۰۷:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۲ واکنش ها به بیانیه های مجعول علیه وزیر پیشنهادی علوم ادامه دارد:

در باره یک بیانیه که اصالتش، محتاج تامل است!

آنها که بیانیه می نویسند حق دارند بیانیه نوشته شده خود را به موافقین نشان دهند تا اگر موافق بودند،آنرا امضاء کنند...اما هیچ فردی در نظامی که بناست متخلق به اخلاق اسلامی و مزین به مکارم اخلاقی باشد حق ندارد نامی را به ناصواب بر پای یادداشتی بگذارد!...اهداف احتمالا دلسوزانه و عواطف پاک و بهره گیری انقلابی از کلماتی پر ایهام و ابهام، مجوز این بداخلاقی ها نیست.

bayanieمبارزه (رسانه تحلیلی خبری دانشجویان خط امام): دکتر فتح اله آقاسی زاده در واکنش به انتشار بیانیه های موسوم به ۳۵۴۵ امضاء و امضای ۲۴۰۰ عضو هیئت علمی در مخالفت با وزیر پیشنهادی علوم، در سایت الف نوشت:
می خواستم در مذمت بیانیه های بدون اصالت و سیاست مندان غیر اخلاقی بنویسم، اما ذهن وقلم مرا همراهی نکرد… بیاد آوردم که خیلی وقت است که اخلاق در دنیای کوچک سیاست بازان، به مغاک رفته و حقیقت به مسلخ… اما سکوت را در این روزهای کابینه سازی صلاح ندانستم …
بدون شرح می نویسم:
در حال و هوای این روزهای کشور که کابینه ای در حال تکوین است، گروهی اندک یا بزرگ از وزیر شدن فردی خوششان می آید و گروهی دیگر در جبهه ای مقابل، از وزارت آن نامزد ناخشنودند… این یکی بیانیه ای با ۳۵۴۵ امضاء و آن یکی بیانیه ای به امضای۲۴۰۰ عضو هیئت علمی.
اشکالی نیست و بر هیچ یک نمی توان خرده ای گرفت… این شرط آزادی و دموکراسی نوین است…
روی سخن اما با بیانیه سازانی است که بیانیه ای می نویسند و امضای بدون اصالت می نهند و برای انتشار به خبرگزاری های معظم می سپارند… مصداق سخنم بیانیه ای است که به امضای ۳۵۴۵ تن منتشر شده و امضای نویسنده این یادداشت نیز در پای آن آمده است. نگارنده صرفنظر از محتوای آن بیانیه، مرجع انتشار و بازتاب آن، و بدون ذره ای قصد تشکیک در وزانت پایگاههای خبری که جد و جهدشان را ارج می نهم، تنها به اندازه یک سه هزار و پانصد و چهل و پنج امضاء، خود را محق می داند با ذکر این جمله که “من بیانیه ای را امضاء نکردم”، چند نکته را برای فضاسازان و بهره مندان از فضاهای ساخته شده، طرح کنم:۱- آنها که بیانیه می نویسند حق دارند بیانیه نوشته شده خود را به موافقین نشان دهند تا اگر موافق بودند،آنرا امضاء کنند…اما هیچ فردی در نظامی که بناست متخلق به اخلاق اسلامی و مزین به مکارم اخلاقی باشد حق ندارد نامی را به ناصواب بر پای یادداشتی بگذارد!… اهداف احتمالا دلسوزانه و عواطف پاک و بهره گیری انقلابی از کلماتی پر ایهام و ابهام، مجوز این بداخلاقی ها نیست.۲- بیانیه های فاقد اصالت ارزشی ندارند…افراد بیانیه نویس می توانند حتی بیانیه ای به امضای یک تن و یک جمع کوچک بنویسند و منتشر کنند و بر فضا تاثیر بگذارند اما اهتمامشان بر این باشد که بیانیه شان اصالت داشته باشد…بیانیه نویسان باید برای پیشبرد مقاصدشان حرفه ای تر و اخلاقی تر عمل کنند …

۳- نگارنده با احترام به تمام آنها که بیانیه نوشتند و نامشان شاید با اطلاع شان هم در آن بیانیه آمده، عرض می کند که مدتهاست به جامعه امضاء کنندگان آن بیانیه تعلق ندارد و اگر هم همچنان مفتخر به عضویت در آن جامعه ارجمند می بود، شایسته می دانست طراحان بیانیه، شرط اخلاق و انصاف را بجای آورند و بگونه ای مدیریت نمایند که افراد را مطلع نمایند…

۴- بیاد می آورم مدتها پیش، جوابیه ای خواندم از دولتمردی که زمانی با هم مانوس بودیم،بیانیه ای در مذمت سخن و نظر فردی که آنروزها در حاشیه بود و اینروزها سخت مشهور است…از خواندن بیانیه شدید و غلاظ دولتمرد پیش تر با هم آشنا، متعجب شدم…با او در میان گذاشتم اما سخت گلایه می کرد که مافوقم بیانیه ای نوشته و به نام من به پایگاه نامداری داده که منتشر کند… آن فرد البته فرد ماهیگیری بود و مافوقش نیز او را خوب می شناخت چرا که او نیز جرات تکذیب بخود نداد و…

…اکنون اما من تنها برای احترام به حقیقت، می نویسم تا روزی دیگری مرا به سکوت تلخ متهم نکند…و تاکید می کنم بر این سخن حکیمانه که”با دستمال های کثیف نمی توان شیشه ها را تمیز کرد”…
گاه مبهوت می شوم که رهاورد ما برای دنیای امروز چیست؟ ما قصد داشته و داریم دنیا را مدیریت و اصلاح کنیم و به دست همه نسخه ای شفابخش بدهیم!

برادران عزیز!
تلخ است و سوگناک…

:::

دیدگاه تازه‌ای بنویسید:

*

54 + = 60