش بطلبند.
نشست ۲ شهریور ۷۹، خرمآباد: در این نشست طیف مدرن میکوشد محسن کدیور و عبدالکریم سروش را برای سخنرانی دعوت کند. طیف سنتی با توجه به دعاوی جنجالبرانگیز سروش و حساسیتهای سیاسی، خواستار مناظره او با آقای مصباح میشود. سروش نمیپذیرد و سرانجام حضور کدیور و سروش در شهر خرمآباد با واکنش انصار حزب الله شهر مواجه میشود. در نتیجه در روز چهارم نشست بدون نتیجهگیری خاتمه مییابد.
همایش عبور از خاتمی، آبان ۷۹، دانشگاه تهران: در ۳ آبان ۷۹ در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران، افشاری در همایش عبور از خاتمی، طرح اصلاحات در حاکمیت را مطرح میکند. خاتمی در واکنش به این همایش میگوید: “طرح پروژه عبور از خاتمی نشان دهنده آن است که جامعه همیشه منتظر یک قهرمان است. مردم با عدم مشاهده تحول دلخواه به قهرمان دیگری دل میبندند، این نشانه بیماری تاریخی و استیلای خودکامگی در کشور و سرکوب شدن شخصیتهای واقعی مردم است.”
همایش «انسداد سیاسی در ایران»، آذر ماه ۷۹، دانشگاه امیرکبیر: افشاری در غیاب اعضای شورای مرکزی که به سفر عتبات عالیات رفته اند، همایشی با موضوع «انسداد سیاسی در ایران و پاسخگویی مسئولین به تبعیض و فساد» برگزار میکند و به همراه عزت الله سحابی سخنرانی تند و توهین آمیزی انجام میدهد. این سخنرانی مدتی بعد موجب بازداشت مجدد افشاری میشود.
سمینار مدد به خاتمی، آذر ۷۹، دانشگاه تربیت مدرس: در مقابل طرح افشاری، طباطبایی واحد فرهنگی تحکیم را ملزم به برگزاری سمینار فرهنگی در پاسخ به همایش «عبور از خاتمی» میکند. در این همایش که خشم افشاری و حمایت ظاهری اصلاح طلبان (که در واقع خودشان افشاری را به سمت رادیکالیزم و بالا بردن سقف مطالبات از خاتمی سوق دادند) را برمی انگیزد، طباطبایی طرح «مدد به خاتمی» را مطرح میکند.
نشست مقدماتی تربیت معلم تهران: نخستین نشست برای انتخاب شورای مرکزی جدید (۸۰-۷۹) با انتخاب شورای تحقیق (کمیته تایید صلاحیت کاندیداها) و پیروزی مدرنها در این انتخابات به پایان میرسد. عبدالله مومنی، زینب ژیانپناه و رضا تاجمیر ریاحی انتخاب میشوند.
دیدار تشکلهای دانشجویی با رهبری، آذر ۷۹: در آذر ماه ۷۹، شورای عمومی دفتر تحکیم با رهبر انقلاب دیدار میکند. اعضای شورای مرکزی، طباطبایی را به عنوان نماینده تحکیم جهت قرائت متن سخنرانی تحکیم پیش از بیانات رهبری بر میگزینند. در این متن که طباطبایی آن را تنظیم و در شورا تایید میشود، درخواست آزادی افشاری (که به خاطر کنفرانس برلین دستگیر شده بود) هم در این متن به چشم میخورد. از طرف دیگر متن تند و توهین آمیزی توسط افراطیون انجمنها آماده و به طباطبایی فشار میآورند تا آن را بخواند که بعدها معلوم میشود توسط افرادی در خارج از مجموعه تحکیم نوشته شده است. اما طباطبایی نمیپذیرد و سرانجام با وجود انتقادات منطقی و جدی که نسبت به قوه قضائیه مطرح میکند از جانب افراطیون به وابستگی به جناح راست متهم میشود.
نشست دی ماه ۷۹، دانشگاه اصفهان: در این نشست میان جناح تهران و بهشتی و جناح طباطبایی در طیف سنتی اختلاف شدیدی بر سر طرح کاندیدای طیف سنتی ایجاد میشود. از سوی دیگر حجتی و جناح او (دانشگاه تهران و بهشتی) با طیف مدرن به رهبری افشاری که آزاد شده است، توافقات پشت پرده ای انجام میدهند. از سوی دیگر شورای تحقیق وابسته به طیف مدرن، اقدام به رد صلاحیت طباطبایی میکند. با اعتراض طیف سنتی، شورای تحقیق مجددا صلاحیتش را تایید میکند که رفتار دوگانه آنها سبب اعتراض طیف سنتی و آبستراکسیون آنها میشود، در نتیجه نشست از حد نصاب میافتد.
نشست تکمیلی، بهمن ۷۹، دانشگاه تبریز: در حالی که افشاری بهدلیل سخنرانی تندش در همایش پلیتکنیک (دانشگاه امیرکبیر) مجددا زندانی شده است، طیف مدرن در نبود او ضعیف و ناتوان میشود. در غیاب او آراء طیف سنتی به نزدیکی آراء طیف مدرن میرسد ولی هیچکدام از دو طیف نمیتوانند حد نصاب لازم را در دور کسب کنند.
نشست خرداد ۸۰، دانشگاه تربیت مدرس: انتخابات ریاست جمهوری ۸۰ نزدیک است. مدرنهای متمایل به افشاری که پیش از این عبور از خاتمی را مطرح کرده اند، جریان مدرن متمایل به توکلی بدنبال کاندیداتوری اصغرزاده اند و طیف سنتی متمایل به ادامه کار خاتمی. با تلاش طیف سنتی و ضعف تشکیلاتی مدرنها (در غیاب علی افشاری) حمایت از خاتمی در روز سوم نشست با ۳۸ رای از ۵۶ رای به تصوب میرسد.
نشست سالیانه انجمن اسلامی دانشگاه تهران، شهریور ۸۰ : اردوی سالیانه با پیام رهبری به انجمنهای اسلامی آغاز میشود که متن پیام مورد اعتراض مدرنها قرار میگیرد. از طرف دیگر در این نشست آراء جریان مدرن به حداقل خود در طول نشست های گذشته (۲۶- ۲۵ رأی از ۶۰ رآی تحکیم) میرسد، در نتیجه طیف مدرن که احساس میکند انتخابات را واگذار خواهد کرد، دست به اقدام جدیدی میزند. شورای تحقیق وابسته به طیف مدرن بیانیه ای بر علیه شورای مرکزی مبنی بر پایان کار شورا و غیر قانونی بودن آن صادر میکند. اقدامات غیر قانونی آنها سبب میشود تا در ادامه نشست در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شورای تحقیق جدیدی با رای گیری شورای عمومی تشکیل شود.
حکمیت اول اصلاح طلبان: با بالاگرفتن تنشهای داخلی دفتر تحکیم وحدت، جریانات و چهرههای اصلاحطلب خواستار میانجیگیری میان طرفهای مدعی میشوند. دو هفته مانده به نشست گیلان، این حکمیت حول جبهه مشارکت، برگزار میشود و قطعنامهای صادر میکند: ۱_هیچ جریانی نباید هیچ جریانی را حذف کند. ۲_جریان سنتی ۴ نفر اصلی و یک نفر علی البدل و در مقابل جریان مدرن ۳ نفر اصلی و دو نفر علی البدل در شورای مرکزی داشته باشند. ۳_از اعضای شورای مرکزی قبلی کسی حق کاندیداتوری ندارد. ۴_ هیچ کس از هیچ جریانی نباید رد صلاحیت شود، هر که کاندید شد، تایید صلاحیت شود. ۵_نشست گیلان فعلا کان لم یکن اعلام میشود. نشست در یک زمان دیگر در یک دانشگاه دیگر برگزار شود.»
طیف طباطبایی و شخص او به عنوان دبیر تشکیلات اتحادیه این قطعنامه بیمعنی را که به معنای دخالت مشارکتیها و پا گذاشتن روی اصول مصرح اساسنامه و مرامنامه تحکیم است نمیپذیرد.
نشست انتخاباتی، مهر ماه ۸۰، دانشگاه گیلان: در پی عدم نتیجه گیری از نشستهای قبلی برای انتخاب شورای مرکزی، نشست دانشگاه گیلان در ۲۳_۲۲ مهرماه ۸۰ با پیام دکتر معین وزیر علوم آغاز میشود که پیام دکتر معین بعدها مورد انتقاد اصلاح طلبان واقع شد. جریان مدرن که در آن زمان در اقلیت محض بود و بطور طبیعی در انتخابات حذف میشد، به رهبری عطری تلاش میکنند تا در دفتر تحکیم در تهران در همان ساعت و همان روز نشست موازی برگزار کنند، اما جمعیتشان در نهایت به حدود ۲۵_۲۰ نفر و ۱۵ حق رأی میرسد. طباطبایی در آنجا رسما از سایر حق رآیها دعوت میکند تا خود را به نشست برسانند و اعلام میکند به خواسته های آنها توجه خواهد شد. اعضای حاضر در نشست، موضع او را تایید میکنند و نشست وارد انتخابات میشود. طباطبایی و جابری هر کدام ۳۲ رای آورده و در همان دور اول رأی گیری به شورای مرکزی جدید راه مییابند. تعیین بقیه افراد به نشست تکمیلی موکول میشود.
حکمیت دوم اصلاح طلبان : در اینجا بود که جبهه دوم خرداد تصمیم به حکمیت مجدد گرفت. این بار بهزاد نبوی شخصا خواستار گفتگو شد. در این جلسات کوشش بر این بود که با تجمیع ۲۸_۲۷ رای آن زمان طباطبایی و ۱۳ رای طیف تهران، یک ائتلاف ۴۰ حق رایی در تحکیم شکل گیرد و ۳/۲ حق رای های تحکیم برای اجماع تامین شود. بدین صورت که به جز طباطبایی و جابری که از قبل انتخاب شده اند، ۸ نفر باقیمانده شورا به صورت توافقی و با اختصاص چهار نفر به هر کدام از دو جریان طیف سنتی تعیین شوند. اما جریان تهران و بهشتی که در خفا با طیف مدرن ائتلاف کرده بودند، نمیآیند تا بدین شکل حکمیت دوم اصلاح طلبان و این بار حول سازمان مجاهدین انقلاب بینتیجه مانده و معلوم شود که جریان تهران با عقیم گذاشتن مذاکرات، ترجیح میدهد با طیف مدرن ائتلاف کند تا طیف سنتی متمایل به طباطبایی.
نشست بهمن ماه ۸۰، دانشگاه بهشتی: پس از نشست گیلان و انتخاب دو عضو شورای مرکزی جدید، عملا شورای مرکزی قدیم و جدید وجود نداشت و شورای تحقیق منتخب نشست تربیت معلم ۷۹ بیانیههایی میداد که به دلیل انتخاب مجدد شورای تحقیق در نشست دانشگاه تهران فاقد وجاهت قانونی بود. انجمنهای اسلامی منتظر نشست تکمیلی و انتخاب ۸ نفر باقیمانده بودند، در پی شکست حکمیت، نشست مشورتی در ۲۵ بهمن ماه ۸۰ برگزار و ۳۲ حق رأی تصویب میکنند، دبیر تشکیلات نشست تکمیلی را برگزار کند.
نشست انتخاباتی، ۳-۲ اسفند ۸۰، دانشگاه صنعتی شیراز: با قطعی شدن نشست شیراز، اصلاح طلبان که امید خود را به طیف تهران (و بهشتی و تربیت مدرس با مجموع ۱۲_۱۰ رأی در شورای عمومی) بسته بودند و امیدوار بودند با دور زدن طیف طباطبایی و ائتلاف با طیف مدرن، اکثریت تحکیم را مجددا به چنگ آورند، تلاش خود را برای جلوگیری از برگزاری نشست آغاز کردند. اما با وجود آنکه تحت فشار جبهه مشارکت، نه خاتمی و نه کروبی به عنوان روسای دولت و مجلس به این نشست پیام ندادند، نشست با عنوان «گامی به سوی استقلال جنبش دانشجویی» با شرکت ۳۷ دانشگاه دارای حق رای آغاز میشود و افراد زیر به عنوان ۸ نفر باقیمانده شورای مرکزی دفتر تحکیم انتخاب میشوند: سیدمهدی احمدی، محمدهادی پناهی، قاسم خواجه، احمد علمشاهی، سیدمهدی منوچهری، رضا امیری، مهدی نصیریسروی، آرش پورنعمت.
درگیری در دفتر تحکیم: در ساختمان دفتر تحکیم واقع در کوچه شهید رجببیگی، درگیری رخ میدهد. کسانی که در نشست شیراز شرکت نکردهاند (مدرنها و جریان تهران) مانع از ورود شورای مرکزی جدید تحکیم به دفتر میشوند. نیروی انتظامی وارد عمل میشود و دفتر را پلمب میکند. جریانات مذکور نشست شیراز را بهرسمیت نمیشناسند که این عمل مورد حمایت برخی جریانات اصلاحطلب واقع میشود.
نشست مدرنها، ۱۷-۱۶ اسفند ۸۰، دانشگاه علامه: طیف مدرن و جریان تهران با حمایت برخی جریانات دوم خرداد نشست مجددی با شعار وفاق در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار و ضمن زیر پا گذاشتن مصوبات نشست گیلان، بهشتی و شیراز شورای مرکزی جدیدی انتخاب میکنند.
موضع وزارت علوم در قبال انشقاق تحکیم: وزارت علوم دولت خاتمی اعلام میکند که برای وحدت و رفع اختلاف تلاش خواهد کرد، اما در نهایت هر دو شورا را بهرسمیت میشناسد. بدین ترتیب شورای مرکزی که در نشست گیلان و شیراز انتخاب شده به «طیف شیراز» و شورای منتخب دانشگاه علامه طباطبایی به «طیف علامه» شهرت مییابد.
کمی بعد جبهه مشارکت و دیگر احزاب اصلاحطلب متوجه میشوند ائتلاف انجمن تهران و بهشتی (که همسو با جبهه مشارکت بودند) با طیف مدرن غلط بوده است. در نتیجه نمایندگانی به نشست تحکیم طیف شیراز در ساری میفرستند. اما طیف شیرازیها که خیانت های اصلاح طلبان را دیده بودند، دیگر آنها را بهرسمیت نشناختند. در نشست بعدی طیف علامه در زمستان ۸۰ آنان رسما از جبهه نیروهای خط امام و دوم خرداد خارج میشوند و راه خروج از حاکمیت را در پیش میگیرند که تحریم انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ هم در همین راستا بود. به تدریج طیف تهران و بهشتی در طیف مدرن هضم و تفکر خط امامی که مدعی آن بودند در جریان رشد رادیکالیسم و نزدیکی به ملی-مذهبیها رنگ میبازد و انجمن تهران در سال ۸۴ با عنوان فراکسیون «روشنگری»(یا سنتی) و انجمن بهشتی با عنوان فراکسیون «دموکراسی خواه ملی» از طیف علامه جدا میشوند. در حال حاضر بضاعت جبهه اصلاحات از تحکیم، تنها انجمن تهران است که آنهم به طور کامل همسو با ایشان نیست.
[ این گزارش که با استفاده از منبع «تاریخ جنبش دانشجویی/ جلد اول: دفتر تحکیم وحدت» نوشته آقایان حسین قویدل معروفی و مجید پورنجمی، تنظیم شده، سال گذشته به مناسبت یازدهمین سالگرد انشقاق دفتر تحکیم وحدت در سایت الف منتشر شده بود، با ویراست مجدد در مبارزه منتشر شده است]
:::::